تفسير علوم قرآن و منابع آن
درادامه تحقيق و تعليق مقاله مرحوم تنكابنى تفسير و چگونگيهاى آن را آغاز كرديم و درمقاله پيشين (شماره 16)از تفسير آغاز تطور آن سخن گفتيم .اينك و درادامه آن مقاله با نگاهى به تفسيراز ديدگاهى ديگر علوم قرآن و منابع آن را مطرح مى كنيم :در مقاله پيشين پيرامون تفسير با توجه به آغاز و تطور آن با نگاهى گذرا به مسلكها و مذاهب تفسيرى مطالبى آورديم و در فرجام آن مقال ياد آورى كرديم : كه[ تقسيم بندى تفسير به تفسير به راى و تفسير به راى را به جريانهاى ياد شده تقسيم جامع و مانع نيست تفسير رااز نقطه نظرهاى ديگر نيز مى توان تقسيم كرد] 1 آنچه در آن مقاله آمده بود تقسيم تفسير بود با توجه به ديدگاهها و مسلكهاى مفسران تفسير را با توجه به روشى كه مفسران جهت تبيين آن ديدگاهها و مسلكها بر مى گزينند نيز مى توان تقسيم كرد كه اينكه به يكى از آن تقسيمهااشاره مى شود:تفسير تجزيه اى و موضوعى اين تقسيم با توجه به روشها و شيوه هاى تفسيرنگارى و برخورد با تفسيراست چرا كه ممكن است مفسرى كه آهنگ كلامى دارد با توجه به ديدگاههاى كلامى واعتقادى خود قرآن را به روش تجزيه اى و ترتيبى (يعنى هماهنگ با ترتيب و تنظيم موجود در قرآن ) تفسير كند و يا در جهت تبيين انديشه خوداز روش موضوعى (يعنى با فراهم آوردن آيات هم مضمون ) سود جويد و ... البته تفسير موضوعى در جريانهاى گوناگون ياد شده در قرنهاى پيشين نمود چندانى ندارد. گر چه در قرنهاى واپسين بويژه قرن چهاردهم و با گسترش انديشه هاى مختلف اجتماعى سياسى اقتصادى و ... آثار بسيارى با عنوانهاى مثلا[ الله والقرآن] [ الانسان فى القرآن] [ مشاهده القيامه فى القرآن] [ دوله القرآن ، دستور الاخلاق فى القرآن الكريم] [ التربيه فى القرآن الكريم ، الصبرفى القرآن] و ... بوجود آمده كه تفسير موضوعى است با توجه به ديدگاههاى مفسران و محققلن .اينك براى توضيح بيشتر پيرامون اين تقسيم بندى به توضيح و تفصيل اين دو عنوان و چگونگيهاى ن مى پردازيم :تفسير تجزيه اى :
در روش تجزيه اى تلاش مفسر قرآن در چهارچوب ترتيب قرآن شكل مى گيرد. دراين شيوه مفسر آيه به آيه قرآن را براساس تسلسلى كه آيات در قرآن كريم دارند تفسير مى كند. به ديگر سخن مفسر دراين روش آيات قرآن را به قطعه ها و فرازهائى تقسيم كرده و باافزار مقدمات مورداطمينانى كه براى برخورد با آيات انتخاب كرده است نقاب از چهره آيات برافكنده محتوى كلام الاهى را عرضه مى كند. پيشينه تاريخى اين نوع تفسير از عهد صحابه است 2 كه از شرح لغوى وادبى و روانى جزء به جزء آيات بصورت ساده گرفته تا به شكل گسترده و مشروح كنونى آن رسيده است . بساطت و سادگى تفاسير كهن و گستردگى شمول آثار واپسين در تفاسير بجزاز تاثير و تاثرهاى مسلكها و مكتبها و نيز تكامل دانش بشرى و گوناگونى نيازهاى جامعه انسانى به نزديكى و دورى نسلها و عصرها از زمان نزول مربوطاست چرا كه در آغاز مردم باالفاظ قرآن و معانى آن تا حدود زيادى آشنا بودند و فهم معانى الفاظ در آغازامر براى بسيارى از مردم كار آسانى بوده است ولى با گذشت زمان فهم معانى مشكل تر گرديدََ و فاصله باعث ابهامهائى كه بازشناسى اين مشكلات به حجم كارهاى تفسيرى افزود.بارى در روش تجزيه اى مفسر كار خود راازاولين آيه سوره فاتحه آغاز كرده و تا پايان سوره[ ناس] قرآن بيشتر مورد توجه بوده روشن ساختن محتواى لفظ و مدلول آن بوده است واگر مفسر گاهى متوسل به آيه يا روايتى مى شده است براى افكندن پرتو بيشترى بر روى همان واژه بوده است و موضوعات قرآنى مورد عنايت كافى قرار نمى گرفته واز آن سخن به ميان نمى آمده است .البته دراين تفاسير گاه كوششهائى براى توجيه مذهب شخص مفسر به عمل آمده است و يا به مبحث و يا موضوع اجتماعى سياسى و عقيدتى - بويژه در آثار متاخران - توجهى شده است اما آن نيز بگونه اى موضوعى نبوده است .كاستيهاى تفسير تجزيه اى :
