بقاياي فوسيل پيشين شالي در شرق چين توسط علما وباستان شناسان جمع آوري شده و تاريخ زرع آنرا(3000 ) سال قبل از ميلاد تخمين نموده است . بعضي ها نظريه ميدهند که شالي ابتدا در نواحي جنوب هند پيدا و اهسته اهسته به طرف چين انتقال داده شده است . در زمان هاي قديم شالي را بحيث يک گياه مقدس در مراسم مزهبي و روز هاي تولد ، عروسي و تشيع جنازه بکار ميبردند و اين نمايانگر ارتباط زنده گي اجتماعي بشر در جهان بود. دراروپا درکشورهاي ايتاليا،هسپانيه،فرانسه،يونان،يوگوسلاويا وبلغاريا از قرن 15 به اين طرف کشت اين نبات رواج يافته است. اين طورمعلوم ميشود که شالي ازهندوچين به ديگرکشورها معرفي گرديده است. طوريکه معلوم است در صفحات شمال مملکت وسعت اراضي شالي ديده ميشود که تقريبا 40 فيصد مجموع نباتات کشور را تشکيل ميدهد . برنج يکي از مهمترين غداهاي افغاني مي باشد که در بين غلات حايز درجه دوم را دارا بوده و تقريبا بيش از يک ميليون جريب زمين سالانه تحت بدز اين نبات قرار مي گيرد و متأسفانه اوسط حاصل في جريب آن 45-55 سير بوده که خيلي ناچيز است . با سعي و کوشش افراد فني و همکاري وزارت زراعت ، مالداري و مواد غذايي مي توان اين نقيصه را رفع نمود و حاصلات في جريب را بلند برد .
اهميت اقتصادي :
برنج نبات مهم غذايي بوده و بيشتر از نصف نفوس کشورهاي مردم چين ، هند ، جاپان ، برما ، کوريا ، تايلند ، فلپين ، و برازيل از همين نبات تغذيه ميکند. تقريبا 93 فيصد شالي دنيا در مناطق شرق دورتوليد ميشود همچنان اين نبات در امريکا ، ايتاليا ، هسپانيا ، مصر وبسياري از ممالک غربي و شرق ميانه توليد مي گردد . ناگفته نبايد گذاشت که در سال 1354 ميزان محصولات برنج در اتحاد شوروي سابق (اوکراين ، ازبکستان ، قزاقستان ) تقريبا به دو ميليون تن بالغ گرديده است . در جهان تخمين از 65 -70 کيلوگرام برنج به مصرف سالانه يک نفر ميرسد . شالي يک نبات بومي جنوب شرق آسيا مخصوصا هند ،چين و جاپان بوده و يکتعداد زياد انواع برنج سالانه در اين کشورها توليد و صادر مي گردد . ساحه مجموعي تحت بذرآن درجهان(142.3) ميليون هکتارزمين است.ساحه تحت بذرمجموعي تحت بذرشالي درکشورما213 هزارهکتارزمين است که ازآن480 هزارتن برنج بدست مي آيد درکشورما اوسط حاصل برنج2253kg/h ميباشد.اوسط حاصل برنج درجهان 2400-2500kg/ha ميباشد.دربعضي کشورهاي اروپائي بلندترين حاصل برنج4-5 ton/h جمع آوري مي نمايد. قرار راپور ( O.A.F ) در سال 1350 ساحه عمومي تحت بذر شالي کشور 200000 هکتار شان داده شده و قرار راپور ديگردر همان سال بيشتراز 22500 هکتار زمين سالانه تحت کشت اين نبات بوده است . در افغانستان قرار راپور اخير مقدار(331000 ) تن شالي سالانه بدست آمده ميتوانند و زيادتر تمرکز بذر اين نبات در صفحات شمالي کشور بوده توليدات بيشتر آن از نواحي متذکره بدست ميآيد . انواع شالي هاي که در کشور ما بذر ميگردد از نگاه کيفيت و جنسيت خيلي ها خوب بوده ولي نسبت عدم اشنايي دهقانان به سيستم هاي جديد زراعتي و استعمال مناسب کود کمياوي وغيره عوامل بصورت کلي يکي با ديگر مخلوط بوده و جنسيت شالي خراب شده است . برعکس انواع شالي هاي اصلاح شده باداشتن حاصلات زياد و جنس خالص از انواع شالي هاي دست داشته محلي برتري دارند. انواع شالي هاي حاصلخيز اصلاح شده جز از طريق تحقيقات نباتي و اصلاح نسل و دورگه ساختن شالي هاي مختلف به منظور در يافت نوع بهتر ميسر شده نميتوانند .
مبدأپيدايش واقسام برنج
برنج قديمي ترين نباتي است که ازهندوچين منشأگرفته ونوع زراعتي واساسي آن Oryza sativa است که داراي 2n=24 عددکروموزم ميباشد. طورفکرمي شود که گويا ازجنوب وجنوب شرق منطقه استوائي آسيا منشأ گرفته است درهمين منطقه بزرگترين اختلافات بين اقسام زراعتي بومي برنج به مشاهده ميرسد. يک نوع برنج Oryza glaberrima که داراي 2n=24 عدد کروموزم ميباشد که يک نوع بومي کشور نايجريا ميباشد که درافريقا بوده وتنها درغرب مناطق استوائي افريقا کشت ميشود اين نوع برنج درين اواخر شناخته شده ونسبت به Oryza sativa داراي اختلافات ارثي کمترميباشد. Oryza sativa و Oryza glaberrima به طورطبيعي به حيث نبات يک ساله رويانيده ميشود اما درحاليکه Oryza sativa درصورتيکه ازيخ زدن وخشکي نگهداشته شود به قسم نبات چندين ساله نيز بکاربرده شده ميتواند. برعلاوه دونوع زراعتي برنج حداقل 18 نوع وحشي برنج شناخته شده است نوع يا اقسام زراعتي برنج ورايتي هاي خيل زيادي رابه وجود آورده است با اساس خصوصيات مارفولوژيکي وفزيولوژيکي وتوافق جغرافيائي يامنطقوي اقسام و ورايتي هاي فوق به گروپ ها تقسيم مي شود که بالترتيب اقسام آن Indica که ازهند منشأگرفته ،Japanica که ازجاپان منشأگرفته ،Javanica ازچين منشأگرفته است ميباشد.
