افراط در طرح اشکال نسبت به باورهاي شيعي
در نقد مقاله «افراط در شخصيت پردازي ائمه اطهار(ع)»
دکتر جواد محدثينمقاله «افراط در شخصيت پردازي ائمه اطهار(ع)» که به قلم آقاي محمد نصر اصفهاني در سايت بازتاب انعکاس يافت، حاوي نکات قابل نقد بسيار زياد بوده و نويسنده چه بسا از روي سهو و عدم اطلاع کافي از ظرافتهاي مطلب، مسائل فراواني را با هم خلط نمودهاند و حتي اگر نيت اصلاح گري در ايشان بوده، اما آن چه حاصل شده تجمع متراکمي از شبهات رايج در تبليغات متداول ضد شيعي است، که خالي از مبناي استدلالي ميباشد.در ابتدا بايد يادآور شد که در مقاله، بحث از رد و طرد برخي خطاهاي صورت گرفته در سخنان برخي مداحان آغاز شده اما در ادامه با بيانهايي که به مغلطه آميخته، و روشهايي از سنخ «تعيين نرخ در وسط دعوا»، بسياري از عقايد صحيح مورد اشکال واقع گرديده است. اين کار حتي اگر قصد نويسنده نبوده باشد، نوعي استفاده سوء و بسيار سوء از روند انحراف زدايي آغاز شده از سوي برخي مراجع محترم تقليد است که مسير طبيعي خود را طي مينمايد.ساختار ناموزون مقاله مورد نقد
به عنوان نمونه، مقاله ابتدا از طرد عقيده باطل «علي اللهي» و اشعاري که مفاهيمي بدين معنا دارد آغاز ميشود و در ادامه با چرخشي عجيب، نويسنده کار را بدين جا ميرساند که در مقام طرد عقايد غلط و خرافي و غلوآميز مينويسد: "امسال در عيد غدير بر شيشههاي اتومبيلها نوشته بودند: ذکر علي عباده." ببين تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟ فساد عقيده به الوهيت غير خداوند روشنتر از آن است که توضيح بخواهد، تنها اشاره ميکنيم که در فرهنگ تشيع و آموزههاي رسول خدا(ص) و ائمه معصومين(ع)، حتي کمترين تشبيه غير خدا به خداوند شرک دانسته شده است.اما اين که ياد کردن از اميرالمونين(ع) عبادت خداوند است، نه تنها ربطي به اين موضوع ندارد، بلکه فرموده رسول خدا(ص) و صحتش آشکار است. اين کلام شريف نه تنها در منابع شيعي، که به فراواني در منابع اهل سنت نيز نقل گرديده است. از جمله در « تاريخ دمشق»، تاليف عالم مشور اهل تسنن حافظ ابن عساکر (جلد 2، صفحه 408، حديث 907) و در کتاب «مناقب خوارزمي» (صفحه 128، منقبت 68) ذکر شده و براي ملاحظه منابع بيشتر مدارک تسنن، مراجعه کنيد به شرح احقاق الحق تاليف مرحوم آيت الله العظمي مرعشي نجفي (جلد 17، صفحه 137، باب 116 که موضوع باب همين عبارت است؛ يعني «ذکر علي عباده»)و اما توضيح عقلي مضمون اين حديث، با اتکا به روح تعاليم ديني آن که: انجام هرگونه اوامر الهي، به قصد تقرب به پروردگار متعال، «عبادت خدا» است. مثلا بر اساس دستور مکرر خداوند متعال در قرآن کريم، احسان به والدين شديدا مورد تاکيد قرار گرفته است؛ لذا در روايات آمده که نگاه محبت آميز فرزند به صورت والدين، عبادت است. بايد پرسيد آيا چنين دستوراتي استبعاد و استعجابي دارد؟ از سوي ديگر يک سلسله از دستورات الهي، در قالب اعمال و مناسکي شکل گرفته که در ضمن آنها از اولياي مقرب خداوند ياد ميشود، يا آنان مورد تکريم و بزرگداشت قرار ميگيرند. اکنون برخي نمونه ها:1. خداوند متعال در قرآن کريم بارها نشان داده که ياد از اوليائش در نزد او محبوب و مطلوب است. به ترجمههاي زير از آيات قرآن توجه فرماييد؛ آيات 41، 51، 54 و 56 سوره حضرت مريم: • و در اين کتاب (قرآن) از ابراهيم ياد کن، که او بسيار راستگو و پيامبر (خدا) بود. • و در اين کتاب (قرآن) از موسي ياد کن، که او مخلص و رسول و پيامبر (ي والا مقام) بود. • و در اين کتاب (قرآن) از اسماعيل ياد کن، که او در وعده هايش صادق بود و... • و در اين کتاب (قرآن) از ادريس ياد کن، که او بسيار راستگو بود و...اين که خداي متعال مکررا از بندگان صالحش در قرآن کريم ياد نموده و علاوه بر نقل داستانهاي پندآموز زندگي آنان، به تجليل و بزرگداشت از آنها پرداخته، تاييدي بر مطلوبيت اين ياد و نکوداشت آن هاست، اما نکته جالبتر آن است که در برخي آيات، صرفا نام برخي اولياي خود را ذکر کرده، بدون آن که مطلبي از سرگذشتشان بيان شود. در آيات سوره ص خداي متعال فرازهايي از زندگي حضرت داوود، حضرت سليمان و حضرت ايوب را نقل نموده و سپس در آيه 45 ميفرمايد: «و ياد کن بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را، صاحبان دستان (نيرومند) و چشمان (تيزبين) * ما آنها را با موهبتهاي ويژهاي که يادآوري سراي آخرت بود، خالص گردانيديم.* و آنها نزد ما از برگزيدگان و نيکانند.* و ياد کن اسماعيل و اليسع و ذالکفل را که همه از نيکان بودند./ (49)»آيه 50 و بعد از آن به توصيف بهشت و سپس جهنم و در ادامه به موضوعات ديگر ميپردازد بدون اين که راجع به بزرگاني که در آيه 48 نام برده شدند، هيچ نکته و ماجرايي بيان شود. اينها نمونههايي است که شاهد مطلوبيت ياد اولياي الهي در نزد پروردگار متعال ميباشد.2. خداوند متعال برخي از مناسک عبادي را به ويژه در اعمال حج، طوري قرار داده است تا در ضمن آن ها، ياد و بزرگداشتي از اولياي او بشود. از زيباترين نمونههاي اين موضوع آن جاست که (در آيه 125 سوره بقره) فرموده: «مقام ابراهيم را محل نماز (طواف) اختيار نماييد». معناي اين دستور، چنان چه عموم مسلمانان بدان ملتزمند آن است که در آن جايگاه عظيم معنوي، در مسجد الحرام و در برابر خانه خدا، نماز را که بالاترين نشانه بندگي است، در پشت محلي به جا ميآورند که جاي پاي ابراهيم خليل الرحمن(ع) است. هم چنين ساير مناسک حج، ضمن آن که مظاهر بندگي ذات باري است، هريک نشانه و يادآوري بندهاي از صالحان است.نويسنده مقاله قبل از اشکال نمودن به عبارت «ذکر علي عباده» نوشته: «خداوند متعال در قرآن کريم فقط ياد خدا را مايه آرامش قلوب معرفي و سفارش مينمايد که خدا را بسيار ياد کنيد: «الا بذکر الله تطمئن القلوب» «واذکر الله کثيرا» در مقابل برخي از ما ميگوييم:
آن که از نور او صفا گيرد دل
اهل صفا علي است، علي
اهل صفا علي است، علي
اهل صفا علي است، علي