رضا ظريفي مجسمه نمادي از احساس، تفكر و انديشه مردمي است كه هميشه با آن احساس زندگي ميكنند. زندگي بشري نيز با نمادها شكل ميگيرد و لازم است كه يك نماد جامعيت اجتماعي پيدا كند. با اين شرايط مردم هم دوست دارند كه با آن احساس و انديشه زندگي كنند . مجسمهسازي در ايران پس از پيروزي انقلاب تا سال 68 كه براي نخستين بار نمايشگاهي از آثار مجسمهسازان معاصر ايران در موزه هنرهاي معاصر تهران برگزار شد، هنري متروك بود. دليل اين موضوع اين بود كه براساس برخي ديدگاهها ساخت مجسمهاي با تنديس رئاليستي منع شده بود. اين امر باعث شد كه ساخت مجسمههاي واقعگرايانه در ايران متروك شود، هر چند در عصر فعلي اين منع تاريخي تا حدود زيادي برداشته شده است. با اين وجود گفته شد كه مجسمه در كشورهاي اروپايي و فضاي شهري كاربرد بسياري دارد.امري كه در كشور ما از قدمت چنداني برخوردار نيست. هر چند كه ساخت تنديسها و مجسمههاي رئاليستي ديگر خريدار ندارد و حتي در كشورهاي اروپايي هم ديگر كاربرد ندارد. اما يك اثر حجمي ميتواند شناسنامه يك شهر يا يك محله باشد. از منظر زيبايي شهري نيز يك اثر بايد به گونهاي باشد كه مردم از ديدن آن لذت ببرند و از نظر بصري برايشان نيروبخش باشد.حسين فخيمي، دكتراي مجسمهسازي از اسپانيا درباره كاربرد مجسمه در فضاي شهري ميگويد: مجسمه بايد تعريف خود را داشته باشد و كاربرد آن را بدانيم. مجسمه نمادي از احساس، تفكر و انديشه مردمي است كه هميشه با آن احساس زندگي ميكنند. زندگي بشري نيز با نمادها شكل ميگيرد و لازم است كه يك نماد جامعيت اجتماعي پيدا كند. با اين شرايط مردم هم دوست دارند كه با آن احساس و انديشه زندگي كنند.رضا خدادادي، عضو هيأت علمي دانشگاه هنر نيز درباره ساخت آثار حجمي و كاربرد آنها در محيط شهري به مسائل مذهبي اشاره كرده و ميگويد: در كشور ما به لحاظ شرعي محدوديتهايي براي ساخت مجسمه وجود دارد.ما مثل هنرمندان كشورهاي اروپايي نميتوانيم به هنر مجسمه و پيكرسازي بپردازيم. البته بايد به اين نكته هم اشاره كنم كه در حوزه حجم و مجسمه براي محيط شهري ضعيف كار نكردهايم، ولي تهران شهر بسيار بزرگي است و هر چه مجسمه نصب شود باز هم كم است. خدادادي در ادامه صحبتهاي خود ضمن تفكيك مجسمهها به دو دسته پيكرهها (فيگوراتيو) و انتزاعي(آبستراكتها) ميگويد در دورهاي از تاريخ هنري ما افرادي چون ابوالحسنخان صديقي بر روي پيكرهها كار ميكردند البته از نظر شرعي نظر نميدهيم. اما اين نكته را هم بايد يادآور شوم كه هنر ايران از زمان مادها و هخامنشي انتزاعي بوده كه بعد از ظهور اسلام نيز با وجود محدوديتها از نقوش انتزاعي و تزئيني به عنوان مثال در قاليها استفاده شده است. پروفسور فخيمي نيز در رابطه با آثار هنري ايرانيان ميگويد: اگر به تمدن چند هزار ساله ما نگاه كنيد ميبينيد كه همه آثار نمادي از هنر و انديشه دارند. ايرانيان مردمي هستند كه هميشه به نمادها اهميت دادهاند و اين آثار به جا مانده مشخص است.گفته شد كه يك طرح حجمي ميتواند شناسنامه يك شهر باشد. اما دستورالعمل نحوه نظارت بر انتخاب، ساخت و نصب مجسمه يا يادمان در ميادين و اماكن عمومي، مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي است و تمام مسئولان شهري بايد طبق اين آييننامه، ضوابط اجرايي را رعايت كنند و اين امر يعني اينكه براساس قانون اگر قرار باشد در هر شهري يك تنديس در ميدان يا فضاي شهر نصب شود بايد قبل از اجرا، طرح و ماكت آن به شورايي متشكل از كارشناسان فني تهران ارسال شود تا بعد از رؤيت طرح، اعلام نظر صورت بگيرد كه به نظر پروفسور فخيمي، اين كار صورت نميگيرد.براي هويت بخشي به شهرها بايد از آثار هنري و حجمها استفاده كرد. او ميگويد: براي اين كار مسئولان بايد راه را هموار كنند، آنها بايد اجازه دهند و برنامهريزي كنند، با اين كار ميتوان حتي مردم را نيز براي سرمايهگذاري تشويق كرد. فخيمي در ادامه و تأييد صحبتهاي خود ميگويد: به عنوان مثال در شهري مثل پاريس مسئولان براي بازسازي ساختمانهاي قديمي عوارضي دريافت نميكنند. به نظر من نيز مسئولان بايد درصدي از بودجههاي مربوط به ساخت بنا را براي ساخت آثار هنري در نظر بگيرند.