مناطق تحت کشت برنج در افغانستان :
ولايات بغلان ، قندز و تخار بزرگترين مناطق براي زرع شالي ميباشد اين ساحات بيشتر به مناطق معتدله شباهت داشته و نموي شالي در اين نواحي به خوبي صورت مي گيرد . منطقه بزرگ ديگرشالي کاري ولايات ننگرهار و لغمان است که اقليم آن نيمه حاره و زمستان ملايم و تابستان گرم و نسبتا مرطوب دارد . منطقه سوم که بازرع شالي بيشتر توافق دارد ولايت هرات ونواحي آن است که فصل تابستان کوتاه و گرم ميباشد . انواع مختلف شالي که در کشور ما موجود است از نگاه جنسيت ، دانه و خوراک خيلي عالي بوده وداراي دانه هاي بزرگ ودراز که يکي از خواص خوب برنج ميباشد . شيوه کشت اين نبات بحالت ابتدايي وسيستم زراعت قديمه باقي مانده و جنس هاي مختلف بصورت طبيعي باهمديگرآميخته ودر نتجه جنسهاي مخلوط بوجود آمده است که نسبت ضعيف بودن ساقه در آخرين مرحله رشد چپه ميشوند که با تلاش جوانان با احساس با استفاده ازروش هاي تحقيقاتي ميتوان اين نقيصه را مرفوع ساخت وبا دريافت جنسيت هاي خالص و مقاوم و بلند بردن حاصل في جريب با در نظرداشت وضع اقتصادي دها قين رفع خواهد شد .
دسته هاي برنج:
دودسته عمده برنج Oryza sativa var indica و Oryza sativa var japani ميباشد Oryza sativa var indica بشکل وسيع درمناطق استوائي رويانيده شده و Oryza sativa var japanica به شرايط تحت استوائي قسمت هاي شمالي کره زمين محدود شده است. دسته Indica اکثراً شامل ورايتي هاي دانه درازLong grain بوده اما ورايتي هاي دانه کوتاه Short grain ودانه متوسط Medium grain شامل اين دسته ميباشد اين دسته شامل تمام برنج هاي زراعتي مي شود که درهندوستان،هندوچين،فلپين وجنوب چين کشت مي شود دسته برنج هاي دانه کوتاه Japanica شامل تمام ورايتي هاي برنج هاي بومي جاپان،کوريا،شمال چين وهمچنان برنج هاي پرتگالي،ايتالوي وهسپانوي که اصلاًازشمال چين وجاپان منشأگرفته است.دسته برنج دانه کوتاه Japanica وIndica عموماًبه اقليم هاي سردترودوران روشناي طولاني ترتوافق کرده است آنها معمولا ًساقه هاي زياد راتوليد کرده وبا حاصل دهي زياد خاک عکس العمل بهتر داده امابعضي ازبرنج هاي Indica نيزعکس العمل بهترخوب درمقابل کودها نشان ميدهد. برنج هاي نوعJapanica داراي ساقه هاي کوتاه تروقوي تربوده که اين خصوصيات منتج به کمترچپه شدن آنها، درشرايط به کاربرد زياد کود، درخاک مي شود.
انواع شالي در افغانستان :
انواع مختلف برنج باريک محلي در افغانستان پيداشده و بنام هاي مختلف مانند سوغه دار سياه، سوغه دار زرد، لونگي، سرده ، دهدادي ، شرکتي ، ايراني قومانداني ، اميري وغيره ياد ميشوند. همچنان انواع مختلف برنج لک يافت شده و بنام هاي سوغه دار سفيد، سوغه دار سرخ، بي سوغه، نيلوفر گرمه، نيلوفر سرده وغيره شهرت دارند. شالي از لحاظ طول دانه به سه نوع ذيل تقسيم گرديده است : اول :کوتاه دانه (برنج لک)برنجي است که طول دانه پاک شده ان به 5.5 ميلي متر ميرسد . دوم : متوسط دانه : که طول دانه برنج به ( 6.6 ) ملي متر برسد . سوم :دراز دانه:يا برنج باريک که دانه برنج داراي طول (7) ملي مترالي (8) ملي متر باشد . برنج هاي کوتاه دانه ساقه هاي کوتاه و مقاوم داشته و به اساني چپه نمي شوند اين گروپ شالي در برابر تطبيق کود نايتروجن دار پاسخ مثبت داده با ازدياد مقدار کود حاصل آن نيز اضافه ميگردد. برنج هاي که دانه طويل دارند ساقه هاي طويل و ضعيف داشته با تطبيق مقدار زياد کود نايتروجندار چپه ميشوند از سال (1966) به اين طرف انواع اصلاح شده برنج لک يا کوتاه دانه بدسترس دهاقين قرارگرفته ودر ممالک آسيايي بيشتر بذر ميشوند . انواع برنج باريک ، پلوي خوب که غذايي لذيذي است بدست ميدهد نوع ديگري از برنج باريک بنام خوشبو ياد شده و در وقت پخش خوش بويي خاصي را توليد ميکنند که طرف پسند يکتعداد زيادي خصوصا مردم افغانستان قرار ميگيرد . از نگاه رسيدن و پختگي برنج به سه گروپ تقسيم ميگردد: 1 . برنج هاي زودرس : اين نوع برنج به (120 الي 140) روز براي پخته شدن ضرورت دارد . 2 . برنج هاي ميانه رس: انهاي اند که در (140 الي 155) روز پخته ميشوند 3 . برنج هاي ديررس : انواع از برنج است که براي پخته شدن به مدت بيشتر از (155) روز ضرورت دارد . مطالعه و معرفي انواع اصلاح شده شالي در افغانستان در سال (1970) با آوردن دونوع برنج بنام هاي ستريف(SATURN) و دلا ( DELLA ) از اضلاع متحده امريکا شروع گرديد از سال (1970) تا به سال (1980) تقريبا (571) نوع شالي هندي تحت ازمايش قرار گرفت از جمله برنج هاي باريک نوع (11-44 CR )به مقايسه بهترين شالي هاي محلي حاصل دو چند بار آورده و در سال (1975) به ولايات شرقي مملکت بدهاقين توزيع و ترويح گرديد . همچنان در همين سال يک نوع برنج لک اصلاح شده ديگري بنام پدما PADMA )نيز به دهاقين ننگرهار توزيع گرديد . از جمله انواع برنج يک نوع ( 355 - IET ) نظر به ، تجربه نتجه بهتر داده ودر ولايات شالي کارسمت شمالي توزيع گرديد . در سال (1980) برنج نوع (7194 -KH ) ترويج شد تا برنج نوع ( 355 - IET ) را تعويض نمايد تحقيقات مزيد براي اصلاح برنج هاي باره ولونگين افغاني که قد بلند و ساقه ضعيف دارند ، در مرکز تحقيقات بين المللي برنج درمانيلا (فلپائن) در سال (1970) صورت گرفت و در نتجه تخليط انواع لونگين با نوع برنج (28-790 - IR ) تخم بدست آمده براي کشت وانتخاب مزيد درسال (1973)به افغاستان فرستاده شده هيچ نوع جنبشي در اصلاح زراعت صورت نگرفت و انواع موجوده برنج قدرت حاصل دهي را از دست داده وبه مقابل امراض وافات خيلي حساس گرديده اند .
