گرافیک محیطی، تصویر جامعه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

گرافیک محیطی، تصویر جامعه - نسخه متنی

امیر عبدالحسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گرافيک محيطي ، تصوير جامعه

امير عبدالحسيني

اشاره

چگونه مي توان عوامل اختلال و ناآرامي شهرها و جوامع را شناخت؟ کارشناسان و صاحب نظران در علوم و دانش هاي مختلف درصدد يافتن پاسخ هايي مناسب براي اين سؤال عمومي هستند. اين که ريشة اصلي اين ناآرامي چيست و چگونه بايد آن را مهـار و به آرامش تبـديل کرد، از مسايل مهم زندگي در جـوامع انساني معـاصر است که دانش هايي نظيـر روانشناسـي، جـامعـه شناسـي، فـرهنگ شناسي، شهرسازي، ارتباطات و رسانه به دنبال راهکارهاي مناسب آن هستند.

دراين ميان نقش مقولة هنر قابل توجه و تأمل است و در ميان هنرها نيز، هنرهاي تجسمي با گرايش هاي کاربردي و ارتباطي خود سهم به سزايي را در اين حيطه دارند.

گرافيک (1) را بايد کاربردي ترين زيرمجمــوعــة هنــرهاي تجسمــي دانست. در عصــر ارتباطات، به دليل محدوديت هاي خاص زبان نوشتاري و نارسا بودن کلمات و واژه هـا، گرافيک به عنوان مهم ترين رسانة ارتباط تصويري مطرح شده است. حضور رسانه هاي قدرتمند تصويري ديگر نظير ماهــواره، تلويزيون، اينترنت و نرم افزارهاي چندرسانــه اي رايانه ها، نه تنها اهميت گرافيک را کاهــش نداده، بلکه آن را به عنوان رسانــه اي کارآمد درخدمت گرفته است. در اين رسانه ها، تصوير همگام با زمان در حرکت است و براي تأثيرگذاري بهتر، جلوه هاي گرافيک متحرک(2) را به عنوان مهم ترين عامل بيان تصــويري به خدمت مي گيرند.

کارشناسان با توجه به دامنة وسيع فعاليت هاي گرافيک، اهداف و ويژگي هاي آن، قابليت هاي تکثير و توليد مجدد و درنظر گرفتن عملکرد و کاربرد آن، زيرشاخه هاي متنوعي را براي آن در نظر گرفته اند: گرافيک تبليغاتي، گرافيک مطبوعاتي، گرافيک فرهنگي، گرافيک سياسي، گرافيک تلويزيوني و گرافيک محيطي. تعيين مرز دقيق و معين کردن حد و حدود بين اين دسته بندي امر دشواري است. گرافيک هنري وسيع و گسترده است که به آساني هنرها و دانش هاي ديگر را به خدمت گرفته و به آن ها شکلي گرافيکي مي دهد. اين هنر به مرور آن چنان تنوع و تحولي پيدا کرده که بر بسياري از رسانه هاي ارتباطي ديگر استيلا پيدا کرده و مخاطبان را به شدت تحت تأثير خود قرار مي دهد.

ابعاد و جنبه هاي تازه، گرايش هاي نوين، ارتباط مستقيــم با دانش هـاي ديگر نظيــر جامعــه شناسي و روانشناسي و فن آوري روبه رشد آن، واژگان و تعابير جديدي را وارد تعاريف قبلي گرافيک کرده است. اما در هر تعريفي که براي گرافيک آورده شود، ارکان و ويژگي هاي اصلي شامل تکيه بر دانش تجسمي، عناصر و نقوش تصويري و خصوصيت انتشار و تکثير به جاي خود باقي است و همين ارکان است که گرافيک را از ساير هنرها متمايز مي کند. استفاده از عناصر تصويري ساده و همه فهم، بيان صريح، وسعت مخاطب و قدرت تأثيرگذاري، گرافيک را به عنوان مهم ترين رسانة ارتباطي مطرح کرده است.

اما از ميان تمامي زيرشاخه هاي هنر گرافيک، قوي ترين ابـــزار فــــرهنگ ســـازي و تأثيـــــر بـر افکارعمومي(3) شهروندان به گرافيک محيطي تعلق دارد. دنياي معاصـر، فضايي است آکنده از پيام، و اطلاعات فراواني که به طور مستمر مبادله مي شوند. هر آن چه به مدد عناصر تصويري و بهره گيري از دانش وسيع هنرهاي تجسمي و استفاده از امکانات هنرهاي زيبا در سطح جامعه مورد استفاده قرار مي گيرد و باعث جلب توجه مخاطب شود در حيطه گرافيک محيطي قرار مي گيرد.

