پيشگويي هلال
چنانچه گذشت, امروزه به برکت فن آوري پيشرفته, مي توانيم با دقت بالايي حالات مختلف ماه را محاسبه کنيم. محاسبه مختصات دقيق ماه, پي بردن به لحظه دقيق مقارنه, محاسبه مقدار دقيق روشن از ماه و ديگر مشخصات آن, با دقتي در حد ثانيه يا دقيقه, به سادگي انجام مي شود. از آن گذشته اين مقادير با دقتي بسيار بالا هرساله در تقاويم نجومي (آلمانک ها) در اختيار قرار مي گيرد. يکي از نتايج اين محاسبات دقيق, امکان پيشگويي هلال است. در طول تاريخ, پيشينيان, با استفاده از ابزاري که در دست داشتند, اقدام به پيشگويي هلال مي کردند. شايد قديمي ترين اقوامي که به اين کار مبادرت کردند, بابليان بوده اند. آنچه تحت عنوان "اصحاب عدد" در فقه ما نيز به چشم مي خورد, نوعي پيشگويي هلال بوده است. ولي در دنياي قديم, با توجه به عدم امکان اندازه گيري دقيق, و نا آشنايي با مشخصات دقيق مدار ماه, پيشگويي هاي انجام شده, از دقت قابل قبولي برخوردار نبوده است. از همينرو اقوال منجمان در روايات و فقه ما مورد توجه واقع نشده است. اما امروزه با توجه به گسترش زمينه هاي مختلف دانش, امکان پيشگويي در حد بسيار قابل اطميناني براي بشر فراهم شده است. در اين راستا برخي دانشمندان, پروژه هايي را با استانداردهاي قابل قبول علمي, براي تدوين دقيق تقويم قمري بين المللي, انجام داده اند. از اين گروه مي توان به دانشمند مالزيايي, الياس اشاره کرد. او طي تاليفات بسيار1 و در کنفرانس هاي جهاني مربوطه, اين مهم را پي گيري نموده است. در اين مختصر, ما در پي نقد و بررسي تاريخي و بيان تيوري هاي مختلف در اين زمينه نيستيم. فقط با اشاره به بطلان پيشگويي رايج, با توجه به سن يا مکث هلال, تيوري پيشگويي را که در برنامه نجوم اسلامي, مورد استفاده قرار داده ايم, مورد بررسي قرار مي دهيم. آيا مي توان رؤيت هلال را از روي سن آن پيشگويي کرد؟
همانطور که قبلا بيان شد, سن هلال که معمولا به ساعت بيان مي شود, مدت زماني است که از مقارنه گذشته است. مثلا هلال 24 ساعته هلالي است که 24 ساعت پيش از مقارنه خارج شده است. بسيار اتفاق مي افتد که غير متخصصان در علم نجوم, سعي مي کنند با استناد به سن هلال, امکان رؤيت, يا عدم امکان آن را پيشگويي نمايند. ولي واقعيت آنست که سن هلال مشخصه تعيين کننده اي براي امکان رؤيت آن نيست. اين مطلب را طي چهار دليل زير اثبات مي کنيم: 1. چنانچه گذشت, طبق قانون دوم کپلر, سرعت زاويه اي حرکت ماه در مدارش به گرد زمين يکنواخت نيست. ماه در حالت حضيض, بيشترين سرعت, و در حالت اوج, کمترين سرعت را دارد. بنابراين جدايي زاويه اي ماه از خورشيد در واحد زمان, برحسب موقعيت ماه, در جاهاي مختلف مدار, متفاوت است. از طرف ديگر, قابل رؤيت بودن ماه, به جدايي زاويه اي و فزوني مقدار روشن ماه, بستگي دارد. پس مي توان نتيجه گرفت که چون جدايي زاويه اي در جاهاي مختلف مدار, در زمان هاي مساوي متفاوت است, سن ماه که عبارت از مدت زمان سپري شده از مقارنه است, نمي تواند مشخص کننده مقدار جدايي زاويه اي و در نتيجه رؤيت پذيري هلال باشد. 2. همانطور که بيان شد, صفحه حرکت ماه به گرد زمين, با دايره البروج زاويه اي حدود 5 درجه تشکيل مي دهد. به دو نقطه اي که ماه در مدار خود, دايره البروج را قطع مي کند, گره مي گويند. اگر