شالي هاي با سمتي (385) :
يک نوع شالي يا برنج اصلاح شده باريک بوده و کشت آن از چند به اين طرف در پاکستان عموميت دارد اين شالي نه تنها حاصل بلند ترازنوع محلي و اصلاح شده ايکه درافغانستان مروج است ، داشته بلکه درمقابل امراض هم مقاوم بوده و با اضافه کردن کود حاصل آن زياد مي گردد زودرسي اين شالي براي دهاقين گندم کارفرصت بيشتر ميدهد تا زمين را براي کشت گندم آماده سا خته وگياهاي هرزه را قسما کنترول کنند با استفاده از تخم شالي با مسمتي (385) دهاقين بايد تطبيق کود را فراموش ننمايند . زيرا شرايط گرفتن حاصل بيشتر ، استفاده از کود هاي کنمياوي ومراعات نمودن عمليات بهتر زراعتي ميباشد . در اين اوآخر شالي باسمتي (385) دربعضي حصص افغانستان مانند ننگرهار ، لغمان ، بغلان وتخار معرفي و بدسترس دهاقين قرار گرفت است نتايج بدست آمده و انمود ميسازد که برنج باسمتي دراين ولايات توافق خوب داشته و حاصل بيشتر را به مقايسه با انواع شالي محلي نشان داده است . برنج با سمتي طوريکه ديده شده مقاومت خوب در برابر امراض وآفا ت از خود نشان داده و اميد است در آينده قريب تهيه و تکثر آن توسعه يابد تا انواع محلي راکه حاصل کم داشته و مصاف به امراض ميباشد تعويض کند تاکيد بايد کرد که هرنبات چه اصلاح شده باشد چه محلي ، براي جوانه زدن و نشو ونمو به بستر خوب ونرم به آب کافي به مواد غذايي و افراد به محيط مناسب پرورش احتياج دارد اگر چنين شرايطي براي نبات مهيا ومساعد گردد نبات نشو و نموي بهتر کرده حاصل اعظمي را توليد ميکند اما متوجه بايد بود که ظرفيت توليدي نبات فرق ميکنند بطور مثال : اگربراي يک نبات غيري اصلاح شده برنج تمام شرايط فوق آماده گردد ممکن است (3500) کيلو گرام شالي يا بيشتر از آن در في هکتار حاصل بدهد پس معلوم ميگردد که نبات اصلاح شده داراي ظرفيت و قدرت استفاده اعظمي ازشرايط موجود ومهيا شده ميباشد. با تهيه وزياد ساختن انواع شالي اصلاح شده، که قدرت بيشتر توليد از واحد زمين را دارداميد است . توليدات برنج بالا رفته مملکت ما ازاين کمبودي بي نياز گردد براي اينکه زارعين محتر م شالي کاري بتواند از في واحد زمين حاصل زياد بدست آورند ، بايد شرايط و محيط مناسب بذر و ساير عوامل را در بلند بردن حاصل رول موثر دارند ،فراهم سازند .
توافق با محيط (توافق برنج):
برنج نبات زراعتي مناطق گرمسير بوده وتنها محدود کننده کشت آن سرما ميباشد . اين نبات در دوره رشد ونمو خود به آب فراوان ضرورت دارد (حدود 3000 متر مکعب در هکتار)ويادر جاي کشت ميشود که بادنده گي سالانه 1000ملي متر يابيشتر باشد. باوجود اينکه برنج در محيط هاي گرمسير در مقاسيه با مناطق معتدله درسطح وسيعي کشت مي شود يا به عبارت ديگر سطح زيرکشت آن دراين مناطق تقريبا دو برابر مناطق معتدله مي باشد،مقدار کل توليد در مناطق گرمسيرفقط 20 % از مقدار کل توليد در نواحي معتدله بيشتر است .
حرارت :
ضرورت حرارتي برنج درمقاسيه با ساير غلات بيشتر بوده ومحصول مناطقي است که هواي کرم دارند. ازاين رو آن رافقط درمناطقي مي توان به طور موفقيت آميز کشت نمود که درجه حرارت هوا در سرتاسر دوره رشد محصول بيش از 20 درجه سانتي گراد باشد. باوجوديکه مقدار حرارت موردنياز اين نتات باتوجه به نوع ، زودرس وديررس متفاوت بوده وهمچنين ورايتي هايکه در مناطق معتدله کشت مي شوند ضرورت حرارتي کمتري دارند بطور خلاصه درارتباط با احتياجات حرارتي برنج نباتي است که: حداقل درجه حرارت براي جوانه زني تقريبا 10 - 14 درجه سانتي گراد . حرارت متوسط هوا مورد نيازدر دوره رشد ونمو 20 -37 درجه سانتي گراد. درجه حرارت هواي مناسب براي اين نبات 30 -32 درجه سانتي گراد. حداقل درجه حرارت هوا براي گلدهي 22 -23 درجه سانتي گراد. حداقل درجه حرارت هوا براي تشکيل وپرشدن دانه 20 -21 درجه سانتي گراد. مقدارحرارت موردنيازاين نبات 2100 - 4500 درجه سانتي گراد.
