رابطه و بررسي ديدگاههاي شهيدمظلوم آيت الله بهشتي درباره هنرمتعهد
يكي ازموضوعات مهمي كه درعرصه فرهنگ وهنرجامعه امروزمامطرح وموردنقدوبررسي است , تعهد درهنر است تعهدومسئوليت درهنر,جلوه هاي مختلف ومتنوع هنررااز هدفمندي ,ارزش مداري ,جهت گيري هاي سالم وسازنده درمسير اصلاح جوامع بشري ورهنمون شدن انسان به رشدوكمال معنوي و صعودبه قله هاي رفيع ايمان وصلاح وفلاح برخوردارمي سازدواز سقوط هنروهنرمنددرمردابهاي عفن بي هويتي ,سرگشتگي , نااميدي ,پوچ گرايي وازخودبيگانگي مصون مي دارد درنگاه تفكروفرهنگ اسلامي ,هنروتعهدباهم رابطه وپيوندي نزديك وناگسستني دارندوبه دو بال درپرنده اي مي مانندكه پرواز بزرگترين وزيباترين جلوه وجودي اش راتشكيل مي دهدوبا اين نمودوجلوه است كه مي زيدوهستي وبودخودرادرگستره حيات تثبيت مي كند همان سان كه پرنده فاقددوبال ,فاقدپروازاست وبه طورطبيعي محكوم به فناست ,فقدان دوبال مكمل هنروتعهد,پرنده روح وجان انسان راازپروازوزيستن وتداوم رشدوبالندگي باز مي دارد درنقطه مقابل تفكروفرهنگ اسلامي ,تفكروفرهنگ غرب قرار داردكه رابطه بين هنروتعهدرانفي مي كندوبه تبليغ وترويج بي وقفه هنرغيرمتعهد مي پردازد هنرغيرمتعهديا هنربراي هنر ,تفكراكثرمكتب هاي ادبي غرب راتشكيل مي دهداين مكتب هاباجنبه هاي تعليمي درادبيات مخالفندومعتقدندكه بايدهنروهنرمنددرمسيررشدوكمال جوامع انساني هيچ تحرك وفعاليتي نداشته باشندوبه طورمطلق ,رهاو بي قيد,وبدون پذيرش مباني رشدوكمال معنوي واحساس مسئوليت دربرابرآنچه برانسان مي گذرد,به ارائه هنرخوددرتمام جلوه هاو نمودهابدون توجه به ارزش هاوضدارزشهاوخوب وبدهاومشروع و نامشروعهامبادرت ورزند! بديهي است اين نگرشهاي ناپايدارونامطبوع به هنر ,از جهان بيني غرب نشات مي يابدوفيلسوفان ومتفكران دنياي غرب بنيان وپشتوانه اصلي نظريه هنرغيرمتعهدياهنربراي هنرراتشكيل مي دهندهمين بنيان وپشتوانه ,تبيين گراصلي سايرارزشهاو هنجارهاي غربي همچون آزادي غربي مي باشدوازهمين روست كه آزادي غربي ,ازهرقيدوبندوصلاح ورشدي رهاست وبه هرج و مرج جنسي وفسادوتباهي منتهي گشته است متاسفانه نظريه منحط هنربراي هنرياهنرغيرمتعهد,سالهاي طولاني برسرزمين وجامعه ماچنگ ودندان انداخته وتوسط جريانهاي روشنفكري غرب گراوازخودبيگانه تبليغ وترويج مي شود اين نظريه اگرچه پيشينه اش به قبل ازپيروزي انقلاب اسلامي برمي گرددوپديده جديدي محسوب نمي شود,لكن بامطرح شدن جامعه مدني كه به مروربه طوررهاشده وبدون نظارت وبرخلاف وعده هاي داده شده براي تحقق جامعه مدني مبتني براسلام يعني مدينه النبي ,سرازجامعه مدني غربي درآوردوهمه چيزدرمسير تحقق اهداف وآرمانهاي جريانهاواحزاب وابسته به غرب سامان يافت جاني دوباره گرفت وتوسط روشنفكرنمايان غرب زده درسطح مطبوعات مطرح وتبليغ شد باتوجه به ضرورت آگاه سازي نسل جوان به ويژه نسل دوم انقلاب كه ازجريانهاي فرهنگي نامطلع مي باشندوآنگونه كه شايسته است باديدگاههاي انديشمندان اسلامي درباره رابطه هنروتعهدآگاه نيستندبررسي ديدگاههاي شهيدمظلوم آيت الله بهشتي درباره هنرمتعهد رابسيارراهگشامي دانيم شهيدمظلوم آيت الله بهشتي هنر راسه گونه تقسيم بندي مي كندومعتقداست كه هنرهاازاين سه نوع كلي خارج نمي باشند
1هنرخلاصه شده درسكس وبرهنگي وابتذال
كه بخش عظيم هنردردنياي امروزراتشكيل مي دهداين هنررامي توان هنرغربي ناميد,زيرابنيان هنرغربي راابتذال وسكس وبرهنگي تشكيل مي دهداين هنركه براركان آزادي غربي بنامي شودهمه چيزرادر بي بندوباري ورهابودن انسان درنيل به تمتعات جنسي وشهواني خلاصه مي كندوجلوه هاي مختلف هنررابه سوي تحقق اين هدف متضادبامقام رفيع انسان درآفرينش جهت دهي مي نمايد