تفسير تجزيه اى با همه ارزش و والائى كه درارائه ابعادى از فرهنگ اسلامى را داشته و داردو در گذرگاه زمان در آشنائى مردم با قرآن و عرضه برخى از جنبه هاى آن آثارارزشمندى بجاى نهاده است بااينهمه داراى كاستيها و نفصها و گاه خطراتيى است كه قابل توجه و تنبه است . از جمله فقدان برداشتهاى جامع و كارآمد براى مشكلات فكرى و عملى جامعه انسانى باز ماندن از دستيابى به ديدگاههاى قرآن در موضوعات مختلف يارى رسانى به مذهبها و مسلكها و زمينه رشد و بارورى جريانهاى اختلاف انگيز و تفرقه ساز عدم توانائى در حل مشكلات متن قرآن بويژه در آيات متشابه و ...مرحوم آيه الله شهيد سيدمحمدباقر صدر در آخرين اثر گرانقدر خود بيان گويا و نغزى دارند كه در توضيح و تاييد مطلب فوق مى آوريم :[ از آنجا كه هدف اين تفسير (تجزيه اى ) فقط فهم مدلول لفظى آيه است مفسر در هرگام مواجه با فهم يك بخش از قرآن است واز موضوع آياتى كه در بخش هاى مسلسل آيات قرآن تفسير مى شود مى تواند معرفت تفسيرى روى تمام قرآن با خصلت تجزيه اى اش پيدا كند. يعنى با بررسى يك يك آيات مفسر تجزيه اى از شناخت عداد زيادى از معارف و مفاهيم قرآن برخوردار مى شود اما به صورت پراكنده و روى هم انباشته بدون آنكه در فرجام كار بتواند نظر قرآن را در مورد هريك از زمينه هاى زندگى كه آياتى درباره آنها نازل شده است تعيين كند. بدينسان در اينجا فقط انباشته اى از معلومات وجود دارد ولى گسسته از هم بدون ارتباط. بنابراين در تفسير تجزيه اى ارتباط و همبستگى بين آيات مورد توجه نيست . نكته ديگر دراين زمينه اين است كه اينگونه تفسير باعث تناقضى هاى مسلكى فراوانى شده و در جامعه اسلامى به گسترش مذاهب گوناگون يارى رسانده است] 3 .تفسير موضوعى تفسير موضوعى، بمعناى فراهم آوردن آيات هم مضمون و سپس دسته بندى مجموع آن آيات و بحث و بررسى پيرامون آن نيز پيشينه تاريخى كهنى دارد. مصداق روشن تفسير موضوعى بدين معنا آثارى است كه با عنوان[ آيات الاحكام] نگاشته شده است 4 سابقه تاريخى اين آثار به قرن دوم هجرى مى رسد. دراين آثار مجموع آيات فقهى يكجا گرد آمده و پس از دسته بندى براساس كتب فقهى مورد بحث و گفتگو قرار مى گيرد برخى از پژوهشگران 5 ضمن اشاره به پيشينه تاريخى ازاينگون تفاسير مجموعه آثارى را كه پيرامون شان نزول آيات ناسخ و منسوخ قرائت ها و ... فراهم آمده است از جمله مصاديق تفسير موضوعى دانسته اند كه بى گمان پندارى نادرست است .اينگونه بررسى ها را بايد [علوم قرآن] ناميد و روشن است كه علوم قرآن غيراز تفسير موضوعى است . بجز آثار فقهى ياد شده در قرنهاى پيشين نمونه هائى براى اينگونه تفسير مى توان يافت از جمله[ التبيان فى اقسام القرآن] ابن القيم جورى در ميان متفكران و مفسران سده هاى اخير شيخ محمود شلتوت مفتى عظيم و مفسر آزادانديش مصرى به اين مساله توجه شايسته اى كرده است . شلتوت در مقدمه يكى از آثارش دراين زمينه مى گويد: براى تفسير قران دى شيوه را مىتوان انتخاب كرد.تفسير ترتيبى بدانسانكه مفسر آيات قرآن را براساس ترتيب موجود مورد بحث قرار داده مفردات آن را شرح كند و با تبيين روابط آيات مفاهيم آن را عرضه كند.اين همان شيوه كهنى است كه از آغاز تفسيرنگارى مورد توجه مفسران بوده است .اين تفسير در تاريخ فرهنگ اسلامى زمينه رشد مسلكها و مذهبهاى گوناگون تفسيرى شد. چرا كه آن مفسرى كه انديشه اجتماعى داشت قرآن را در جهت تبيين انديشه خود بكار مى برد و ديگرى كه به ادبيات عشق مى ورزيد تنهااز آن ديدگاه قرآن را مورد كاوش قرار مى داد و ...2 شيوه دوم اين است كه : مفسر ابتداء تمام آيات يك موضوع را يكجا فراهم آورد و آنگاه اين مجموعه را به عنوان مواداوليه كار پژوهش تلقى كرده به تحليل و ژرفنگرى در معانى و محتواى آن بپردازد و با سنجش نسبت آيات با هم به اهداف آيات الاهى برسد.اين شيوه به نظر ما برترين روش تفسيراست بويژه اگر مفسر در جهت رشد و تعالى جامعه انسانى آهنگ عرضه مسائل اجتماعى و تربيتى قرآن را داشته باشد. 6 آقاى سبحانى نيز دراين زمينه آثار سودمندى پديد آورده اند 7ايشان در مقدمه يكى از آثار خود ضمن تاكيد براين نكته كه تنها با[ تفسير موضوعى] است كه مى توان نظر قرآن را در موضوعى شناخت و عرضه كرد مى گويند: [ در گردآورى مجموع آيات يك موضوع گذشته ازاينكه بر نظر جامع الاطراف قرآن پيرامون آن موضوع واقف و آگاه مى گرديم سود ديگرى نيز نصيب ما مى گردد و آن اين كه چه بسا آيه اى به عللى در نظر ما مبهم جلوه كند واز آن روى كه مااز زمان[ وحى] دور هستيم واشراف كامل بر چگونگى هاى نزول و قرائن حالى واوضاعى كه بر جامعه اسلام آن روز حكومت مى كرد نداريم از مقصود و هدف نهائى آيه به دور مى باشيم از مقصود و هدف نهائى آيه به دور مى باشيم . ولى گردآورى و رويارو قرا دادن آيات بسيارى بسيارى ازابهامها را مى زدايد و چهره واقعى مقصود آيات الاهى جلوه مى كند] 8 .با توجه داشت كه در سده هاى اخير بسيارى از تفاسير قرآن بااين كه چنان تفاسير كهن بر شيوه ترتيبى تنظيم يافته اند اما جاى جاى به موضوعات قرآنى پرداخته و با فراهم آوردن آيات همگون سعى در عرضه ديدگاه قرآن در موضوعات مختلف كرده اند.از جمله مى توان از تفسير[ المنار] و تفسير گرانقدر و بى مانند[ الميزان] كه سرشاراست از بحثهاى قرآن پيرامون موضوعات مختلف ياد كرد.بيانى ديگر:آنچه تا بدينجا درباره تفسير موضوعى آمد طرحى ابتدائى و سهل الوصول در تفسير موضوعى است . برخى ازانديشمندان به اين موضوع از نگاهى ژرفتر نگريسته و تفسير موضوعى را به معناى رديباى موضوعات و عناوين گوناگون در قرآن دانسته اند. گر چه آن موضوعات بگونه اى صريح در آيات الاهى مطرح نباشدلا مثلا كنكاش دريابيدن ديدگاه قرآن در دگرگونى هاى اجتماعى و عوامل آن سيستم اقتصادى مطلوب سنن تاريخ انسان و چگونگى ها آن و ... بنظر مى رسد آنچه اينك درارتباط با قرآن بسيار لازم است همين گونه نگريستن و بحث و بررسى كردن و مفاهيم قرآن را عرضه كردن است .فقيه ژرف انديش مرحوم آيه الله شهيد صدر در آخرين اثر گرانقدر خود ! دراين زمينه چنين مى گويد:ولى مفسر موضوعى بر خلاف اين روش (روش تجزيه اى ) عمل مى كند.او قبل ازاين كه بخواهد به يكى از موضوعات زندگى باايدئولوژى يا اجتماعى و جهانى دست يازد بايد روى آن موضوع دقت و تمركز ذهن به حد كافى مبذول داشته از تجارب وانديشه هاى بتواند راهگشائى كند قبلا مطلبى بيندوزد واز مشكلات و راه حلهائى كه انديشه انسانى مطرح كرده چيزهائى بداند از پرسش هائى كه[ روش تطبيق تاريخى] مطرح مى كند معلوماتى بداند و سرانجام از خلاهاى موجود با خبر باشد. وقتى بااين آگاهى هاى قبلى آيه قرآن را بررسى كند ديگر تنها شنونده اى جامد و گزارشگرى بى تلاشى نيست بلكه براى طرح مساله در برابر قرآن به عنوان يك موضوع عرضه شده كه باانديشه ها و مطالعات وسيع بشرى سر و كار دارد گفتگوى خود را با متن قرآن آغاز مى كند. مفسر مى پرسد و قرآن پاسخ مى دهد. مفسر در پرتو مجموعه تجاربى كه از بررسى ها و كاوش هاى بشريش اندوخته است مى كوشد تا نظر قرآن را درباره آن موضوع به دست آورد و با مقايسه متن قرآن با فرا گرفته هايش ازافكار و بينش هائى كه بهم رسانده نظر قرآن را مى فهمد ازاين رو نتائج تفسير موضوعى هميشه به امورى بهم مربوط و در جريان تجربه انسان تعلق دارد زيرااين نتائج نشان دهنده علائم و مميزاتى است كه قرآن براى حدودانديشه انسان در هر يك از موضوعات زندگى قرار داده است .ازاينجاست كه مى گوئيم تفسير موضوعى يك كار محاوره و گفتگو با قرآن و گرفتن پاسخ از آن است . نه يك عكس العمل منفى يعنى تاثير پذيرى در مقابل قرآن . تفسير موضوعى عملى است فعال و با هدف كه در نتيجه آن متن قرآن در يكى از حقايق بزرگ زندگى بكار گرفته مى شود. اميرمومنان(ع) در گفتارى درباره قرآن كريم مى فرمايد: [ ذلك القرآن فاستنطقوه و لن ينطق ولكن اخبركم الاان فيه علم ما ياتى والحديث عن الماضى و دواء داء كم و تظم ما بينكم، شما قرآن را به سخن آوريد. قرآن به شما خبر مى دهم . بدانيد قرآن دانش آينده واخبار گذشته است داروى دردهاى شما قرآن است واين قرآن است كه امور شما را به هم مربوط و با هم منتظم مى سازد]. تعبير به استنطاق[ به سخن در آوردن كه در كلام امام فرزند راستين قرآن آمده لطيفترين تعبيراز كار تفسير موضوعى است كه به عنوان گفتگو با قرآن و طرح مشكلات مربوط به هر موضوع به قصد دستيابى به پاسخ قرآن از آن ياد شده است] 9 .بيان شهيد زنده ياد بسيار دقيق و قابل تامل است . بااين بيان ابعاد مساله كاملا روشن است . تفسير موضوعى منطبق براين تعريف در ميان آثاراسلامى بسياراندك است . برخى از آثار فيلسوف و فقيه بزرگ اسلام آيه الله شهيد مطهرى از جمله [انسان در قرآن ، شناخت از ديدگاه قرآن] و ... را مى توان نمونه هائى ازاين تفسير موضوعى دانست و نيز برخى از موضوعات تبيين شده در [الميزان] آخرين اثر شهيد صدر [سنت هاى تاريخ در قرآن] و ...چنانكه پيشتر ياد كرديم امروز كارآمدترين و سودمندترين و ضرورى ترين شيوه تفسيرى همين تفسيراست كه بارسنگين آن بدوش پژوهندگان حوزه هاى علوم اسلامى است .