ماه در حالت مقارنه نزديک يکي از گره هاي خود باشد, پس از خروج از مقارنه, ممکن است تا مدتي فاصله زاويه اي آن از خورشيد کمتر شود. يعني عليرغم اينکه سن هلال افزايش مي يابد, مقدار روشن آن کاهش يابد. توضيح آنکه ماه پس از مقارنه, از نظر طول دايره البروجي همواره از خورشيد فاصله مي گيرد ولي به خاطر اينکه همزمان به گره مدار نزديک مي شود, از نظر عرض دايره البروجي به خورشيد نزديک مي شود. بنابراين ممکن است برآيند اين دو حرکت تا مدتي به صورت نزديکي زاويه اي ماه و خورشيد باشد. يعني بيشترين نزديکي زاويه اي ماه و خورشيد, مثلا دو ساعت پس از مقارنه بوجود آيد. يعني پس از چهار ساعت از مقارنه, تازه ماه به جدايي زاويه اي که در حال مقارنه داشته است, باز مي گردد, و اين چهار ساعت از سن ماه هيچ اثري در فزوني بخش روشن آن نداشته است. بنابراين در اين حالت, هلال 18 ساعته در حکم هلال 14 ساعته خواهد بود. 3. باز با توجه به اختلاف عرض دايره البروجي ماه و خورشيد تا حدود 5 درجه, در برخي حالات ممکن است در مقارنه, اختلاف عرض ماه و خورشيد, به ميزان حداکثر باشد. در اين حالت حتي در زمان مقارنه, ماه اختلاف زاويه اي 5 درجه اي با خورشيد دارد. بنابراين با سن صفر ساعت, مانند يک هلال مثلا 6 ساعته, جدايي زاويه اي پيدا کرده است. و با افزايش اختلاف طول دايره البروجي ماه و خورشيد طي حرکت ماه در مدار, اين فاصله ممکن است پس از 15 ساعت به اندازه خيلي بيشتري از موارد مشابه, ماه را روشن نموده و هلال را قابل رؤيت کند. 4. با توجه به بيضوي بودن مدار ماه, فاصله ماه و زمين و در نتيجه قطر قرص مريي ماه, متفاوت مي شود. بنابراين مقدار روشن ماه از زمين, در حالت اوج و حضيض, کاملا متفاوت است. يعني هلالي با سن 20 ساعت در اوج, بسيار احتمال رويت کمتري از هلال مشابه در حالت حضيض دارد. البته تعيين کننده نبودن سن ماه براي رؤيت از نظر تجربي هم ثابت شده است. براي دريافت گزارشات مربوطه مي توانيد به گزارش رؤيت هلال ماه هاي قمري سالهاي 1415-1418 که توسط آقايان محمد باقري, محمدرضا صياد و حسن طارمي راد, تهيه شده است, مراجعه نماييد1 . آيا مي توان رؤيت هلال را از روي مکث آن پس از غروب, پيشگويي کرد؟
مهمترين علت عدم امکان رؤيت هلال در افق, نور خورشيد است که در آغاز ماه قمري, اتفاقا در نزديکي ماه قرار دارد. بنابراين پس از غروب آفتاب, هر چه هلال بيشتر در آسمان باقي بماند, يا به اصطلاح مکث بيشتري داشته باشد, احتمال رؤيت آن بيشتر خواهد بود. مدت زمان مکث هلال در افق نيز مشخصه قابل اتکايي براي رؤيت پذيري هلال نيست. بطور مختصر علت اين مساله به فاصله زماني بين الطلوعين و بين العشايين باز مي گردد. اگر در تقويم اوقات شرعي دقت نماييد, در مييابيد که فاصله زماني بين الطلوعين و بين العشايين در اول تابستان به حداکثر و در اعتدالين به حداقل مي رسد. علت اين پديده را مي توان در تغيير ميل خورشيد در طول يک سال شمسي, جستجو نمود. بنابراين زمان تاريک شدن هوا در بين العشايين و در نتيجه سرعت کاهش ارتفاع خورشيد زير افق, در فصول مختلف, متغير است. در مساله رويت هلال, هرچه آسمان تاريک تر باشد, يعني ارتفاع خورشيد, کاهش بيشتري پيدا کرده باشد, شانس رؤيت بيشتري داريم. با توجه به مقدمه اي که در مورد بين الطلوعين و بين العشايين بيان شد, مشخص مي شود که زمان, عامل تعيين کننده اي براي تاريک تر شدن هوا نيست. يعني مثلا در طول 15 دقيقه, در اعتدالين, هوا به مراتب تاريکتر مي شود تا در مدت مشابه در اول تابستان. بنابراين مکث زماني هلال در افق, رابطه مستقيمي با تاريک تر شدن هوا و رويت پذيرتر شدن هلال ندارد. تحليل صحيح از رؤيت پذيري هلال
