سينماى ايران چند سالى است كه دوران جديدى را تجربه مى كند. دورانى كه در آن پيش بينى واكنش تماشاگران نسبت به محصولاتش مانند گذشته ديگر كار غيرممكنى نيست. حالا مى توان با ضريب خطاى معقولى سرنوشت يك فيلم را در گيشه در همان روزهاى اوليه نمايشش حدس زد. با تغييرات سريع اجتماعى- سياسى جامعه ايران در چند سال اخير و افزايش قابل توجه جمعيت جوان، گرايش به سمت استفاده از محصولات فرهنگى و در راس آن سينما در ميان لايه هاى مختلف اجتماع افزايش يافته است. اين موضوع در كنار نبود امكانات تفريحى متنوع، باعث شده است سينما تبديل به يكى از معدود گزينه هاى سالم تفريحى اقشار مختلف جامعه شود و حالا به جرات مى توان گفت تعداد تماشاگران سينماى ايران كه از جنبه تفريحى با آن برخورد مى كنند، افزايش قابل توجهى يافته است. اين در حالى است كه تعداد تماشاگران جدى سينما به رغم تمام نگرانى هاى قبلى رقم اميدواركننده اى است. با اين همه البته مانند همه جاى دنيا غلبه با تماشاگرانى است كه نخستين انتظارشان از سينما سرگرم ساختن آنهاست. در اين ميان رفتارشناسى و واكنش اين نوع تماشاگران در چند سال اخير نسبت به فيلم هاى مختلف، نتايج جالبى را به دست مى دهد: 1- تماشاگر امروز به شدت متاثر از تلويزيون است. اين تماشاگر سينما را نيز در ادامه تلويزيون مى بيند و علاقه دارد همان شخصيت ها و روابط را كه در تلويزيون مى بيند، بر پرده هم شاهد باشد. در واقع حالا تصوير تلويزيونى (چه از نوع داخلى و چه از نوع ماهواره اى) سليقه تماشاگران را شكل مى دهد. 2- مطلوب اين تماشاگر مشاهده شكل متفاوتى از زندگى بر پرده سينماست كه او را هرچند براى مدت محدودى از مصائب خاص زندگى پرمرارت امروز دور كند. از اين منظر فيلم هايى كه در فضايى فانتزى يا طنزگونه مى گذرند در سال هاى اخير با استقبال خوبى روبه رو شدند. 3- تماشاگر اين سال ها به شدت علاقه مند به ستاره ها است. متاثر از زندگى مصرف گراى امروز، ستاره ها تبديل به الگوهاى دست نيافتنى شده اند كه تماشاى آنها بر پرده مى تواند تا حدود زيادى اشتياق دست يافتن به آنها را پاسخ دهد. البته در سينماى امروز ايران انواع مختلفى از ستاره ها حضور دارند. در واقع در كنار بازيگرانى كه روند تبديل به ستاره را در سينما طى كرده اند، طيف ديگرى از بازيگران محبوبى حضور دارند كه از تلويزيون به شهرت رسيده اند. عملكرد و كيفيت حضور ستارگان سينمايى البته قابل مقايسه با اين نوع ستارگان نيست. فيلم هاى پرفروش اين سال ها هم نشان مى دهد كه تماشاگران هديه تهرانى و محمدرضا گلزار و امين حيايى را به جواد رضويان و حميد لولايى و مجيد صالحى ترجيح مى دهند. 4- تماشاگر امروز علاقه مند به تماشاى فضاهايى است كه در زندگى واقعى اش دست نيافتنى مى نمايند. سينمايى مطلوب اوست كه تصويرى از زندگى افرادى را به او نشان دهد كه دوست دارد مانند آنها گذران عمر كند. نمايش زندگى طبقات پايين اجتماع و مصائب بغرنج آنها جذابيتى براى او ندارد. در مقابل سر كشيدن به زندگى افراد مفرح و مناسبات و دغدغه هاى آنها برايش بسيار جذاب است. 5- هرچند در چند سال اخير تبليغات و اطلاع رسانى اهميت به مراتب بيشترى نسبت به گذشته در زمينه جذب تماشاگران در سينماى ايران پيدا كرده است اما همچنان براى تماشاگر اين سال ها توصيه دوستان و آشنايانش و قضاوت آنها درباره فيلم ها نقش بسيار مهمى در تصميم او براى تماشاى فيلم ها دارد. البته پرفروش شدن چند فيلم در سال هاى اخير كه نوآورى و ظرافت هاى خاصى در تبليغات و اطلاع رسانى شان صورت گرفته بود، نشان داد كه تبليغات جذاب در حال تبديل شدن به المان مهمى در جذب تماشاگران است. 6- براى تماشاگر امروز روايت ساده داستان و آغاز و پايان مشخص به مراتب جذاب تر از شيوه هاى روايتى پيچيده و خاص است. او علاقه مند است كه در پايان سرنوشت شخصيت ها را ببيند و عاقبت اعمالشان را مشاهده كند. از اين منظر فيلم هايى كه بدون پيچيدگى و ابهام داستانشان را بيان كرده اند در اين سال ها به فروش بالايى دست يافته اند.