در هنگام حج عده اي در حدود شش تن از مردم يثرب با پيامبر (ص) ملاقات کردند و از آيين پاک اسلام آگاه گرديدند. مردم مدينه به خاطر جنگ و جدالهاي دو قبيله (اوس ) و (خزرج ) و فشارهايي که از طرف يهوديان بر آنها وارد مي شد، گويي منتظر اين آيين مقدس بودند که پيام نجات بخش خود را بگوش آنها برساند. اين شش تن مسلمان به مدينه رفتند و از پيغمبر و اسلام سخنها گفتند و مردم را آماده پذيرش اسلام نمودند. سال ديگر در هنگام حج دوازده نفر با پيامبر (ص ) و آيين مقدس اسلام آشنا شدند. پيامبر (ص ) يکي از ياران خود را براي تعليم قرآن و احکام اسلام همراه آنها فرستاد. در سال ديگر نيز در محلي به نام عقبه دوازده نفر با پيامبر بيعت کردند و عهد نمودند که از محمد (ص ) مانند خويشان نزديک خود حمايت کنند. به دنبال اين بيعت ، در همان محل ، 73نفر مرد و زن با محمد (ص ) پيمان وفاداري بستند و قول دادند از پيامبر (ص ) در برابر دشمنان اسلام تا پاي جان حمايت کنند. زمينه براي هجرت به يثرب که بعدها مدينه ناميده شد، فراهم گرديد. پيامبر (ص ) نيز اجازه فرمود که کم کم اصحابش به مدينه مهاجرت نمايند.
معراج
پيش از هجرت به مدينه که در ماه ربيع الاول سال سيزدهم بعثت اتفاق افتاد، دو واقعه در زندگي پيامبر مکرم (ص ) پيش آمد که به ذکر مختصري از آن مي پردازيم : در سال دهم بعثت معراج پيغمبر اکرم (ص ) اتفاق افتاد و آن سفري بود که به امر خداوند متعال و بهمراه امين وحي (جبرئيل ) و بر مرکب فضا پيمايي به نام براق انجام شد. پيامبر (ص ) اين سفر با شکوه را از خانه ام هاني خواهر امير المومنين علي (ع ) آغاز کرد و با همان مرکب به سوي بيت المقدس يا مسجد اقصي روانه شد، و از بيت اللحم که زادگاه حضرت مسيح است و منازل انبيا (ع ) ديدن فرمود. سپس سفر آسماني خود را آغاز نمود و از مخلوقات آسماني و بهشت و دوزخ بازديد به عمل آورد، و در نتيجه از رموز و اسرار هستي و وسعت عالم خلقت و آثار قدرت بي پايان حق تعالي آگاه شد و به سدرة المنتهي رفت و آنرا سراپا پوشيده از شکوه و جلال و عظمت ديد. سپس از همان راهي که آمده بود به زادگاه خود مکه بازگشت و از مرکب فضا پيماي خود پيش از طلوع فجر در خانه ام هاني پائين آمد. به عقيده شيعه اين سفر جسماني بوده است نه روحاني چنانکه بعضي گفته اند. در قرآن کريم در سوره اسرا از اين سفر با شکوه بدين صورت ياد شده است : منزه است خدايي که شبانگاه بنده خويش را از مسجد الحرام تا مسجد اقصي که اطراف آن را برکت داده است سير داد، تا آيتهاي خويش را به او نشان دهد و خدا شنوا و بيناست . در همين سال و در شب معراج خداوند دستور داده است که امت پيامبر خاتم (ص ) هر شبانه روز پنج وعده نماز بخوانند و عبادت پروردگار جهان نمايند، که نماز معراج روحاني مومن است .
سفر به طائف
حادثه ديگر سفر حضرت محمد (ص ) است به طائف . در سال يازدهم بعثت بر اثرخفقان محيط مکه و آزار بت پرستان و کينه توزي مکيان ، پيامبر (ص ) خواست به محيط ديگري برود. يکه و تنها راه طائف را در پيش گرفت تا با سران قبايل ثقيف تماس بگيرد، و آيين اسلام را به آنها بشناساند. اما آن مردم سخت دل به سخنان رسول مکرم (ص ) گوش ندادند و حتي بناي اذيت و آزار حضرت محمد (ص ) را گذاشتند. رسول اکرم (ص ) چند روز در نخله بين راه طائف و مکه ماند و چون از کينه توزي و دشمني بت پرستان بيمناک بود، مي خواست کسي را بجويد - که بنا به رسم آن زمان - او را در بازگشت به مکه امان دهد. از اين رو شخصي را به مکه فرستاد و از مطعم بن عدي امان خواست . مطعم حفظ جان رسول مکرم (ص ) را به عهده گرفت و در حق پيامبر خدا (ص ) نيکي کرد. بعدها حضرت محمد (ص ) بارها از نيکي و محبت او در حق خود ياد مي فرمود.