مهم ترين خصيصة هنـرهاي تجسمـي __ که گرافيک کاربردي ترين آن ها است __ رابطه اي است که با جهان ديداري برقرار مي کند. در جهان واقعيت پيوند انسان با محيط پيرامون با بهره گيري از حواس پنج گانه ممکن مي شود، اما عنصر بينايي__ ديداري در هنرهاي تجسمي رکن اصلي درک، فهم و خلاقيت است.

گرافيک محيطي نيز به طور مستقيم و بسيار سريع و لحظه اي، با قوه بينايي مرتبط است. پوسترها، تابلوهاي بزرگ راه ها، علايم راهنمايي و رانندگي، تابلوهاي حمل ونقل عمومي، تبليغات ايستگاه هاي حمل ونقل، تبليغـات بدنة اتـوبوس هـا و سايـر وسايل حمل ونقل عمومي، استندها و بيلبوردهاي نصب شده در سطح شهر با ابعاد متفاوت، ويتــرين ها و تابلـوهـاي مغازه ها و فــروشگاه ها، سردر سينماها، علايم آويخته در فضا و بالن ها، نقاشي هاي ديواري و ديوار نوشته ها، بسته بندي کالاها، طراحي وسايل عمومي مانند باجه هاي تلفن همگاني، طراحي محيطي پارک ها و فضاهاي مشابه، فضاسازي هاي تبليغاتي و تجاري، طراحي اجسام در ميادين، علايم نوراني (نئون ها) و ... همه در زمره گرافيک محيطي قرار مي گيرند. به عبارت ديگر مي توان گفت تمامي موارد مذکور از جمله عوامل بياني در گرافيک محيطي هستند.

در تکميل تعريف گرافيک محيطي، آن را بايد يکي از ارکان اصلي زندگي اجتماعي و شهري قلمداد کرد. حضور طراحي و جلوه هاي هنرهاي تجسمي در زندگي روزمره از طريق گرافيک محيطي ميسر است. گرافيک محيطي مؤثرترين ابزار براي تأثير بر الگوهاي رفتاري زندگي انسان شهرنشين است. گرافيک محيطي يک پديدة اجتماعي است که با توجه به فضاسازي تصويري، خصايص ملي، قومي، فرهنگي، قراردادهاي اجتماعي، آداب و سنن و گرايش هاي سياسي و اقتصادي جامعه قابل تحليل و بررسي است.

گرافيک محيطي با علوم ارتباطات و رسانه ها پيــوندي مستقيــم دارد. از همين روست که از آن به عنوان مهم ترين روش ارتباطي(4) نام برده مي شود. هرچند که در تمامي شاخه هاي هنرهاي تجسمي توانايي برقراري ارتباط با مخاطب از عوامل اصلي قلمداد مي شود، اما در گرافيک محيطي، نيّت و هدف اصلي خلق و اراية اثر بر همين ارتباط استوار است.

در بعضي از جوامع با استفاده از قدرت بياني گرافيک محيطي و جاذبه هاي بياني تصاوير تجسمي، شيوه هاي فرهنگ سازي تازه اي ارايـــه شــده است. در عين حال گرافيک محيطي هنري است به شدت اقتصادي و مرتبط با اهداف تجاري. در جوامع سرمايه داري تبليغات بيش از هر چيز ديگر قابل توجه است و آن چه مد و مدگرايي ناميده مي شود، به طور مستقيم يا غيرمستقيم مردم را وادار مي کند تا به مصرف بيشتر روي بياورند.

تمامي جلوه هاي تصويري شهري - خواه در فضاهاي باز و تصاوير غول پيکر و خواه در اماکن عمومي سربسته - از قدرت بيان بصري ويژه اي برخوردارند که چگونگي بهره مندي از آن ها در حيطة وظايف طراح گرافيک محيطي تعريف مي شود. از همين رو طراح گرافيک محيطي علاوه بر دارا بودن دانش تجسمي و آشنايي کامل با بنيان هاي گرافيک و شيوه هاي بياني تصوير، بايد در محدودة دانش هاي ديگري نظير جامعه شناسي، معماري، شهرسازي، مخاطب شناسي، روان شناسي، علوم ارتباطات و رسانه با اساتيد و کارشناسان اين رشته ها مرتبط و از نظرات و تجربيات علمي و تخصصي آن ها براي اراية فضاي تصويري مناسب بهره گيرد. چنانچه طراحي محيط در فضاهاي بسته و سرپوشيده نظير اماکن عمومي سربسته، ايستگاه هاي مترو، ساختمان ها و دفاتر، غرفه هاي نمايشگاهي و موارد مشابه انجام گيرد، لازم است طراح گرافيک محيطي از همکاري يک طراح دکوراسيون داخلي براي نيل به هدف موردنظر استفادة مطلوب نمايد.

