امامت شناسي (2)
حجت الاسلام سيد محمد انجوي نژاد در جلسه دوم از بحث امام شناسي هستيم . در جلسه قبل خدمتتون گفتيم كه حالا كه مي خوايم به زيارت امام رضا (ع) بريم ، چقدر خوب هست كه بدونيم امام رضا (ع) كيه ؟ و همة ائمه (ع) . كلهم نور واحد امام رضا رو اگه بشناسي ، حسين (ع) رو شناختي ، امام حسين (ع) رو اگه بشناسي ، امام حسن مجتبي (ع) رو شناختي ، امام مجتبي (ع) رو اگه بشناسي ، مادرشون فاطمه (س) رو شناختي . اينها رو كه بشناسي ، جدشون رسول خدا (ص ) رو شناختي . همه نور واحد هستند . لذا گفتيم كه زيارت جامعه كبيره ، جزء زيارتهايي هست كه توي حرم خواهيم خوند . و وارد شده كه اين رو توي حرم بخونيد . و از نظر سند اثبات شده كه زيارت جامعه از لبان مبارك امام هادي (ع) خارج شده . يعني يكي از مستندترين زيارات ما ، زيارت جامعه كبيره است و دومين زيارت هم ، زيارت امين الله . انشاءالله زيارت جامعه كبيره رو تا قبل از سفر مشهد باز خواهيم كرد . كه ببينيم چه امامي داريم ؟ و بعد هم انشاءالله امين الله رو . در جلسه قبل ، از مهرباني امام (ع) خدمتتون گفتم . اين جلسه از اول زيارت جامعه شروع مي كنيم تا هرجا كه برسيم . انشاءالله . السلام عليكم يا اهل البيت النبوّه اهل بيت به كي مي گن ؟ يعني فقط به پيغمبر ( ص) و سيزده معصوم بعد از ايشون اهل بيت (ع) مي گن ؟ مي فرمايند : ما دو نوع اهل بيت (ع) داريم . يكي اهل بيت انتسابي و يكي هم اهل بيت اكتسابي . يعني چي ؟ يعني يه كساني از نظر نسبت به پيغمبر (ص) وصل مي شن . مثل حضرت زهرا (س) و فرزندان ايشون . اما اهل بيت اكتسابي چه كساني هستند ؟ يه عده هستند ، اينقدر لياقت دارند كه جزء اهل بيت پيامبر (ص) مي شن . اين لياقت تا امام دوازدهم يه دفعه متوقف مي شه ديگه از اونجا به بعدش رو خود اهل بيت (س)بايد بگن كه ايشون جزء اهل بيت ما هست . يعني ما حتي اگر سيد باشيم ، جزء اهل بيت نيستيم ، مگر اينكه بر ما انگشت صحه بگذارند و بگن : ايشون هم سيد هست و هم لياقت داره جزء اهل بيت باشه . مي فرمايند : السلمانُ مِنّا اهل البيت ( سلمان از ما است ) خُب اين سلمان از نظر رگ و ريشه كه فارس بود ، پس از نظر انتسابي جزء اهل بيت (س) نيست ، بلكه جزء اهل بيت اكتسابي هست . يعني خودش به يه درجه اي از لياقت رسيده كه جزء اهل بيت (س ) شده . بعضي ها هم هر دو رو دارند ، هم انتسابي جزء اهل بيت (س) هستند و هم اكتسابي . نمونه بارزش ، سيزده معصوم (ع ) . و موضِعه الرساله اين هم مشخصه . پيغمبر (ص) هرچي داره ، اينها تموم كردند . محل قرار دادن رسالت خداوند در بين اهل بيت (س) هست . و مختلف الملائكه يعني كساني كه ملائكه به اونها رجوع مي كنند . براي چه چيزهايي رجوع مي كنند ؟ آقا ! توي همه چيز . ملائكه مشكل دارند ، مي يان خدمت اميرالمؤمنين (ع) ، مشكل دارن ، مي يان سراغ امام حسين (ع) ، مشكل دارن ، مي يان خدمت امام زمان (عج) ، ملائكه هر گرفتاري داشته باشند ، از راه اهل بيت (س) وارد مي شن . خودش توي عرشه ، بغل دست خداست ولي بلند مي شه مي ياد روي كره زمين ، مي گه : علي جون ! من اين مشكل رو دارم . جابربن عبدالله انصاري از راويان ثقه ما هست ، از امام صادق (ع) سؤال كرد : آقا جان ! شما ملائكه رو مي بينيد ؟ حضرت خنده اي كردند ، فرمودند : مي بينيم ؟! جابر ! بعضي وقتها ملائكه مزاحم تكيه دادن ما مي شن . مي خوايم تكيه بديم مي بينيم ملائكه پشت سرمون نشستند ! جابر ! وقتي ما داريم راه مي ريم اينقدر ملائكه ازدحام دارند ( براي دست بوسيدن و پا بوسيدن ما ) ما براي راه رفتن مون مشكل داريم . جابر ! ملائكه آب مي خوان بخورن ، مي يان از ما اجازه
