«الجمل و النصرة»، لسید العترة فی حرب البصرة لأبی عبدالله محمد بن النعمان العکبری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

«الجمل و النصرة»، لسید العترة فی حرب البصرة لأبی عبدالله محمد بن النعمان العکبری - نسخه متنی

سید علی میرشریفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الجمل و النصرة لسيّد العترة فى حرب البصرة لأبى عبدالله محمّد بن النعمان العكبرى

سيد على مير شريفى

از حوادث مهم تاريخى كه از دير باز از سوى اهل نظر به بوته نقد و بررسى گذارده شده جنگ جمل است كه در ناحيه بصره بين دو لشكر يكى به رهبرى على (ع ) امام مسلمين و ديگرى به رهبرى گروه ناكثين : طلحه زبير و عايشه به وقوع پيوست .

مسلّم است شورش عليه امام عادل و برگزيدهء مردم خلاف شرع مبين است و شورشگر محارب و مهدور الدم و مسلمانان لازم كه از چنين فرد يا گروهى اعلام برائت كنند.

امّا على رغم اين حكم صريح ديده مى شود در جريان ناكثين برخى از اهل نظر و مورّخان راه ديگر پيموده اند و در نوشته هايى كه عرضه كرده اند چهرهء واقعى اين ناراستان را ننمايانده اند و براى بسيارى اين حادثه مهم تاريخ اسلام را مشتبه ساخته اند. در چنين حال و هوايى شيخ مفيد دست به كارى مى شود و از لابه لاى متون حقايق را بيرون مى كشد و بااستدلالات قوى چهرهء ناراست كرداران را مى شناساند.

كتاب وى در دو بخش تنظيم شده بدين شرح :

بخش اوّل : بيان آراى متكلّمان اسلامى در جنگ جمل اثبات حقانيّت ديدگاه شيعه در انحراف ناكثين بررسى آراى حشويه معتزله خوارج و شيعه در اين موضوع بيعت مردم با على (ع ) سرباز زنندگان از بيعت با وى مباحثى در واداشتن مردم به اكراه بر بيعت با ابابكر بيعت مردم عليه عثمانى و قيام عليه وى و پاسخ به اشكالاتى كه به على (ع ) شده بخش پايانى اين بخش را تشكيل مى دهد.

بخش دوم : حوادث تاريخى جنگ جمل از آغاز تا فرجام گزارش شده است . در خاتمه از سبب كينه ورزى عايشه نسبت به على (ع ) سخن مى رود.

اين كتاب نخستين بار به همّت محمد كاظم كتبى در مطبعهء حيدريّهء نجف اشرف چاپ شده كه بسيار اشتباه دارد. اين اشتباهات موجب گرديده كه آقاى سيد على مير شريفى به مناسبت هزار مين سال رحلت شيخ مفيد به تحقيق و تصحيح اين كتاب پر ارزش همت گمارد. اساس تصحيح و تحقيق وى نسخهء چاپى و دونسخه خطى كتابخانه مجلس شوراى اسلامى مى باشد.

تصحيح تخريج ترجمهء رجال و اعلام كتاب تشريح و تبيين كلمات مشكل نقل مصادر اقوال و نظرات عنوان گذارى مطالب و... كارنامهء تحقيقى محقق محترم را تشكيل مى دهد.

وى براى سامان دادن به اين كار سترگ علاوه بر تجربيات شخصى و بهره ورى از منابع گونه گون از محضر برخى اساتيد براى حلّ مشكلات بهره جسته است .

كتاب با فهرستهاى گونه گون چاپى زيبا و در خور و... در ايّام مبارك برگزارى كنگرهء بزرگداشت شيخ مفيد در قم زيب قفسه ء كتابفروشيها شد و در دسترس اهل نظر قرار گرفت .

براى محقق محترم در به كمال رساندن چنين تحقيقاتى از خداوند بزرگ خواهان توفيقيم .

اينك چند نكته را متذكر مى شويم به اميد آن كه مفيد افتد:

1 بنابر تحقيق ابو رافع فرزندى داشته به نام : عبيد الله اين كه در جاى جاى كتاب < الجمل > آمده < عبدالله بن ابو رافع > در استنساخ اشتباه رخ داده و نسخه برداران به جاى < عبيد الله > نوشته اند: < عبد الله > كه به خاطر شباهت اين دو اسم بعيدنمى نماد كه چنين اشتباهى رخ نموده باشد. ممكناست سر منشأ اشتباه كتب عامه باشند كه در ضبط به خطا رفته اند. امّا در كتب رجالى شيعه از جمله : رجال نجاشى 6 اعيان الشيعه ج 2 88 درست ضبط شده و براى ابو رافع فرزندى به نام عبدالله ذكر نكرده اند. بايسته بود محقّق محترم در ترجمه عبد الله ذكر نكرده اند. بايسته بود محقّق محترم در ترجمه عبد الله بن ابى رافع صفحهء 48و در متن صفحه 232 به اين مطلب اشارت و اين اشتباه را اصطلاح مى كردند.

3 در صفحه 232 واژهء < جند > به فتح جيم < جند > به ضم جيم ضبط شده كه اشتباه است < و كان يعلى بن منيه التميمى حليف بنى نوفل عاملاً لعثمان على الجند > .

يعلى بن منية كارگزار عثمان در ( منطقهء ) جند بود.