تسهيل در امر ارتباطات، بهبود اوضاع رواني و امنيتي، آگاه ســـازي از امکانـات شهـــــري، تسهيل فعاليت هاي اقتصادي، کاهش تشنجات عصبي، تبليغات در عرصه هاي مختلف سياسي، اجتماعي، تجاري و فـــرهنگـي از مهـــم ترين اهــداف گرافيک محيطي است.

طراح گرافيک محيطي همواره بايد به عنوان کارگرداني ماهر تمامي جوانب و حاشيه هاي کار را بررسي کند و با در نظر گرفتن تمامي موارد طرح و ايده خود را ارايه نمايد. يکي از نکات بسيار مهم در طراحي گرافيک محيطي توجه به عنصر حرکت است. گرافيک محيطي در تقسيم بندي بين گرافيک ايستا و گرافيک متحرک باتوجه به ويژگي ها و کاربردش در زمرة گرافيک ايستا قرار مي گيرد. اما نوعي ديگر از حرکت - حرکت ناظر- مرزهاي آن را به گرافيک متحرک نزديک و در مواردي ترکيب مي کند. مردم جوامع به طور مرتب در تردد هستند و يا از داخل وسايل نقلية درحال حرکت تصاوير محيط را مي بينند و يا اين که وسايل و ابزار تبليغ - مانند طراحي بدنه اتوبوس ها - در حرکت هستند.

عناصر شتاب، حرکت و هم چنين تراکم عوامل جالب توجه در يک محيط شهري گاهي به نديدن منجـر شده و سبب مي شود که مفــاهيم تصويري به خوبي درک نشوند. هر اثر گرافيکي بايد ابتدا قابل رويت باشد و به دنبال آن درک و فهم شود. هم چنين پيـام و مفهوم آن بايد باورپذير باشد و ادلة پيـام، خوب ديده شود. مخاطب تصاوير، زماني آن ها را حقيقي مي پندارد که استدلال هاي بصري مفاهيم را بپذيرد.

طراح گرافيک محيطي براي نيل به اهداف موردنظر بهتر است از هر عاملي براي جلب توجه مخاطب استفاده نمايد و هر جلوه تصويري را مصادره به مطلوب(5) کند. اين اصــل مهـم روان شناسانــه به خصوص زماني به عنوان وسيله اي قدرتمند تأثيرگذار است که طراح بخواهد با هوشياري و ظرافت وضعيت رفتاري خاصي را در مخاطب برانگيزاند. به عنوان نمونه براي کالاي مصرفي تبليغ نمايد و يا با ترکيب تصوير و نوشتار نوعي از الگوي رفتاري و يا حرکتي فرهنگي را به مخاطب بقبولاند. استفادة هوشمندانه از اين اصول همواره براي طراحان گرافيک رضايت بخش بوده است. اما بايد مواظب بود که طراح با پافشاري بيش از حد بر اين روش به ورطه زياده گويي و تکرار بيش از اندازه سقوط نکند. تکرار آگهي هاي يکسان به اشکال گوناگون و دفعات بي شمار و شعــارهــاي نامأنـوس _ که تقلبي بودن آن در ذات جملات مستتر است - از گلايه هاي عمومي و هميشگي مخاطبان بوده است. مردم جامعه از مشاهدة مستمر موضوعات تکراري و کهنه خسته و آزرده مي شوند. خارق العاده ترين تصاويـر نيز در صورت استفـادة نامناسب عادي و فاقـد تأثيـرگذاري خواهند بود.

استعمـال مکــرر و کاربرد بي رويـة تصـاوير، بي محتوا شدن آن را در پي خواهد داشت. از اين رو، تصاوير بايد طوري ارايه شود که تأثيرات پيام در ذهن باقي بماند. اگر چه عنصر تکرار از اصول مهم گرافيک جهت تأکيد تداوم موضوع هستند اما طراح گرافيک نبايد با تعصب بر اين عنصر، از اصل تنوع چشم پوشي کند. تکرار، زماني بيشترين تأثير ذهني را داراست که با تنوع همراه باشد.

در ترديد نگه داشتن مخاطب و اراية تدريجي پيام ها و مفاهيم از ديگر جلوه هاي مورد استفاده در گرافيک محيطي است. با اين روش مــدت زماني طول مي کشد تا پيام ارايه شود، اما به نوعي باعث جلب توجه عمومي خواهد شد و به طور طبيعي در مردم انتظار تصاوير و نوشتار نوبت بعد را به وجود مي آورد. همين انتظار و دنبال شدن تصاوير از سوي مخاطب، مانايي تصــويــر در ذهن آن ها را سبب مي شود.

