لنزهای مصنوعی در چشم پزشکی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لنزهای مصنوعی در چشم پزشکی - نسخه متنی

اسماعیل بی آزار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

لنزهاي مصنوعي در چشم پزشکي

نويسنده : اسماعيل بي آزار

از پانصد سال پيش از ميلاد تا به امروز

لنز هاي چشمي انواع و کاربردها

سال هاست که دو چشم به کمک چشمان کساني مي آيند که درست نمي بينند اما استفاده از اين وسيله نجات بخش براي بسياري دلچسب نيست.اين شد که دانشمندان آن را نا مرئي کرده و به صورن لايه اي نازک و شفاف بر داخل چشم کردند.مقاله حاضربررسي کلي بر روي اين عينک ها ي نامرئي دارد

با استفاده از عينك و لنز مي توان از عوارض بيماريهاي چشمي مختلفي رهايي يافت كه از آن جمله مي توان به موارد زير اشاره نمود:

1ـ درست بيني:

به طبيعي بودن چشم اطلاق مي شود هرگاه عضله مژگاني كاملاً شل باشد تمام اشياي دور با تمركز واضح بر روي شبكيه مي افتد،

2ـ دوربيني :

بدان علت است كه طول كره چشم خيلي كوتاهتر از ارتفاع آن است در اين وضعيت پرتوهاي نور به اندازه كافي نمي شكند و در پشت شبكيه متمركز مي شود اين حالت را با عدسي محدب تصحيح مي كنند،

3ـ نزديك بيني:

به علت زيادي طول قدامي خلفي چشم است در اين وضعيت ميزان شكست پرتوها هنگام شل شدن عدسي بيش از حد است و تصوير اشيايي دور در جلوي شبكيه متمركز مي شود اين حالت را با عدسي مقعر تصحيح مي كند زيرا عدسي مقعر با واگرا ساختن پرتوهاي ورودي نور باعث كاهش شكست آنها مي شود،

4ـ آستيگماتيسم:

بر اثر تفاوت قابل توجه انحنا در صفحات مختلف گذرانده از چشم ايجاد مي گردد مثلاً انحناي چشم در صفحه عمودي ممكن است بسيار كمتر از انحناي چشم در صفحه افقي باشد درنتيجه پرتوهاي نور كه با جهات مختلف وارد چشم مي گردد در نقاطي متفاوت وارد چشم مي شود در نقاطي متفاوت متمركز مي شود تصحيح اين حالت به عدسي استوانه اي نياز دارد،

5ـ آب مرواريد:

بر اثر ايجاد كدورت در قسمتي از عدسي به وجود مي آيد در حال حاضر درمان انتخابي آن برداشتن عدسي و جايگزيني آن با عدسي پيوندي مصنوعي است و

6ـ قرنيه مخروطي:

وضعيتي است كه بر اثر بدشكل ساخته شدن قرنيه يا برآمدگي بارز در يك طرف ايجاد مي شود اگر برآمدگي آن خيلي زياد باشد مشكل شديد شكست را با هيچ عدسي شيشه اي واحدي نمي توان تصحيح كرد بهترين چاره آن عدسي تماسي است كه به سطح قرنيه مي چسبد و با ورقه اي از مايع اشك در جاي خود مي ماند اين عدسي مسطح تر است و بدين وسيله برآمدگي قرنيه را جبران مي كند به طوري كه سطح قدامي عدسي تماسي؛ سطحي بسيار يكنواخت تر و موثرتر را براي شكست پديد مي آورد .