2هنرمختص به نظامهاي سياسي وحكومتي ظلم گستر
اين هنركه معروف است به هنرثناگويي وستايشگري ,در خدمت دربارسلاطين وپادشاهان ستمگرقرارداردودراعصار مختلف به توجيه ظلم وفسادحكام جوروسياست هاي ضدانساني آنها مي پردازددرعصركنوني ,اين هنردرقالب هاي وشيوه هاي جديد همان هدف وماموريت ضدانساني رابراي توجيه استبدادواستعمارو گسترش خوي سلطه جويي سران دولتهاي استكباري دنبال مي كند
3 هنرانساني
كه باانگيزه رشداستعدادهاي نهفته در فطرتهاي پاك وسالم درمسيرنيل به حيات پوياوسعادت آميزدنيايي ودست يابي به فلاح ورستگاري درحيات جاودان آخرت ,به نقش آفريني مي پردازد شهيدمظلوم آيت الله بهشتي هنرنوع سوم راهنرموردنظراسلام مي داندواعلام مي نمايدكه اين هنرباتمام جلوه هاونمودهايش از ديدگاه فرهنگ وتفكراسلامي , مطلوب مي باشد شهيدبهشتي پس ازاين تقسيم بندي كلي ,بااعلام اين حقيقت كه اسلام ,هنرپرور,هنردوست وهنرخواه است ,به بررسي هنرمورد نظرفرهنگ وتفكرديني مي پردازد الف تعاليم وآموزه هاي اسلامي درتمام جنبه هاوشئون فردي , اجتماعي ,سياسي ,فرهنگي واقتصادي ,به دنبال ساختن وپروردن انسان است بدون هيچ استثنا,هرچه درمتون ديني وميراث هاي فرهنگي اسلام مي يابيم درمسيررشدوكمال وسلامت روح وروان انسانهابه نقش آفريني مي پردازندوجهت وهدف اصلي همه آنها شخصيت سازي انسان به طور جامع براي تحقق زندگي سالم وپاك مادي و معنوي است اين جهت دهي سازنده رابه وضوح وصراحت درتعاليم فردي و عبادي اسلام مشاهده مي كنيم وآنچه به عنوان هدف غايي ازاذكار, رازونيازها,نمازوروزه هاوسايرعبادات به طورملموس ومشهود مي يابيم ,رشدوكمال انسان وپرورش يافتن تمام خصال وصفات دروني اودرمسيرتحقق يك زندگي سالم است اگرچه درتعاليم سياسي ,اجتماعي ,فرهنگي واقتصادي اسل ام اين وضوح وصراحت به چشم نمي آيد,لكن درنهايت آنچه ازآنها حاصل مي شودهمانا تقرب به درگاه حضرت پروردگاروتحقق حيات سالم مادي ومعنوي است مااين جهت دهي وهدفمندي درباره تعاليم غيرعبادي اسلام رادر سخنان ورهنمودهاي ائمه اطهار(ع )بااشارات مستقيم وغيرمستقيم آن بزرگواران درمي يابيم وازهمين روست كه تمام احكام وقوانين و دستورالعملهاي اسلامي داراي يك هدف واحد مي باشندوآن تحقق رشدوسعادت ورستگاري انسانهادر دنيا و آخرت است هنر باتوجه به اهميت خاص ونقش تعيين كننده اي كه درزندگي انسان ايفامي نمايد,بايددرهمان مسيرسالم ورشديابنده موردنظر فرهنگ وتفكراسلامي حركت نمايدوتنهادراين حالت است كه مي توان آن راهنرسالم ومتعهدناميد نگرش اسلام به هنر,بسياراساسي وهدفمنداست اسلام به هنر به عنوان يك سرگرمي وابزاري جهت دم غنيمتي نمي نگرداز ديدگاه اسلام ,هنربايد انسان ساز باشد,همان گونه كه همه پديده هاي حيات بايددرخدمت ساختن وپروردن انسان باشند شهيدمظلوم آيت الله بهشتي به اين نگرش بنيادين انديشه و تفكراسلامي به هنر توجه اي عميق دارندوهنرراباتوجه به اين ديدگاه وحياني والهي تبيين مي نمايند شهيدبهشتي دربياني ژرف درباره اين نگرش چنين مي گويد: وقتي اسلام مي خواهدبه نيازهنري انسان بنگرد,كاملاامتوجه است كه هنر,نردبان عروج وتكامل باشد,نه وسيله سقوط وتباهي هنري باشدكه انسان راانسان تركند,نه اينكه به حيوانيت وسبعيت , ياحيوانيت شهوت ياحيوانيت طاغوتي وجباريت بكشاند ب شهيدبهشتي بين هنرانسان پروروهنري كه آدمي رابه سوي حيوانيت جنسي وسبعيت سوق مي دهد,تفاوت اساسي قائل است