طبق آمار به طور تقريبي يك نفر از هر 10 نفر دست كم يكبار سابقه خونريزي شديد از بيني داشته است . خونريزي ممكن است جزئي و يا خيلي شديد باشد. بعد از خونريزيهاي قاعدگي، خونريزي بيني شايعترين خونريزي خودبخودي در انسان است كه به علت پارگي عروق مخاط بيني كه بدون محافظ ميباشد اتفاق ميافتد. شايعترين محل خونريزي در اطفال و بالغين جوان قسمت قدامي تيغه بيني است ( كه ناحيه كيسلباخ kisselbakh يا ليتل little ناميده ميشود). خونريزي اين ناحيه را ميتوان به آساني كنترل نمود. مشكلترين و پيچيدهترين محل خونريزي در قسمت خلفي فوقاني جدار خارجي و تيغهي وسط بيني در اشخاص مسن است . شايعترين علت خونريزي بيني ضربه يا تروما است . ضربههاي شديد باعث شكستگي استخوان بيني شده و ضربههاي خفيف نظير دستكاري بيني با انگشت آسيب به ناحيه ليتل وارد آورده و سبب از بين رفتن موكوس محافظ آن ناحيه ميشود . عوامل مهم در كنترل خونريزيهاي بيني عبارتند از: علت، محل خونريزي، نحوه معالجه آن .
عوامل موضعي :
در ميان عوامل موضعي كه سبب خونريزي بيني ميشوند، ميتوان از ضربههاي وارده به صورت، واكنش التهابي تغييرشكل ساختماني، وجود جسم خارجي، تماس با مواد شيميايي سمي، مداخله جراحي و تومورهاي داخلي بيني نام برد. ضربهي موضعي يكي از شايعترين علل خون دماغ است. وارد كردن لوله بيني- معدي (افزايش مداوم فشار هوايي بيني) دستكاري داخلي بيني و بازيابي جسم خارجي داخل بيني كه سبب پاسخ التهابي شديد شده است، همه ميتوانند مسئول خونريزي بيني باشند عملهاي جراحي داخلي بيني و شكستگيهاي استخوان بيني، ديواره سينوسهاي صورت- كاسه چشم و قاعده جمجمه هم ميتواند سبب خون دماغ شوند .
بد شكليهاي ساختماني :
به شكل مادرزادي يا اكتسابي ميتوانند سبب درگيري قسمت غضروفي يا استخواني تيغهي بيني يا شاخكها شوند. در اين حالت هواي دميده شده با سرعت و تلاطم بيشتري وارد بيني ميشود. اين مسئله سبب خشكي غشاي مخاطي- التهاب و دلمه بستن ميشود. برداشتن دلمهها از طريق پاك كردن بيني يا با فشار وارد كردن هوا از راه بيني انسداد يافته عروق خوني سطحي را در معرض قرار ميدهد و موجب خونريزي ميشود . سرطانهاي متعددي ميتوانند با خونريزيهاي خودبخودي بيني تظاهر كنند يكي از عوامل خونريزي شديد بيني در پسران، آنژيوفيبروم است. اين تومور خوش خيم عروق كه از ناحيه بيني- حلقي منشاء ميگيرد ممكن است به صورت خودبخودي يا در پاسخ به ضربه خونريزي كند .
درمان كلي :
1- حفظ خونسردي 2- بيمار بايد بنشيند و بالاتنهي خود را به جلو خم كند و دهان خود را باز نمايد او در اين حالت ميتواند خون را تف كرده و آن را قورت ندهد سرانجام بالاتنه بايد به حالت معمول در آيد . تنها اگر به مدت 5 دقيقه قسمت جلوئي بيني را در سمت خونريزي به روي تيغهي بيني با انگشت دست بفشاريم بسياري از خونريزيهاي بيني مهار ميشوند به بيماران گوشزد ميشود كه پنبه يا دستمال در بيني خود نگذارند. زيرا ممكن است هنگام در آوردن آنها دچار مشكل شوند و مخاط بيني بيشتر دچار آسيب شوند. اگر سابقه خونريزي شديد يا طولاني وجود دارد يا در حين معاينه بيمار دچار افت فشار خون ارتوستاتيك ( كاهش فشار خون وضعيتي) ميشود. تعيين سطح هموگلوبين و هماتوكريت جهت تصميمگيري در مورد ضرورت تزريق خون به بيمار الزامي است . 3- كمپرسهاي سرد بايد پشت گردن و همچنين پشت بيني گذارده شود . 4- پايين آوردن فشار خون 5- قطع داروهاي ضد انعقادي بيشتر اينجا
چرا رنگين کمان به صورت کمان ديده مي شود ؟