مزاياي لنز

لنز مزاياي بهتري نسبت به عينك دارد :

1) تصحيح آستيگماتيسمهاي نامنظم،

2) فراهم كردن ميدان بينايي طبيعي،

3) عدم وجود انحرافات كروي و رنگي،

4) كاهش بزرگ نمايي،

5) كاهش آنيزومتروپيا (تفاوت در مقدار نمره عينك دو چشم) و آنيزوكوفيا (تفاوت در اندازه تصاوير در دو چشم ) ،

6) كاهش تلاش تطابقي و تقاربي براي افراد دوربين،

7) باران و مه گرفتگي،

8) زيبايي،

9) عدم ايجاد اسكوتوم حلقوي كه در نمرات دوربيني زياد پيش مي آيد به خصوص در افرادي كه عمل جراحي آب مرواريد انجام داده و فعلاً از عينك استفاده مي نمايند اين اسكوتوم مشاهده مي شود و

10) عدم ايجاد آستيماتيسگ مايل (چون كه لنز با چشم حركت مي كند ).

موارد كاربرد لنز

1) بهبود بينايي جايي كه از عينك نتوان بهره برد مثل آستيگماتيسمهاي زياد؛ قوز قرنيه، آنيزوكونيا؛ آنيزومتروپي و غيره ... ،

2) عدم تحمل عينك در افراد دوربين و نزديك بين با نمره زياد،

3) زيبايي لنز (رنگهاي متنوع ) ،

4) كاربردهاي تشخيصي: براي معاينه شبكيه؛ معاينه زاويه اتاق قدامي و ...،

5 ) كاربردهاي حفاظتي: سوختگيهاي شيميايي؛ به خصوص گاز خردل؛ كراتيتهاي ناشي از اشعه ماوراي بنفش؛ نداشتن عنبيه؛ آلبينيسم؛ جلوگيري از اثرات بخار در بعضي مشاغل،

6) كاربرد درماني در افراد مبتلا به low vision ،

7) كنترل نزديك بيني: كاربرد عدسي تماسي تا حدودي مي تواند مانع از افزايش نزديك بيني گردد،

8) استفاده از لنز در ورزشكاران و

9) كاربردهايي براي رهايش دارو .

تاريخچه لنزهاي تماسي

اولين كاربرد لنزهاي درون چشمي براي بيماري Cataract (آب مرواريد) در قرن پنجم ميلادي قبل از ميلاد بود كه توسط جراح هندي به نام Susruta Circa توصيف شد كه شيشه اي با يك ابزار تيزي به درون چشم هل داده مي شود اين عمل خواباندن ‎ (coachi ng) ‎ ناميده مي گردد كه شيشه كدر كه بيمار شكل و رنگ آنرا در چشمش در حين عمل مي توانست ببيند وارد چشم او مي گرديد .

در سال 1508 ميلادي لئوناردو داوينچي چند شكل از لنزها را ترسيم و توصيف كرد و در سالهاي 1583 Georg Bartisch مباحث تازه اي را گشود كه طرز قرارگيري لنز را با سوزن هايي با روش پيچشي انجام و بيان كرد اداره تحقيقات اسپانيا در همين سالها (1591-1634) جايگزيني لنزها را همراه با ايمپلنت كه به احتمال زياد در چشم مدت زيادي مي ماند را پيشنهاد دادند كه توسط دانشمندي به نام Benito Dzadevaldes بيان شد و مورد تحقيق وي قرار گرفت .

در سال 1632 رنه دكارت فرانسوي لنزهاي تماسي قرنيه اي را پيشنهاد نمود و در سال 1827 يك اخترشناس انگليسي به نام جان هرشل پيشنهاد سايش يك لنز تماسي را كه به شكل سطح چشم درمي آيد را داد در دهه اول 1900 لنزهاي شيشه اي گرد ساخته شد .

در سال 1929 Joseph Dallas فيزيكدان مجارستاني روشهاي گرفتن قالب از چشم زنده را كامل نمود و با اين توصيف كه لنزهايي مي توانند ساخته شود تا به طور بسته به ويژه با sclera شكل بگيرد .