نور:
نور کافي يکي ازعوامل اصلي موثر درحاصلدهي برنج ميباشد واحتمالا علل عمده عملکردهاي کمترآن در مناطق گرمسير ،مرطوب ويادرنواحي استواي کوتاه تر بودن روزها وابري وآلوده بودن آسمان دراين مناطق است. کمبودنور در مناطق فوق باعث توليد بته هاي دراز وضعيف ميشود. بدان جهت براي مناطق ابر آلوده از ورايتي هاي قدکوتاه وبرگ راست استفاده شود.نورهمچنين باعث افزايش تعداد پنجه ويکي از عوامل مهم واکنش اين نبات تسبت به جذب کوداز زمين ميباشد. طول روز: گرچه برنج اصولا يک نبات روز کوتاه است ، ولي ورايتي هاي مختلف حساسيت متفاوتي تسبت به طول روز دارند. روزهاي طويل گلدهي را به تعويق انداخته در حالي که روزهاي کوتاه گلدهي را تسريع مي نمايد.
خاک :
برنج برخلاف ساير غلات ، زياد به اکسيجن آزاد احتياج ندارد، وقادر است در زير آب جوانه بزند. اين خاصيت به علت بذر است که درحين جوانه زدن با فعاليت انزايمي خودمقدار اکسيجن را آزاد مي سازد.چنانکه آبياري زمين امکان پذيرباشد، بطورکلي برنج در هر نوع خاک کشت مي شود اما اراضي رسي لوم براي برنج کاري بهتر از اراضي ريگي ويا ساير انواع اراضي است . از خصوصيات اين نبات اينست که امکان کشت آن هم در زمين هاي اسيدي وهم در زمين هاي شور وجود دارد. برنج اصولا نبات مقاوم به شوري خاک و شوري آب آبياري است . البته درجه مقاومت درارقام مختلف مثل ساير غلات کاملا متفاوت است بدين جهت است که در صورت وجود آب کافي براي شستشو نمک خاک ودر روند اصلاحي خاک ها از کشت برنج استفاده ميشود. برنج در مرحله پنجه زني بسبت به شوري خاک بسيار حساس است وهرچه سن نبات افزايش پيدا کند در برابر شوري خاک مقاومت بيشتري پيداميکند کشت برنج درزمين هاي اسيدي حتي تا (4) امکان پذير بوده وpH مناسب براي اين نبات بين (5.5 -7 pH(ميباشد واراضي قلوي براي کشت برنج مناسب نيستند.
رطوبت نسبي :
مساعدترين رطوبت هوا براي گل کردن برنج حدود( 70 -80%) است ورطوبت کمتر از %40 ويابيش از%90 براي کشت برنج مناسب نمي باشد.
مشخصات نباتي برنج
خصوصيات نباتي برنج که تقريبا شبيه ساير غلات ميباشد ، به شرح زير وبطور خلاصه بيان مي شود.
ريشه :
برنج داراي سه ريشه جنيني ( که ابتدايک ريشه وسپس دو تاي بعدي بطور جناني رشد مي کنند ) وتعداد زياد ريشه هاي فرعي ميباشد. ريشه برنج مثل اکثر غلات از گره ساقه وزير خاک تشکيل مي گردد. گسترش ريشه برنج در خاک اول بطور افقي ، ولي با ادامه رشد بطورعمودي نيز در خاک نفوذ مي نمايد. به تدريج که نبات رشد ميکند ، ريشه هاي قديمي اعمال آن ها بوسيله ريشه هاي جوان صورت ميگيرد. در زمان باز شدن گلها وظهور خوشه رشد وتعداد حد اکثر بوده وبعداز آن تا موقع برداشت کم ميشود. ريشه هاي افشان اغلب در عمق ( 10 حتي تا 25 سانتي متر ) خاک منتشرمي شوند. گسترش ريشه در ارقام ديررس وقدبلند ، عميق تر وبيشتر از ارقام زودرس وقد کوتاه است . در داخل ريشه يک بافت هدايت کننده هوا ( Aerenchyma ) وجوددارد که اکسيجن را از ساير قسمت هاي نبات گرفته وعمل تنفس ريشه را آسان مي سازد . نقطه قابل توجه درزمان ظهور ريشه (ريشچه) اين است که اگرچنانکه جوانه زني درنک محيط آبي و يا غرقابي انجام گيرد ممکن است غلاف ساقچه (کولوپتيل) قبل ازغلاف ريشچه (کولوريز) تشکيل شود.
ساقه :
ساقه برنج ميان خالي بوده ، بصورت افزاشته ، استوانه ي شکل ونرم ميباشد وتعداد گره هاي آن از 10-20 عدد متغير است . ورايتي هاي زودرس معمولا ميان گره هاي کمتري تسبت به ورايتي هاي ديررس دارند ولي سرعت رشد ساقه هاي شان بيشتراست . ارتفاع بته به 60-150 وگاهي 200 سانتي متر نيز ميرسد وهر بته بطور متوسط 4-5 عدد پنجه درزمين اصلي توليد مي کند ، ولي ممکن است به 30-40 عدد نيز بالغ شوند.
برگ :
برگها بطور متناوب در دو طرف ساقه قرار داشته وشامل غلاف باز پهنک دراز و باريک ،زبانک ليگول طويلي است . تعداد برگها که با تعداد گره هاي ساقه متناوب است درارقام زودرس 14-15 ، درارقام متوسط رس 16-17 ودر ارقام ديررس 18-19 عدد است همچنين تعداد برگهاي ساقه هاي فرعي يا پنجه ها کمتر از برگهاي ساقه اصلي بوده وبرگ پرچم ها نيزپهن ترولي کوتاه تر از برگهاي پاييني ساقه هستند. يکي ديگر از خصوصيات برگهاي برنج زياد بودن تعداد روزنه ها ميباشد ، که باعث شده است باوجود سه کاربني بودن فعاليت هاي فوتوسيتيز آن درآب وهواي گرم ومرطوب بسيار زيادمي باشد . بته هاي که برگهاي کوچک ولي زياد دارند به بته هاي که برگهاي بزرگ واندک دارند ترجيع داده مي شوند . برگها معمولا در گونه هاي (Oryza sativa) کرکدار ودر گونه ها ( Oryza glaberrima )بدون کرک هستند .
