فرهنگ و هنر دوره 1، ش 5و6 (اسفند 41 وفروردين 42 ) خلاصه : آغاز تزئين محراب درايران درايران قرن سوم هجري، معرفي محرابهاي معروف ازاين زمان به بعدو توضيحاتي دربارة تزئين آنها: محراب مسجد جامع شيراز (381 ه.ق)، محراب مسجد نائين، محراب مسجد نيريز (قرن چهارم ه.ق) ـ محرابهاي گچبري شده از عهد سلجوقيان: محراب مدرسة خارجرود (حدود 460 ه.ق) محراب مسجد ملك كرمان (477 ه.ق)، محراب امامزاده كرار (1133 ميلادي)... ـ معرفي بعضي از محرابهاي عهد مغول: محراب مسجد جامع رضائيه، محراب مسجد ورامين، ... ـ آثاري از تزئينات محراب ازعهد صفويه: محراب مسجد جامع ساوه ... ـ معرفي بعضي از محرابهايي كه با كاشي ساده و معرق و كاشي هفت رنگ يا كاشي موزائيك تزئين شدهاند.
نگاهي به تزيين محراب
محراب در مسجد مكاني است براي پيشواي مذهبي هنگامي كه نماز به صورت جماعت ميگزارد. معمولاً در ضلع جنوبي ديوار مسجد رو به قبله نمازگزاران بنا ميشود، گاهي از سطح صحن مسجد گودتر و گاهي در قسمتي از ديوار فرو رفته است. همان گونه كه با آراستن گنبدها و منارهها و پوشش ديوار داخلي و خارجي مساجد در ايران پرداختهاند و كوشش ميكردند كه كمال ذوق و هنر را بر آنها بكاربرند، هنرمندان ايراني محراب را عرصة هنرنمائي خود قرار داده تا قبله نمازگزاران خالي از لطايف هنري نماند و عابد را در خلوص و صفاي عبادتش ياري دهد. به موازات تحولاتي كه در هنر تزئيني ايران ، بعد از اسلام رخ داد محرابها هم از گوناگوني كم نظيري برخوردار شدند، چنانكه كمال هنر گچ بري و كاشي كاري در آراستن محرابها نمايان شده است. گچ بري ـ آثار موجود كهن در ايران نشان مي دهد كه هنرمندان ما از قرن سوم هجري به تزئين محراب توجه كرده اند و يك نمونه از آن، مسجد عتيق يا مسجد شيراز است كه در سال 281 هجري به دستور عمروبن ليث بنا شده و در اثر زلزله و علتهاي ديگر چندين بار ويران و تجديد ساختمان گرديده است، و اين موضوع تعيين و تشخيص شكل اصلي بنا را كمي دشوار مي كند ولي از آثار مختصري كه در قسمت جنوبي آن بجاي مانده ميتوان نكتههايي از نخستين بنا پيدا كرد. گچ بري عميقي در قسمت زير طاق محراب اين مسجد به چشم مي خورد كه با طرح ساده گل، آراسته است، و از نظر آنكه پيرايه زيادي در آن نقشها مشاهده نميشود زيبايي خاص يافته. محراب مسجد جامع نائين را هم با گچ بري تزئين كرده اند و در نقش آن از كثير الضلاعهاي هشت ضلعي و اشكال هندسي ساده و گلهاي مختلف استفاده شده است ريزه كاري زياد در گچ بري آن وجود ندارد ولي نقشها از زيبايي بي بهره نيستند، و چون اين گچ بري عميق كنده شده و از ظرافت عاري است چنين تصور مي شود كه محراب به دورههايي كه هنر گچ بري اولين قدمهاي خود را بر ميداشت متعلق باشد. درست است كه محراب مسجد جامع نايين و شيراز از بعضي جهات شباهت زيادي با هم دارند، ولي به نظر ميرسد كه مسجد شيراز قديمي تر از مسجد نايين باشد. در نيريز دويست كيلومتري مشرق شيراز مسجدي است كه شايد اواسط قرن چهارم هجري ساخته شده باشد، و محرابي دارد كه بعداً اضافه شده و از نظر سادگي در طرح و زيبايي نقش حايز اهميت است. زيباترين و پيچيدهترين گچبريها درزمان سلجوقيان انجام گرفته است. در اين