در سال 1936 William Feinbloom چشم پزشك آمريكايي اولين لنزهاي تماسي پلاستيكي را ساخت در سال 1939 استفاده از آن در آمريكا شروع شد و در سال 1945 AOA (سازمان چشم پزشكي آمريكا) به طور رسمي پيشرفت و رشد در زمينه لنزهاي تماسي را به عنوان يك بخش از حوزه چشم پزشكي به رسميت شناخت. در سال 1949 اولين ايمپلنت موفقيت آميز درون چشمي با لنزها انجام شد .

در سال 1950 دكتر George Butterfield (چشم پزشك) يك لنز قرنيه اي تماسي را طراحي كردند .

در سال 1960 Drahoslav Lim,Otto Wichterle لنزهاي تماسي نرم و قابل جذب آب از جنس پلاستيك را مورد آزمايش قرار دادند .

در سال 1971: لنز نرم براي تجارت در آمريكا مورداستفاده قرار گرفت .

در سال 1978: اولين لنزهاي تماسي (هلالي) toric در امريكا به بازار عرضه شد .

در سال 1979: اولين لنزهاي تماسي RGP از جنس كوپليمر PMMA و سليكون براي پخش به بازار عرضه شد كه اين لنزهاي آكريلات ـ سليكوني هنوز مورد استفاده است

در سال 1980: لنزهاي تماسي روزانه مختصر رنگي به بازار آمد .

در سال 1981: لنزهاي تماسي ممتد ‎ (extended) ‎ ارايه شد.

در سال 1982: اولين لنزهاي تماسي روزانه دو كانوني به بازار آمد .

در سال 1983: اولين لنزهاي تماسي RGP مختصر رنگي عرضه شد.

در سال 1987: لنزهاي تماسي نرم يك بار مصرف به بازار آمد و نيز يك لنز نرم غيروابسته به رنگ چشم عرضه شد و همچنين در همين سال اولين لنزهاي تماسي چندگانه (هدف) ساخته شد و همچنين يك فرمول جديد از ماده آكريلات - فلوئور و سليكون براي لنزهاي RGP به بازار عرضه شد .

در سال 1992: لنزهاي تماسي مختصر رنگي يك بار مصرف به بازار آمد .

در سال 1995: لنزهاي مصرفي (يك بار مصرف) روزانه و همچنين لنزهاي RGP با محتواي سليكون كم و آكريلاتهاي فلوئوروسليكون ‎ (fluorosilicone) ‎ با DK بالا به بازار عرضه شد .

در سال 1996: اولين لنزهاي مصرفي جاذب UV در آمريكا مرسوم شد .

در سالهاي اخير هم بيشتر مطالعات روي لنزهاي تماسي از جنس پليمر با تركيبات مختلف شيميايي براي بدست آوردن نتايج مطلوبتر و زيست سازگاري بهتر با چشم و قابليتهاي DK بالا (قدرت نفوذ اكسيژن)؛ جذب آب؛ خواص مكانيكي؛ اپيتيك و ... است.

براساس آمار و ارقام در دهه 90 حدود 30 ميليون آمريكايي از لنزهاي تماسي بهره بردند كه حدود 80 درصد اين لنزها از نوع لنزهاي نرم هيدروژلي بود .

طبقه بندي لنزها ‎ (lenses class) ‎

دو نوع لنز در ساختمان چشم گذارده مي شود كه كاربردهاي ويژه خود را دارد :

1 ـ لنزهاي تماسي ‎ (contact lenses) ‎ و

2ـ لنزهاي درون چشمي ‎ (intraocular lenses) ‎

ويژگيهاي لنز

سازگاري

لنزهاي بالا چون با بافت بسيار حساسي در تماس است بايد خصوصيات ايده آلي را داشته باشد .

1 ـ سازگاري بافتي

لنزهاي چشمي بايستي از نظر شيميايي خنثي باشد و واكنشهايي مانند التهاب؛ عفونت؛ و پاسخ ايمني ايجاد نكند؛ سرطان زا نبوده و در محيط بدن دچار تجزيه نشود .

