مقاومتها - جهان اسلام در عصر میرزا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جهان اسلام در عصر میرزا - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقاومتها

در سراسر جهان اسلام نيروهاى مقاومت پا گرفته بود و باايده ها و برداشتهاى گوناگون عليه دشمن مشترك خود يعنى استعمار مبارزه مى كردند:

هند

[ مخالفت مسلمانان باانگليس خيلى زود به درگيرى مسلحانه انجاميد.اين مبارزه تحت لواى اسلام بود...

مهمترين اين نهضتهاى مخالف عبارت بوداز طريقه محمديه به رهبرى سيداحمد بارلوئى ...اين حركت مذهبى طرفداراحياى دين بود و مى كوشيد تا بدعتهاى زيان آور رااز ميان بردارد و همچنين تلاش مى كرد تا جامعه فاسد فعلى رااصلاح كند و سازمان سيسى اجتماعى به وجود آورد و كشور رااز تيول غير مسلمانان خارج سازد] 33 .

وى دانشگاهى را بنيان گذاشت به نام عليكره كه اصول برنامه هاى آن فراگيرى دانشهاى جديد در پرتو عقايداسلامى بود.

هدف اصلى سيداحمدخان نجات كشوراز سلطه انگليس بود. به نظر وى بهترين روش كار آن بود كه نخست منطقه اى را كه هنوزانگليسيها به آن دست نيافته اند اشغال كند و پس ازاستقرار حكومت اسلامى از آن جا به آزادسازى ساير مناطق بپردازد.

او مهاجرت و جهاد را درهم آميخت و به مردم ساكن مناطق دارالحرب (مناطق تحت نفوذانگليس ) دستور داد تا به دارالاسلام مهاجرت كنند.اين منطقه در شمال غرب نزديك مرزافغانستان بود. 34

افغانستان

انگليسيها در سال 1839م . بدون هيچ بهانه اى به افغانستان حمله كردند...اماافغانستان به حمله متقابل پرداخت وانگليسيها را بيرون راند. هرچند هم كه افغانها ممكن است از بسيارى جهات عقب مانده بانشد اما آزادى خودشان را بسيار دوست مى دارند و تا آخرين نفس براى حفظ آن مى جنگند به اين جهت افغانستان هميشه براى هرارتش مهاج خارجى يك لانه زنبور بوده است .

هرچندانگليسيها كابل و قسمتهاى ديگرى ازافغانستان رااشغال كردند اما ناگهان يك شورش عمومى در همه جا آغاز گشت وانگليسيها بيرون رانده شدند و يك ارتش كامل انگليسى به كلى نابود گرديد. 35

در سال 1871م . نيز انگليسيها قصدافغانستان كردند و بااين كه نخست پيروز شدند اما ناگهان افغانها فرستاده بريتانيا و همراهانش را كشتند وانگليس را شكست دادند.اين حركت براى بار ديگر تكرار شد اما بازهم از لانه زنبور عقب كشيد!

الجزاير

پس از آن كه الجزاير توسط فرانسه اشغال شد مقاومتهاى پايدار و گسترده اى از جانب مسلمانان به وجود آمد. سازمان اخوت اسلامى به نام [طرق] و سازمان[ قديريه] و...... با تمايلات اصلاح طلبانه و طرفدارى از تجديد حيات اسلامى نقش عمده اى را در مقاومت ايفا كردند.

درگيريهاى مكرر بااستعمار فرانسه تلفات و صدمات قحطى و بحرانهاى اقتصادى جواختناق و..... سبب شد كه مسلمانان به تقاضاى مهاجرت از دارالحرب (مناطق تحت سلطه دشمن ) به سرزمينهاى ديگر پاسخ مثبت بدهند.ازاين روى به مراكش تونس و سوريه كوچ كردند. 36

سودان

در سودان هراز چند گاه رهبرانى قيام مى كردند و خود را[ مهدى] مى ناميدند. جنبش[ مهدويت] عليه سلطه خارجيان مبارزات فراوانى داشته است .

در ساير ممالك اسلامى جنبشهاى با هويت اسلامى عليه استعمار شكل گرفت :

دراندونزى جها[ ديپانگار] و[ آنچه] .

در آسياى مركزى عليه توسعه طلبى روسيه .

در سزمالى جنبش[ مهدويت] عليه استعمارگران انگليس وايتاليا.