براي اينکه ما بتوانيم هلال را رؤيت کنيم, بايد بتوانيم نور هلال را از روشني آسمان در افق تمييز دهيم. آنچه گفته شد, يک اصل کلي در رؤيت همه اشيا و بخصوص اجرام سماوي است. اينکه ما در روز نمي توانيم ستارگان را ببينيم بخاطر اينست که نور آنها به حدي نيست که از نور خورشيد قابل تمايز باشد و پس از غروب خورشيد با تاريک تر شدن هوا, رفته رفته تعداد ستارگاني که قابل رؤيتند, بيشتر مي شود. نور هلال بستگي به دو مشخصه مقدار روشن, و اندازه قطر مريي آن دارد. مقدار روشن هلال به زاويه بين ماه و خورشيد بستگي دارد. اندازه قطر ماه هم به فاصله ماه تا زمين مربوط مي شود. چنانچه مي دانيم ماه در حالت اوج, دورترين فاصله و در حالت حضيض, نزديکترين فاصله را داراست. روشني محل قرار گرفتن هلال در افق, بستگي به اختلاف ارتفاع ماه و خورشيد دارد. هرچه اين اختلاف بيشتر شود, هلال در موقعيت تاريکتري قرار مي گيرد و نور آن قابل تمايز تر است. بنابراين يک تحليل صحيح از رؤيت پذيري هلال, بستگي به سه عامل: مقدار روشن, اندازه قطر و ارتفاع هلال بهنگام غروب آفتاب دارد. منطق پيشگويي هلال در برنامه نجوم اسلامي
با توجه به تحليل فوق, بايد با استفاده از گزارشات مستند نجومي1 که از رؤيت هلال هاي جوان به ما رسيده است, مي توانيم حد قابل رؤيت هلال را مشخص نماييم. اين گزارشات بايد با ذکر دقيق موقعيت ناظر و حتي المقدور عکس مستند از هلال باشد. به عنوان يکي از دقيق ترين منابع نجومي در ?Astronomical Almanac? حد رؤيت پذيري هلال را با چشم غير مسلح, در شرايط عادي, زماني دانسته شده است که لااقل 1% از سطح ماه روشن باشد.2 در اين راستا براي پيشگويي رؤيت پذيري هلالي معين, سه حالت پيش مي آيد: # حالت اول: مشخصات هلال مورد نظر از کمترين حد رؤيت شده پايين تر است. # حالت دوم: مشخصات هلال مورد نظر از حدودي که رؤيت شده است, بالاتر است. # حالت سوم: مشخصات در حدي نيست که بتوان جزم به رؤيت يا عدم آن داشت. در حالت اول هلال رؤيت شدني نيست. در حالت دوم هلال قطعا رؤيت مي شود و در حالت سوم احتمال رؤيت يا عدم رؤيت مي رود. هرچه مشاهدات ما در رؤيت هلال هاي جوان بيشتر شود, از حجم حالت سوم کمتر و به دو حالت اول و دوم بيشتر مي شود. در شرايط فعلي معمولا حدود 10 ماه از سال در دو حالت اول و دوم و فقط دو ماه در حالت سوم قرار مي گيرند. 1 براي نمونه مراجعه نماييد به: Ilyas, Mohammad, Astronomy of Islamic Calendar .- Kuala Lumpur: A.S.Noordeen, 1997. 1 اين گزارش در دو سال اول زير نظر مرکز پژوهش هاي بنيادي وزارت ارشاد و در دو سال بعد در بنياد دايره المعارف اسلامي تهيه شده است. 1 براي دريافت گزارشات مربوطه مي توانيد به گزارش رؤيت هلال ماه هاي قمري سالهاي 1417-1418 که توسط آقايان محمد باقري, محمدرضا صياد و حسن طارمي راد, تهيه شده است, مراجعه نماييد. 2 The Astronomical Almanac, 1989, Page: D4.