زندگانی حضرت محمد (ص) (4) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زندگانی حضرت محمد (ص) (4) - نسخه متنی

محمد عبادزاده کرمانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

زندگاني حضرت محمد ( ص )

نخستين گام

وقتي پيامبر اکرم (ص ) آن همه استقبال و شادي و شادماني را از مردم مدينه ديد، اولين کاري که کرد اين بود که ، طرح ساختن مسجدي را براي مسلمانان پي افکند. مسجد تنها محلي براي خواندن نماز نبود. در مسجد تمام کارهاي قضائي و اجتماعي مربوط به مسلمانان انجام مي شد.

مسجد مرکز تعليم و تربيت و اجتماعات اسلامي از هر قبيل بود. شعرا اشعار خود را در مسجد مي خواندند. مسلمانان در کنار هم و پيامبر اکرم (ص ) در کنار آنها با عشق و علاقه به ساختن مسجد پرداختند. پيامبر اکرم (ص ) خود سنگ بر دوش مي کشيد و مانند کارگر ساده اي کار مي کرد. اين مسجد همان است که اکنون با عظمت برجاست و بعد از مسجد الحرام ، دومين مسجد جهان است .

پيامبر بين دو قبيله اوس و خزرج که سالها جنگ بود، صلح و آشتي برقرار کرد. بين مهاجران و مردم مدينه که مهاجران را در خانه هاي خود پذيرفته بودند يعني انصار ، پيمان برادري برقرار کرد. پيامبر (ص )، توحيد اسلامي و پيوند اعتقادي و برادري را جايگزين روابط قبيلگي کرد. با منشوري که صادر فرمود، در حقيقت قانون اساسي جامعه اسلامي را در مدينه تدوين کرد و مردم مسلمان را در حقوق و حدود برابر اعلام فرمود. طوايف يهود را که در داخل و خارج مدينه بسر مي بردند امان داد.

بطور خلاصه ، پيامبر (ص ) از مردمي کينه توز، بي خبر از قانون و نظام اجتماعي و گمراه ، جامعه اي متحد، برادر، بلند نظر و فداکار بوجود آورد. بتدريج از سال دوم برابر حملات دشمنان اسلام ، اقدامات رزمي و دفاعي صورت گرفت .

جنگها يا غزوه هاي پيغمبر ( ص )

دشمن کينه توز ديرين اسلام يعني کفار مکه ، در صدد بودند، به هر صورتي امکان دارد - جامعه نو پاي اسلامي را با شکست مواجه کنند - بدين جهت به جنگهايي دست زدند. پيامبر اکرم (ص ) نيز براي دفاع دستور آمادگي مسلمانان را صادر فرمود. بنابراين در مدينه از آغاز گسترش اسلام جنگهايي اتفاق افتاده است که به اختصار از آنها ياد مي کنيم . اين نکته را هم بايد بياد داشت که : جنگهايي که رسول اکرم (ص ) شخصا در آن شرکت فرموده است ، غزوه و بقيه جنگهايي را که در زمان پيامبر (ص ) واقع شده ، سريه مي نامند.

غزوه بدر

در سال دوم هجرت جنگ بدر پيش آمد. در اين جنگ نابرابر تعداد لشکر دشمن 950نفر بود، با آمادگي رزمي ، اما عده مسلمانان فقط 313نفر بود. مسلمانان با نيروي ايمان و با فداکاري کامل جنگيدند و در مدتي کوتاه دشمنان خود را شکست دادند. کفار با 70کشته و 70اسير و بر جاي گذاشتن غنائم جنگي بسيار فرار کردند. و دشمن سرسخت اسلام ابو جهل نيز در جنگ کشته شد. اين پيروزي سر فصل پيروزيهاي ديگر شد.

تغيير قبله

در همين سال از سوي خداوند متعال ، دستور آمد مسلمانان از سوي بيت المقدس بسوي کعبه نماز بگزارند. علت اين امر آن بود که ، يهوديان نداشتن قبله ديگري را براي اسلام دين کامل ، نقص شمردند و به جهاني بودن اسلام باور نداشتند. مسجد ذو قبلتين (داراي دو قبله ) يادگار آن واقعه مهم است .

جنگ احد

يک سال بعد از جنگ بدر، دشمنان اسلام با تجهيزاتي سه برابر جنگ بدر، به قصد انتقام به سوي مدينه حرکت کردند. پيامبر (ص ) با ياران مشورت کرد و در نتيجه قرار شد در کناره کوه احد، صف آرائي کنند. در آغاز جنگ ، مسلمانان - با عده کم ، ولي با نيروي ايمان زياد - پيروز شدند، ولي بخاطر آن که محافظان دره اي که در پشت بود، سنگر را به طمع غنيمتهاي جنگي ترک کردند، شکستي بر لشکريان اسلام وارد شد و عده اي از جمله حمزه عموي دلاور پيامبر (ص ) کشته شدند، ولي بر اثر فداکاريهاي علي (ع ) که زخم بسيار برداشته بود و ديگر دلاوران و شيوه تازه اي که پيامبر (ص ) در جنگ احد به کار بست ، ديگربار مسلمانان گرد آمدند و به تعقيب دشمن زبون شده پرداختند و سرانجام اين جنگ به پيروزي انجاميد.