مي گيرن . مگه الكيه ؟! مگه مثل ماها هستن ؟ حالا مي رسيم به اينجا كه همه كارها بايد از راه اهل بيت (س) باشه . همه كارها ! آب مي خواي بخوري ، چي بايد بگي ؟ يا حسين فاطمه ( س)! مي خواي از زمين بلند شي . يا علي ! مي خواي غذا بخوري ، هر كاري مي خواي بكني ، يه ذكر از اهل بيت (س) بايد بگي . راهش اينه . لذا ملائكه كه از اشتباه و گناه معصوم هستند ، حتماً اين راه رو رعايت مي كنند . محاله يه كاري بخوان بكنند ، با اهل بيت (س) هماهنگ نباشه . ( و مختلف الملائكه ) و معدن الرحمه اين معدن الرحمه رو جلسه قبل گفتم كه چقدر رحمت امامان عجيبه . اصلاً معدنشه . هر كي مي خواد رحمت ببينه ، بايد از اين معدن استخراج كنه . آقا ! تا حالا ديديد كه كسي طلا رو از معدن مس استخراج كنه ؟! نمي شه . لذا معدن رحمت ، امامان (ع) هستند . مادر مي خواد به فرزندش رحمت كنه ، رحمتي كه ابراز مي كنه از ناحيه رحمت اهل بيت (س) هست . يك حيوان كه مي خواد به فرزندش محبت كنه ، محبتي كه داره ، از رحمت و محبت اهل بيت (س)گرفته شده . اصلاً رحمت و محبتي در جهان نيست ، كه منشأ و ريشه اش ، اهل بيت سلام الله عليهم اجمعين نباشند . خيلي عجيبه ! و خُزان العلم و منتهي الحلم هرچي علم توي جهان هست ، از فيوضات اهل بيت (س) هست . آيه اي در قرآن داريم با اين مضمون : علمي كه در سينه ها نهفته است و در كتاب خدا هست ، هيچ كس تأويل و تعبير و تفسير و تشريح اين رو نمي داند مگر خداوند تبارك و تعالي و رسولش و راسخان در علم . راسخان علم يعني كساني كه مي دونند قرآن چي گفته . در روايت داريم : قرآن يك ظاهر داره و يك باطن . باطنش 70 باطن داره . هر هفتاد باطن ، براي خودش 70 باطن ديگه داره . والعصر ، انّ الانسان لفي خُسر قسم به عصر ، انسان در ضرره . مي گن : اين هفتاد تا باطن داره . هر باطن ، خودش هفتاد تا باطن ديگه داره . با يه ماشين حساب ، مي تونيد حساب كنيد ببينيد چند تا باطن مي شه ؟ 4900 تا ! هر آيه 4900 تأويل داره ، ما شايد فقط دو تا از اين تأويلها رو بدونيم . بقيه اش دست كيه ؟ اون لحظه اي كه مي ياد بر بام كعبه . . . . !! مي فرمايند ، اون وقت هست كه مي فهمند قرآن چي گفته . امام صادق (ع) هم فرمودند : راسخون في العلم كه در قرآن اومده ، ما هستيم . ماها مي دونيم علم چي گفته ؟ آقا ! چقدر مردم زمان امام علي (ع) ، مردمان بي شعور و بدي بودند . علي (ع) روي منبر مي نشينه ، مي گه : آي مردم ! از زمين ، از كرات ، از كهكشانها ، هركي هر سؤالي داره بپرسه ( تا حالا 125 ميليارد كهكشان كشف شده ، فعلاً ! آقا ما توي اين درگاه چي هستيم ؟ هيچي ! خيلي براي خودمون اهميت قائليم . 125 ميليارد كهكشان ! اصلاً خدا ما رو قاطي آدم حساب مي كنه ؟ ) حضرت فرمود : هركسي ، هر سوالي داره بپرسه . طرف بلند شد گفت : آقا ! موهاي ريش من چند نخ هست ؟ ! خاك بر سرت كنند ! خُب يه سؤال مي كردي ببيني دواي سرطان چيه ، تا ما حالا اينقدر گير نبوديم . والله ! مي تونستند بپرسند . اهل بيت (س) كه در جواب دادن بخل نمي ورزيدند . سائل درست و حسابي نبود . كسي نبود سؤال درستي بكنه . ما الان خيلي سؤالهاي عجيبي داريم ، اي كاش بودند ، چقدر راحت حل مي شد . خُزّان العلم خزينه هاي علم اند . خُب چه علمي ؟ علم ظاهري و علم باطني . علم باطني يعني چي ؟ يعني هر جا باشي ، آقا مي دونه چكاره اي . مي دونه ! پات رو گذاشتي توي حرم امام رضا (ع) ؟ نذاشتي ؟ اينجا نشستي ؟ هر جا باشي آقا مي دونه . مي فرمايند : ما از پرونده هاي شيعيان مون خبر داريم . ( كي ؟ وقتي كه گناه كرديم ؟ نه ! ) از اون لحظه اي كه توي رحم ، نطفه شون بسته شد و جزء شيعيان ما منظور شدند ، ما مي دونيم چيكاره خواهند كرد ؟ تا آخرش رو خبر داريم . گرچه ما يادمون بره و با پررويي بريم جلوي حرم بايستيم و بگيم يا امام رضا ! اين رو بده ، اون رو بده . ولي اون مي دونه ما چيكار كرديم . يادش نمي ره . ( و خزان العلم ) و خزان العلم ، و منتهي الحلم ببينيد ، پشت سر هم اومده ، با اين كه علم دارند ، نهايت صبر و بردباري رو هم دارند . اصلاً به روي ما نمي ياره . چه گنهكاراني بودند كه قيافه هاشون داد مي زد كه چكاره هستند ، مي رفتند پيش اهل بيت (س) ، اهل بيت (س) تحويلشون مي گرفتند . مي گفتند : خوش اومديد . چه آدمهاي بدي هستند ، مي رن توي حرم امام رضا (ع) ، يه قطره اشك مي ريزند ، آقا حاجت شون رو مي ده . ( و منتهي الحلم ) و قاده الامم آقا ! شما اولياء ، برترين ها ، بزرگترين ها و پيشوايان همه امتها هستيد . يعني چي ؟ يعني اهل بيت (س) فقط مال ما مسلمونها و شيعيان كه نيستند . امت قبلي ، امتهاي سابقه ، هر كي تو اين دنيا و كره خاكي ، همه 125 ميليارد كهكشاني كه تا الان كشف شده ، تا اونهايي كه كشف نشده ، همه و همه ، اولياء شون ، دوازده امام (ع) هستند و فاطمه (س) و پدر فاطمه (س ) . لَولاكَ لما خلقْتُ الْافلاك ( افلاك ! نه فقط زمين . ) اگه تو نبودي ، افلاك رو خلق نمي كردم . يعني اهل بيت ( س) فقط براي ما اهل بيت (س) نيستند ، براي جن و انس و كرات ديگه و همه و همه ، هستند . همه اينها يه فاطمه (س) دارند ، يه حسن (ع) دارند ، يه حسين (ع) دارند و . . . چقدر زيباست اين زيارت جامعه . ( و قاده الامم ) وَ اَوْلياء النِعَم هر كي بخواد يه نعمتي بگيره ، بايد امام حسين (ع) امضاء كنه . ولي نعمتها هستند . يعني نمي شه يه خوبي و يه نعمتي به ما برسه و حسين (ع) و فاطمه (س) زيرش رو امضاء نكنند . محاله . بايد امام رضا (ع) امضاءكنه . دلت رو به در خونه اين و اون خوش نكن . بايد امام رضا (ع) امضاء كنه . ولي نعمتها هستند . ببينيد داريد كجا مي ريد ؟ ببينيد در خونه چه كسي داريد مي ريد ؟ ببينيد چه درياييه ؟! ببينيد چه قدرتي دارند اهل بيت (س ) . الكي مي ره روبروي حرم مي ايسته ، مي گه : قربون كبوتراي حرمت ، گريه اش رو مي كنه و برمي گرده ! خُب قربون كبوتراش بشو ، قربون سنگ فرشش هم بشو . قربون كاسه هاي سقاخونه اش هم بشو ، قربون جاروهاي خادمهاش هم بشو ، قربون خاك پاي زائراش هم بشو ، ولي بدون كيه . ( و اولياء النعم ) نمي شه تا شما اجازه نداديد ، نعمتي به ما برسه . شما بايد اجازه بديد . نعمتها همه دست شماست . السلام علي ائمه الهدي و مصابيح الدجي و اعلام التقي ، ائمه الهدي هدايت ! چقدر گريه مي كني ؟ چقدر توبه مي كني ؟ اينكه صرف به در خونه خدا بري و مدام توبه كني و گريه كني ، تا اهل بيت (س) نباشند ، نمي شه . ( ائمه الهدي ) امامان هدايت ، اينها هستند . يعني بايد اينها اجازه بدن ، اينها بايد بخوان . اينها بايد انگشت روي تو بذارن . بگن : خدايا ! ما اين رو انتخابش كرديم ، اين ، مال ماست . امام رضا (ع ) بايد بپسندتت . برو خودت رو در خونه امام رضا (ع) لوس كن . بگو : آقا ! ما شنيديم شما بايد بپسنديد . سينه هايي كه داري مي زني ، ذكره . الكي نيست . اينقدر حسين ، حسين بگو تا بالاخره جوابت رو بده . خودت رو لوس كن . يه دونه حسين (ع)گفتن ، يه ذكره . مثل صلوات مي مونه . صد تا حسين (ع) گفتن ، صد تا ذكره . وقتي سينه مي زني ، يعني توي قلب من هستي . پيرهنت رو در آوردي ، يعني حسين جان ! خودم رو از همه چيز خلاص كردم . با ذلت و مذلت دارم مي يام در خونه تو . لباس مذلتم رو در آوردم . آقا ! ديگه كجا پيرهن رو در مي يارن ؟ مگه پيرهن در آوردن مستحبه ؟ بله ، مستحبه . بعضي جاها واجبه . كجا ؟ شما وقتي مي ري مكه چكار مي كني ؟ مگه موقع احرام پيرهنت رو در نمي ياري ؟ جزء واجباته ، اگه در نياري حج تو باطله . براي چي ؟ براي اينكه مذلتت رو نشون بدي ، بگي حتي قيد پيرهن هم ندارم . راحت نشستم در خونه ات سينه مي زنم . حسين (ع ) ! حسين (ع ) ! يهدي من يشاء ( هر كسي رو بخواد هدايت مي كنه ) از چه طريق ؟ ائمه الهدي اينها هستند كه امامان هدايت هستند . وَ ذَوي النُهي و اُولي الهجا هر دوي اين عبارت به معناي صاحبان عقل هست . هم ذَوي انُهي يعني صاحبان عقل و هم اولي الهجا ، پس چرا دو بار تكرار كرده ؟ يه نكته ظريف داره . اولاً عقل ، قوه اي هست كه ماها رو از گناه دور مي كنه . عقل ذاتاً از زشتي متنفره . هيچ گناهي با عقل جور در نمي ياد . يه بار مي گه : ذَوي النُهي يعني صاحبان عقلهاي دنيايي ، يعني اگه دنيا رو هم مي خواي ، اينها عقلش رو دارند . لذا امام فرمود : اگه دنيا رو مي خواي ؟ نماز شب بخون ،آخرت رو مي خواي ، نماز شب بخون . يعني براي دنيا هم برنامه ريزي مي كنند . ربنا آتنا في الدنيا حسنه ذوي النهي اشاره به عقلهاي دنيايي مي كنه . و اُولي الهجا اين هم عقل آخرتي هست . يعني اهل بيت (س) هم براي آخرت ما فكر دارند ، برنامه دارند ، دستو ردارند و هم براي دنياي ما . وَ كَهْفِ الوَري وَ وَرَثَه الانبياء وَ المثل الاعلي و دعوه الحسني و حجج الله علي اهل الدنيا و الاخره و الاولي ( كهف ) يعني پناهگاه . وقتي مي گن اصحاب كهف يعني كساني كه به غار پناه آوردند . كهف الوري يعني شما پناهگاه مردم هستيد . والمثل الاعلي خداوند براي خلقتش يه مثال زده ، گفته : آقا ! من توي خلقتم ، همه هنر خداييم رو به كار بردم ، بهترين نوع آدم رو خلق كردم . كي ؟ ( والمثل الاعلي ) اهل بيت (س ) ! هُمْ فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها فاطمه (س) و پدر فاطمه (س) ، فاطمه (س) و شوهر فاطمه (س) ، فاطمه (س) و بچه هاي فاطمه (س) ، اينها مثل اعلاي من هستند . ديگه بحث نكنيد . دنبال كس ديگه اي نگرديد . همين ها هستند . و المثل الاعلي يه آيه اي در قرآن داريم كه در اون اشاره اي به مثل اعلي شده . ( آيه 35 سوره نور ) ما دو نوع تفسير داريم ، يكي تفسير ظاهري هست ، كه با حكمت و فلسفه تفسير مي كنند . يه تفسير داريم بهش مي گن تفسير جري . اين تفسير ، اشارات و تمثيلاتي هست كه قرآن يه جوري بهش اشاره كرده ، منتهي ماها ، نمي تونيم بفهميم . مگر اينكه اهل بيت (س ) باز كنند . اين آيه 35 سوره نور يكي از بهترين آيات در تعريف اهل بيت (س) هست و خيلي هم عجيبه . امام صادق (ع) اين رو باز كردند . آيه 35 سوره نور مي فرمايد : الله نور السموات و الارض ، مثل نوره كمشكوه فيها مصباحٌ المصباح ، في زُجاجه الزجاجه كاَنّها كوكب الدرّيٌّ يوقد من شجره مباركه زيتونه لاشرقيه و لا غربيه يكاد زيتها يضي ءُ و لو لم تمسسه نارٌ نور علي نور يهدي الله لنوره من يشاء و يضرب الله الامثال خداوند مثال زده . حالا ببينيم امام صادق (ع) اين آيه رو چطوري تفسير مي كنند . خداوند نور آسمانها و زمين است ، مثل نورش ، مشكوه هست . ( مونث ) امام صادق (ع) فرمودند مشكوه مادر ما فاطمه (س) است . در اين مشكوه يه چراغ و روشنايي هست ، امام صادق (ع) باز فرمودند : اين روشنايي امام حسن مجتبي (ع) هست . ( فيها مصباح المصباح) دو تا مصباح پشت سر هم آورده ، مصباح اول ، امام حسن مجتبي (ع) هست و مصباح دوم ، امام حسين (ع) هست . اين چراغ ها توي يه نوري هست كه اون نور توي يه نور ديگه هست ، مانند ستاره اي درخشان . ( اين نور فاطمه (س) است . ) في زجاجه الزجاجه به فاطمه (س) مي گيم : السلام عليكِ و علي بعلِكِ و بنيك و سر المستودع فيك ، اين سر فاطمه (س) است . ( زجاجه الزجاجه ) يعني تماماً نور هست . نور خداوند داره تقسيم مي شه . مثل اعلاش كيه ؟ مشكوه ( فاطمه (س) ) ، فيها مصباح المصباح ( امام حسن (ع) و امام حسين (ع) ) اينها كجا هستند ؟ فيها زجاجه الزجاجه ( در نوري هستند كه اون نور خودش در يه نور ديگه هست ) كاَنّها كوكب الدرّي ( مانند ستاره اي درخشان ) يوقد شجره مباركه ( اين ستاره درخشان از شجره مباركه نشأت گرفته ، امام صادق (ع) مي فرمايند شجره مباركه حضرت ابراهيم (ع) است . ) زيتونه لاشرقيه و لا غربيه ( در عرب به نور مي گن : زيتون ، نوري هست كه نه نصراني هست ، نه يهوديه ) يكاد زيتها يضي ءُ ( به زودي نورش مي رسه ، ـ اَلَيْسَ السّاعه بِقريب ؟ فكر نمي كنيد امام زمان (عج ) مي ياد ؟ به زودي نورش مي رسه ـ و لو لم تمسسه نار ( وقتي كسي به اينها متوسل بشه ، هيچ آتشي بهش نمي رسه ) نورٌ علي نور ( يكي بعد از ديگري مي يان . اولين نور : علي (ع) ، دومين نور : امام حسن (ع) ، سومين نور : امام حسين (ع) ، چهارمين نور علي النور : امام سجاد (ع) پنجمين نور علي النور : امام باقر (ع) ، ششمين نورعلي النور : امام صادق (ع) ، نور علي النور : امام كاظم ، نور علي انور : وجود مقدس امام علي بن موسي الرضا (ع) ، و نور علي النور : امام جواد (ع) ، نور علي النور : امام هادي (ع) ، نور علي النور : امام عسكري (ع) ، تا كل نور بر بام كعبه بياد و انشاءالله همه با هم ببينيم : امام حجت بن الحسن العسكري (عج ) ! خُب اينها چكار مي كنند ؟ خداوند با اين نورهاست كه هر كي رو دوست داشته باشه هدايت مي كنه . با اين نورها . و يضرب الله الامثال ( خداوند به همين ها مثل زده )