بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
[در همه كشورهااصلاحات صورت گرفته و ما هم بايد يكسرى اصلاحات از جمله اصلاح اراضى راانجام دهيم]. مى گويد:[در ديگر كشورها اول جمهورى شد آنگاه اصلاحات صورت گرفت]. بله نظام شاهنشاهى تناسبى بااين اصلاحات ندارد: خانه از بن ويران است خواجه در فكر نقش ايوان است !شايد برخى براين پندار باشند كه بروجردى ازاين باب كه نظام ارباب رعيتى نظامى بود براساس مزارعه و مشروع با فروپاشى آن به مخالفت برخاست !چه مزارعه اى ؟مزارعه يك طرفه ؟رعيت زاده از روزى كه به دنيا آمده رعيت بوده است . چشم كه باز كرده جناب ارباب و يا مباشراو را بالاى سر خود ديده كه امر و نهى مى كنند.او حتى نام آنان را بهتر و روانتراز نام پدر و مادرش تلفظ مى كرده است . كجا پيمان مزارعه راامضا كرده كه خودش هيچ يادش نمى آيد.اصلا نمى داند مزارعه خوردنى است يا پوشيدنى ! آنچه خوب مى دانداين كه بايد قسمت اعظم محصول را تمييز كند و به انباراربابى حمل كند و آنچه ته مانده محصول است اگر قبلاازارباب نگرفته و نخورده باشد به منزل خود حمل كند! آنچه را رعيت زاده به خاطر دارداين كه : وقتى پدرش از كارافتاد و يا زمين گير شد و يا مرد جناب مباشر نام پدر را خط گرفت و نام او را نوشت . اين نظام بهره كشى است نه نظام مزارعه .اين قانون در جنگلها هم جايى ندارد چه برسد در بين انسانها. در يك كلام بروجردى با نظام بهره كشى مخالف بود، با هر نام و عنوانى !بروجردى با تقسيم اراضى شاهانه مخالف بود.او مى دانست كشاورزان محرومتراز قبل مى شوند.او مى دانست دراين طرح آن كه هيچ فكرى براى او نشده كشاورزاست . بروجردى جلوى لايحه را گرفت . بعداز فوت او شاه با خوشحالى تمام و به عنوان يك نويد بزرگ به ارباب بزرگش آمريكا اعلام كرد : [قانون اصلاحات ارضى سير خورد را طى مى كرد تا به مرحله عمل برسد. يكى از مقاماتى ازاصلاحات دنيااطلاعى نداشت نامه اى به مجلس نوشت و جلوى اين كار را گرفت]. البته اين خوشى ديرى نپاييد كه قهرمان آزادى واستقلال حضرت امام خمينى فرياد برآورد و روز روشن را در ديدگان آمريكا و نوكراو به شب تار تبديل كرد.
مخالفت با تغيير خط فارسى به لاتين
استعمار از روز ظهور اسلام در برابر خود ديد كه ميدان دار بود. با شگردهاى مختلف سعى كرد آن رااز ميدان به در برد و يا پشتش را به زمين آورد،اما بارهاى بار گرفتار پنجه هاى مقاوم و بازوان پرتوان پيروان باايمان آن شد و بر خاك مذلت فروافتاد. ازاين روى به خدعه روى آورد. يكى از خدعه هايى كه در عصر زعامت بروجردى ساز كرد ايجاد ديوار آهنين بين پيروان اسلام با معارف زندگى سازاسلام به بهانه تغيير رسم الخط بود! به اين بهانه كه رسم الخط فارسى در كتابت و چاپ موجب اشتباه مى شود و سردرگمى خوانندگان و پژوهشگران را در پى خواهد داشت و علاوه با زبان بين المللى ( انگليسى !) تطابق ندارد، لذا فارسى زبان در فراگيرى دانشهاى مجود در جهان غرب به مشكل برخورد مى كند پس بايد رسم الخط را تغيير داد. شلت يداكم .سعيد نفيسى كه گويا خط فارسى را نمى پسنديده مى نويسد:اشكال بزرگ ديگرى كه در پيش است اين است كه در نتيجه بدى خط امروزى و حروف مشابه كه با نقطه تغيير مى كنند فرهنگهاى ما پرازاغلاطى است كه در نتيجه تحريف حروف پيدا شده است . همو مى نويسد:من وقتى كه به چاپ فرهنگ نفيسى تاليف مرحوم پدرم آغاز كردم به اين مشكل بسيار مهم برخوردم و چاره را جزاين نديدم كه اصولى براى تلفظ كلمان فارسى به خط لاتين اختيار كنم و در برابر هر كلمه تلفظ آن كلمه را به لاتين بگذارم . به نظر من تا وقتى كه ما گرفتار اين خط كنونى ! هستيم چاره منحصر به همين است و بس -. (مقدمه فرهنگ عميد)بروجردى در مقابل اين توطئه بزرگ قد برافراشت و شديدا موضع گرفت :[ هدف اينان از تغيير خط دور كردن جامعه مااز فرهنگ اسلامى است . من تا زنده ام اجازه نمى دهم اين كار را عملى كنند به هرجا كه مى خواهد منتهى شود]!موضع گيرى اين عالم روشن سبب گرديد كه عمال بيگانه نتوانند نقشه شوم خود را عملى كنند وايران مقدس را مثل تركيه و برخى ديگراز سرزمينهاى اسلامى از خط اسلامى دور كنند.