غزوه خندق يا ( احزاب )

جمعي از يهوديان از جمله قبيله بني نضير در مدينه بسر مي بردند. پيامبر (ص ) در ابتداي کار، با آنان پيمان دوستي و همکاري بست ولي اينان هميشه با نفاق و دورويي ، درصدد بودند که ضربت خود را بر اسلام وارد کنند. پيامبر مکرم (ص ) با همه رافت و رحمت ، در برابر نفاق و توطئه ، گذشت نمي فرمود و منافق را تنبيه مي کرد.

طايفه بني نضير وقتي در مدينه نقشه هاي خود را نقش بر آب ديدند، با مشرکان مکه و چند طايفه ديگر همدست شدند و در سال پنجم هجرت ، سپاه عظيمي که شامل ده هزار نفر مرد شمشير زن بود به فرماندهي ابوسفيان به قصد ريشه کن کردن اسلام به مدينه حمله کردند. زمان آزمايش و فداکاري بود. مسلمانان با مشورت سلمان فارسي و پذيرش پيامبر مکرم (ص )، خندقي در اطراف مدينه کندند. دشمن به مدينه آمد. يکباره با خندقي وسيع روبرو شد. يهوديان بني قريظه مانند ديگر يهوديان بناي خيانت و نفاق گذاشتند. لحظه هاي سخت و بحراني در پيش بود.

پيامبر مکرم (ص ) با طرحهاي جالب جنگي صفوف دشمن را آشفته ساخت . عمرو بن عبدود، سردار کم نظير مکه در جنگ تن به تن با علي (ع ) کشته شد، با ضربتي که از عبادت جن و انس بيشتر ارزش داشت ضربتي کاري و موثر، دشمن به وحشت افتاد. بدبيني بين مهاجمان و يهوديان - کمي آذوقه - تندبادهاي شديد شبانه - خستگي زياد - همه و همه باعث شد که ، پيروزي نصيب لشکر اسلام گردد و لشکريان کفر به سوي مکه فرار کنند.

سال ششم هجرت - صلح حديبيه

پيامبر اکرم (ص ) در پي رؤياي شيريني ديد که ، مسلمانان در مسجد الحرام مشغول انجام فريضه حج هستند. به مسلمانان ابلاغ فرمود براي سفر عمره در ماه ذيقعده آماده شوند. همه آماده سفر شدند. قافله حرکت کرد. چون اين سفر در ماه حرام انجام شد و مسلمانان جز شمشيري که هر مسافر همراه خود مي برد چيزي با خود نداشتند و از سوي ديگر با مقاومت قريش روبرو شدند و بيم خونريزي بسيار بود، پيامبر (ص ) با مکيان پيماني برقرار کرد که به پيمان حديبيه شهرت يافت .

مطابق اين صلح نامه پيامبر (ص ) و مسلمانان از انجام عمره صرف نظر کردند. قرار شد سال ديگر عمل عمره را انجام دهند. اين پيمان ، روح مسالمت جوئي مسلمانان را بر همگان ثابت کرد. زيرا قرار شد تا ده سال حالت جنگ بين دو طرف از بين برود و رفت و آمد در قلمرو دو طرف آزاد باشد. اين صلح در حقيقت پيروزي اسلام بود، زيرا پيامبر (ص ) از ناحيه دشمن داخلي خطرناکي آسوده خاطر شد و مجال يافت تا فرمانروايان کشورهاي ديگر را به اسلام دعوت فرمايد.

نامه هاي رسول مکرم ( ص ) به پادشاهان

مي دانيم که به موجب آيات قرآن ، دين اسلام ، دين جهاني و پيامبر خاتم (ص )، آخرين سفير الهي به جانب مردم است . بنابراين ماموريت ، حضرت محمد (ص ) به سران معروف جهان ، مانند: خسرو پرويز (پادشاه ايران )، هرقل (امپراطور روم )، مقوقس (فرمانروي مصر) و... نامه نوشت و آنها را به دين اسلام دعوت کرد.

نامه هاي حضرت که هم اکنون موجود است ، روشن و قاطع و کوتاه بود. اين نامه ها را ماموراني با ايمان ، فداکار و با تجربه براي فرمانروايان مي بردند. در اين نامه ها پيامبر (ص ) آنها را به اسلام و کلمه حق و برادري و برابري دعوت مي کرد و در صورت نافرماني ، آنها را از عذاب خداوند بيم مي داد. همين پيامها زمينه گسترش جهاني اسلام را فراهم آورد.

جنگ خيبر

خيبر يا بهتر بگوييم وادي خيبر، هفت دژ بود، در سرزمين حاصلخيزي در شمال مدينه به فاصله سي و دو فرسنگ ، که پناهگاه مهم يهوديان بود. يهوديان بيش از پيش توطئه مي کردند و مزاحم مسلمانان بودند.

