مدرسه فلسفی قزوین در عصر صفوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مدرسه فلسفی قزوین در عصر صفوی - نسخه متنی

عبدالحسین صالحی شهیدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


5. سيد امير ابى الفتح فرزند امير مخدوم ميرزامحمدعلى بن امير شمس الدين محمدبن اميرسيد شريف حسينى قزوينى عربشاهى متوفى سال 976هـ . ق. از اكابر حكما و فحول متكلمين شيعه فلسفه و علوم عقلى را از غياث الدين منصور دشتكى متوفى 948 هـ . ق. اخذ كرد سپس كرسى تدريس علوم عقلى و كلام را به دست گرفت. وى از مدرسين برجسته فلسفه در قزوين بود.



او تفسير شاهى 19 را به خواست شاه طهماسب صفوى تأليف نمود.



از آثار ديگر وى حاشيه شرح المطامع و شرح آداب المناظره عضديه است كه در اين شرح به بعضى از نظرات استادش دشتكى به مخالفت برخاسته است.



صاحب رياض العلما درج 486/5 ـ 487 به شرح حال وى مى پردازد و آقا بزرگ تهرانى مولفات وى را در الذريعه ضبط كرده است.



6. شاهزاده ابوالفتح ابراهيم ميرزا فرزند ميرظهيرالدين بهرام بن شاه اسماعيل صفوى متولد سال 930 هـ . ق. مقتول در روز 5ذى الحجه سال 984 هـ . ق. حكيم رياضى دان اديب شاعر جامع فنون و علوم اسلامى.



حكمت و فلسفه را ازصدرالدين محمد دشتكى اخذ كرد و رياضيات را از اكابر علماء قزوين. شاه طهماسب اول دختر خود گوهرسلطان خانم را به عقد او درآورد و حكومت خراسان را به وى تفويض نمود. در عصر شاه اسماعيل ثانى به قزوين فراخوانده شد و به قتل رسيد و جسد وى را به خراسان حمل نمودند.20



وى مؤلفات و آثارى از خود باقى گذاشته از جمله فرهنگ ابراهيمى و ديوان شعر و رساله هايى در موسيقى و شطرنج و ساير فنون.



7. ميرزا ابراهيم فرزند سلام اللّه بن مسعود دشتكى متوفى بعد از سال 990 هـ . ق. حكيم متاله فيلسوف متضلع



وى جد سوم سيدعلى خان مدنى و از مدرسين بنام فلاسفه در قزوين بوده است. حفيد وى ميرزاحسن طبيب در فارسى نامه به شرح حال وى پرداخته است. درسال 971هـ .



ق در قزوين با دختر ابوالفتح ابراهيم ميرزابن بهرام بن شاه اسماعيل صفوى ازدواج نمود. از مشهورترين فرزندان وى فيلسوف و عالم فاضل نظام الدين احمد متوفى سال 1015 هـ . ق. مى باشد.



8. شريف جمال الدين ابراهيم فرزند نورالدين عبيداللّه قزوينى صفوى از اكابر عرفا و متكلمين و فحول فلاسفه در قرن دهم هجرى متوفى بعد از سال 930 هـ . ق.



حكمت و فلسفه را از دوانى اخذ كرد و از معارضين مدرسه فلسفى دشتكى در قزوين بود و نيز كرسى تدريس فلسفه را به خود اختصاص داد. وى برادر عفيف الدين محمدصفوى است و آثارى در منطق و حكمت از خود باقى گذاشته است از جمله كتاب مراه المفهوم كتاب المنطق و كتاب مقدمه العلوم 21 كه در مجموعه اى نسخه خط مؤلف در كتابخانه ملامحمد صالح برغانى در كربلا موجود است.



9. شريف عفيف الدين محمد فرزند نورالدين عبيداللّه قزوينى صفوى متوفى بعد از سال 945 هـ . ق. حكيم متأله عارف متصوف.