گلازين يا سيستم گلي:
گلازين برنج يک Panicle نهائي ازهم پاشيده بوده وطول ان معمولاً از 10-25cm ميرسدشاخه هاي Panicle بطورجداگانه ويا غنچه ئي به وجود مي ايد دروقت نمو کاملPanicle درورايتي هاي مختلف قسماًبدون پوش وياندرتاًبطورکامل درغلاف پنهان مي شود. هرشاخه ها چندين خوشه چه رابه وجود مي اورد وهرخوشه چه اغلباً يک گل مي باشد Panicle برنج بطور اوسط از 75-150 خوشه چه ها راتوليد کرده ولي باهم تعداد خوشه چه ها ازچند دانه محدود تا به 500 دانه خواهد رسد. دانه رسيده برنج يا Caryopsis به وسيله Lemma وPalea احاطه گرديده است اين ساختمان ها رابنام پوست يا hull يادميشود درحاليکه دانه هاي که پوش ان دورشده باشد بنام برنج ودانه هاي که پوش ان دور نشده باشد بنام شالي ياد مي کند. طول دانه هاي شالي از 3.5-7cm ميرسد وعرض ان از 1.7-3mm ميرسد وضخامت ان از 1.3 الي به 2.3 ملي مترميرسد.
تهيه تخم خوب :
يکي از عوامل عمده و مهم دربلند بردن حاصل في واحد زمين انتخاب و تهيه تخم خوب ميباشد . تخم خوب بايد صفات و مشخصات آتي را دارا باشد: 1) تخم بايد اصلاح شده باشد و از منبع موثق بدست آمده باشد. 2) تخم بايد کهنه نبوده وقوه جوانه زدن آن حد اقل %90 باشد. 3) تخم بايد پوچ وشکسته نبوده و عاري از مواد اجنبي و اضافي باشد. 4) تخم بايد باتخم هاي انواع ديگرشالي مخلوط نشده باشد. 5) تخم گياهان هرزه بايد با آن مخلوط نباشد. 6) تخم بايد مرضي نبوده وعاري از انواع حشرات و تخم حشرات مضره باشد.
اگروتخنيک ويا عمليات زراعتي برنج:
تناوب :
برنج اکثرأ درشرايط محيطي ويژه ئ و يا در خاکهاي کشت مي شود که براي ساير محصولات زراعتي ديگر غير ممکن ويا نامناسب بوده و اجبارأ روش نهالي رواج دارد. با وجوداينکه تجارب نتايج بسياري از تحقيقات نشان داده است که کشت متوالي برنج حاصل آن را کاهش و باعث گسترش وتوسعه آفات و امراض آن مي گردد. ولي نمي توان يک تناوب دائمي براي برنج کاري تهيه و پيش بيني کرد. چون تناوب بستگي به عوامل مختلفي مانند محدوديت اراضي ، مصارف زياد اوليه، مانند هموارکاري زمين ، چپرکشي دورمزارع وغيره دارد. علاوه برآن چون کشت پي درپي برنج مانند ساير نباتات مشکل چنداني توليد نمي کند وميتوان آن را چندين سال پشت سر هم کشت نمود . بدين جهت اکثر شالي زارهاي چين، هندوستان ، جاپان وبعضي قسمت هاي جهان همه ساله کشت مي شوند . ولي در حالت کلي توصيه ميشود دراجراي تناوب زراعتي که فاسفورس به خاک اضافه ميکنند توجه شود، در فاصله زراعت هاي برنج يک نباتي از خانواده باقلات را به عنوان کود سبز وارد تناوب کرد و بالاخره کود حيواني در راس دوره تناوب به مزرعه اضافه شود . در پاکستان با قرار دادن يک نوع شبدر(شبدرمصري) در تناوب وبرکرداندن آن به خاک نتايج بسيار خوبي ازنظر مقدار عملکرد به دست آمده و يا روش ديگرکه در بعضي مناطق مروج است ، اين است که ابتداء در يک زميني دو سال برنج مي کارند وبه همان مدت آن را به چراگاه تبديل مي کنند . دربعضي مناطق برنج با پنبه وشديار در يک تناوب قرار ميگيرد، بدين ترتيب که دو سال پي درپي برنج کشت ميشود وبعد از ضعيف شدن زمين يک سال آن را به شديار ( حاره ) مي گذارند. در بسياري از مناطق خشک و نيم خشک دنيا، کشت برنج قسمتي از روند اصلاحي خاکهاي شور و قلوي را تشکيل داده ونيز نباتاتي مانند پنبه ، جواري ، و گندم را در تناوب با برنج قرار ميدهند.
روشهاي کشت:
روش مستقيم:
که مستقيما توسط دست ويا توسط ماشين تخم پاشي درسطح خاک ويا شاندن تخم به وسيله دست درزمين ميباشد بعداً سطح زمين که درآن شالي کشت شده باشد با آب پوشانيده مي شود.درافغانستان درمناطق مرکزي بعدازجمع آوري حاصل گندم وياميده کردن شبدرزمين را آبياري کرده بعداً آن را قلبه نموده وپلوان ها راجهت تهيه کردها آماده مي نمايد زمين رابعداًدوباره آبياري نموده شالي را درآن بذر نموده بعداًزمين را درحاليکه آب درکردها وجود دارد ماله مي نمايد.
روش نهالي کردن:
آماده ساختن زمين براي قوريه شالي:
شالي بطور عموم اولا قوريه شده بعدأ نهالي مي گردد. اما بعضي حصص مملکت تخم شالي بطور پاشکي وراسأ در زمين نيز بذر مي گردد. بايد دانست که در بين حاصل اين دو طريقه بذر تفاوتي موجود است . شالي ايکه نهالي مي شود از (5 ) الي (10 )فيصد حاصل بيشتر توليد ميکند. علاوه بر آن در طريقه نهالي چون بته هاي شالي بفاصله هاي معين شانده ميشوند پش ازبين بردن علف هاي هرزه از مزرعه شالي آسان تر صورت گرفته وکود پاشي واستعمال ادويه و مراقبت ازمزرعه به سهولت انجام شده ميتواند. تخم شالي اگر غرض تهيه بذق درساحه (100 الي 110 )متر بع کشت شود ، براي يک جريب بذق کافي تهيه مي شود. در زمين قوريه بايد مقدار کافي انبار حيواني و علف پوسيده علاوه گرديده بعدأ با قلبه زيرخاک گردد. زمين يکي دو مرتبه قلبه شود تا کلخ هاي آن خوب ميده وخاک آن نرم وپاشان شود. استعمال انبارحيواني وعلف پوسيده زمين را حاصلخيزوخاصيت فزيکي خاک را اصلاح ميدارد. همچنان کشيدن بذق از قوريه بآساني و بدون صدمه زدن به ريشه ها صورت ميگيرد. قبل از کشت مقدار20 گرام يوريا و20 گرام کود ( DAP ) بايد در هرمتر مربع زمين قوريه علاوه و خوب باخاک مخلوط گردد.
