واژة گرافيك به معاني فوق العاده گوناگوني كاربرد پيدا كرده ، به طوري كه هر فرد در رابطه با سنخ و دسته اي از فعاليت اجتماعي آن را به گونه اي تغبير مي كند . به طور مثال فردي كه كار او در ارتباط با تدريس و تعليم است ، احتمالاً فكر مي كند كه گرافيك منحصر به طراحي جلد كتاب يا تصويرپردازي آن خلاصه مي شود . يا كسي كه در مسير كار توليدي است ، شايد گمان مي برد كه وظيفه گرافيست ، فقط به طراحي بسته براي كالاي توليد شده اش و يا تبليغات براي كالاي توليد شده محدود مي شود و احتمالاً به موارد ديگر از كار گرافيك وقوف نداشته باشد . در دايره المعارف لاروس آمده است : (( گرافيك از ريشة يوناني گرافيكوس Graphikos به معني نوشتن و يا رسم كردن ويا نگاشتن است . و آنچه كه به وسيلة علامت ، طرح ، و به طور كلي طرح خطي نمايانده شود ، ناميده مي شود . )) هنر گرافيك بخش شناخته شده اي از نقاشي است كه بعدها توسعه پيدا كرده تا در قالب يكي از مهمترين وسايل انتقال اطلاعات ، و اخبار امروزي شكل گرفته ، و تا آنجا پيش رفته است كه نمي توان براي فعاليت در زمينه گرافيك ، دايره اي را ترسيم نمود و محدوده اي را مشخص كرد . نماد يا نشانه ، كوچكترين اثر گرافيكي است كه در عين حال انعكاس بزرگي در پي دارد . نشانه ، هويت هـر چيز ، شخص يا كاري را به بيننده مي رساند و بـدين وسيـلـه ارتبـاط اشـاره گونـه اي را سبب مي شود . به عبارتي ، (( نشانه )) تصوير نام است . اين نام مي تواند شخص يا مؤسسه يا فيلم يا كتاب يا باشد . از مهمترين مشخصة نشانه ، ساده و مختصر بودن آن است كه آن را مؤثرتر مي نمايد . نشانه ها به دو دسته تقسيم مي شوند : 1ـ نشانه هاي تصويري 2ـ نشانه هاي نوشتاري يا حروفي منظور ما در اين قسمت ، شرح و تفسير پيرامون نشانه هاي نوشتاري است . در تعريف آن مي توان گفت : نشانه هاي نوشتاري يا حروفي ، نشانه هايي هستند كه در طراحي آنها از حروف يا كلمه يا جمله استفاده شده است . اين نشانه ها خود به دو بخش تقسيم مي شوند : 1ـ نشانه هايي كه با حروف اول نام موضوع طراحي مي شوند . اين نشانه ها را به فرنگي ، مونوگرام monogramme مي گويند . 2ـ نشانه هايي كه با نام كامل موضوع طراحي مي شوند . اين نشانه ها به فرنگي لوگوتايپ logotype ناميده مي شوند و در طراحي آنها تركيب خوشنويسي ، نقش مهمي دارد . اين نشانه ها گاه صرفاً از يك تركيب هنرمندانة خوشنويسي ، به وجود مي آيند . و گاه شيوة نوشتن حروف ، شكل و تصويري را مجسم مي كند . در آثار خوشنويسي باقي مانده از قدماً ، اين نشانه نوشته ها كه به شيوه هاي طغري ، مثني ، مهرهاي امضا ، خط بنايي در تركيب تصويري خوشنويسي مشاهده مي شود ، كه خود نمونه هاي ارزنده اي در اين زمينه هستند . در بررسي اجمالي كه به نشانه نوشته هايي كه در سالهاي اخير طراحي شده ، و شيوه هاي نو گرافيكي در آنها مشهود است ، به اين قضية اساسي پي مي بريم كه طراحي نشانه نوشته اي موفق است ، و توانسته است حق مطلب را اداء كند و به ارزشهاي خوشنويسي كه گذشتگان ما در اثر مشقات و قبول مرارتهاي فراوان به اصول آن دست پيدا كرده اند . و نظمي و مقالي خوشايند را فرض و قاعده قرار داده اند ، عنايتي شده است . البته فراگيري اصول و قواعد خوشنويسي در اين دوره كه زندگي ماشيني خود را بر تمام شئون زندگي فردي و اجتماعي تحميل كرده است ، كاري است كه براي هر فراگيرندة هنر گرافيك در دانشكده هاي هنري ميسر نيست . البته شناخت اجمالي پيدا كردن نسبت به آن چيزي است كه مورد عنايت تصميم گيرندگان در اين بخش قرار گرفته ، ولي نهايتاً هر گرافيست نمي تواند خود را طراح بي عيب و نقص يك اثر خوشنويسي بداند . لذا مشورت و كمك گرفتن گرافيست از خوشنويس در طراحي يك نشانه نوشته ، كاري كاملاً موفق نشانه نوشته هاي باارزش امروزي ، استاد مرتضي مميز ، با وجود تجربة فراوان در زمينة هنر گرافيك خود بر اين باور است . او در مقدمة كتاب ارزشمند خود ( نشانه ها ) چنين آورده است : (( در طراحي نشانه نوشته هايي كه مربوط به طراحي حروف با استفاده از شيوه هاي خوشنويسي مي شود ، اگر طراح خود خوشنويسي نمي داند ، به طور طبيعي همكاري با خوشنويسان الزامي است و اصول كار بايد با اصول خوشنويسي همگام باشد . خطوط تزئيني فراواني در جامعة ما طراحي شده است كه كاملاً فاقد اصول خوشنويسي و زيبايي هاي خط فارسي است . آنچه مطرح مي شود ، اين نكته است كه ميزان تبعيت طراح از اصول دقيق خوشنويسي تا كجاست ؟ براي تعيـين و درك اين حدود ، بايد باز به گذشته و تجربيات استادان خوشنويس مراجعه كنيم ، ملاحظه مي كنيم در نمونه هاي طغري ، مثني ، نستعليق شكسته و به خصوص در خط بنايي ، استادان به خود اجازه داده اند از تركيب بنديها و قواعد خوشنويسي به آن حد عدول كنند كه نتيجه ، خود اثري بديع و جديد باشد و سبب ايجاد سنت تازه اي شود . لهذا طراحان امروزي نيز به شرط آنكه از پختگي ديد و تجربه به حد كافي بهره مند باشند ، مي توانند نوشتة خوشنويسي شده را در اين روال ساده تر و يا با تركيب بندي ديگر مطرح كنند . )) در انتهاي اين بحث و نظر ، لازم است به نمونه هايي از طراحي حروف نشانه نوشته هايي كه در سالهاي اخير توس استاد مميز طراحي شده ، با استفاده از نظر ايشان در مورد طراحي هر كدام از نشانه نوشته ها ، و بهره گيري از شيوة خط فارسي كه در آن به كار برده اند ، پرداخته شود . در نگارش خطوط اسلامي كرسي بندي ، مسأله اي است كه از اهميت زيادي ، برخودار است . بدين معني كه هنگام قرار گرفتن كلمات مختلف در كنار يكديگر ، صعود و نزول آنها از يك خط افقي فرضي كه خط كرسي ناميده مي شود ، فضاهاي مثبت و منفي ، انقباض و انبساط حروف و كلمات بايد دقيقاً ، رعايت شود . در اين صورت مطلب نوشته شده در چشم بيننده اثر مطلوب به جاي مي گذارد و زيبا جلوه مي كند . در شيوة نسخ ، و به خصوص نسخ چاپي ، حروف و كلمات غالباً داراي پاية افقي هستند كه همه دقيقاً بر خط كرسي منطبق شده ، امتدادي مستقيم را به وجود مي آورند . اين امتداد چشم خواننده را هدايت كرده ، از انحراف ديد جلوگيري مي كنند . اين مشخصه در ضمن خواندن ، به خواننده آرامش مي بخشد . پس اين خط كرسي هر چه محكمتر و مداومتر باشد ، اثر بخشي آن بيشتر است و نگارنده به هدف اصلي خود ، يعني آسان خواني نزديكتر شده است . حروفي كه به عنوان بخشي از كار عملي خود ارائه نموده ايم . بر اساس خط كوفي طراحي شده است كه البته سعي شده است با حفظ خميرماية اصلي حروف ، ارزشهاي گرافيكي آن پربارتر شده باشد . نكاتي كه مورد نظر بوده ، به ترتيب اهميت عبارتند از : 1ـ رعايت اصل تبعيت شده از خط كوفي و برخوردار بودن حروف از شخصيت اسلامي و تاريخي تا حد امكان . 2ـ در ضمن حاكميت ارزش تاريخي حروف ، و رفع بعضي از نواقص ، از ديد گرافيكي . مثلاً رعايت اصل امتدادهاي محدود ـ در يك كار گرافيكي اعم از طرح نوشته يا صفحه آرايي ، هرچه تعداد امتدادهاي موجود در صفحه موجود در صفحه محدودتر باشد ، و چشم بالا و پايين نيفتد ، كار موفقتر و محكمتر است و بيننده باآرامش و راحتي بيشتر مشاهده مي كند . در زمينة طراحي حروف ، اين مسأله در مورد فاصلة بالا و پايين حروف از خط كرسي ، بايد صادق باشد . اگر هر كدام از حروف صعود يا نزول متفاوت داشته باشند ، مطلب نوشته شده خصوصيت يكي كار موفق را دارا نيست ، و چشم خواننده مرتب بالا و پايين شده ، و اين امر سبب خستگي چشم وي مي شود . در طراحي حروف فوق ، به خصوص طراحي دواير كه كاملاً نو است ، اين امر بيشتر مد نظر بوده است . 3ـ متناسب بودن اندازة حروف نسبت به يكديگر ، مثلاً در طراحي دواير سعي شده ، دواير متصل و منفصل از نظر سطح قرارگيري نسبت به خط كرسي همسان شوند تا پهناي دواير با توجه به فرم بسيار متغير آنها ، هم اندازه يا حتي الامكان نزديك به هم طراحي شود . نيز تناسب اندازة دواير با حروف كوچكتر مثل (( و )) و (( ر )) و (( د )) ، به خصوص نسبت به خط كرسي رعايت شود . 4ـ كيفيت مطلوب در اندازه هاي مختلف ، طراحي حروف بايد به گونه اي باشد كه به هنگام ريز يا درشت شدن ، اشكالي در جزئيات آن بروز نكند . در حروف پيشنهادي اين نكته مورد توجه بوده كه بتوان آن را در نگارش تيتر مطلب تا بزرگ شدة آن ، مثلاً در طراحي تابلوي تبليغاتي مورد استفاده قرار داد . 5ـ خوانا بدون حروف ، خوانايي حروف ، به خصوص در اتصالات كه غالباً در طراحي حروف بر اساس خط كوفي كه فعلاً موجود است ، دچار اشكال هستند ، سعي شده حتي الامكان رفع شده باشد .