سرخرگ و سياهرگ - سرخرگ و سیاهرگ: [خداشناسی] نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سرخرگ و سیاهرگ: [خداشناسی] - نسخه متنی

ارل واو؛ مترجم: گلاره مرادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سرخرگ و سياهرگ

Artery and Vein (Earle H.Waugh)

سرخرگ به رگي گفته مي‏شود كه خون را از قلب به ساير اندام‏ها برده و اكسيژن و مواد غذايي مورد نياز سلول‏هاي بدن را به آنها مي‏رساند و سياهرگ به رگي گفته مي‏شود كه خون حاوي دي‏اكسيدكربن و مواد دفعي سلول‏ها را بازمي‏گرداند و در قرآن تنها واژه‏اي كه به اين رگ‏ها اشاره دارد واژه وريد است.

منظور از وريد در آيه 16 سوره ق كه مي‏فرمايد: و نحن اقرب اليه من حبل الوريد به احتمال زياد وريد جوگولار* يا همان سياهرگ گردن است. طبيعت حياتي وريد جوگولار براي بدن انسان اهميت فوق‏العاده پيام اين آيه را نشان مي‏دهد. همان‏گونه كه زندگي انسان كاملاً وابسته به اين وريد است، هستي او نيز كاملاً متكي به خداوند متعال است و اهميت ارتباط او با خدا از وجود اين وريد هم بيشتر است.

مفسران چهار تصوير از مفهوم اين آيه ترسيم كرده‏اند: 1) نزديكي فوق‏العاده خداوند به انسان، 2) محافظت خداوند از انسان با ايمان، 3) كنترل او برهمه ابعاد زندگي انسان و 4) ارتباط عميق انسان با خدا كه مستلزم دقت‏نظر خاص خداوند در رفتارهاي انسان است.

بيضاوي در تفسير اين آيه تأكيد بر احاطه همه‏جانبه خداوند بر انسان دارد و بيان مي‏كند كه اين احاطه، همه جزئيات زندگي فرد را دربرمي‏گيرد، بنابراين خداوند از هر دوست صميمي و محرم رازي به انسان نزديك‏تر است. دانستن اين امر، اثر رواني خاصي بر فرد موءمن مي‏گذارد چون او چيزي را در مورد ارتباط خود با خدا مي‏داند كه افراد بي‏ايمان نمي‏دانند. او مي‏داند كه قدرت فوق‏العاده‏اي (خدا) در همه‏حال وجود دارد كه از همه‏كس به او نزديك‏تر است. قرطبي به خوني كه در اين وريد جريان دارد توجه كرده است و بيان مي‏كند كه اشاره به وريد و آن‏چه در آن مي‏گذرد در حقيقت سمبلي است از اين‏كه خداوند بر هرچه در فكر و عمل انسان مي‏گذرد نظارت كامل دارد، بنابراين فردي كه چنين اعتقادي داشته باشد همواره مراقب افكار و اعمال خود است و اگر كسي حقيقت اين آيه را دريابد، هرگز كاري كه موجب قهر و غضب خداوند شود، انجام نمي‏دهد (الجامع، جلد 4).

از نظر مفسران صوفي "مراقبه"، كليدي اساسي در فهم اين آيه است. آنها اين مفهوم را به عنوان نشانه‏اي از يك رابطه روحاني بين بنده و خدا مي‏دانند كه در بيان عادي نمي‏گنجد و اين رابطه شامل مراحل خاص روحي است كه "انس" و " قرب" ناميده مي‏شوند و فرد طالب، اين مراحل تجربي را پشت‏سر مي‏گذارد تا به كمال برسد. اين آيه از نظر مفسران صوفي تأييدي است بر نظام فوق طبيعي كه صوفيان در تمرين‏هاي روحي خود به آن اعتقاد دارند مثلاً قشيري كه مفسري صوفي است در تفسير اين آيه نظام پيچيده‏اي از مفاهيمي را ارائه مي‏دهد كه در نهايت به خودشناسي مي‏رسد. عبدالله يوسف‏علي در ترجمه اين آيه بيان مي‏كند كه چون رگ خوني محلي است براي اين‏كه زندگي انسان و در نتيجه، افكار و آگاهي‏هاي او در آن جريان يابند و طبق اين آيه خداوند متعال از اين رگ به انسان نزديك‏تر است، بنابراين خدا بر پوشيده‏ترين لايه‏هاي افكار و احساسات انسان احاطه دارد تا جايي كه حتي از خود ما نيز به ما آگاه‏تر است. در مجموع مي‏توان گفت تفسير واحدي كه همه مفسران بر آن اتفاق نظر دارند رابطه عميق بين خداوند متعال و انسان را نشان مي‏دهد: و نحن اقرب اليه من حبل الوريد.


* Jugular Vein

/ 1