وقت کشت شالي:
وقت کشت شالي نظر به عوامل مختلف مانند درجه حرارت ، ارتفاع از سطح بحر، تعداد ساعات روشني آفتاب و غيره ازيک منطقه تامنطقه ديگر متفاوت مي باشد . درساحاتي که ارتفاع بلند است مانند بغلان ، کندز ،تخاروغيره ، وقت مناسب شالي کاري از 20 حمل الي اخير ثور بوده ودر جاهايکه ارتفاع پائين دارند ، مانند ننگرهار ولغمان کشت شالي از 10 ثور الي اخير جوزا سفارش ميگردد. باز هم دهاقين از اندوخته وتجربه خود ميتوانند وقت مناست کشت را نظر به ايجاب اقليم ومنطقه تعيين بدارند.
فوايد قوريه:
کشت نهالي درقوريه داراي فوايد ذيل ميباشد. ساحه موردضرورت کم ميشود. تهيه وتوليد بذوق (بزغلي) وقت کم رادربرميگيرد. کشيدن نهالي به اساني دروقت کم صورت ميگيرد. نهالي شالي به مصرف کمتربدست مي ايد. براي حفاظت نهالي قوريه ازحشرات وغيره ازپودر (Sevin -85-wp) به مقداريک قاشق نان خوري دردوليتر اب حل ونهالي قوريه روزپنجم ودهم دواپاشي گردد. تاريخ هاي بذرشالي درکشورما درجلال اباد، لغمان وکنرها10-20) ثور) است و دربغلان 20- باشد.30 حمل است. عمرنهالي بايد پنج هفته يا35 روز تعين وقابل سپارش است. (5 )
مقدار تخمريز در قوريه:
مقدار تخمريز از 10 الي 12 کيلوگرام تخم سالم ، پاک وعاري از تخم گياهان هرزه شالي را در بين يک ظرف ويا بوجي براي مدت (24 ) ساعت در آب بگذاريد تا آب بداخل پوست آن نفوذ کند . تر کردن تخم شالي نظربه درجه حرارت فرق ميکند.اگر درجه حرارت زياد باشد براي مدت ( 24 )ساعت يا يک شبانه روز واگر درجه حرارت پائين باشد (48 ) ساعت يا دوشبانه روز و حتي تا (72 ) ساعت يعني سه شبانه روز بايد تخم مرطوب نگهداشته شود. بعدأ تخم را با احتياط تمام بطور مساويانه در زمين قوريه ايکه آب آن ايستاده است پاش داده وبا شانه (ريک) ويا با شاخچه درخت آب گل آلوگردد. با اين ترتيب نه تنها تخم شالي زير گل مي شود بلکه آب گل آلوده کفيدگي ها و ترکيدگي هاي زمين را نيز پر مي کند . موقعيکه قد نهالي به بلندي (15 الي 20 )سانتي متر (يک بلست ) برسد آماده انتقال ونهالي کردن است . تعداد نهالي که از کشت اين مقدار تخم در ساحه (100) الي (110 ) مترمربع زمين بدست ميآيد ساحه يک جريب را کفايت مي نمايد. معمولا شالي بعداز کشت در قوريه تا وقت انتقال دادن به کشتزازبه (35 الي 40 ) روز ضرورت دارد . قوريه بايد روز دو مرتبه يعني صبح و عصر آبياري گردد. بذق شالي در قوريه بايد رنگ سبزداشته باشد و اگر در قسمتي از قوريه رنگ بذق کم رنگ ويا زرد شود، پس بايد يک مقدار کود سفيد در آن پاش داده شود تا نهالي سالم وقوي بدست بيايد.
آماده ساختن زمين براي غرس نهالي :
در آماده ساختن زمين برنج دو نوع قلبه معمول مي باشد يکي قلبه معمولي ( اوليه) وديگري قلبه که در داخل آب زده شده و منحصر به فرد ميباشد و به آن ( puddling ) نيز مي گويند. در قلبه اوليه ، درحقيقت همان اهداف به پيش برده مي شود که در قلبه ساير محصولات زراعتي مورد نظر اند. قلبه اوليه معمولأ هفته ها قبل از آماده شدن بستر بذرانجام ميگيرد. بقاياي نبات قبلي و کودهاي حيواني را بايد با اين قلبه کاملأ زير خاک نمود تا ضمن پوسيدن مواد عضوي جوانه زني گياه هاي هرزه موجود در خاک نيز تسريع شود . ازمشخصات ديگر اين زيرورونشود وزمين با دقت هموارشود. هدف از قلبه دوم که در داخل آب انجام مي شود ضمن ايجاد يک لايه غيرقابل نفوذ در خاک که مانع نفوذ بيش از حد آب به اعماق پائين ميشود از اتلاف وشستشوي عناصر غذائ نيز جلوگيري ميکند . علاوه براين روي کودهاي بکاررفته را مي پوشاند ،باعث افزايش ( PH )خاک در خاکهاي اسيدي ، کاهش آن در خاکهاي قلوي ، شوره زار و مبارزه مجدد با گياهان هرزه مي شود. دراين قلبه آب و گل کاملأ با هم مخلوط شده ودر عين حال لايه زير خاک فشرده مي شود . اين قلبه توسط ادوات سنتي ( پيش کاول که شبيه کج بيل است ) ويا ماشين هاي جديد که به بازار عرضه شده از جمله تيلر ،تراکتورهاي مخصوص چرخ آهني وغيره صورت ميگرد وبه کمک آنها کليه عمليات در داخل آب انجام ميگردد. پس از اين عمليات مزرعه براي کشيدن ماله ، هموارکاري ،پشته بندي ، کردبندي ( با استفاده از وسايل دستي ، ليستر ويا ديسک هاي مخصوص پشته بندي انجام ميشود) وبالاخره آبياري آماده مي گردد.