خدادادي نيز در صحبتهاي خود درباره وظايف مسئولان شهري براي توجه بيشتر به آثار حجمي به موضوعات مختلفي اشاره ميكند. او به نقاط ضعف و قوت اشاره كرده و ميگويد: درباره اين موضوع و نقش مسئولان بايد به چند نكته اشاره شود.متولي اصلي زيبايي شهر و نماي آن سازمان زيباسازي شهرداري تهران است. نقاشيهاي ديواري كه تا چند سال قبل اجرا ميشد و محدود به چند اثر كليشهاي و تكراري بود را به ياد بياوريد و آنها را با آثار فعلي مقايسه كنيد. الان بسياري از كارها زيباترند و حدود 20 تا 30 اثر ارزشمند روي ديوارها داريم. آثار حجمي هم در اين چند سال ارائه شدهاند.حدود 70 مجسمه براي دو سال تعداد كمي نيست اما همانطور كه گفتم تهران شهر بزرگي است و نياز به چند هزار مجسمه و اثر هنري دارد. عضو هيأت علمي دانشگاه هنر به مشكلات هم اشاره كرده و ميگويد: ما به ايراني بودن افتخار ميكنيم و قصد مقابله با تهاجم فرهنگي را داريم. كار فرهنگي كار يك سال و دو سال نيست.بايد بذرپاشي كنيم تا در آينده نتيجه بگيريم. اگر ميبينيد كه در شهري مثل پاريس تعداد مجسمهها و آثار هنري زياد است از هنردوستي مردم نيست. مسئولان باعث شدهاند تا درك مردم بالا رود. اگر هنر حجمي ما شناخته نشده است هنرمندان مقصر نيستند. آيا مسئولان سعي كردهاند كه اين افراد را به جهانيان معرفي كنند؟پروفسور فخيمي نيز در اين باره ميگويد: ما بالفطره ضعيف نيستيم. آثار خوبي در اين چند سال عرضه شدهاند اما مسئله اصلي اينجاست كه براي تهيه فرم و حجم هر اثري به افراد خبره مراجعه نشده است. اگر قرار است اثري ساخته شود بايد از يك مجسمه ساز كمك بگيرند كه چنين امري تا به حال اتفاق نيفتاده است.بايد اين نكته را نيز يادآور شد كه كاربرد مجسمه در فضاهاي شهري در كشور ما قدمت چنداني ندارد و همين مسئله ميتواند يكي از دلايل بيتوجهي ياكمتوجهي برخي از دستاندركاران اجرايي و حتي مردم در زمينه مجسمههاي شهري باشد. بايد عناصر اصلي شهري را شناسايي كرد و براي هر شهر با توجه به همان عناصر برنامهريزي هنر را انجام داد. امري كه شايد اگر تا به حال انجام شده بود مشكلي در تهيه و اجراي فرم و آثار حجمي نداشتيم. اما به نظر ميرسد روند توليد آثار حجمي و هنر مجسمهسازي در يك پروسه روبهرشد شكل گرفته و ادامه خواهد يافت.خدادادي، عضو هيأت علمي دانشگاه هنر ميگويد: با وجود اينكه مجسمهسازي در ايران سابقه طولاني ندارد و تقريباً نوپا هستيم اما دانشجويان ما بسيار با استعداد هستند. البته آموزش فقط در دانشكدهها نيست. ما بايد يك صده بسازيم و خراب كنيم تا بدانيم كه چطور مجسمه شهري مطابق با ارزشهاي جامعه خودمان به دست مي آيد. اين روزها سمپوزيوم بينالمللي مجسمهسازي هم در كشور ما در حال برگزاري است و مسئولان شهري بيشتر از گذشته درباره اهميت آثار حجمي و مجسمهها صحبت ميكنند. محمد مهدي عسگرپور، معاون هنري سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران در نخستين نشست خبري اين سمپوزيوم از اهميت «نگريستن ديگرگونه» به شهرها سخن گفت و هنر حجمسازي را يكي از نيازهاي مورد مطالبه در شهرها دانست.حليمي، دبير هنري سمپوزيوم هم ميگويد: هنرمندان حوزه تجسمي به ويژه مجسمهسازان در كشور ما آنقدر زياد شدهاند كه قابل مقايسه با دورههاي قبل نيست. اين هنرمندان به فضاي بزرگتري نياز دارند تا كار خود را در معرض ديد جهانيان بگذارند.با در نظر گرفتن تمام موارد ياد شده كه نشان از مهيا بودن شرايط مناسب براي توسعه آثار حجمي و مجسمهها در شهر ميدهد، بايد منتظر بود كه هنرمندان و مسئولان با همكاري يكديگر براي شناسايي هويت شهري و معرفي آن به ديگران تلاش خود را به كار ببندند.