داستان رد شمس يا بازگشت خورشيد را علاوه بر علماي شيعه بيش از بيست نفر از بزرگان اهل سنت با اختلاف مختصرى از اسماء بنت عميس، ابو رافع، ام سلمه، جابر، ابو سعيد خدرى، ابو هريره و از ديگر صحابه نقل كرده اند. رد شمس از حوادث سال هفتم هجرت است که وقوع آن را در فتح خيبر و هنگام تقسيم غنايم ذكر کرده اند. از اسماء بنت عميس روايت شده است كه روزى هنگام عصر رسول خدا(ص)سرش را در دامان على(ع)نهاد و حالت وحى بر آن حضرت عارض شد و طول كشيد تا غروب شد و على (ع) نماز عصر نخوانده بود اما به احترام پيغمبر نتوانست از جا برخيزد و چون پيغمبر برخاست به على(ع)فرمود: آيا نماز عصر خوانده اى؟عرض كرد: نه. پيغمبر دعا كرده گفت: اللهم ان عليا كان فى طاعتك و طاعة رسولك فاردد عليه الشمس پروردگارا على(بنده تو)در راه اطاعت تو و فرمانبردارى رسول تو بوده پس خورشيد را براى او بازگردان. اسماء گويد: در اين وقت خورشيد را ديدم كه بازگشت و ديوارها را دوباره آفتاب گرفت تا على(ع)وضو گرفت و نمازش را خواند، آن گاه غروب كرد. وقوع اين حادثه اگر چه از دايره نظام طبيعت خارج است اما فضيلت علي (ع) نزد خداوند بر همگان اثبات شده است؛ رخداد چنين پديده اي براي فردي كه خداوند به جهت بزرگداشت و بالا بردن مقام و اظهار كرامت او محل تولد او را خانه خويش قرار داده؛ آيتي است بر همگان.