عصر با كتيبههايي كه نقشهاي مفصل و پركار داشتند اطراف محراب ميپوشاندند. قسمت و اطراف طاق نوك تيز طاقچهاي را، حاشيه احاطه كرده بود و معمولاً در نقش بالا حاشيه زياد تري با نقشهاي درشتتر گچبري ميكردند. اطراف طاق مركزي حاشيه مستطيلي منقوش مي شد و طرحها عبارت بودند از نقوش اسليمي، نقش مو و تاك و برگهائي كه سوراخ شده و شكل لانه زنبور به خود گرفته بودند. از محرابهاي كهن دورة سلجوقي، محراب مدرسهُ خارجرد بايد نام ببريم در حدود 460 هجري (1068 ميلادي) ساخته شده و محراب مسجد ملك كرمان در 477 هجري (96ـ1084 ) و محراب مشهور امامزاده كرار (1133 ميلادي) كتيبه اين محراب به خط نسخ نوشته شده و نخستين نمونه خط نسخ است كه در تزيئنات محراب ديده مي شود زيرا قبلاً خط كوفي را تقريباً استثناء بكار ميبردهاند. زواره نزديك اردستان كه در530 هجري (1135 ميلادي) بنا شده است. در مسجد جامع اردستان 555 هجري (1160 ميلادي) سه محراب وجود دارد كه از لحاظ زيبايي در تزيين يكي از ديگري بهتر است. در اينجا چند نوع نقش تزييني اسليمي با يكديگر تركيب شدهاند و .يكي بروي ديگري قرار گرفته و زمينه از اسليمي برجسته پوشيده شده است محراب گنبد علويان همدان را كه بعضي متعلق به دورههاي بعد ميدانند پروفسور پوپ و پروفسور مينورسكي معتقدند كه در زمان سلجوقيان بنا شده است. پروفسور پوپ ميگويد «از نظر استادي و مهارت در اجراي طرحها، و زيبايي در جزييات نقش ، اين گچبري از شاهكارهاي نوع خود محسوب ميشود» ميتوان گفت كه نقش گچبري اين مقبره با عاليترين نقشه قالي برابري ميكند. حاشيه مزين خط كوفي دور طاقي كه محراب در آن قرار دارد نيز خالي از لطف و ظرافت نيست. نظير اين كتيبة عالي در بيشتر مساجد اسلامي ديده شده كه محض نمونه حاشيه كوفي مدرسة حيدريه قزوين را بايد اشاره كرد كه از شاهكارهاي گچ بري كتيبه كوفي ميباشد از زمان سلجوقيان در دماوند مسجدي بجا ي مانده كه شايد تاريخ آن در حدود 500 هجري باشد و محراب گچبري اين مسجد بسيار قابل توجه و جالب نظر است. در عهد مغول هم دست بكار تزيين محراب از گچ بري زدهاند و محراب مسجد جامع رضائيه از بهترين آثار اين دوره محسوب است. اين محراب بزرگ در زمان سلطنت اباقا در تاريخ 676 هجري (1277ميلادي) ساخته شده، بلندي آن 7 متر و 82 سانتيمتر و عرض 5 مترو 48 سانتيمتر است. گچبري بسيار زيباي آن شبيه به پارچه توري است، چند كتيبه جالب توجه در ميان طرحهاي گچي كنده شده است، بين ستونهاي طرفين محراب اين جمله نوشته شده«عمل عبدالمؤمن بن شرف شاه النقاش التبريزي في شهر ربيع الآخرسنه ست و سبعين و ست مأه» كه ترجمه آن اين است: كار عبدالمومن پسر شرف شاه نقاش تبريزي مورخ ربيع الآخر سنه 676 هجري (1277 ميلادي ). دو محراب با تزئين گچبري در بسطام باقيمانده كه قابل ملاحظه است يكي از آنها محراب مرقد بايزيد است كه سطح داخلي آن نقش هندسي دارد دو كتيبه به خط نسخ بالاي آن است و دور محراب كتيبه هاي خط كوفي سطح بزرگي را پوشانده است. در مسجد جامع مرند محرابي ديگر با تزيين گچ بري موجود است كه از نظر ساختمان در صف محرابهاي خوب قرار نميگيرد و كتيبهاي روي آن است كه آن را به زمان سلطنت ابوسعيد نسبت ميدهد«جدد