علوم قرآن :
بخش عظيمى از تلاشها و پژوهشهاى محققان اسلامى پيرامون قرآن و مباحث مربوط به آن را آثارى تشكيل مى دهد كه از آنها با عنوان[ علوم قرآن] ياد مى شود.عناوين[ علوم قرآن] بسيار زياداست طرح و توضيح آن عناوين فرصتى فراخ و مجالى گسترده مى طلبد. برخى از عناوين آن عبارتنداز : [تفسير] معناى آن و فرقش با تاويل سير تاريخى آن و طبقات مفسران . قرائت سير آن و طبقات قاريان ، [ ناسخ و منسوخ] ، اعراب قرآن ، بدايع قرآن ، محكم و متشابه ، نزول قرآن ، اعجاز قرآن ، اشباه و نظائر در قرآن ، امثال قرآن ، [اقسام قرآن] و ...آنچه دراينجا بدان مى پردازيم اشاره اى است گذرا به سيرنگارش علوم قرآن و معرفى آثارى چند در زمينه علوم قرآن و معرفى آثارى چند در زمينه علوم قرآن بحث و بررسى پيرامون آغاز نگارش در علوم قرآن و سير و تحول آن و چگونگى هاى ديگر نيازمند مقاله اى مفصل و مستقل است كه اميدواريم در آينده به آن بپردازيم .اولين كسى كه دراين زمينه كتاب نوشته است 10 يحيى ابن يعمراست 11 از شاگردان ابوالاسود دوئلى كه كتابى در قرائت نگاشت . پس از وى[ ابان ابن تغلب] 12 كتابى نگاشت در[ قرائت] و كتابى ديگر با عنوان[ معانى القرآن] . پس ازاينها دامنه پژوهشها دراين زمنيه بگسترد و عالمان و پژوهشگران زيادى در علوم قرآن بخشهائى از آن يا تمام مباحث مربوط به آن آثارى بوجود آوردند كه پس ازاين برخى از آن آثار را معرفى خواهيم كرد يكى از شعبه هاى [علوم قرآن] توجيداست كه از ديرباز به عنوان يك بحث قرآنى مورد توجه دانشمندان بوده است و آثار فراوانى پيرامون آن پديد آمده است . مرحوم تنكابنى درمقاله مورد بحث نوشته اند:قدما در فهم قرآن اول علم قرائت و تجويد قرائت و وجوه قرائات را بر تمام علوم اسلامى مقدم مى داشتند و حضرت شهيدثانى اعلى الله مقامه در كتاب[ منيه المريد فى آداب المفيد و المستفيد] تصريح بر آن فرموده 13 از كتب معروفه متدواله در علم تجويد قرائت يكى قصيده[ حرزالامانى و وجه التهانى] 14 مشهور به شاطبيه است كه تصنيف شيخ ابى محمدقاسم بن فيره شاطبى 15است كه درسال .590 در قاهره وفات كرده و بدين قصيده شروح كثيره نوشتند ولكن شرح علاءالدين على بن عثمان بن محمد معروف به [ ابن قاصح] 16 بغدادى متوفاى درسنه .801 كه نامش[ سراج القارى] 17 است در مصر به طبعرسيده و شرح موسوم به[ كنزالمعانى] 18 فى شرح [حرزالامانى] تصنيف تاج القراء محمدبن ابراهيم بن عمر جعبرى 19 در نزد حقير موجوداست .ديگر منظومه موسومه به[ مقدمه] 20 تصنيف شيخ محمد بن محمدالجرزى الشافعى 21 كه درسال .833 وفات كرده .اين منظومه در ضمن كتاب ديگر در مصر طبع شده .اين منظومه نيز شروح 22 دارد ولكن به طبع نرسيده است . و ديگر كتاب[ غيث النفع فى قراآت السبع] 23 تصنيف على النورى 24الفاقسى كه در مصر به طبع رسيده است .بارى چنان كه پيشتر آورديم عالمان اسلامى در طى قرنهاى گذشته در برخى از مسائل علوم قرآن جزوه ها كتابها و رساله ها تدوين كردند تااينكه در قرآن هشتم هجرى بدرالدين محمدبن عبدالله الزركشى (م 794) كتاب گرانمايه[ البرهان فى علوم القرآن] را نگاشت . و تقريبا تمامى بحثهاى مربوط به قرن را آورد.اين كتاب تا آن روز جامعترين و مفصل ترين كتابى است كه در علوم قرآن نگاشته شده است .اينكه براى آگاه بيشتر خوانندگان ارجمنداز منابع[ علوم قرآن] برخى از آنها را معرفى مى كنيم البرهان فى علوم القرآن [ البرهان] اولين كتاب جامع در[ علوم قرآن] است . مولف كتاب را در 47 نوع تنظيم كرده و در ضمن آن بسيارى از مباحث مربوط به قرآن را مفصل بحث كرده است .مثلا در نوع اول ازاسباب نزول و فوايدى كه بر شناخت آنهااستوار است سخن گفته و در نوع دوم از مناسبات آيات وارتباط بين آنها و فوايد شناخت آن بحث كرده است . در نوع پنجم پروهشى است پيرامون[ متشابه] و در نوع نهم در شناخت مكى و مدنى بودن سورها بحثى مستوفا آورده است . نوع سيزدهم اختصاص به جمع قرآن دارد. و در نوع بيست و نهم از آداب تلاوت بحث شده است . در نوع سى و چهارم از ناسخ و منسوخ گفتگو شده است . و در نوع سى و ششم در شناخت محكم از متشابه بررسى و كاوشى بعمل آمده است . مولف در بسيارى ازاين بخشها به آثار نگاشته شده و تحقيقات پيشينيان در آن زمينه اشاره مى كند. و در بحث اقوال گوناگون را عرضه كرده به نقد و تحليل مى پردازد .[البرهان] الحق كتابى است بسيار سودمند و در نوع خود كم نظير. پژوهشگر پر توان محمدابوالفضل ابراهيم با فراهم آوردن سه نسخه از آن به تحقيق تصحيح و تعليق آن پرداخته و كتاب را بگونه اى زيبا و شايسته در چهار جلد عرضه كرده است . وى تا آنجا كه در توان داشته به منابع مولف مراجعه كرده است و در پانوشتها ضمن ضبط اختلاف نسخه ها گاهى به توضيح هاى لازم پيرامون متن پرداخته است .