بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
الحاد وبى دينىدر ديدار نخستين از آستانه برخى از متحجران وعالمان دربارى. اورا كافر وزنديق خواندند.115در مصر از سوى جمعيت فراماسون وبرخى از عالمان متحجر الازهر چون شيخ عليش وبرخى از مردم عوام وتحريك شده متهم به الحاد شد.116سليم بك عنحورى در ترجمه سيّد مقاله اى نوشت به نام:(سحرهاروت)درباره سيد نوشت:(اين مرد در علم اديان مقام بلندى رااحراز كرده است تاجايى كه در پايان امر او راملحد شناخته اند.)شيخ محمّد عبده اوراديد وسرزنش كردكه چرا چنين سخنى رابدون دقت نشر داده است. پس از آن عنحورى سخن خود رابدين گونه اصلاح كرد:(من باشيخ عبده ملاقات كردم وبا دلائل قاطع وبرهانهاى روشن ثابت كرد كه آنچه درباب الحاد سيّد نوشته شده ناشى از حسد وبدخواهى دشمنانش بوده است. وسبب اين بوده كه چون سيّد در هنگام شرح عقايد فرقه هاى مذهبى سخنان آنان را نيز نقل مى كند وسپس به بطلان آنها مى پردازد برخى از شنوندگان بدون توجّه به اين مطلب اين سخنان رابه شخص او نسبت داده اند.)117مى افزايد:(من خود اين مطالب رااز سيّد نشنيده ام. برخى از مصريها يا شاميها آن رانقل كرده اند.)آن گاه سخنى از سيّد در وجوب اطاعت از دين نقل مى كند وضرورت اعتقاد به خدا وامتيازات اسلام رابر سايراديان از ديدگاه سيّد بر مى شمرد.در پايان مى نويسد:(ما در نقل اين مطالب عجله كرده ايم. همان گونه كه شأن ومقام مورخ عادل وانجام وظيفه اقتضاء دارد بايد بگوييم كه: مقام اين مرد بزرگ بالاتر از آن است كه اشخاصى كه به او دسترسى ندارند واو رانمى شناسند به خطاراجع به او حرفهايى بر زبان بياورند وتهمت بر او روادارند.)108زشت سير تانى همچون :موقرالسلطنه مخبر السلطنه امين الدوله وتاريخ نويسان دربارى و وابسته وناآگاهى همچون: محمد طاهر مدير نشريه اختر ابراهيم صفايى مهراب اميرى دگتر محمد حسين مسيمندى نژاد اسماعيل رائين حامد الگارو…چهره پاك وبى آلايش سيّد و بزرگوار را زشت جلوه داده اند و119 به پندار خود خواسته اند جلوى گسترش انديشه وى رابگيرند. زهى خيال باطل. جاى تاسف است كه پس از حدود يك قرن در اثبات مسلمانى او سخن بگوييم.امّا اين توضيح واضع ضرور مى نمايد. بويژه وقتى سيّد با ملكم خان مقايسه شود120.اسناد ومدارك بسيارى وجود دارد كه بيانگر مسلمانى وشيعه مسلكى اوست:اصل ونسب سيّد انديشه هاى سيد عملكرد سيّد درگيرى او با استعمار گران با تكيه بر اسلام حضور او در نجف نامه هاى او به علماى شيعه نامه او به مرجع بزرگ شيعه ميرزاى شيرازى وتعبيراتى كه سيّد در آن نامه به كار برده حضور در مجامع علمى عالمان سنى وشيعه تدريس علوم حوزوى و… آيا ممكن است كسى تا اين اندازه در ميان مسلمانان نفوذ داشته باشد نويسندگان وادبيان وسخنوران وشاعران مسلمان راجهت دهد در كرسى تدريس در الازهر بنشيند شاگردى چون عبده بپرورد مقام شيخ الاسلامى از سوى تزار روس وامپراطورى عثمانى بروى عرضه گردد ناصر الدين شاه براى اصلاح امور كشور از وى دعوت به عمل آورد پايه گذار بسيارى از نهضتهاى اسلامى گردد بسيارى از مصلحان از جمله:شيخ محمّد عبده سعدزغلول پاشا اديب اسحاق كواكبى اقبال لاهورى و… از او الهام بگيرند مسلمانان نباشد؟احمد امين مى نويسد:(انّ حياة السيّد مملوءة بالدّعوه الحارهّ الى الدّين والى التوحيد فى كتاباته فى(الرّدعلى الدهر بين)وفى العروة الوثقى وفى مجالسه خاصه)121زندگى سيد سراسر سرشار از دعوت آتشين وگرم به اسلام وتوحيد است. نمونه هاى آن را دررساله نيچريه ودر مقالات عروة الوثقى ومجالس خصوصى او مى توان يافت.سيّد رساله نيچريه راعليه ماديگرايان نوشت. در آن توطئه هاى استعمار راعليه اسلام بر شمرد وياد آور شد كه يكى از شيوه هاى استعمار رواج الحاد وما ديگرايى است. وى در اين رساله به اثبات ارزش دين بويژه اسلام وامتيازات آن پرداخت وضرورت دين رابراى سعادت انسان واثر آن رادر پيشرفت جامعه وبه عكس تاثير الحاد رادر انحطاط جامعه به وضوح بيان داشت.سيّد در مقالات عروة الوثقى نيز بارها خطرات ماده گرايى ولغزشهاى فكرى اعتقادى وسياسى استعمار راتبيين كرد. وامّت اسلامى رابه اسلام راستين دعوت نمود. در شماره نخستين آن در اهداف مجلّه چنين آمده است:1.تبيين وظايفى كه به عهده مردم مشرق زمين قرار دارد… روشن كردن راههايى كه بايد در پيش گرفت تاگذشته جبران گردد.2.سيراب كردن نفوس از ايمان واعتقاد. اميدوارى در كسب پيروزى و زدودن يأس وناميدى.3.دعوت به تمسك به مبانى واصولى كه پدران ايشان بدان پاى بند بودند.4. مقابله با تهمتهاى كه به شرقيان بويژه به مسلمانان نسبت داده مى شود از جمله:نشان دادن بطلان ادعّاى كسانى كه مى گويند: تاهنگامى كه مسلمانان به اصول دين خود پاى بند باشند پيشرفتى درزمينه تمدّن وصنعت وتكنولوژى نخواهند داشت. 5.آگاه ساختن مردم مشرق زمين از