2 ـ سازگاري اپتيك

بايستي تمام خواص اپتيك عدسي طبيعي در لنزهاي درون چشمي را داشته باشد كاملاً شفاف بوده و تفكيك اپتيك بالايي داشته و قادر باشد امواج فوق بنفش را جذب كند در صورتي كه بتواند فواصل مختلف را فوكوس كند بسيار ايده آل است.

3ـ سازگاري مكانيكي

درمقابل فشارهاي مكانيكي هنگام ساختن لنز مقاوم باشد و نيز قابليت انعطاف آن به گونه اي باشد كه هنگام قرار دادن در چشم آسيبي نبيند. علاوه بر مشخصات مشترك فوق آنچه لنزهاي قابل انعطاف را از لنزهاي غيرقابل انعطاف متمايز مي سازد تنها توانايي تا شدن و تغييرشكل نيست بلكه بايستي سريع شكل و ابعاد آنها به حالت اوليه برگردد خصوصيات فوق وابسته به تركيب ماده سازنده اين لنزها است كه در انواع مختلف لنزها شرح داده مي شود .

طبقه بندي لنزهاي تماسي

به طوركلي لنزهاي تماسي براساس ويژگيهاي فيزيكي و شيميايي به سه دسته طبقه بندي مي شود :

الف) لنزهاي نرم

ب ) لنزهاي سخت

ج ) لنزهاي RGP

كه مختصراً توضيحاتي در هر سه مورد خواهيم داد .

لنزهاي نرم ‎ (soft lenses) ‎

لنزهاي تماسي نرم هيدروفيليك يا آبدوست و محدوده محتواي آب در آنها بين 38 تا 75 درصد و بالاتر است و باعث افزايش انتقال اكسيژن مي گردد اما پايداري و دوام لنز كاهش مي يابد (با محتواي آب). حدود 80 درصد از لنزهاي تماسي مصرفي بازار از اين نوع و از جنس پلاستيك نرم؛ منعطف؛ به نام PMMA است ساخته مي گردد. اين لنزهاي نرم الاستيسيته و انعطاف پذيري شان منوط به توانايي جذب آبشان است .

HEMA با اتيلن گليكول دي متاكريلات لينك مي گردد به علاوه با pvp (پلي N - وينيل پيروليدون) تا محتواي آب لنز به 60 درصد برسد لنزهاي از جنس HEMA پايدار؛ شفاف؛ غيرسمي؛ غيرآلرژيك؛ و از لحاظ نوري مطلوب است مواردي بايد دقت گردد :

1 ـ لنزهاي تماسي نرم بايد در زمان گذاردن درون چشم با قرنيه به طور خوبي fit گردد لنزهاي تماسي كه شيب دار است و خوب با سطح قرنيه fit نشده است موجب عوارضي مانند ادم قرنيه و كاهش گردش جريان اشك مي گردد. لنزهايي كه حركتي هموار و صاف روي قرنيه به اندازه كافي ندارد موجب عوارض و مشكلاتي مي گردد بنابراين fiting مناسب مهم است .

1 ـ وجود اشك كافي در زمان گذاردن لنز تماسي،

2 ـ ساير لنز بايد به اندازه مناسب باشد لبه و انحناي پري فرال روي بافت ملتحمه و قرنيه بايد موردبررسي باشد،

3ـ عامل جريان حركت و مركزيت: فقدان حركت لنز را روي چشم به علت اينكه لبه ها و انحناي پري فرال مركز لنز نمي تواند قرنيه را لمس بنمايد، وجود دارد،

4ـ به عكس بالا حركت بيش از حد لنز هم قرنيه را خراش مي دهد و هم پلك را آسيب مي رساند و

5ـ يك لنز تماسي بايد خوب پرداخته گردد .