استعمال کود :
براي برداشت حاصل بيشتر تطبيق کود سفيد ( يوريا ) و کود سياه ( دي اي پي) لازم پنداشته ميشود . دهاقين بايد متوجه باشند که وسيله خيلي مؤثر تهيه مواد غذائ ضروري نبات عبارت اند از علاوه کردن کود حيواني ، کود سبز وکاشتن زميني که قبلأ در آن نباتات فاميل باقلات مانند رشقه ، شبدر وغيره کاشته شده باشد چون استعمال کود حيواني وغيره عمليات زراعتي چندان مراعات نمي گردد پس لازم است تا عناصر ضروري نايتروجن و فاسفورس از طريق کودهاي کيمياوي تهيه گردند. نظربه راپور هاي تحقيقاتي تطبيق مقدار (25 الي 30 )کيلوگرام کود سياه (دي اي پي) و(35 الي40 )کيلوگرام کود سفيد ( يوريا) در في جريب زمين شالي سفارش گرديده است . تمام کود سياه ونصف کود سفيد ( يوريا) بايد قبل از شاندن نهالي در زمين ، بطورمساويانه و دقت پاش داده شده و خوب با خاک مخلوط گردد. نصف باقي مانده کود سفيد بدو حصه تقسيم گردد يک حصه آن يک ماه بعد از شاندن نهالي و حصه ديگر آن موقع گل کردن شالي تطبيق گردد. اين را بايد در يظرداشت که کودسفيد بايد در کردهاي شالي بصورت مساويانه وبرابر پاش داده شود بدين معني که هر مشت کود بايد يک مرتبه پاش داده شود . وهمچنان در موقع پاش دادن کود ، مسافه و طول قدم هاي دهقان بايد تا حد امکان باهم مساوي باشند. براي بدست آوردن نتيجه بهتر بايد تصف کود را بار اول درتمام کرد بپاشيد ونصف باقي مانده آنرا بار دوم پاش بدهيد .درموقع جريان باد کود پاشي بايد صورت نگيرد. باز هم اگر بنا بر معذرتي بايد تطبيق کود صورت بگيرد پس بايد کود به سمت جريان باد پاش داده نشود. در روزهاي باراني کوشش شود تا کود تطبيق نگردد چه درغير آن سبب سوختن برگها شده و هم تاثير کود کمتر ميگردد.
انتقال وغرس بزق شالي:
بزق شالي بايد به احتياط از قوريه کشيده شود تا ريشه هاي آن متضرر يشود . بزق را بايد بقسم دسته ها بسته بندي کرده وبه مزرعه انتقال داده شود وقبل از انتقال نهالي زمين به مقدارکافي آب داده شود وبزق به فاصله هاي معين يعني به فاصله هاي (15 ) سانتي متر بين دو بته و به عمق يک ونيم الي (3 ) سانتي متر غرس شود ،فاصله بين دو قطار نهالي حد اقل بايد (20 ) سانتي متر در نظر گرفته شود . حتي الامکان کوشش شود تا بزقي کشيده شده بايد در همان روز شانده شود . هرقدري که بزق کشيده شده ديرتر نگهداشته شود ، به همان پيمانه ناغگي بيشتر در زمين رخ ميدهد . تعداد نهالي در هر غوچک از (2 الي 3 )بته سفارش ميشود. بايد دانست که نهالي کردن شالي به قطار يک عمل زراعتي پيشرفته بوده چه نباتات با گرقتن بيشتر و بهتر مواد ضروري از خاک و همچنان روشني آفتاب ،نموي خوب تر نموده و حاصل بيشتربار ميآورد . نهالي در قطار کنترول گياه هاي هرزه را آسان تر ساخته وتطبيق کود به سهولت صورت مي گيرد وهمچنان کشت شالي به قطار به آساني درو مي گردد.
آبياري مزرعه شالي:
مزرعه شالي بطور منظم و بمقدارکافي آبياري شود طوريکه از زمان غرس نهالي براي مدت (30 ) الي (35 ) روز آب بطور دايم به اندازه (3 الي 4) سانتي متر( يک انگشت ) در مزرعه جريان داشته باشد . بعد از (35 ) روز قسمت کود يوريا که براي مرحله دوم کود پاشي تخصيص داده شده ، يعني (9) الي (10 ) کيلوگرام را بطور مساويانه پاش داده و آبياري را براي مدت چهارروز قطع کنيد. بعد از چهار روزدو باره مزرعه شالي آبياري گردد. مقدار(9 )الي (10 )کيلوگرام کود باقيمانده يوريا در وقت گل کردن شالي تطبيق گردد. آبياري شالي تا وقتي دوام مي کند که شالي خوشه کشيده ودانه هاي برنج نموي خود را تکميل کند . بعدأ آب شالي را قطع نمائيد تا زمين براي درو و گرفتن حاصل مساعد گردد. زمين قبل از استعمال کود زاهکشي شود وآبهاي اضافي ومضره آن از بين برود وهم بعد از عمليات خيشاوه وغيره عمليات زراعتي در داخل مزرعه هميشه آبياري صورت گيرد . قبل از درو وجمع آوري اقلا يک هفته قبل آب مزرعه خشک کرده شود مجراي عبور آن و را رد آن در هر کرد تهيه شود.
کنترول گياه هرزه :
موجوريت گياهان هرزه شالي نه تنها جنسيت شالي را پاين مي آورد بلکه ارزش مارکيت آنرا نيز متضررمي سازد در کنترول گياه هاي بيکاره عمليات آماده ساختن زمين قبل از غرس نهالي خيلي مهم است اگر زمين شالي قبلآ قلبه شده و بازهم پيش از غرس نهالي قلبه مي گردد يک تعداد زياد گياه هاي که نور وييده اند از بين ميروند چون شالي خاصيت نمو در آب را دارند بنا بر ان تخم مک تعداد گيا ها در اب جوانه زده نتوانسته و از بين ميرود ولي تعداد از گياه هان توام باشالي انکشاف نموده باشالي رقابت کرده وحاصل آنرا کم مي سازد . وسيله بهترکنترول گياه هرزه شالي عبارتند از تناوب زراعتي کنترول ميخانکي و استعمال ادويه ضد گياه شالي وقتيکه گياه هرزه به اندازه (15)سانتي متر برسد انرا با دست از ريشه کشيده دربين قطار هاي شالي با پاي زير گل کنيد . براي بدست آودن تخم خالص و جنسيت خوب شالي نه تنها دور کردن گياه هاي هرزه بلکه از بين بردن آن تعداد بته هاي شالي که مرضي بوده و يا ناجنس و بد جنس باشد کاريست بسيار ضروري و مفيد.