استفادة تمام و کمال از تکنيک هاي گرافيک، استفاده از جلوه هاي نور ــ نور طبيعي در فضاي باز و نورهاي محيطي ديگر جهت فضاهاي بسته و يا نورپردازي شب - و رعايت نکاتي نظير انتخاب محل نصب، ارتفاع موردنظر با توجه به ديد بيننده، تکنيک هاي اجرايي، هماهنگي با موضوع و محيط و يا استفاده از کاراکترهاي مخصوص و ترفندهايي از اين دست، از جمله وظايف ديگر طراح گرافيک محيطي است. طراح گرافيک محيطي با عوامل و امکانات موجود انواع شيوه هاي بياني را در نظر مي گيرد تا توجه مخاطب را برانگيزاند و به دنبال آن به هدف خود نزديک شود.

نورمن کرو - استاديار دانشکدة معماري دانشگاه نتردام - «و» پل لاريو ــ استاد معماري دانشگاه بال استيت - در کتاب يادداشت هاي بصري براي معماران و طراحان(6) دو نوع مهارت را براي سواد بصري قابل توجه مي داند. يکي بيان بصري و ديگر ذکاوت بصري. «بيان بصري راجع به پيام هايي است که ارسال مي کنيم و ذکاوت بصري مربوط به پيام هاي بصري دريافتي است. درست همان طور که صحبت کردن و گوش دادن مهـــارت هايي مرتبط و در عين حال مجزا هستند، ديدن و ارايـه کردن نيز به يکديگر وابسته، ولي جدا هستند.»

اما نکتة مهم اين جاست که سواد بصري مانند زبــان نـوشتــاري بايد به تــدريج آمــوختـه شود. در بيان تجسمي اصل مهم ديده شدن است و بيان بصري قصد دارد پيـــام را طوري ارايـــه دهـد که به بهترين شکل ديده شود. ديدن را همــواره بايد به عنــوان پيش نيـاز بيــان بصـري دانست. اين که از چه توانايي ها و امکاناتي براي بهتر ديده شدن استفاده شود، نيازمند رعايت کردن تمامي موارد و اصولي است که به آن ها اشاره شد. بعد از بيان بصري نوبت ذکاوت بصري است. ذکاوت بصري توانايي ديدن و درک اطلاعات، پيام ها و مفاهيم به صورت صريح و واضح است. فهميدن و به کاربردن مفاهيم بصري نيز مهارتي است که بخشي از آن آموختني و بخش ديگرش غريزي و دروني است.

در عرصة ارتباطات غير کلامي وظيفة طراح گرافيک بسيار مهم و جالب توجه است. شايد به همين دليل است که بسياري از دروس تخصصي ارتباطات، تبليغات، روان شناسي، جامعه شناسي و آشنايي با فرهنگ و تاريخ اقوام جزو دروس دانشگاهي گرايش هاي ارتباط تصويري گنجانده شده است.

تا اين جا تعاريف و اهداف گرافيک محيطي و وظايف طراحان گرافيک محيطي به اختصار بيان شد. اين همه مقدمه اي بود براي بيان اصلي ترين هدف گرافيک محيطي در جوامع شهري. مهم ترين ويژگي گرافيک محيطي با در نظر گرفتن تمام مواردي که براي آن ذکر شد، ايجاد مناظر زيباي بصري در جامعه است. زيباسازي جوامع تأثير فراواني در سلامت ذهني مردم دارد. گرافيک محيطي در کنار پيام ها و مفاهيمي که به طور مستقيم و يا غيرمستقيم انتقال مي دهد موظف است فضايي سالم، پرنشاط و قانع کننده براي سکنة شهر فراهم آورد.

در گرافيک محيطي و مباحث آن، طراحي مبلمان شهري با توجه به عوامل زيبايي محيط جامعه صورت مي گيرد. مبلمان شهري، فراهم آوردن محيط زيباي بصري، هماهنگي مطلوب محيط زندگي، آرامش بخشــي به مخاطب و کاهش دغــدغـه هاي رواني افراد جامعه را مدنظر دارد مردم به طور غريزي به زيبايي، تعادل، توازن و آراستگي تمايل و از زشتي و ناهنجاري پرهيز دارند. حضور در محيطي که همه عناصر آن در جاي مناسب خود قرار گرفته و تمامي عناصر بصري به طور هماهنگ تأثيرات اصولي و درستي را رعايــت مي کنند براي هر شهروندي لذت بخش است و خستگي ها و دغدغه هاي زندگي روزمــــره را به آرامش و سلامت روانــي بدل مي کند.

