نقش نماز در شخصيت جوانان4
راه حلها
بعد از بيان علل و عوامل به پاسخ و راه حل هر يك از موارد مذكور مىپردازيم تا شايد بتوانيم با ارائه آن گام مثبتى براى اين قشر عزيز كه اكثريت جمعيت جامعه اسلامى و دينى ما را تشكيل مي دهند برداشته و اندكى از مشكلات دينى و مذهبى آنها را رفع كرده باشيم. 1 ـ نقش خانواده در تربيت فرزندان:
كانون خانواده اولين و بهترين مدرسهاى است كه نسلهاى جوامع بشرى از آنجا رشد مي يابند بنابر اين اگر والدين يا مربيان خانواده افراد مدير و با مسئوليتى باشند قطعاً كانون خانواده محيط سالمى براى تعالى و رشد افراد آن خانواده خواهد بود و بالعكس اگر مربى خانواده انسان غير مسئول و بي قيد و شرطى باشد قطعاً افرادى كه از آن خانه وارد اجتماع مي شوند انسانهاى مفيدى براى اجتماع نخواهند بود و به همين خاطر دين مسئوليت سنگين و خطيرى را برعهده خانواده گذاشته و ادب و تربيت فرزند را بعنوان بهترين عمل صالح وارثى ماندگار ياد كرده است. در نصوص وروايات كه از ائمّه معصومين(عليهم السلام) و رسول گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم)به ما رسيده بخش عمدهاى از آن را احاديث اخلاقى و تربيتى تشكيل مي دهد كه در اينجا به مناسبت موضوع به چند حديث اشاره مي شود. على(عليه السلام) در نامهاى خطاب به فرزند بزرگوارش امام حسن مجتبى(عليه السلام)مي فرمايند: فَبادَرْتُكَ بالادبِ قَبْلَ اَنْ يَقْسُوَ قَلْبُكَ وَيَشْتَغِلَ لبُّكَ. «فرزند عزيز در راه ادب آموزى تو از فرصت استفاده كردم و قبل از آنكه دل كودكانهات سخت شود و عقلت به انديشههاى ديگرى مشغول گردد به تربيت تو مبادرت نمودم و وظيفه پدرى خود را انجام دادم»(1). 1 ـ بحار الانوار، ج1 ص223 روايت 12. و نيز از امام صادق(عليه السلام) در روايتى چنين آمده است كه فرمودند: انَّ خيرَ ما ورّث الآباءُ لابنائهم الأدبُ لا المال. «بهترين ارثى كه پدران براى فرزندان خود باقى مي گذارند ادب و تربيت صحيح است نه ثروت و مال»(1). همه اهتمام امامان معصوم(عليهم السلام) بر اين امر مبتنى است كه پدر و مادر را در خانواده افراد با مسئوليت بار آورند تا حدى كه بىمبالاتى و كم توجهى والدين را نسبت به امور فرزندان و اعضاى خانواده از گناهان و معاصى كبيره بشمار آوردهاند. امام سجاد(عليه السلام) مىفرمايند: «وامّا حقّ ولدك فان تعلم انّه منك ومضاف إليك فى عاجل الدّنيا بخيره وتسرّه وانّك مسئولٌ عمّا ولّيته به من حسن الأدب والدلالة على ربّه عزّ وجلّ والمعونة له على طاعته فاعمل فى امره عمل من يعلم انّه مثابٌ على الاحسان إليه معاقبٌ على الاسائة إليه». «وامّا حقّ فرزندت به تو اين است كه بدانى او از تو بوجود آمده و در نيك و بد زندگى وابسته به تو است و همانا تو در سرپرستى وى، مسئول ادب و تربيت صحيح او هستى و تو مسئولى كه او را به سوى خداوند بزرگ راهنمايى نمايى و در اطاعت از پروردگارش ياريش نمايى بايد رفتار تو در تربيت فرزندت توأم با احساس مسئوليت باشد، رفتار كسى كه بداند در حُسن تربيت فرزنددارى اجر و ثواب و در سوء رفتارش مستحق كيفر و عقاب است»(2). 1 ـ الروضه من الكافى، ج8 ص150 روايت 132. 2 ـ بحار الانوار، ج71 ص6 روايت 1. اين مسأله تا آنجا نزد ائمّه(عليهم السلام) اهميت پيدا مىكند كه در حالات عرفانى ادعيه از خداوند استمداد و يارى مىخواستند چنانچه امام سجاد(عليه السلام) در مقابل پروردگارش اين چنين دعا مىكنند كه: واعنّى على تربيتهم وتاديبهم وبرّهم. «بارخدايا مرا در تربيت و ادب و نيكوكارى فرزندانم يارى و مدد فرما»(1). در ادبيات فارسى كه سرشار از فرهنگ غنى دينى است و شايد بتوان گفت كه غناى ادب فارسى و نفوذ كلام اديبان ما از مايه و مواد روائى است نثر و نظمهاى فراوانى در اين باره وارد شده است. اُدباى مسلمان كه توجه خاص و ويژهاى در مسائل فرهنگى داشته و براى ارتقاء فرهنگى جامعه از هيچ كوششى دريغ نداشتند اين نكته را هميشه متذكر مىشدند. سعدى كه حكايات او در بوستان جهات تربيتى خوبى را دربردارد در اين باب چنين سروده است:
چو خواهى كه نامت بماند بجاى
كه گر عقل و طبعش نباشد بسى
بسا روزگار را كه سختى برد
خردمند و پرهيزگارش برآر
گرش دوست دارى بنازش مدار
پسر را خردمندى آموز و راى
بميرى و از تو نماند كسى
پسر چون پدر نازكش پرورد
گرش دوست دارى بنازش مدار
گرش دوست دارى بنازش مدار
2 ـ عدم آگاهى از فريضه نماز:
چنانچه گفته شد بسيارى از قصور و كوتاهي هاى افراد در مسائل دينى بخاطر عدم آگاهى كافى و معرفت لازم از مبانى دينى است. بديهى است كه تلاش و كوشش در هر عملى منوط به وجود انگيزهاى است كه قبل از انجام عمل در فرد ايجاد شده است و هيچ انگيزهاى بدست نمي آيد مگر با علم و آگاهى و پر واضح است كه هر چه قدر آگاهى انسان در آن عمل بيشتر باشد با رغبت و تمايل بيشترى بدنبال آن مي رود و قدرت و توانايي اش در آن كار شدت مي يابد.
1 ـ ليس اليتيمُ من انتهى ابواه من
إنَّ اليتيم هو الّذى تلقى لَمُ
اُمّاً تخلّت أَوْ أباً مشغولا
هَمَّ الحياة وخلّفاه ذليلا
اُمّاً تخلّت أَوْ أباً مشغولا
اُمّاً تخلّت أَوْ أباً مشغولا