هجرت به مدينه
مسلمانان با اجازه پيامبر مکرم (ص ) به مدينه رفتند و در مکه جز پيامبر و علي (ع ) و چند تن که يا بيمار بودند و يا در زندان مشرکان بودند کسي باقي نماند. وقتي بت پرستان از هجرت پيامبر (ص ) با خبر شدند، در پي نشست ها و مشورت ها قرار گذاشتند چهل نفر از قبايل را تعيين کنند، تا شب هجرت به خانه پيامبر بريزند و آن حضرت را به قتل رسانند، تا خون وي در بين تمام قبايل پخش گردد و بني هاشم نتوانند انتقام بگيرند، و درنتيجه خون آن حضرت پايمال شود. اما فرشته وحي رسول مکرم (ص ) را از نقشه شوم آنها با خبر کرد. آن شب که آدمکشان قريش مي خواستند اين خيال شوم و نقشه پليد را عملي کنند، علي بن ابيطالب (ع ) بجاي پيغمبر خوابيد، و آن حضرت مخفيانه از خانه بيرون رفت . ابتدا به غار ثور (در جنوب مکه ) پناه برد و از آنجا به همراه ابوبکر به سوي يثرب يا مدينة النبي که بعدها به مدينه شهرت يافت ، هجرت فرمود.
ورود به مدينه
رسول اکرم (ص ) و همراهان روز دوشنبه 12ماه ربيع الاول به قبا در دو فرسخي مدينه رسيدند. پيامبر (ص ) تا آخر هفته در آنجا توقف فرمود تا علي (ع ) و همراهان برسند. مسجد قبا در اين محل ، يادگار آن روز بزرگ است . علي (ع ) پس از هجرت محمد (ص )، مامور بود امانتهاي مردم را به آنها برگرداند و زنان هاشمي از آن جمله : فاطمه دختر پيامبر (ص ) و مادر خود فاطمه دختر اسد و مسلماناني که تا آن روز موفق به هجرت نشده بودند همراه ببرد. علي (ع ) با همراهان به راه افتاد. راهي پر خطر و سخت . علي (ع ) با پاهاي خون آلود و ورم کرده ، پس از سه روز به پيامبر اکرم (ص ) پيوست و مورد لطف خاص نبي اکرم (ص ) قرار گرفت . مردم مدينه با غريو و هلهله شادي - پس از سه سال انتظار - از پيامبر خود استقبال کردند.
اهميت هجرت
ورود پيامبر و مسلمانان به مدينه ، فصل تازه اي در زندگي پيغمبر اکرم (ص ) و اسلام گشود. مانند کسي که از يک محيط آلوده و خفقان آور به هواي آزاد و سالم پناه برد. بي جهت نيست که هجرت در راه خدا و براي گسترش دين خدا برابر با جهاد است و اين همه عظمت دارد. هجرت ، يعني دست از همه علاقه هاي قبلي کشيدن و پا بر روي عادات و آداب کهنه نهادن و به سوي زندگي نوين رفتن . رفتن شخص از جهل به سوي نور و دانايي ، هجرت است . رفتن از ناپاکي به سوي پاکي هجرت است . هجرت پيامبر (ص ) و مسلمانان ازمکه (محيط اختناق و آلودگي و کينه ) به سوي مدينه (شهر صفا و نصرت و برادري ) و به سوي پي ريزي زندگي اجتماعي اسلامي ، نخستين گام بلند در پيروزي و گسترش اسلام و جهاني شدن آن بود. نظر به اهميت هجرت بود که بعدها در زمان خليفه دوم به پيشنهاد علي (ع )، اين سال مبدا تاريخ اسلام يعني (هجري ) شد.