قدرت لنز برابر است با اختلاف منحني سطح جلويي لنز و سطح عقبي لنز. كه اين در طراحي يك لنز بايد مدنظر باشد. يك لنز تماسي تراش داده شده شكمي اپتيك بهتري نسبت به لنزهاي تماسي نرم با روش توليد spin-cast (ريخته گري دوراني) دارد. (به علت داشتن سطوح مناسبتر ).

لنزهاي نرم به انواع مختلفي تقسيم مي گردد :

1 ـ لنزهاي نرم روزانه ‎ (daily wear) ‎ : فقط در ساعات بيداري شخص مورداستفاده است .

2 ـ لنزهاي دائمي ‎ (extended wear) ‎ : 24 ساعت در چشم قرار دارد و مي تواند به مدت 30 روز هم در چشم بماند .

3 ـ لنزهاي يكبار مصرف: نياز به نگهداري ندارد و به صورت پاره وقت در چشم قرار مي گيرد و پس از بيرون آوردن از چشم بايد دور انداخته گردد .

4 ـ لنزهاي رنگي: وجود رنگ باعث مي شود كه رويت آن در هنگام گذاردن و خارج نمودن ساده تر باشد بيشتر كاربرد اين لنزها جنبه زيبايي داشته و براي تغييررنگ عنبيه چشم از آن بهره مي برند .

- انواع مواد لنزهاي تماسي هيدروژلي نرم

Etafilcon A : ( HEMA با سديم متاكريلات و 2ـ اتيل هيدروكسي متيل ـ 1ـ3ـ پروپان دي ال تري متاكريلات )

Vifilcon A : (پليمر متاكريلات اسيد با اتيلن گليكول دي متاكريلات و HEMA و N - وينيل پيروليدن )

Tefilcon : ( HEMA پليمريزه شده و با اتيلن گليكول دي متاكريلات Cross link شده )

ليزوزيم يك پروتئين مهم در اشك، داراي چسبندگي قوي و با لنزها در تماس است با تكنيكهاي رديابي راديويي؛ اسپكتروسكوپي فوتوالكتروني اشعه ايكس؛ و ميكروسكوپهاي ليزري و غيره قابل مشاهده است .

اتصال ليزوزيم با لنزهاي تماسي يوني با محتواي آب بالا مانند Etafilcon A ؛ Viflcon A نشان داد كه درجه نفود ليزوزيم در لنز Etafilcon A بيشتر از دومي است اما با اتصال ليزوزيم با لنز اولي يك فرايند جذب سطحي روي داد.

دو مبنا براي توسعه هيدروژلهاي با قابليت نفوذ بالا وجود دارد :

1 ـ طراحي موادي با محتواي بالاي آب كه اكسيژن موردنياز قرنيه را عبور دهد و

2ـ توسعه هيدروژلهايي با قابليت عبور اكسيژن بالا با هيدروژلهاي پايه سليكوني .

ويژگي هاي اين نوع لنزهاي هيدروژلي پايه سليكوني شامل موارد زير است :

1 ـ قابليت نفوذ بالاي اكسيژن،

2ـ انعطاف پذيري بالا و سختي كم و

3ـ قابليت خيس شوندگي كم .

‎ (PDMS) ‎ پلي دي متيل سيلوكسان به علت مدول الاستيسيته پايين، شفافيت نوري و قابليت نفوذ بالاي اكسيژن كه 50 برابر بيشتر از هيدروژلهاي برپايه پلي HEMA و 15 برابر بيشتر از هيدروژلهاي با محتواي آب بالا به عنوان ماده پايه اين نوع لنزها است. اما ايرادي كه PDMS دارد يكي هيدروفوبيك بودن آن و غيرقابل حل بودن در مونومرهاي هيدروفيليكي است .

لنزهاي تماسي extended برمبناي پلي متيل سيلوكسان با عامل متاكريلاتي است البته امروزه هيدروژلهاي با قابليت نفوذ بالاي اكسيژن برپايه ‎ [-(CF2)H] ‎ مورد بررسي قرار دارد فلوئورينات موجود در پليمر بالا و در زنجيره سيلوكساني وقتي با مونومرهاي هيدروفيليكي همانند DMA كوپليمره گردد باعث شفافيت؛ افزايش قابليت خيس شوندگي؛ و افزايش نفوذپذيري اكسيژن مي شود .