محقق محترم پنداشته < جند > به ضم جيم و به معناى لشكر مى باشد. از اين روى به ضم جيم ضبط كرده است اين احتمال كه منظور وى مكان بوده و اشتباه رخ داده در ضبط درست نيست ; زيرا امكنه كه در متن نامى

از آنها برده شده محقق در پاورقى توضيح داده است . بدين جهت اگر منظور وى مكان بود حتماً توضيح مى داد آن هم چنين مكان ناشناخته اى . درفهرست اماكن نيز < جند > ذكر نشده است .

منطقهء يمن داراى سه ايالت بوده به نامهاى : صنعاء جند و حضرموت . رسول خدا(ص ) و پس از رحلت ايشان خلفاء به اين منطقه اهميّت ويژه اى مى داده اند و معمولاً در اين ايالات سه گانه كار گزارانى مى گمارده اند.

ازطرف پيامبر (ص ) معاذبن جبل به منطقه < جند > مى رود و به نمايندگى از آن حضرت به حلّ و فصل امور مى پردازد. در دوران اقامت خويش مسجدى مى سازد كه به نام وى خوانده شده است : < معجم البلدان ج 2 169; تاج العروس ج 7524

همچنين از طرف آن حضرت على (ع ) به صنعاء مى رود و به حلّ و فصل امور مى پردازد و مردمان را با معارف اسلامى آشنا مى سازد. از سوى عثمان عبد الله بن ابى ربيعه به آن ناحيه مى رود و در صنعا يكى از سه ايالت بزرگ يمن مستقر مى شود.

طبق نقل شيخ مفيد ( الجمل 231) وى از جمله كسانى است كه به كمك ناكثين بر مى خيزد.

از سوى وى حبيب بن منتجب مأموريت مى يابد كه به حضر موت برود وكار مردمان آن سامان را سامان دهد. وى را على بن ابى طالب (ع ) نيز وقتى به خلافت مى رسد در مقام خود ابقاء مى كند. بنابراين باقى ماند يكى از سه ايالت يمن به نام جند كه طبق اين نقل :

< و كان يعلى بن منية التميمى حليف بنى نوفل عاملاً لعثمان على الجند.> .

يعلى بن منية به عنوان كارگزار عثمان در آن ناحيه (جند) گمارده مى شود.

جند پنجاه و اندى فرسخ از يمن فاصله داشته وبنا به گفته ياقوت حموى بزرگترين ايالت يمن بوده و حضرموت كوچكترين آن .

اين بى توجهّى به مناطق سه گانهء يمن باعث تحليلهاى نادرستى شده است .

در كتاب فروغ ابديت ج 2 453 در بررسى علت اعزام على (ع ) به يمن مى خوانيم .

< گويا معاذ به احاطه اى كه به كتاب و

سنّت داشت با اين حال به سؤالى كه از وى دربارهء حقوق شوهر بر همسر پرسيده بودند جواب كافى نداده بود. از اين جهت پيامبر تصميم گرفت شاگرد ممتاز مكتب خود امير مؤمنان را روانهء يمن سازد تا در پرتو تبليغات پى گير و بيانات مستدل ... نفوذ اسلام گسترش يابد. > اين تحليل اشتباه در انگيزهء اعزام على (ع ) به يمن از فروغ ابديت به كتابهاى ديگر سرايت كرده از جمله كتاب : < سيرقضاوت در ادوار مختلف تاريخ > نوشته على حجّتى كرمانى 448 در اين تحليل يمن كه نام كل منطقه : صنعا حضرموت وجند بوده به عنوان شهر فرض شده و بر اساس آن نتيجه گيرى شده كه اعزام على (ع ) با اعزام معاذ به يمن سازگار نيست

پس معاذ به يمن سازگار نيست پس معاذ ناتوان بوده لذا پيامبر(ص ) على (ع ) را به آن منطقه اعزام داشته است . ولى طبق شواهد تاريخى منطقهء مأموريت داشته اند علاوه در روايتى كه مربوط به اعزام امير المؤمنين به يمن است به هيچ وجه به ناتوانى وعزل معاذ اشاره نشده بلكه نوشته اند:

< معاذ در هنگام رحلت پيامبر (ص ) در جند بوده است > .

اسد الغابه ج 5 195 دربارهء اعزام حضرت امير(ع ) به منطقه يمن نوشته اند:

< مدتى كه از مأموريت خالد بن وليد نمايندهء اعزامى پيامبر به يمن گذشته بود پيامبر (ص ) على را اعزام كرد و مردم همدان به دست وى ايمان آوردند. >

بحار الانوار ج 21 36به بعد اعيان الشيعه ج 141

در تراتيب الاداريه كتّانى آمده :

< پيامبر(ص ) خالد بن وليد را بر صنعا و معاذبن جبل را بر جند گمارد.>

دراسات فى ولاية الفقيه ج 2 131 به نقل التراتيب الاداريه ج 1 245

بنابراين على (ع ) به جاى خالد به صنعا اعزام شده است .

در سيره ابن هشام مى خوانيم :

< پيامبر(ص ) امراء و عمال صدقات را به مناطق مختلف فرستاد از جمله مهاجرين اميه را به صنعا و زياد بن لبيد را به ضرموت و على بن ابى طالب را به نجران . >

سيرهء ابن هشام ج 4 246 روشن شد كه پيامبر(ص ) به سه ايالت يمن نماينده اعزام داشته و طبق شواهد تاريخى اعزام على (ع ) در دو مرحله انجام گرفته :يك مرتبه به صنعا و مرتبه ديگر براى جمع آورى صدقات به نجران . پس به هيچ وجه آن حضرت به منطقه مأموريت معاذ بن جبل اعزام نشده است .

والسلام

/ 1