وى حكمت و فلسفه را از دوانى اخذ كرد و كرسى تدريس فلسفه عالى را در قزوين به دست گرفت و از مدافعين مدرسه فلسفى دوانى بود كه معارض مدرسه فلسفى دشتكى است و نيز داراى اجازه اى كه در 893 هـ . ق. از استادش دوانى اخذ كرده است.22



10. مبارك قزوينى حكيم فيلسوف كيميادان از مدرسين علوم غريبه و فلسفه در قزوين.



وى حكمت فلسفه را از حوزه درس صدرالدين محمد دشتكى متوفى سال 948 هـ . ق. اخذ كرد و در علوم كيميا و ساير فنون اسلامى تبحر داشت. از آثار وى كتاب معرفت جواهر است.



نسخه خط مولف در كتابخانه موقوفه ملامحمدصالح برغانى حائرى در كربلا مقدسه و نيز نسخه اى ضمن مجموعه مورخه 1279 هـ . ق در كتابخانه مدرسه سپهسالار در تهران وجود دارد. 23



11. محمد فرزند حسين بن عبداللّه بن پيرحسينى بن شمس الدين قزوينى در سال 978 هـ . ق زنده بوده است. از اعلام فلاسفه حكيم متاله عارف متصوفه.



حكمت و فلسفه و عرفان را از اكابر علماى حوزه قزوين اخذ كرد و از برجستگان عرفاء و فلاسفه قزوين بود. از خود آثارى در عرفان و تصوف باقى گذاشته است از جمله كتاب سلسله نامه خواجگان نقشبند كه تاريخ پايان آن روز پنجشنبه آخر ربيع الاول سال 978 هـ . ق. مى باشد. نسخه اى از اين كتاب در كتابخانه دارالكتب قاهره به شماره 1349 ثبت است. 24



12. ميرصدرالدين محمد فرزند ميرزا شرف جهان بن قاضى جهان سيفى قزوينى متوفى ربيع الاول سال 1007 هـ . ق. حكيم رياضى دان موسيقى دان و جامع فنون اسلامى.



علوم و فنون ادب هنر و رياضيات را از اكابر علماى قزوين اخذ كرد و در اكثر فنون و هنر اسلامى تبحر داشت. قاضى احمد در فصل سوم از كتاب خود: (گلستان هنر) به شرح حال وى پرداخته و او را متبحر در خط و نقاشى و موسيقى وصف كرده است.



از آثار وى كتاب تذكره شعراء و رساله درموسيقى كه نسخه مورخه سال 1008 هـ . ق. در كتابخانه آكسفورد به شماره 2827 ثبت است.



13. شيخ بهاءالدين محمد فرزند عزالدين حسين بن عبدالصمد عاملى قزوينى اصفهانى معروف به شيخ بهائى. ولادت وى در قزوين روز پنجشنبه 13 محرم الحرام سال 953 هـ . ق. و متوفى در اصفهان 12 شوال سال 1031 هـ . ق. جسد مطهر او را به مشهد مقدس حمل نمودند. سپس در منزلش به خاك سپرده اند و بقعه شريف او مزار معروف است در مشهد.



از اعاظم علماى شيعه و اكابر متكلمين اماميه استاد الحكما و الفلاسفه و شيخ الاسلام و المسلمين.



ولادت شيخ بهائى را به اختلاف نقل نموده اند. بعضى معتقدند كه ولادت او در بعلبك جبل عامل به وقوع پيوسته و در كودكى همراه پدر خود وارد قزوين شده است25 و جمعى ولادت او را در قزوين مى دانند.



سيدمحسن امين عاملى در اعيان الشيعه هر دو قول را يادكرده است26 و نيز اتفاق كلمه است كه نشأت شيخ بهائى در قزوين است.



او علوم اسلامى و فنون ادب را از اكابر علماى قزوين اخذ كرد و در تمام علوم تبحر داشت.



شيخ بهائى در حوزه علمى قزوين و با تفكر ايرانى پرورش يافت. او برخلاف پدرش كه اخبارى مسلك بود داراى مشرب فلسفى بوده و اين در مولفات او منعكس است.