اعلام متن را در حاشيه به اجمال معرفى كرده و برخى از منابع شرح حال آنها را داده است . در جلداول مقدمه اى آورده است پيرامون شرح حال و آثار و در جلد چهارم مجموعه فهرستهاى فنى قرار گرفته است .در همينجا و قبل از پرداختن به آثار ديگر يادآورى مى كنيم كه تجليل ازاين آثار و معرفى و عرضه اينها به معناى پذيرش تمامت محتوى و مطالب كتابها نيست ما پيشتر نيز يادآورى كرده ايم كه دراين آاثر در حق جريان سالم فرهنگى تشيع كه بيشترين آثار را درارتباط با قرآن به وجود آورده ستم روا شده است . در همين كتاب در بخش[ اسباب نزول] اين مطلب روشن است بااينهمه و با توجه به اين كاستيها اين آثار را به خاطرارزشهاى فراوانى كه در آنها وجود دارد معرفى مى كنيم.مولف(البرهان) بدرالدين محمد بن عبدالله زركشى از عالمان پراطلاع واز محققان پرمايه مصر در قرن هشتم هجرى است . وى به سال .745 هجرى در قاهره متولد شد و در همانجا باليد و در محضر عالمان آن ديار دانش اندوخت . زركشى پس از قاهره براى تكميل تحصيلات خود به حلب و دمشق هجرت كرد و پس از بهره مندى ازاساتيد آن ديار به قاهره بازگشت .او كه مردى نيك سيرت متواضع و مهربان بود به اندكى از زندگانى دنيا بسنده كرده بود و در تاليف و تصنيف همتى عظيم داشت . وى پس از سالها كوشش و تلاش و تحقيق و تاليف به سال .794 رخت از جهان بربست . 25 الاتقان فى علوم القرآن (سيوطى)در حسن تاليف بيان رسا و تنظيم دقيق مشهوراست . كتاب وى مفصل ترين و مهمترين كتابى است كه در[ علوم القرآن] نوشته شده است . عبدالرحمن بن عمر عسقلانى كتابى مى نويسد در[ علوم قرآن] با عنوان[ مواقع العلوم من مواقع النجوم] و در آن برخى از مسائل مربوط به علوم قرآن را مى آورد. سيوطى به تهذيب و تكميل اين كتاب مى پردازد و براساس آن كتابى در[ علوم قرآن] مى نگارد در 202 نوع با عنوان[ التحبير فى علوم التفسير] پس از نگارش اين كتاب[ البرهان] زركشى را مى بيند و با مطالعه آن كتاب را مى پسندد. آنگاه به تنقيح و تحرير آن پرداخته و با تكيه بر منابع بسيارى[ الاتقان] را مى نويسد كه الحق در نوع خود بى نظيراست .سيوطى در مقدمه ائى كه بر كتاب نگاشته است به تفصيل ازانگيزه تاليف[ اتقان] و منابع و مصادر وفصول مطالب آن سخن گفته است . كتاب سيوطى با بحثى پيرامون شناخت[ مكى] و[ مدنى] آغاز شده و درادامه بحث ازاسباب نزول كيفيت نزول محكم و متشابه قواعد لازم براى تفسير حقيقت و مجاز ناسخ و منسوخ و ... به تفصيل گفتگو شده است و بالاخره كتاب با بحثى پيرامون شرائط مفسر غرائب تفسير و طبقات مفسران پايان مى پذيرد.اين كتاب نيز با تحقيق تصحيح و تعليق محمدابوالفضل ابراهيم با ويژگيهاى تحقيقى كه در كتاب پيشين ياد كرديم در چهار جلد چاپ شده است.مقدمه مجمع البيان مرحوم امين الاسلام طبرسى در مقدمه اى كه بر تفسير گرانمايه [مجمع البيان] نگاشته اند به اجمال به برخى از مسائل مربوط به علوم قرآن پرداخته انداز قبيل تعداد آيه هاى قرآن ياد كرد تنى چنداز قراء مشهور تبيين معناى تفسير و تاويل و فرق بين آندو نامهاى قرآن و ... قبل ازامين الاسلام مرحوم شيخ طوسى[ ره] در مقدمه تفسير گرانقدر[ التبيان] از تحريف قرآن سخن گفته و آن را پندارى باطل تلقى كرده است ََ و پس از آن برخى از مطالب مربوط به علوم قرآن را آورده است .ازاينگونه بحثها در سرآغاز تفاسير بسياراست . نمونه بسيار عالى و ژرفى ازاين مباحث را مى توان در مقدمه تفسير گرانسنگ و نا تمام[ آلاءالرحمن] از علامه پژوهشگر مجتهد و مجاهد خستگى ناپذير مرحوم شيخ جواد بلاغى ديد.ايشان در چندين فصل پيرامون مانند ناپذيرى قرآن جمع قرآن قرائت قرآن مجازهاى قرآن قول به تحريف و نقد آن محكمات قرآن و ... بحث كرده اند.مناهل العرفان فى علوم القرآن اين كتاب كه در دو جلد سامان يافته است يكى از آثارارزشمند فرهنگ اسلامى است . مولف ابتداءاز علوم قرآن و شعب آن سخن گفته است پس از آن درباره قرآن در ديدگاههاى مختلف نزول قرآن وحى وانواع و كيفيت آن معجزه واشكالهاى وارده بر آن و پاسخ به آن اشكالها اسباب نزول و مسائل مربوط به آن جمع قرآن قرائات و قراء و بحث هاى مختلف در اين زمينه و مفسران و نقد و بررسى برخى از تفاسير ترجمه قرآن واحكام آن طرح اقوال و نقد بررسى آنها نسخ محكم و متشابه و ...[مناهل القرآن] تنظيمى نيكو يافته و مطالبى سودمند را در بر گرفته است.مولف[ متاهل العرفان فى علوم القرآن] محمد عبدالعظيم زرقانى استاد علوم قرآن و حديث در دانشكده اصول دين دانشگاه الازهر. وى از عالمان مصرى است كه در دانشگاه الازهر تحصيل كرده و در همان دانشگاه به مقام استادى رسيده است و به سال .1367 در قاهره رخت از جهان بربسته است .از تحصيلات و زندگانى وى اطلاع زيادى در ست نداريم .