اصلاح فلكشن دفرميتي زانو در بالغين مبتلابه عوارض فلج اطفال
دكتر سيد عليرضا ابراهيم زاده
دانشيار گروه جراحي استخوان و مفاصل دانشكده پزشكي دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي - درماني استان اصفهان
مقدمه
افرادي كه به علت عوارض بيماري پليوميليت (فلج اطفال ) دچار فلكشن دفرميتي زانو مي گردند، در موقع راه رفتن مجبور مي شوند دست خود را روي زانو قرار دهند، يا از عصا استفاده نمايند و يا مچ پا را در اكئينوس ببرند تا از خم شدن زانو در فاز
- اوّل آن كه اين تطابق (
- دوم آن كه دفرميتي مجدداً و به تدريج عود نمايد(4). از اين رو، در بيماران بالغ كه فلكشن دفرميتي هم زياد نيست (كمتر از 30 درجه )، با سوپراكنديلار استئوتومي به راحتي مي توان دفرميتي را اصلاح كرد بدون آن كه هيچ گونه تغييري در وضع تطابق مفصل ايجاد نمايد و يا عود كند(5).
تكنيك جراحي .
در بيماراني كه آزاد كردن نسوج نرم انجام مي شد، بيمار را روي شكم خوابانده و با انسزيون به پوست و مشخص كردن تاندون ، اقدام به آزاد كردن و در مواردي كه كنتراكچر خيلي شديد نبود، طويل كردن همسترينگها مي گرديد. چنانچه با اين عمل اصلاح قابل توجه به دست نمي آمد، با كنار زدن عروق و اعصاب ناحيه پويليته ، كپسول مفصل را در خلف باز كرده ، هم در داخل و هم در قسمت خارج آن را قطع مي كرديم . سپس زخم را دوخته و در وضع اصلاح شده گچ گيري مي شد. اگر اصلاح كافي نبود، چند روز بعد گچ بيمار را Wedg مي نموديم و با به دست آوردن اصلاح به حد كافي ، گچ را بعد از 3 الي 4 هفته باز مي كرديم . بيماراني كه براي آنها تصميم به استئوتومي مي گرفتيم ، تحت بي هوشي ، انسزيون طولي در سمت لاترال روي پوست داديم ، نسوج نرم كه معمولاً به علت ضعف كوآدريسپس خيلي ضخيم نبود، كنار زده با دريل ناحيه سوپراكنديلار ران را دريل كرده با استئوتوم آن را ضعيف نموديم ، قسمت ديستال به محل استئوتومي را به اكستنشن آورديم به گونه اي كه در قسمت قدام ران كورتكس قطعه پروكسيمال داخل قطعه ديستال Interlock گردد. در اين وضعيت محل استئوتومي پايدار بوده و چون كورتكس خلقي به صورت Green Stick شكسته شده ، به خوبي جوش خواهد خورد. در بيماراني كه از عضلات قوي برخوردار بودند و احساس مي شد شكستگي ، ناپايدار شود، با دو عدد پين متقاطع ثابت مي گرديد. سپس گچ بلند ران به مدت 4 الي 6 هفته گرفته و بعد از باز كردن گچ ، حركت مفصل و با كنترل جوش خوردگي محل استئوتومي اجازه راه رفتن با تحمل وزن را به بيمار مي داديم . براي كليه بيماران قبل از عمل جراحي ، راديوگرافي لاترال و محل استئوتومي در نظر مي گرفتيم .نتايج براي هر دو گروه بعد از عمل ، گچ بلند ران از نوك انگشت تا كشاله ران مي گرفتيم . در آنهايي كه آزادسازي نسج نرم شده بودند، بعد از 3 تا 4 هفته و آنهايي كه استئوتومي شده بودند، بعد از 4 تا 6 هفته گچ آنها باز مي شد. همگي محدوديت حركت زانو داشتند كه به تدريج و ظرف 1 تا 2 ماه دامنه حركت آنها طبيعي مي شد. مدت پيگيري بيماران 6 ماه بود. بيماراني كه آزاد سازي نسج نرم خلف زانو شده بودند، از 18 مورد 3 مورد بين 10 تا 15 درجه عود دفرميتي داشتند و يك مورد درد همراه با 10 درجه عود دفرميتي داشت (22 درصد).در بيماراني كه سوپراكنديلار استئومي شده بودند، فقط يك مورد (7/4 درصد) دچار تأخير در جوش خوردن شد و اجباراً مدت بي حركتي مفصل طولاني و در نتيجه زانو دچار مختصر محدوديت حركت فلكشن گرديد و تا آخر خم نشد (دامنه حركت صفر تا 110 درجه ).در بررسي به عمل آمده ، بيماراني كه سوپراكنديلار استئوتومي شده بودنده همه راضي بودند.بحث در اثر ضعيف كوآدريسپس و برتري قدرت عضلات همسترينگها موجب ايجاد فلكشن كنتراكچر در زانو مي گردد(1). چون معمولاً فلج اطفال در كودكان به وجود مي آيد و پس از مدت كوتاهي اگر كوآدريسپس فلج باشد، زانو خم مي شود، در اين وضع نيز بيمار به رشد خود ادامه مي دهد و در نتيجه رشد مفصل در حالي كه در فلكشن است ادامه مي يابد(2). در موقع راه رفتن و به خصوص در فاز Stance كوآدريسپس بايد زانو را به هيپراكستنشن ببرد تا در 5 درجه آخر اكستنش Medial Rotation ران روي ساق اتفاق افتد و در نتيجه كلترال ليگامانها و Posterior Obique lig به اندازه كافي Tight شود و موجب قفل شدن (پايدار شدن ) زانو در اكستنشن گردد(4).در مبتلايان به فلج اطفال كه كوآدريسپس ضعيف است و نمي تواند زان و را كاملاً اكستند نمايد، بيمار مجبور است با زانوي خميده (ناپايدار) راه برود(6) كه در نتيجه موجب خم شدن ناگهاني زانو به موقع تحمل وزن و افتادن مكرر مي گردد(2). از اين رو بيماران نياز به درمان دارند. اگر بيمار كودك باشد، مي توان با Passive streching و Wedging cast آن را اصلاح كرد. اگر زاويه خميدگي زانو نيز خيلي زياد باشد، در هر سني ، اجباراً بايد هم آزادسازي نسج نرم و هم استئوتومي انجام داد(5و7). اما در مواردي كه بالغ باشد و ميزان خميده گي زانو به حدي باشد كه با Passive Streching اصلاح نشود و ضرروت عمل جراحي توأم نسج نرم و استئوتومي را هم نداشته باشد، مي توان با روش آزاد سازي نسوج نرم خلف زانو و سپس Wedging cast و يا با سوپراكنديلار استئوتومي آنها را در درمان كرد. در مطالعه ما سوپراكنديلار اكستنشن استئوتومي نتايج بهتري داشته است .