پيامبر اسلام (ص ) تصميم گرفت اين افراد منافق را سر جاي خود بنشاند و شر آنها را دفع کند. بدين جهت دستور فرمود مسلمانان براي فتح خيبر عازم آن ديار شوند. پس از تلاش و مقاومت بسيار اين سنگرها - يکي پس از ديگري - فتح شد. پس از فتح دژهاي خيبر يهودياني که در قريه فدک - در 140 کيلومتري مدينه مي زيستند - بدون جنگ و مقاومت تسليم شدند و سرپرستي پيامبر (ص ) را بر خود پذيرفتند.

برابر قوانين اسلام ، جاهايي که بدون جنگ تسليم مي شوند مخصوص پيامبر (ص ) است . اين قريه را رسول مکرم (ص ) به دخترش فاطمه زهرا (س ) بخشيد، که ماجراي غصب آن ، تا زمان عمر بن عبد العزيز در تاريخ ثبت است و ما در زندگي نامه فاطمه زهرا (س ) از آن سخن مي گوييم .

فتح مکه

در سال هشتم هجرت جرياني پيش آمد، که پيمان شکني قريش را ثابت مي نمود. بدين جهت پيامبر مکرم (ص )، تصميم گرفت مکه را فتح کند و آن را از ناپاکي بتها و بت پرستها پاک سازد. بنابراين با رعايت اصل غافلگيري ، بي آنکه لحظه فرمان حرکت و مسير و مقصد حرکت براي کسي روشن باشد، پيامبر (ص ) روز دهم ماه رمضان ، فرمان حرکت صادر فرمود. ده هزار سرباز مسلمان به حرکت آغاز کرد.

شهر مکه بدون مقاومت تسليم شد. پيامبر (ص ) و مسلمانان وارد زادگاه پيامبر (ص ) شدند. بتها در هم شکسته شد و اسلام به پيروزي بزرگي نائل آمد. در اين فتح ، پيامبر (ص ) که اختيار کامل داشت و مي توانست از دشمنان سرسخت ديرين خود انتقام بگيرد، همه را مورد عفو و رحمت قرار داد و به تمام جهان ثابت کرد که هدف اسلام گسستن بندهاي اسارت و بندگي از دست و پاي افراد بشر است و فراخواندن آنها به سوي الله و نيکي و پاکي و درستي . از اين سال به بعد، گروه گروه به اسلام روي آوردند و با احکام حيات بخش و انسان ساز آن ، آشنا شدند.

پس از فتح مکه ، غزوه حنين و غزوه طائف و غزوه تبوک و... اتفاق افتاد. در دو غزوه اول پيروزي با مسلمانان بود، اما در غزوه تبوک ، اگر چه پيامبر (ص ) با دشمن رو به رو نشد و نبردي نکرد، ولي يک سلسله بهره هاي معنوي و رواني - در اين غزوه بسيار پرمشقت - عايد مسلمانان گرديد. پيامبر (ص ) با اين سفر پر رنج ، راه را براي فتح شام و روم هموار ساخت و شيوه جنگ با قدرتهاي بزرگ را به اصحاب وفادار خود آموخت .

فوت فرزند دلبند پيامبر ( ص )

در سالهاي گذشته پيامبر اسلام (ص ) با مرگ سه فرزند خود به نامهاي قاسم و طاهر و طيب و سه دختر به نامهاي زينب و رقيه و ام کلثوم رو به رو شد و در فراق آنها متاثر گرديد. اما اين بار کودک دلبندش ابراهيم که از ماريه بود، قلب حساس پيامبر مکرم (ص ) را سخت آزرده کرد. پيامبر (ص ) در حالي که ابراهيم را در آغوش داشت و آن نو گل بوستان رسالت جان به جان آفرين تسليم مي کرد، اين کلمات آتشين را فرمود:

ابراهيم عزيز! کاري از ما براي تو ساخته نيست . مقدر الهي نيز بر نمي گردد.

چشم پدرت در مرگ تو گريان و دل او اندوهبار است ، ولي هرگز سخني را که موجب

خشم خداوند باشد، بر زبان جاري نمي سازم ... .

برخي از اصحاب از گريه پيامبر (ص ) تعجب ميکردند. اما پيامبر (ص ) در اين جا مثل همه مراحل ، به مسلمانان درسي بزرگ آموخت : درس مهر و محبت نسبت به اولاد.

مهر و مودت به اولاد، از عاليترين و پاکترين تجليات روح انساني است و نشانه سلامت و لطافت آن مي باشد پيامبر عاليقدر (ص ) پيوسته مي فرمود:

(اکرموا اولادکم )، فرزندان خود را گرامي داريد و نسبت به آنها مهر بورزيد. باري ، يگانه فرزندي که از آن حضرت به يادگار ماند و رشته تابناک ولايت و امامت را - در صفحه روزگار - پايدار ساخت ، دخت ارجمند آن سرور (ص ) يعني فاطمه زهرا (س ) زوجه وصي آن حضرت ، علي (ع ) بود.

/ 1