اين تفاوت بنيادين به نقش تعيين كننده هركدام ازاين دونوع هنردرپيوندتنگاتنگي كه باعواطف ونيازهاي روحي ومعنوي انسانهادارند,ارتباط پيدامي كند انسان موجودي است كه باعواطف واحساسات انساني خويش مي زيدوچنانچه اوراازاين نيازهاي حياتي جداسازيم ,محكوم به فنا ونابودي است همه مكتب هاومسلكها,به نقش عواطف انسان در سالم سازي وبالندگي حيات دنيايي اومعترفندوآدمي رابااين درون مايه هاي تحرك زاورشدآفرين مي شناسندآنچه موجب اختلاف اين مسلكهاباتعاليم حياتبخش اسلام مي گردد,جهت دهي ونوع پرورش آنهاست اسلام معتقداست كه عواطف انساني همچنان كه فلسفه اصلي ايجادوتعبيه آنهادروجودانسان توسط خالق يكتاايجاب مي كند,بايدبه سوي صلاح وپاكي جهت دهي شوندوپرورش يابند, لكن مكتب هاومسلكهاي ساخته دست بشربه جزمعدودي ,به دليل وابستگي هاي سياسي انديشه وتفكرات فرهنگي شان به نظامهاي حكومتي استكباري ,به رهاسازي عواطف انسان درمسير آزادي جنسي معتقدندوطبيعي است كه اين تفكربه بقاي نظامهاي استعماري وتداوم وگسترش اسارتهاي پيداوپنهان انسانهادرچنبره قدرت آنهاياري مي رساند شهيدمظلوم آيت الله بهشتي بابياني كوتاه وعميق تفاوت اساسي بين اين دونوع هنر رااينگونه مطرح مي نمايد: خيلي فرق است بين هنري كه نيازهاي ارزنده عاطفي ونيازهاي ذوقي ومعنوي انسان رانوازش وتغذيه مي كند,وبين هنري كه انسان رابه سمت لهوولعب وفسادجنسي يافسادطاغوتي سوق مي دهد شهيدبهشتي هنرنوع اول را هنرتعالي بخش مي نامد,يعني همان هنري كه با تعهد و مسئوليت قرابت وپيوندي ريشه دارو طبيعي داردوهمانندهمه داده هاوموهبت هاي الهي نمي تواندمسيري غيرازتعالي ورشدوبالندگي انسانهاراطي نمايدوتنهاازاين طريق است كه هنرمندان وهنرپروران مي توانندبابهره وري صحيح از ابزاركارآمدونقش آفرين هنركه شكرگزاري عملي دربرابراين نعمت الهي محسوب مي شود,احساس آرامش كنند شهيدبهشتي اين هنرونقش حياتي آن رااينگونه ترسيم مي نمايد: هنر,هنرتعالي بخش ,هنري كه كمك كندبه انسان تااززباله دان زندگي منحصردرمصرف اوج بگيرد,بالابيايدومعراج انسانيت رابا سرعت بيشتردرنوردد,اين هنر,هنراسلامي است اين هنر,هنريست كه موردتشويق وتقديراسلام است جامعه امروزمابه شدت به تبيين ابعادگوناگون اين هنر نيازمنداست اين نيازوقتي بيشتراحساس مي شودكه به وضوح تحركهاي مخرب جريانهاي فرهنگي وهنري وابسته به غرب راكه سوق دهنده جوانان ودانشجويان است به مهالك آزادي غربي در جلوه هاي مختلف كه فسادجنسي ازمهمترين وخطرناك ترين آنها محسوب مي شوددرمحيط هاي آموزشي به ويژه دانشگاههامشاهده مي كنيم تعهدومسئوليت در هنر ,جلوه هاي مختلف هنرراازهدفمندي ,ارزش مداري ,جهت گيري هاي سالم وسازنده درمسيراصلاح جوامع بشربرخوردار مي سازدوازسقوط هنروهنرمنددرمرداب هاي عفن بي هويتي ,سرگشتگي ,نااميدي ,پوچ گرايي واز خودبيگانگي مصون مي دارد شهيدمظلوم آيت الله بهشتي هنر راسه گونه تقسيم بندي مي كند: 1هنرخلاصه شده درسكس وبرهنگي وابتذال كه هنرغربي است وبخش عظيم هنردردنياي امروز راتشكيل مي دهد 2هنرمختص به نظامهاي سياسي وحكومتي ظلم گستركه هنرثناگويي وستايشگري نام دارد 3 هنرانساني كه باانگيزه رشداستعدادهاي نهفته درفطرتهاي پاك وسالم درمسيرنيل به حيات پوياو سعادت آميزمادي ومعنوي به نقش آفريني مي پردازد جامعه امروزمابه شدت به تبيين ابعادگوناگون هنر متعهدوتعالي بخش نيازمنداست اين نيازوقتي بيشتراحساس مي شودكه به وضوح تحركهاي مخرب جريانهاي فرهنگي وهنري وابسته به غرب رادر محيط هاي آموزشي به ويژه دانشگاههامشاهده مي كنيم