اما كتاب مورد گفتگوى وى نشانگر دقت نظر استقلال در تحقيق و آشنائى وسيع وى با اينكه در بخش[ تفسير و مفسران] اباطيل ديگران را در حق شيعه تكرار كرده واز مجموعه تفاسيراين جريان ناب فرهنگ اسلامى تنهااز يك اثر نام برده كه آنهم عملا تفسير نيست .اما در بحث تحريف بااتكاء به[ مجمع البيان] اتهام تحريف از شيعه را زدوده و آن را به برخى از غاليان نسبت داده است .قرآن دراسلام علامه طباطبائى اثر فشرده مختصر دقيق و ارزشمنده قهرمان بزرگ ميدان تحقيق و پژوهش و مفسر عاليقدر قرآن علامه طباطبائى است كه از دقت نظر و گزيده گوئى والائى برخورداراست . مولف بزرگوار كتاب در مقدمه كوتاهى كه بر كتاب نگاشته است چنين مى گويد:[ كتابى كه از نظر خوانندگان مى گذرد از ريشه دارترين مدرك ايين مقدس اسلام گفتگو مى كند و موضوعى كه دراين كتاب مورد بحث قرار مى گيرد موقعيت[ قرآن مجيد]است در جهان اسلام قرآن چيست ؟ و چه ارزشى ميان مسلمانان دارد؟ قرآن كتابى است جهانى و هميشگى قرآن وحيى است آسمانى نه مولود فكر بشرى رابطه قرآن با علوم اوصاف قرآن مجيد و در حقيقت مااز موقعيت كتابى بحث مى كنيم كه دين بزرگ اسلام بااين كه مانند سايراديان بزرگ جهان گرفتاراختلافات داخلى وانشعابات بسيار مذهبى مى باشد هرگز مسلمانى دراعتبار واحترام و تقديس آن ترديد ندارد و براى اثبات هر مدعائى دراسلام مى تواند بدان چنگ زد].علامه عاليقدر بجز عناوين ياد شده در بيان گذشته پيرامون محكم و متشابه روش ائمه ( ع ) در محكم و متشابه تاويل ناسخ و منسوخ جرى وانطباق تفسير و پيدايش و سير آن طبقات مفسران نمونه اى از تفسير قرآن به قرآن نزول و قرآن وانتشارش در ميان مردم اسباب نزول و ارزيابى روايات شان نزول اهتمام مسلمين درامر قرآن تحريف قرآن طبقات قراء و ... سخن گفته است .(قرآن دراسلام)اثرى است بسيار سودمند و خواندنى در علوم قرآن و مسائل مربوط به اين كتاب عظيم الاهى .التميد فى علوم القرآن محمدهادى معرفت اين كتاب يكى از آثار مفصل و پرمايه اى است كه پيرامون علوم قرآن نگاشته شده است و تاكنون سه جلد آن انتشار يافته است .اين سه جلد شامل مباحثى است پيرامون وحى نزول قرآن جمع قرآن قرائت قاريان و طبقات قاريان ناسخ و منسوخ تفصيل نمونه هاى آيات منسوخ و نقد و بررسى آنها محكم و متشابه تاويل قرآن نمونه هائى از متشابهات قرآن و بحث پيرامون آنها و ...كتاب[ التمهيد]از پژوهشى وسيع در تحقيقى شايسته برخورداراست در اين كتاب به نقل اقوال بررسى آراء نقد و تحليل گفته ها و يافته هاى دانشمندان توجه ويژه اى شده است . برخورد عالمانه و نقد و تحليل دقيق آراء به اين اثرارزش خاصى بخشيده است . مجموع سه جلد آن شامل تمام بحثهاى معمول در علوم قرآن نيست . گويااين مجموعه جلدهاى ديگرى نيز دارد كه اميداست در آينده منتشر شود.مباحث فى علوم القرآن صبحى صالح اين كتاب يكى از آثار تحقيقى وارزشمندى است كه با شيوه علمى و پژوهش ارجمندى نگارش يافته است . آثار صبحى صالح از دقت نظر و سعت اطلاعات منابع زياد برخورداراست . وى در سامان دادن به اين اثر ضمن مراجعه به كهن ترين آثاراز تحقيقات معاصران و نيز مستشرقان غافل نمانده است . در باب اول از قرآن و وحى سخن گفته و در باب دوم از جمع و كتابت قرآن بحث كرده و در ضمن اين باب از مصاحف عثمانى و نقطه گذارى در قرآن و مسائل مربوط به آن مطالبى آورده است . و در فصل سوم آن بحثى سودمند دارد پيرامون[ احرف سبعه] و معناى آن و نقد روايات وارده دراين زمينه . باب سوم علوم قرآن است و در باب چهارم از تفسير آغاز و تطور آن گفتگو شده و با خاتمه اى كتاب پايان يافته است . كتاب صبحى صالح اثرى است ارزشمند و قابل توجه و در نوع خود داراى برجستگيهاى وامتيازهاى فراوان المفسرون التفسير و محمدحسين ذهبى بحث و بررسى از تفسير و چگونگى آن آغاز و سير تحول آن و نيز طبقات مفسرين از مهمترين شاخه هاى علوم قرآن است . مرحوم شهيد ثانى مى فرمايد: علوم قرآن در سه فن استقرار يافته علم تجويد علم قرائت علم تفسير علم تجويد علم قرائت علم تفسير. با گسترش تفسيرنگارى نقد و بررسى آثار مفسران و بحث و بررسى طبقات مفسرين در سده هاى واپسين شاخه اى از علوم قرآن تلقى شده و دراين زمينه آثارى چند فراهم آمد. در ميان دانشمندان معاصر 27 نيز اين بحث بطور جدى مطرح شده و آثار زيادى دراين موضوع نگاشته شده است از جمله اين آثار[ التفسير والمفسرون] است كه اثرى است تحقيقى و سودمند و بهترين كتابى است كه بگونه اى مفصل پيرامون تفسير آغاز و تطور آن و نيز مسلكها و مكتبهاى تفسيرى بحث كرده است . در مقدمه جلداول آن پيرامون تفسير معناى آن و فرقش با تايل بحث شده است . پس از آن باب اول است در تشريح مرحله اول از مراحل تفسيرى و بحث و بررسى تفسيراصحاب پيامبر و معرفى چهره هاى برجسته تفسيراين عصر. پس از آن بحث از تفسير عصر تابعين است با همين ويژه گى . باب سوم را به مرحله سوم از سير تفسيراختصاص داده و آن را عصر تدوين ناميده است و درادامه اين فصل از مسلكهاى تفسيرى بحث كرده و منابع تفسيرى نمونه هايى از تفاسير را معرفى و نقد كرده است .