بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مستر هنتر انگليسى در كتاب (مسلمانان هند) برخى از اين فتاوا رانقل كرده است. ذيل يكى از اين فتاوا امضاى سه تن از مفتيان مذاهب :حنفى شافعى ومالكى ديده مى شود.27برخى سر سپردگى رابه جايى رساندند كه جهاد عليه انگليس را آشوب وبغى در دين اسلام نام نهادند وفتوا دادند كه مسلمانان بايد در بر ابر اين مسلمانان از حاكمان خود دفاع كنند وآنان رايارى دهند وبافرمان حاكمان خويش با ياغيان وطاغيان بجنگند.28اين فتواهاى بر خاسته از بغص وكينه نمايانگر ضربه مهلكى است كه انگلستان از احياى جهاد خورده بود.كه مسلمانان در همين راستاست ادّعاى بنوّت ميرزا غلام احمد قاديانى مى گفت:(به من وحى رسيده كه بايد انديشه جهاد رااز سر بيرون كنيم و نسبت به حكومت انگليسى با نهايت اخلاص و صميميت رفتار نمائيم.)29آرى فتواهاى عالمان وابسته ومسلك قاديانى وهمچنين بهائيت 30 عكس العملى بود از جانب استعمار انگليس در برابر انديشه جهاداسلامى همان انديشه اى كه سيّد با تمام توان در صدد احياى آنان در ميان مسلمانان بود.2.غيرت دينى: در آن روزگار استعمار گران تبليغات شديدى راعليه تعصّب دينى مسلمانان به راه انداخته بودند.از آن به عنوان عامل عقب افتادگى توحش ودورى از فرهنگ وتمدن ياد مى كردند وبا اين تبليغات در صدد بودند كه از حساسيت دينى مردم بكاهند تا راه رابراى نفوذ وسلطه استعمارى خود هموار نمايند. سيد جمال پرده از اين توطئه برداشت وگفت: (اروپائيان پيش خود اعتقاد دارند به اين كه نيرومند ترين رابطه ميان مسلمانان همان تعصب دينى است ودريافته اند كه قدرت ونيروى معنوى مسلمانان تنها به تعصب در عقايد دينى متكى است.)31تعصب شيرازه پيوند وهمبستگى مسلمانان است. اگر غيرت وحميت ازميان برداشته شود يكى از زيانهاى مهم آن تفرقه مسلمانان است كه سيّد نيز بدان اشاره مى كند.32سيدجمال آن دسته از روشنفكران غرب زده راكه در راستاى تبليغات غرب قرا گرفته و با آنان در اين نداى شوم همراه شده اند نكوهش مى كند ومى گويد: آنان با تكيه به كدامين اصل از اصول وموازين عقلى تعصّب ملّى رابر تعصّب دينى ترجيح مى دهند وتعصب دينى رامحكوم مى كنند.انگلستان در هند از همين شيوه استفاده كرد. هنگامى كه با غيرت دينى مسلمانان مواجه شدند به عدهّ اى از غربزدگان از جمله سرسيد احمد خان روى آورد واز آنان كمك گرفتند تا (با تقليد وتلقين آتش غيرت مسلمانان راخاموش كنند شعله تعصّب آنان رافرونشانند وجمع آنها رامتفرق سازند ووحدت آنان راپاره پاره كنند.)33آنچه كه سيد رابر مى آشفت وبه تعجب وامى داشت بر خورد مادّيون با تعصب نبود بلكه مخالفت وهمصدايى كسانى بود كه اعتقاد داشتند ودين باور بودند واروپاييانى كه على رغم همه اختلافات قومى ونژادى وسياسى در مقابله با اسلام تعصب مى ورزيدند.34سيّد در چنين موقعيتى بانفى تعصبهاى غير دينى كه آنها رااز عوامل تفرقه مى شمرد روى عامل تعصب دينى ونقش اساسى آن در تشكّل امت تاكيد مى كند ودر مقاله اى در عروة الوثقى به نام تعصّب خطاب به مسلمانان مى نويسد:(مسلمانان آگاه باشيد كه تعصب دينى وهمبستگى در عقايد سبب بقاى حيات شماست آن را به شدت پاس داريد. تعصّب دينى خون زندگى شماست آن را بيهوده نريزيد. پيوستگى ووحدت در دين وسيله سعادت شماست آن راپيش از مرگ به پول نفروشيد. اين علاقه دينى را محترم شمرده وبه وسوسه هاى خنّاسان وسرزنشهاى ديگران گوش ندهيد… بدانيد كه تنها عامل به هم پيوستگى ملتهاى:عرب ترك فارس هندى مصرى ومغربى علاقه ورابطه دينى آنان مى باشد.)35وى در ادامه عزتّ وقدرت ومنافع مسلمانان را در گرو حفظ اين همبستگى مى داند واز مسلمانان مى خواهد كه آن راخواروبه مقدار نشمرند ودر عين حال در تعادل آن تلاش نمايند تادر برابر عدالت خاضع باشند.363.مبارزه با غرب زدگان: غربزدگى يعنى پيروى كوركورانه از تمدّن خيالى غرب مرعوب آنان شدن وبه تمسخر گرفتن ذخائر واندوخته هاى خودى سرنوشت خود وكشور خود رابه دست آنان سپردن وچشم وگوش بسته مطيع فرمان آنان بودن رسوم وآداب آنان راهر چند مفتضح ومبتذل ترويج كردن وخلاصه غرب راقبله گاه جهان پنداشتن.سيّد همان گونه كه با استعمار سياسى غرب مبارزه مى كرد با استعمار فرهنگى غرب نيز در ستيز بود. بر اين باور بود كه بسيارى از انحرافات وارزشهاى منحط بويژه آنهايى كه در بى هويتى امّت اسلامى نقش دارند وروزنه هاى نفوذ وهجوم سياسى نظامى بيگانگان را مى گشايند از راه استعمار فرهنگى واز طريق خود باختگى در برابر غرب وارد مى شوند.آراء وارزشهايى چون : ناسيوناليسم تعصبات قومى ونژادى تزجدايى دين از سياست ونگرش ليبراليستى به دين وبسيارى از عادات وارزشها ومعيارهاى غلط ونامناسب تمدن غربى كه باعث توسعه فساد اخلاقى اجتماعى عقيدتى امّت وجوامع اسلامى است از اين راه وارد مى شود.