من فواضل الفام السلطان الاعظم مالك الرقاب الامم ابوسعيد بهادر خان خلد الله ملكه في سنه احدي و ثلاثين و سبعمائه»تاريخ 731 هجري (1330 ـ 1331 ميلادي) و بين دو ستوني كه طاق آن را نگاه ميدارد نوشته شده . همل الفقير العبد الفقير نظام بند گير التبريزي مسجد ورامين هم در تاريخ 722 ـ 726 هجري يعني در زمان سلطنت ابوسعيد پسر الجاتيو بنا شده است. در فضاي زير گنبد اين مسجد محرابي است كه گچ بري تزيينياش فضاي بسيار زيادي را اشغال كرده است، اين محراب در زمان شاه رخ هنگام تعمير مسجد ساخته شده و كاملاً تمام نشده است. آثاري از تزيينات گچبري مربوط به عهد صفوي باقي مانده است كه در جاي خود مورد مطالعه ميتواند باشد؛ يكي از آنها كه به زمان شاه اسمعيل صفوي نسبت داده ميشود مسجد جامع ساوه است. در محوطه زير گنبد محراب، گچ بري قشنگي است كه با رنگهاي مختلف نقاشي شده. اين گچبري را ابتدا با مادهاي سفيد رنگ پوشاندهاند تا زمينه را براي نقاشي مناسب كنند. محراب ديگر در مسجد ميدان ساوه است كه گچبري شده است. محراب مسجد ميدان ساوه به ظرافت و بزرگي محراب مسجد جامع نيست ولي چهار قسم كتيبه كوفي و نسخ روي آن تزيين و نقش كردهاند كه محض همين كتيبهها محراب معروفي شده است. كاشي كاري ـ هنگاميكه در كاشان طريقه حرارت دادن به قطعات بزرگ سفال را آموختند محرابها را با سفال لعابي پوشاندند. از مشهورترين محرابهاي كاشي كاري سه محراب در مرقد حضرت امام رضا در مشهد ميباشد كه عمل محمد بن ابيطاهر است 612 هجري (16ـ1215 ميلادي). اين شخص از خانواده هاي كاشاني بود كه راز سفال سازي در آن خانواده از پدر به پسر به ارث ميرسيد. محرابي در حرم حضرت رضا است كه امضاي ابوزيد و تاريخ سال 612 هجري دارد، اين محراب با قدرت معماري طراحي شده، طاقهاي هلالي تودرتو، ظاهر در هم پيچيده اي به آن داده، در خانههاي محيط بر يكديگر كتيبههايي بر جسته به رنگ كبود روشن دارد كه در زمينه جالبي از برگهاي مو، طلايي و سفيد قرار گرفته و ستونها و هلالهايي به رنگ آبي فيروزه اي پيرامون اين كتيبهها را پوشاندهاند اين محراب روي هم رفته و درخشندگي و جلوه زريني دارد كه در نگاه اول همه نقوش و خطوط را تحت الشعاع قرار ميدهد. از شاهكارهاي سفال سازي كاشان محراب مسجد ميدان اين شهر است كه فعلاً در مجموعه اسلامي موزه برلين حفظ ميشود. از نوشته روي محراب چنين بر ميآيد كه سازنده آن «حسن بن عرب شاه» است و در تاريخ 623 هجري (1226 ميلادي) زيور يافته است، گرچه از شهر كاشان نامي در آن نيست ولي ترديدي نيست كه در آنجا ساخته شده است. محراب امامزاده يحيي در ورامين چهل و يكسال بعد توسط «علي بن ابن طاهر» بنا شده شبيه محراب مسجد ميدان كاشان است. علي بن محمد بن ابي طاهر سازندة محراب قم نيز بوده كه تاريخ 663 هجري (1264 ميلادي) دارد، اين محراب اكنون در موزة برلين و صنعت كاشي كاري ايران را در اوج كمال خود نشان ميدهد. طرح و نقش تزييني آن عبارتست از انواع مختلف اشكال نباتي اسليمي بعضي به تناسب بزرگ و برخي به تناسب كوچك، كه زمينة كتيبهها را تشكيل مي دهد و كتيبهها به رنگ آبي برجسته نقاشي شده است. هنرمندان ايراني كاشان از تركيب نوشته و اشكال تزييني به رنگ آبي و فيروزه اي كه گاهي صاف و گاهي برجسته نقاشي ميشد طرح تزييني جديدي براي كاشي بوجود آوردند كه در تمام قرن هفتم و هشتم هجري (13و14 ميلادي) آن را در قسمت مركزي محرابها بكار ميزدند كه نمونههايي موجود است و بعضي از قطعات آنها در موزة «مترو پولتين» نيويورك حفظ ميشود. در تزيين پوششي ابنيه و عمارات و مساجد و مقابر كاشيهاي جلا دار نيز بطور قابل ملاحظهاي بكار ميرفتند، اين كاشيها ستاره شكل، صليب شكل و يا مستطيل شكل بودند كه در آراستن محراب و تزيين حاشيه نقش بزرگي را بازي ميكردند. امامزاده يحيي در ورامين كاشيهاي بشكل ستاره و صليب دارد و تاريخ آنها 661 (1262 ميلادي ) و يا 662 هجري است. اما تزيين با كاشي معرق در اصفهان به حد اعلا پيشرفت و ترقي كرده بود و يكي از نمونههاي آن مقبره بابا قاسم است كه در سال 2ـ741 هجري توسط هنرمندي به نام «ابو الحسن طالوت دامغاني» بنا شده و محرابش كاملاً از سفال موزائيك پوشيده شده و طرح تزييني آن اشكال و نقشهاي نباتي است به رنگ سفيد و آبي تيره و آبي روشن. نزديك مقبره بابا قاسم مدرسه امامي واقع شده كه تاريخ 755 هجري (1334 ميلادي) دارد و محراب كم نظير اين مدرسه اكنون در موزة «مترو پوليتن» نيويورك نگاهداري ميشود. تزيين محراب مدرسه كه نماينده صنعت سفال موزائيك در دورة مغول ميباشد عبارت از كتيبهاي در حاشيه حاوي آيات قرآن بخط كوفي كه حروف بلند و مدور با اشكال نباتي و هندسي دارد. اشكال هندسي، در قسمت مركزي و قسمت فوقاني بالاي طاق محراب را پوشانيدهاند. رنگهاي كه در كاشيهاي معرق بكار رفته عبارتند از سفيد، آبي ، آبي فيروزه اي، پرتقالي و سبز. زمينة طرح بطور كلي آبي است و طرح و اشكال جالب روي محراب كه سبك و خصايص مغولي دارد بطرز خاصي بر زمينه جلوه ميكند. از خصوصيات ديگر شيوه عهد مغول ترسيم اشكال نباتي و گل نيلوفر آبي به طرز طبيعي است. از نمونههاي ديگر كاشي موزائيك مسجد جامع اصفهان و مسجد يزد است كه از محرابهاي شگفت انگيز و عالي محسوب ميشوند و در سال 777 هجري(1375 ميلادي) ساخته شده است نقشهاي تزييني چندين مسجد و مدرسه در اصفهان با كاشي معرق، از انواع بسيار ارزندهاي هستند كه بدورة صفوي متعلقاند و هنر شكفتهاي كه بر ديوارها و محرابها و گنبدها و منارهها شان جلوه ميكند افتخاري است كه هنرمندان ايراني نصيب ما كردهاند. مسجد شاه اصفهان، مسجد شيخ لطف الله، مدرسه چهار باغ از نمونه هاي بزرگ و مشخصي اين هنرند. مساجدي كه نام برده شد صد سال بعد از مسجد ساوه ساخته شدند و هر دو در ميدان نقش جهان قرار دارند. در سمت جنوب ميدان نقش جهان سر در بزرگ مسجد شاه ديده مي شود كه از هر طرف مناره اي بزرگ دارد از فضاي بزرگ زير طاق بلند نوك تيز كاشي كاري، واردين بطرف راست متمايل ميگردند و داخل در صحن مسجد ميشوند. اين صحن كاملاً در قسمت جنوب ميدان قرار نگرفته بلكه در گوشهاي از آن واقع ميشود تا اينكه محراب مسجد بطرف قبله قرار گيرد. نقش كاشي موزائيك يا كاشي هفت رنگ محرابهاي اين مساجد كم نظيرند. بر سطح داخلي محراب يكي از اين مساجد درخت زندگي را نقش كردهاند كه بسيار دلفريب است. كتيبهها با خطوط نسخ بلند نوشته شده اند كه جلوه خاصي به ديوارها دادهاند.