جلد دوم با بحث و بررسى تفاسير شيعه مى آغازد و به عنوان مقدمه پيرامون شيعه و نحله هاى گوناگون آن بحث كرده و بحثى كرده و بحثى مفصل و دراز دامن را به[ شيعه اماميه] اختصاص داده است .اين بحث حدود دويست صفحه از كتاب را گرفته است كه شامل موضع شيعه اماميه در مقابل قرآن گزارشى از عقايد آنها و معرفى چند تفسير شيعه است .اين بخش آميخته است به غرض ورزى كژانديشى و تهمت وافتراء جالب است كه وى در بخش عقايد شيعه به استناد كتاب پر ماجرا و سرشاراز كذب و افتراء[ الوشيعه] 28 سخن گفته است . در تحليل تفسيرها نيز موضوعات انتخاب شده مغرضانه و يا دست كم ناآگاهانه است .بهرحال اين كتاب از جهات ديگراثرى است سودمند و مولف براى سامان دادن به آن تحقيق و پژوهش مفصلى را بكار بسته است .اين كتاب در دو جلد هزار و صد و سى صفحه اى بارها چاپ و منتشر شده است .البيان فى تفسيرالقرآن آيه الله خوئى اين كتاب به عنوان[ مدخلى] بر تفسير قرآن نگاشته شده است . مولف خود در مقدمه آن از تصميم نگارش تفسير و چگونگى آن سخن گفته واين بحث را بعنوان مقدمه آن تفسير منعقد كرده است .اما متاسفانه بخاطر چه و چه هاى محيط حوزوى از تفسير فقط تفسير سوره حمد نوشته شده است . بنابراين عملااين يك جلد منتشر شده اثرى است در[ علوم قرآن] شامل بحثهاى زير: [اعجاز قرآن] [ قرائات قرآن] [ تحريف قرآن] [ جمع قرآن] [ حجيه ظواهر قرآن] [ نسخ در قرآن] [اصول تفسير] [ حدوث و قدم قرآن] و در پايان تفسير (فاتحه الكتاب) كتاب در موضوعاتى كه طرح شده است از شيوه تحقيقى و نقادى شايان توجهى برخورداراست و در ميان آثارى كه پيرامون علوم قرآن نگاشته شده است اين كتاب از جايگاه رفيع و منزلت والائى بهره منداست .پژوهشى درتاريخ قرآن كريم سيدمحمدباقرحجتى اين اثر يكى از بهترين آثارى است كه در علوم قرآن به زبان فارسى نگاشته شده است . كتاب با عناوين واسامى قرآن كريم شروع مى شود و پس از آن وحى و چگونگيهاى آن سخن مى رود نزول قرآن و چگونگيهاى آن بحث بعدى است . بحثهاى آيه و معناى آن شماره و تعداد مدنى و مكنى بدون آن سوره و چگونگيهاى آن دو فصل بعدى كتاب است .نگارش قرآن جمع و تدوين آن قرائت و قاريان و جمع و تدوين قرآن زمان پيامبر و خلفاء بحثهاى بعدى است . مولف در تمام فصلها با پژوهشى گسترده بحث راادامه داده اقوال و نظريه هاى مختلف را مطرح كرده واستادانه به نقد و تحليل آنها پرداخته است .مولف محقق و گرانمايه اين اثر ساليان درازى است كه به تحقيق تاليف و تدريس علوم قرآن مشغول است . و بجزاين كتاب مقالات 29 ديگرى دراين زمينه منتشر كرده است .آنچه تا بدينجا آمد گزارشى بود فشرده و گذرااز آثار نگاشته شده پيرامون علوم قرآن آثار قابل توجه و سومند ديگرى دراين زمينه وجود دارد كه براى معرفى و گزراش چگونگى آنها مجالى گسترده تر و فرصتى فراختر لازم است 30 .1. مجله حوزه) شماره 16.86.2. همان مدرك .6970.3.سنت هاى تاريخ در قرآن .8584 مقدمات فى التفسيرالموضوعى للقرآن 1112.4. درباره تفاسير مشهور به آيات الاحكام پس ازاين مفصل بحث خواهيم كرد.5. التفسير والمفسرون نوشته غ دكتر محمدحسين ذهبى ج 1.148149.6. من هدى القرآن .322324 با تلخيص و گزينش . فى القرآن معالم الحكومه الاسلاميه معالم النيوه مفاهيم القرآن و چهار جلد به فارسى انتشار يافته است .7. از مجموعه تفسير موضوعى آقاى سبحانى تاكنون چهار جلد به عربى با عناوين معالم التوحيد8. معالم التوحيد فى القرآن .15.مبانى توحيداز نظر قرآن .14.9.سنت هاى تاريخ در قرآن .9294.مقدمات فى التفسير.. 20.19. درسهاى 1.3 كتاب ياد شده در تعريف و تحليل تفسير موضوعى و تجزيه اى و كاربرد و كفايتها و ويژه گيهاى آندو روشن تفسيرى است . به طالبان علم پژوهشگران و عاشقان قرآن و مباحث قرآنى مطالعه و دقت دراين سه درس را توصيه مى كنيم .10. مرحوم آيه الله سيدحسن صدر مى گويد : اولين كسى كه درقرائت كتاب نوشت ابان ابن تغلب شاگرد زين العابدين على ابن الحسين ع است كه بان نديم در الفهرست .276. و نجاشى در كتاب خود از آن ياد كرده اند. (تاسيس الشيعه .319).11. يحيى بن يعمراز قراء معروف بصره واصلاايرانى و شيعه است و از شاگردان ابوالاسود دوئلى به شمار مى آيد.ابى حاتم رازى وى را ثقه دانسته الجراح والتعديل ج 9.196) وابن خلكان شرح تفصيلى