آثار قلمى وى حدود صدكتاب و رساله و حاشيه است. شيخ آقا بزرگ تهرانى آنها را در الذريعه ضبط كرده و محمدعلى مدرس تبريزى در ريحانه الادب 94 عنوان آن را نام برده است27



شيخ بهائى غير از مولفات داراى شگفتيهاى هندسى عجيب است كه مى توان از آثار او صحن مطهر نجف اشرف را نام برد كه در چهارفصل سال آفتاب مستقيما به قبر مطهر حضرت اميرالمومنين على بن ابيطالب(ع) مى تابد و در نقطه اى معين در زمستان و تابستان زوال ظهر در نجف اشرف در آن جا انجام مى گردد.28



شيخ محمد جواد مغنيه اعتقاد دارد: شيخ بهائى نخستين شخصى است كه اتم را كشف كرد.



او به حمام معروف اصفهان اشاره مى كند كه هميشه آب گرم داشت بدون اين كه در آن آتش روشن كنند. 29 وى آن را از تاسيسات و اختراعات شيخ بهائى مى داند.



اكثر كتب عامه و خاصه به شرح حال شيخ بهائى پرداخته اند. از جمله سيدعلى خان مدنى در(سلافه العصر) 289/ ـ 304 و حرعاملى در(امل الامل) ج 155/1 ـ 160 و سيدحسن صدر در (تكمله امل الامل) 343 ـ 346 و شيخ يوسف بحرانى در (لؤلؤه البحرين) 16ـ 23 و ديگران …



وى سالها در قزوين مشغول تدريس علوم مختلف اسلامى از معقول و منقول بود. حجره او در مدرسه نواب جنب مسجد پنجه على قرار داشت كه امروزه پس از نوسازى به مدرسه امام صادق(ع) نام گذارى شده است.



معروف بود. فضلاى قزوين خلفا عن سلف آن را به يكديگر نشان مى دادند از جمله مرحوم پدرم قدس سره آن را به اين جانب معرفى كرد.



وى در هنگام رياست خود چندين مرتبه از اصفهان به قزوين سفر كرد و طى آن اقامتهاى طولانى در منزل شاگردش شيخ ملامحمدكاظم طالقانى متوفى سال 1094 هـ . ق. داشت. اين منزل در غرب مدرسه نواب جايى كه در آن مشغول به تدريس مى شد قرار داشت.



14. ميرسيدمحمد باقر فرزند شمس الدين محمد حسينى استرآبادى قزوينى اصفهانى معروف به داماد و ميرداماد متخلص به اشراق متولد در قزوين حدود سال 956 هـ . ق متوفى سال 1041 هـ . ق بين راه كربلا و نجف كه حسب الوصيه او در نجف اشرف به خاك سپرده شد. وى از ائمه حكما و فلاسفه شيعه بود.



جمعى از ارباب فضل مى فرمايند: محقق كركى شيخ الاسلام قزوين حسب رويائى حضرت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب(ع) را در خواب ديدند كه امام(ع) امر فرمودند دختر خود را به عقد ازدواج شمس الدين محمد استرآبادى كه از فضلا و علماى حوزه قزوين بود در بياورد زيرا از آنان فرزند متولد مى گردد كه وارث علوم انبيا و اوصيا خواهد بود. محقق كركى بر اساس رؤياى مذكور امتثال امر نموده دختر خود را به عقد شمس الدين استرآبادى در مى آورد. ولى پس از چندى و قبل از ولادت فرزندى دختر كركى فوت مى كند. محقق كركى از نتيجه اين رؤيا متعجب مى گردد. پس از چندى مجدداً امام(ع) را در خواب ديده كه مى فرمايند: مقصود ما دختر دوم تو بود. محقق كركى دختر دوم خود را به عقد شمس الدين محمد استرآبادى در مى آورد كه ميرداماد در قزوين متولد مى گردد شهرت وى به داماد است چون پدرش داماد شيخ الاسلام محقق كركى بود لذا پدر و پسر را به داماد خطاب مى كنند.


/ 8