طوفان کربلا نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

طوفان کربلا - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


كربلا نزديك است

حسين - عليه السلام - رفت تا به قصر بنى مقاتل رسيد و در آن جا فرود آمد. در آن جا چادرى زده بود.

پرسيد: اين از آن كيست؟

گفتند: از عبيدالله بن حرّ جعفى.

فرمود: او را نزد من بخوانيد.

چون فرستاده آن حضرت، حجاج بن مسروق جعفى به او گفت: حسين بن على عليه السلام تو را مى خواند. گفت: "انا لله و انا اليه راجعون" به خدا من براى كناره جستن از حسين بن على عليه السّلام از كوفه بيرون آمدم. به خدا دوست ندارم او را ديدار كنم و او مرا ببيند.

فرستاده امام پاسخ او را به امام رساند و آن حضرت برخاست، نزد او آمد، سلام داد و نشست و او را به همراهى خود دعوت كرد. جعفى همان پاسخ را داد و عذر خواست.

امام حسين عليه السّلام فرمود: اگر ما را يارى نكنى مباد با ما بجنگى. به خداوند هر كه فرياد ما را بشنود و ما را يارى ندهد هلاك شود.

گفت: همراهى با دشمنان شما هرگز شدنى نيست.

/ 88