12.ابان ابن تغلب راوى بزرگ ثقه جليل القدر ازاصحاب بزرگ و عظيم الشان امام زين العابدين امام محمدباقر وامام جعفر صادق ع است .13. منيه المريد .215 چاپ دفترانتشارات اسلامى . آداب تعليم و تعلم در اسلام .603.14. حرزالامانى كه داراى .1173 بيت شعر پيرامون قرائت و تجويداست اثرى است فنى و بگفته كاتب چلپى : شاطبى دراين اثر طرزى نونهاد و مفاهيم تازه و بكر را عرضه كرد و كتابش عمده دراين فن تلقى شد (كشف الظنون .646) زيبائى اشعار و رسائى بيان دراين قصيده باعث شد كه عالمان بسيارى بر آن شرح نگاشتند مدرك پيشين . روضات الجنات ج 6.34.13.15. ابى محمدقاسم بن فيره شاطبى از عالمان و محققان بزرگ اسلامى قرن ششم هجرى است در تفسير حديث قرائت اصول و ... عالمى چيره دست و محققى توانمند بود. مرحوم مدرس تبريزى مى گويد:در تفسير و حديث و نحو و لغت و علوم عربيه يگانه دهر واستاداهل عصر خود بشمار مى رفت (ريحانه الادب ج 3.158) شاطبى به سال .538 بدنيا آمده و در سال .590از جهان رخت بربست .از شاطبى آثار بسيارى در موضوعات مختلف فرهنگ اسلامى به يادگار مانده است . رك16. على بن عثمان معروف به ابن قاصح از عالمان قرن هشتم هجرى است كه به سال 716 در بغداداز مادر بزاد و به سال .801 وفات يافت . وى در علم القرائه استاد فن بود واز دانشهاى ديگر نيز بهره اى داشت . برخى از آثار بجاى مانده از وى عبارتنداز :تلخيص الفوائد عقيله اتراب القصاء و .. رك : الضوداللامع ج 5.260. هديه العارفين ج .727.1 كشف الظنون ج 369.1 الاعلام ج 4.312. معجم المولفين ج 7.148 و ...17. سراج القارى از آثار سودمنداين فن است .اين كتاب دوبار چاپ شده اول به سال .146 در مصر و پس از آن به سال 1352 اين چاپ منقح تر و نيكوتراست واشعار اعراب گذارى شده است .18. كنزالمعانى از بهترين و دقيقترين شرحهاى حرزالامانى است . حاجى خليفه مى گويداين شرح مفيد و مشهور بهترين و دقيقترين شرح حرزالامانى است (كشف الظنون ج 1.646. (
19. محمدابن ابراهيم جعبرى گويا آنچه در متن مقاله مرحوم تنكابنى با عنوان ياد شده آمده اشتباه است و نام وى ابراهيم ابن عمر جعبرى كه گاه ازاو به ابن السراج نيز ياد مى شود. وى به سال 640 در جعبر بدنيا آمد و در بغداد و دمشق دانش آموخت و مدتى در دمشق سكونت گزيد و پس از آن به بلدالخليل در فلسطين هجرت كرد و در همانجا به سال 732 در گذشت .20. اين منظومه مشهوراست به مقدمه الجزريه كه بااين بيت آغاز مى شود. يقول راحى عفورب سامع محمدابن محمدالجزرى الشافعى (كشف الظنون ج 2.1799)21. شيخ محمد بن محمدجزرى شافعى محدث مفسر مورخ نحوى معروف قرن هشتم هجرى از دانشمندان بزرگى است كه درابعاد مختلف فرهنگ اسلامى آگاهيهاى گسترده اى داشته و در زمينه مختلف آثارى فراهم آورده است . وى در 25 رضمان 751 در دمشق از مادر بزاد از در همانجا حديث فقه و دانش قرائت را فرا گرفت . وى مدت زيادى قاضى شيراز بود و پس از مسافرتها واقامتهاى متعدد در شهر و بلاداسلامى بالاخره به شيراز بازگشت و در 5 ربيع الاول سال .833 جان سپرد.22. كشف الظنون ج 2.1799.23 . . غبث النفع ... دوباره به چاپ رسيده و هر دوبار همراه با سراج القارى اول به سال .1346 در حواشى آن و در سال .1352 در ذيل صفحان آن .24. عل بن محمدنورى سفاقسى محدث متكلم قرن يازدهم هجرى به سال .1040 در سفاقس (شهرى درافريقا كه محصول آن زيتون است معجم البلدان ج 3.223.) بدنيا آمد و در همانجا باليد و رشد كرد. دانش قرائت را در تونس آموخت و پس از آن به مصر رفته پس از دانش اندوزى به زادگاهش برگشت ََ و به سال 1117 (1118؟) در گذشت .25. براى آشنائى بيشتر با مولف ءلبرهان رك : الدررالكامنه ج .397.3 شذرات الذهب ج .335.6 هديه العارفين ح .174.2 حسن المحاضره ج 1.247 الاعلام ج 6.61 و ...26. رك . الاعلام ج 2.210.27. رك . تفسير و تفاسير جديد.174.167. بااين عنوان كتابهايى كه درباره تفسيرند ( اعم از تاريخ با تحليل و تفسير به فارسى و عربى واردو.(
28. براى آگاهى از كتاب و مولف آن و پاسخ ياوه ها واتهامات وى نگاه كنيد به اثر گرانقدر علامه عاليقدر سيدمحسن امين عاملى با عنوان نقض الوشيعه الوالشيعه بين الحقائث والارها.29. سه مقاله مفصل و تحقيقى دراين زمينه از آقاى حجتى ديده ام دو مقاله در كتاب تاريخ تفسير و نحو آمده است از ص 1.131 و ديگرى در چهارده مقاله و گفتار 203 تا 239.30. نمونه را مى توان از تاريخ القرآن ابوعبدالله زنجانى . تاريخ قرآن محمودراميار .مدخل التفسير فاضل لنكرانى . بحوث فى تاريخ القرآن و علومه ابوالفضل ميرمحمدى . قانون تفسير و تاريخ تفسير سيدعلى كمالى دزفولى. تاريخ جمع قرآن كريم عطيه جبورى . قصه التفسير احمد شرباصى . اتجاهات التفسير فى العصرالحديث قاسم قبيسى . الهادى فيمايحتاجه المفسرين الى المبادى هادى كاشف الغطا. و ... ياد كرد.