مزاياي لنزهاي سيليكون دار

1 ـ اين لنزها مي تواند با رنگ fluorescein بدون ايجاد لكه استفاده گردد،

2ـ از لحاظ اپتيكي بسيار مناسب است،

3ـ براي رهايش مواد دارويي مناسب است،

مواد با محتواي سليكون رهايش بهتري را نشان مي دهد ‎ (Balafilcon A, lotrafilcon A) ‎

گروه بندي FDA براي مواد لنزي :

گروه I : مواد لنزي غيريوني با محتواي آب كم

گروه II : مواد لنزي غيريوني با محتواي آب بالا

گروه III : مواد لنزي يوني با محتواي آب كم

گروه IV : مواد لنزي يوني با محتواي آب بالا

4ـ با روش استريليزاسيون خشك يا مرطوب استريليزه مي گردد و

5ـ زماني كه مقدار آب آن كمتر از 5/0% برسد منحني پايه لنز با خيس شوندگي تغيير نمي كند .

مشكلات لنزهاي پايه سليكوني

1 ـ ممكن است كم شدن چرخش در هنگامي كه قطر به 11 ميلي متر مي رسد وجود داشته باشد،

2ـ سطح هيدروفوبيك آنها مشكل زا است و

3ـ رسوبات موجود در روي لنزهاي سليكوني مي تواند بينايي را كاهش دهد و باعث آسيب چشم و لنز شود .

O2 ‎ و CO2 ‎ به راحتي از لنز لاستيكي سليكوني عبور مي نمايند اما مايعات نمي تواند جدول (3) مقدار عبوردهي گازهاي بالا را نشان مي دهد.

لنزهاي در حال تحقيق امروزي از نوع flour polymer انعطاف پذير است. اين نوع لنزها ( FFP ) كوپليمري از فلوئورو (باعث افزايش قابليت نفوذ اكسيژن مي گردد) و وينيل پيروليدون (كه قابليت خيس شوندگي يا نم پذيري دارد) و متاكريلات (سختي را زياد مي كند) ساخته شده كه غيرهيدراته و انعطاف پذير است اما هنوز تحت بررسي قرار دارد و به بازار نيامده است .

لنزهاي سخت ‎ (Hard lens)

‎ اين لنزها نسبت به ديگر لنزها قابليت انعطاف پذيري كمتري دارد اما بهترين ديد بينايي را نسبت به ساير لنزها دارد. راحتي كمتري نسبت به لنزهاي نرم اما دوام بيشتري نسبت به آنها دارد لنزهايي كه كوچكتر و نازكتر ساخته مي شود، بهتر است.

مواد لنزهاي تماسي سخت

در ابتدا از جنس ماده PMMA (پلي متيل متاكريلات) ساخته شد كه يك بيوماتريال اپتيك عالي به حساب مي آيد اما داراي قابليت كم نفوذ اكسيژن است. اما از كوپليمرهاي متيل متاكريلات با متاكريلاتهاي siloxanyl alkyl استفاده شد تا نقص بالا را جبران نمايد البته از ماده فلوئورين هم امروزه استفاده مي شود كه در حال تحقيق و مطالعه است. پيش ماده فلوئورو آلكيل ـ متيل متاكريلات داراي قابليت نفوذ اكسيژن بالا و خصوصيات بهتر سطحي نسبت به لنزهاي سخت محتوي غيرفلوئورين است.لنزهاي تماسي سخت از جنس PMMA هيدروفوبيك و داراي زاويه تماس 60-75 درجه است و به علت اين زاويه تماس بالا خيس شوندگي سطح مشكل ايجاد مي كند به دليل هيدروفوب بودن ميكروارگانيسمها و سلولهاي التهابي به سطح آن مي چسبد .