در مصر افزون بر مبارزات روشنگرايانه عبده مقاومت مسلمانان در برابراشغال بريتانيا به رهبرى احمد عرابى پاشا و ديگران .

مقاومت مسلمانان در برابراستعمارانگليس و توطئه صهيونيسم در فلسطين .

در ليبى نيز جنبش[ سانوسيه] عليه دشمن اروپايى وايتاليا.

در ممالك اسلامى ردپايى از مقاومت و پرخاش عليه سلطه استعمار ديده مى شد.

اما نواحى شيعه نشين عصيان عليه سلطه و نفوذ بيگانه جلوه اى ديگر داشت .

ايران عراق لبنان شيعه در عمل و نظر رستاخيزى برپا كرده بود.

علماى شيعه در عرصه هاى گوناگون اجتماعى سياسى حضورى باشكوه داشتند.

لازم به يادآورى ايت كه : روحانيت شيعه غيراز دوران حاكميت خاندان صفوى آن هم به خاطر شرايط خاص آن زمان از حكومتها فاصله مى گرفت .

در زمان ناصرالدين شاه به خاطراستبداد و گشوده شدن درهاى كشور به سوى غرب اين فاصله بسيار عميق و جدى بود.

علماى اسلام با ترك هرگونه ارتباط با درباريان نارضايتى خود را از ناصرالدين شاه و درباريان و موضع گيرى آنان ابراز داشتند.

دراين دوران دورى از دربار ارزش بود و مكسى اندك تمايلى نشان مى داد از چشمها مى افتاد و وجهه دينى خود رااز دست مى داد.

شايد تفكر غلط[ جدايى دين از سياست] ريشه دراين گونه زمينه ها داشته باشد كه بعدا در بين حوزويان طرفدارانى پيدا كرد و هراز چند گاه مانع حركتهاى مصلحان و خيرانديشان مى شد.

مرجعيت شيعه و دفاع ازاسلام

ميزراى شيرازى دراين لحاظت حساس و سرنوشت ساز كه همه جا را ابرهاى ياس و نااميدى فراگرفته بود قد برافراشت واز پايگاه مقدس مرجعيت استعمار بى لجام را لجام زده و پوزه اش را به خاك ماليد.

دراين آوردگاه استعمار به قدرت و توانايى دين و مرجعيت تشيع پى برد.

اهميت اقدام ميرزا وقتى روشن مى شود كه اوضاع فرهنگى سياسى اجتماعى عراق را بشناسيم .

حوزه نجف وافكار حاكم بر آن و بيوت صاحب نفوذ و...را بشناسيم .

ميزرا بر مشكلات و موانع بى شمارى فائق آمده بود تا توانسته بود عليه استعمار قد برافرازد و توده هاى عظيم را بسيج كند و بر دست و پاى استعمار بند بزند.

عراق سابقه ممتدى در حركتها جنبشها و درگيريهاى خونين داست . بارهاى بار

آوردگاه جنگ قدرت شده بود كرارا توسط فاتحان دست به دست گرديده بود.

امپراطوژى عثمانى براى حفظ عراق در قلمرو خود بارهااقدام نظامى كرده بود.

در ظرف حدود يك ونيم قرن سلطه عثمانى بر عراق قبائل شيعه درگيريهاى زيادى با حكومت عثمانى داشتند.

شيعه نتوانسته بود تشكل بيابد. همه جا آتش فتنه بود كه بر سر آن مى باريد.

شيعيان عراق وضع بسيار دشوارى داشتند.از ناحيه برخ مزدوران و متعصبان مى ديدند. مذهب رسمى دولت عثمانى حنفى بود و بر آن اساس بر شيعه نيز حكم مى راند.

بسيارى از شيعيان عراق بويژه آنان كه در شمال زندگى مى كردند از جهت معرفت دينى ضعيف بودند.

از علماى شيعه ردپاى محكمى در ميان آنان نبود. توطئه هاى دشمن برخورد متعصبان و آزار آنان دستهاى اختلاف آفرين كه گاه گاه جنگ شرم آور شيعه و سنى را پديد مى آوردند و..... جامعه شيعه شمال را در وضع بسيار وخيمى قرار داده بود.

در چنين شرايطى حركت عليه استعمار به يك معجزه بيشتر شبيه است تا قيام ضداستعمارى .

/ 12