بايد اقرار کرد که عنصر زيبايــي ــ به عنوان مهم تـرين عامل فضاسازي و مبلمان شهري ــ در بعضي از جوامع معاصر مورد کم توجهي و در مواردي بي توجهي قرار گرفته است. الگوهاي تبليغات تجاري و مصرف گرايي و عرصة رقابت محصولات، بدون توجه به بسياري از اصول زيبايي شناسي وجه غالب گرافيک محيطي در اين جوامع است که به نوعي نظم عمومي جامعه را بر هم زده است.

حضور نامنظم، پرت افتاده، بدون هماهنگي بصري و فاقد ارزش هــاي زيبــاشناسانة تصويري آگهي هاي تجاري، نه تنها به دليل استفاده هاي نامناسب و غير کارشناسانه نتوانسته در راستاي اهداف تبليغاتي به خوبي عمل کند، بلکه طراحي هاي ضعيف و نحوة اراية آن ها آشفتگي هاي بصري فراواني به وجود آورده است. اين آشفتگي هاي تصويري در کنار اوضاع نابسامان شهرها و جوامع، امنيت رواني مخاطبان را به شدت مختل مي سازد.

اگر شرايط اجتماعي براي بهترين شکل استفاده از گرافيک محيطي و جنبه هاي اثــر بخشي و فرهنگ سازي آن فراهم آيد، اين ابزار هنري مي تواند در عرصه هاي مختلف آموزشي، تبليغاتي، ارتباطي، سياسي و اقتصادي تأثيرات مثبت و خوشايندي برجا گذارد و ضمن آن در کنار تمامي اهداف کاربردي و انتقال اطلاعات به عواملي منتهي شود که ساختارهاي اخلاقي، اجتماعي، فرهنگي و سنتي جامعه را به طور درست و با توجه به اصول بنيادين اصلاح و ارايه نمايد و از سوي ديگر در کنار تمامي موارد مذکور، از جاذبه هاي زيبايي شناسي بيان هنري در جهت زيباسازي ظاهـري شهر و به تبـــع آن لذت بردن مردم از زندگي شهري استفاده نمايد.

باورپذيري اجتماع نسبت به اصول مهم گرافيک محيطي و تأثيرات آن، رشد فکري مديران فرهنگي و هنري، سياست گذاري هاي کلان اجتماعي شهرها، استفاده از طراحان آشنا با اصول و بنيان هاي طراحي و خلاقيت بالا، مشاوره با کارشناسان زبده و باتجربه و عزم عمومي نسبت به زيباسازي جوامع شهري از جمله مهم ترين عوامل رشد کمي و کيفي عرصه گرافيک محيطي و مبلمان شهري به حساب مي آيند.

نکتة آخر اين که هنرهاي تجسمي مهم ترين ابزار ارتباطي و آموزشي هستند که قدرتي فراتر از تصور دارند و در اين ميان گرافيک محيطي به عنوان ابزاري اجتماعي و توانمند علاوه بر رسالت و وظايف پيام رساني و انتقال مفاهيم، چشم را به خود جلب مي کند تا نظم لازم را براي درک چيزهاي قابل رؤيت در ذهن مخاطب پديد آورد و در شناخت ارزش هاي زندگي اجتماعي مطلوب، به او ياري رساند.

1 - عنوان «ارتباط تصويري» در ايران به جاي لغت «گرافيک» جايگزين شده است که با توجه به کاربردها و محدودة وسيع اين هنر، بار معنايي آن، کوتاه گويي و خلاصه گويي که ويژگي اصلي اين هنر است، چندان رسا نيست و لغت «گرافيک» رايج و عمومي است.

2 - گرافيک متحرک، گونه اي از هنر گرافيک است که در آن تصاوير بر روي نوارها و يا صفحه هاي مخصوص ثبت و ضبط شده و به مدد رسانه هاي ارتباطي نظير تلويزيون، کامپيوتر و پروجکشن به نمايش در مي آيند. گرافيک تلويزيوني مهم ترين شاخة گرافيک متحرک است. تصاوير متحرک اگر در زمان موردنظر توسط مخاطب درک و فهم نشوند تأثيرگذاري خود را از دست خواهند داد.

3 . Public opinion

4 . Style of communicating

5 . Self - fulfilling prophecy

6 - اين کتـاب توسط سعيد آقايي و محمود مدنــي تــرجمــه و در سال 1378 توسط انتشارات هنر و معماري به چاپ رسيده است.

/ 1