ساختار شيميايي ماده پايه لنزهاي سخت تماسي ‎ (PMMA) ‎

‎ -CH2-CCH3(COOCH3)-[-CH2-CCH3(COOCH3)-]-CH2-CCH3 (COOCH3)-

‎ روش سنتز

C6H6+C3H6=C(CH3)2O=C(CH3)2OHCN+HCN=C(CH3)2CONH2-H2SO4=

C CH3 CH2 COOCH3= -[CH2-CCH3(COOCH3)-]

‎ از مشخصات ديگر اين نوع لنز ‎ (PMMA) ‎ ؛ ضريب انكساري 49/1 است .

لنزهاي ‎ (Rigid Gas Permeable) RGP

اين نوع لنزها براي بهبود ديد چشم و همچنين داراي كيفيت بافتي و فيزيكي بهتري نسبت به PMMA است. موارد مورداستفاد متداول شامل سلولز استات بوتيرات ‎ (CAB) ‎ ، سليكون، اكريلات، سليكون لاستيكي، استيرن، فلوئور و پليمرها است .

لنز CAB

اگرچه اين لنزها قابليت نفوذ اكسيژن كمتري نسبت به كوپليمر سيلوكسانيل آليل متاكريلات دارد اما مقاومت به خراشيدن كمتري دارد و با تغييرات رطوبت منحرف و تاب برنمي دارد .

درمقابل لنزهاي تماسي سخت اين لنزها داراي كشش سطحي كمتر از 38% و زاويه خيس شوندگي 5/18 درجه است كه اجازه نم پذيري بهتر؛ و انعطاف پذيري بيشتر را مي دهد. راحتي اين لنزها بين دو لنز نرم و سخت است .

مزاياي لنزهاي RGP نسبت به لنزهاي قبلي

1 ـ ايجاد عفونت كمتر،

2 ـ ديد بينايي بهتر،

3 ـ تجمع رسوب كمتر،

4 ـ حمل آسانتر و

5ـ قابليت عبوردهي خوب اكسيژن.

اما اين لنزها معايبي را هم به همراه دارد از جمله؛ لنزهاي RGP فاصله بيشتري را نسبت با بقيه لنزها با قرنيه چشم دارد و كمترين حساسيت را نسبت به قرار گرفتن مواد خارجي در زير لنز خواهد داشت .

ويژگيهاي يك لنز تماسي خوب

آسايش و ناراحت ننمودن لنز از مهم ترين ويژگي هاي يك لنز خوب است. سطوح لنز بايد خيس باشد (نمناكي يا خيسي؛ wetness ؛ به وسيله زاويه نمناكي با ريختن يك قطره آب روي ماده محاسبه مي شود) زاويه هرچه بزرگتر باشد ماده آب دوست تر خواهد بود مواد آب گريز زاويه نمناكي كوچكتري دارد كه اغلب لنزهاي مصرفي را از اين نوع مي سازد. علاوه بر اين لنز بايد قابليت جذب آب را داشته باشد چون اگر لنز دهيدراته گردد باعث شكننده شدن؛ چروك خوردن و سفت شدن قرنيه مي گردد .

لنز تماسي بايد توانايي عبور اكسيژن و مونوكسيد كربن را داشته باشد همچنين بايد قادر باشد گاز دي اكسيد كربن را دفع نمايد اگر عبور گازها كافي نباشد عارضه تورم قرنيه ‎ (corneal swelling) ‎ را مشاهده خواهيم كرد. همچنين سطوح لنزها بايد در برابر دفع پروتئينهاي اشكي مقاوم باشد چون دفع پروتئين باعث كاهش بينايي و تحريك چشم مي گردد لنز نه هيدروفوبيك و نه ليپوفيليك بايد باشد درنهايت اينكه بايد داراي مروفولوژي عالي باشد.

/ 1