درو کردن شالي (يکه کردن شالي):
شالي بايد بوقت مناسب آن درو گردد تا دانه هاي برنج ضايع نگردد درو کردن شالي بوقت وزمان آن حاصل و جنسيت انرا بالا برده ارزش برنج را اضافه ميسازد. تقريبا (7)(8) روز قبل از درو شالي ، آبياري شالي بايد قطع و آب کرد ها تخليه يا خشک گردد. وقتيکه ساقه و برگ هاي شالي رنگ کاهي را بخود بگيرد، موقع درو شالي را نشان ميدهد همچنان چند دانه شالي را از پوش و پوست آن بيرون آورده و پاک کنيد اگر دانه هاي برنج سخت محکم و شفاف معلوم شدند، بايد دانست که شالي آماده درو است بته شالي را به اندازه(20)سانتي متر بالا تراز زمين درو نمايد . شالي درو شده را براي مدت 1 الي 2 روز در مزرعه همچنان بمانيد تا خشک شود. بعدأ آنرا جمع آوري نموده در جاييکه توسط ماشين ميده مي شود ويا خرمن جمع آوري کنيد. در کشور ما جمع آوري حاصل برنج توسط داس هاي وطني صورت ميگيرد اما درکشورهاي ديگر شالي توسط کمباين ها جمع آوري مي شود. ماشين هايکه يا کمباين در جمع آوري شالي از آن استفاده مي شود عبارت اند از: SKD-5R پنج قطاره SKPR-6R شش قطاره در اين ماشين چغل ودرو همزمان صورت ميگيرد در صورتيکه چغل اولي درست نگرفته باشد چغل تکراري صورت مي گيرد. بعدأ دانه هاي آنرا پاک نموده ودر صورتيکه مرطوب باشد در ماشين هاي خشک کننده و حرارت آفتاب آنرا خشک مي نمايد و بعدأ به جاي هاي مطلوب انتقال داده مي شود. چطور ميتوان از مزرعه شالي حاصل خوب بدست آورد: براي بدست آوردن حاصل خوب دهقان بايد نکات آتي را در نظر داشته باشد: کنترول آب : داشتن آب کافي در وقت نموي برنج ، زياد کردن آب بوقت مناسب ، خشک کردن آب توسط زابر به وقت آن و داشتن آب به يک عمق مناسب . ساختن يک قوريه خوب( تا اينکه نهالي هاي خوب براي انتقال نهالي داشته باشيم ) آماده ساختن خاک کشت زار برنج توسط شديار وماله . انتقال نهالي از قوريه به کرد بوقت مناسب وشاندن آن به ترتيب قطار . مراقبت از کشت زار برنج ( خشاوه در وقت رويدن گياه هرزه ، تهيه پارو يا کود ، سيرآب ساختن کشت زار ، نگهداري برنج از آفات . بهره برداري و خشک کردن درست شالي .
ترکيب وخواص برنج:
بيروني ترين لايه برنج پريکارپ نام دارد که بسيار سخت و شفاف است. پوست دانه زير اين بخش قرار گرفته که از لحاظ پروتئين و چربي غني، ولي از نظر نشايسته اي فقير است. پس از پوست، لايه آلرون هست که جزء آندوسپرم مي باشد. بنابراين ضمن عمل پوست کني، بخش عمده اي از مواد مغذي برنج از دست مي رود. اکثر مردم آسيا از برنج تغذيه مي کنند. اين ماده غذايي کامل نيست، چون ميزان پروتئين و اسيد آمونيا آن خيلي کم است. برنج گلوتن ندارد، پروتئين عمده آن اوريزنين (oryzenin ) مي باشد. ترکيب اصلي برنج، نشاسته است که عمدتاً در آندوسپرم قرار گرفته است. برنج هايي که آميلو پکتين بيشتري دارند لعاب بيشتري داده و انبساط آنها موقع پخت کم است. در برنج 70 تا 73 % نشاسته ، 2 تا 3 % قند، 1 تا 2 % مواد ازته ، 1 تا 3 % چربي، 4 تا 5 % سلولز و همي سلولز، 7 تا 8 درصد پروتئين و انواع ويتامينهاي B1،B2 ،B3 و مواد معدني شامل پتاشيم، مگنيزيم، آهن و فاسفوريک اسيد وجود دارد. در ترکيب برنج چربي، کاربوهايدريتها، فايبر و فلزاتي همچون آهن و موادي مانند کلسيم موجود است. (6-7 ) روش هاي استعمال برنج: مثليکه ما مفهميم شالي برعلاوه غذايي انسانها مانند استعمال آن در ساختن نان ، فيرني به شکل آرد، حلوه ،سوپ ، کيک وکلچه ، پلو ، وديگر غذا هاي فراوان براي انسانها. ودربعضي مناطق کشورما مانند ولايات شمال شرق کشور کندز، تخارو بغلان از پوست شالي بحيث مواد تغذيه براي حيوانات مانند آسپ بزکشي بحساب مي رود که مخلوط با جو درخوراکه آسپ مورد استعمال دارد. که اين پوست شالي را در وقت تبديل نمودن شالي به برنج ذريعه ماشين بدو حصه تقسيم مي کند که عبارت از توپه يک کوب ، دو کوب مي باشد ازيک کوب آن درپختن شالي براي آماده کردن برنج بحيث مواد سوخت همراه با ساقه ها وبرگها خشک شده شالي که پخال مي نامد استفاده مي شود ومثليکه قبلا تذکر داديم از توپه دوکوب بحيث غذاي حيواني استفاده مي شود وهمچنان از پخال آن بحيث غذاي حيوانات در اوايل زمستان در ولايات شمال کشور استفاده مي شود، ودر ممالک ديگر از پخال شالي در ساختن کاغذ وهمچنان از شالي در صنعت الکول بيرو از سبوس آن روغن مي سازد. وبرعلاوه استعمال توپه وپخال آن از ميده برنج در تغذيه مرغ هاي مرغداري ودر قرأ وقصبات خانواده هايکه در خانه خود مرغ نگهميدارد مواد تغذيه کننده براي مرغهاي شان از همه ارزان و فراوان شمرده ميشود. همچنان از آن در دام هاي پرنده گان نيز استفاده مي شود.
توليد شالي در جهان:
بر اساس آخرين احصايه سازمان خوراکه وغذا جهان F.A.Oميزان توليد برنج در سال 2003 در جهان 584,975 هزار تن بوده است . از ميان کشورهاي جهان کشورهاي چين و هندبيشترين توليد بيش از 55% توليد شالي جهان را به خود اختصاص داده اند.
ميزان توليد شالي درجهان، افغانستان و چند کشور عمده توليد کننده در سال 2003