اولين کسي که به طور جدي در باره اين مسئله مطالعه کرد رنه دکارت بود . قبل از دکارت کساني مانند قطب الدين شيرازي يا تيودوريك در اين باره تحقيق کرده بودند . دکارت با توجه به قوانين شکست همزمان ولي به طور جداگانه از اسنل ( بنيان گذار اصلي قوانين شکست و بازتاب ) به شرح رنگين کمان پرداخت و در سال 1637 نتايج خود را منتشر کرد . يکي از دوستان مطلبي در اين باره نوشته بودن و چون مختصر است همون مطلب رو اينجا مي گذارم . اول از همه توجه كنيــد كـه قطـره هـاي آب در حـال سـقوط كروي شكل اند ، پس به سراغ نحوه برهــم كنـش يـك پرتـو نـور سـفيد ، بـا يـك كـره شـفاف مـي رويـم . اگر كمـي بـــا چگونگي شكل گيري رنگين كمان آشنا باشيد مي دانيــد كـه رنگين كمان اصلي را مجموعه پرتوهايي كه در مرز قطرهوا، دوبار شكسته و يك بــار بـاز تـابيده انـد، مـي سـازند و چـون ضريب شكست آب براي رنگهاي مختلف متفاوت است، نور سفيد در ضمن اين شكســت هـا بـه اجـزاي رنـگياش تجزيـه ميشود، اما نور خورشيد پيوسته است و در تمــام نقـاط رو بـه نور قطره با آن برخورد مي كند كه شرايط بازتاب و شكســت در هر يك از اين نقاط ، متفاوت است . مثلا پرتو نوري كه راستاي آن از مركز قطره مي گذرد، بدون شكست وارد آن شده و در سوي ديگر باز تابيده مــي شـود و روي همان مسير ورودي بــه بـيرون بـر مـي گردد. بـه عبـارت ديگر پرتو به وسيله قطره 180 درجه تغيير جهت مي دهــد، در مقابل اگر پرتو نور مماس بر قطره به آن بتابد، مي توانيد ببينيد كه هنگام ورود به بيشـترين مـيزان ممكـن مـي شـكند و پرتـو خروجي با پرتو خروجــي بـا پرتـو ورودي زاويـه حـدود 165 درجه مي سازد، بررسي بيشتر نشان مي دهد كه در بين اين دو وضعيت حدي ، زاويه انحـراف زاويـه بيـن پرتـو خروجـي و ورودي از 180 درجه كاهش مي يابد بــه مقـدار كمينـه 138 درجه مي رسد و سپس دوباره تا 165 درجه بالا مــي رود، امـا چون در اطراف مقدار كمينه، تغيـير زاويـه كـم اسـت، بخـش بزرگي از نور فـرودي ، در حـول و حـوش ايـن زاويـه 138 درجه از قطره خارج مي شود. به عبــارت ديـگر ، شـدت نـور خروجي در تمام زوايا يكسان نيست و بيشتر نـور رنگينـي كـه از قطره بيرون مي رود، با جهت تابش خورشيد، زاويه حــدود 138 درجه يا معادل آن 42 درجه مي سازد. البته ايــن زاويـه، بستگي به رنگ پرتو دارد و بين 40 تا 42 درجه براي رنگهاي قرمز تا بنفش متفاوت است. بنابراين مي توان تصور كـرد كـه تنها در زواياي حــدود 42 درجـه ، پرتوهـاي رنـگي بـه طـور مؤثر از قطره خارج مي شوند . حالا تصور شكل رنگين كمــان، كـار سـاده اي اسـت، فـرض كنيد در بعد از ظــهر ، خورشـيد در حـال تـابش و فضـا پـر از قطره هاي كروي آب است و شما هم پشت به خورشــيد و رو به شرق ايستاده ايد، در اين وضعيت نور رنــگي كـه بـه چشـم شما مي رسد، مجموعه نورهاي خـارج شـده از تمـام قطراتـي است كه خط واصل چشم شما و آنها با راستاي نور خورشيد، زاويه بين 40 و 42 درجه مي سازد . مكان هندسي اين قطره ها مخروطي بــه رأس چشـم شماسـت كه نيم زاويه رأس آن حدود 42 درجه است. چيزي كه شما از رأس اين مخروطي مي بينيد مقطع آن است، يعني يك نوار دايره اي به پهناي زاويه اي بين 40 و 42 درجه كه رنگهاي قرمز تا بنفش را در خــود جـاي داده اسـت، البتـه سطح افق، اين دايره را قطع مي كند و چون قطـرات آب تنـها در هـوا حضـور دارنـد، شـما تنـها كمـاني از يـــك دايــره را ميبينيد. اين كمان، وقتي پرتو خورشيد موازي با افـق اسـت، يعني هنگام غروب به بيشينه خــود مــي رسـد و بـه نيـم دايـره تبديل مي شود. البته در آســمان و مثـلا از درون هـواپيمـا در شرايط مساعد مي تـوان رنگيـن كمـان دايـره اي را هـم ديـد . بيشتر اينجا
آنطرف رنگين کمان کجاست؟
وقتي در طول بارندگي فقط يك رنگين كمان مي بينيم در واقع چند رنگين كمان وجود دارد؟ پاسخ اين سؤال آنطور كه فكر مي كنيد ساده نيست! وقتي نور وارد يك قطره آب مي شود، در داخل قطره بازتاب كرده، و آنچه به چشم ما باز مي تابد رنگين كمان را تشكيل مي دهد. هر قطره باران، نوري را كه واردش مي شود در تمام جهات ممكن بازتابانده و مي شكند. اولين بار كه نور با قطره برخورد مي كند، يك پرتو كسري از آن نور بازتاب مي كند و و بقية آن در طول قطره حركت مي كنند تا به پشت قطره از سمت داخل برخورد كنند. دوباره، مقداري از نور شكت خورده و مقداري بازتاب مي كند. در هر برخورد با سطح سطح داخلي قطره، مقداري از نور باز مي تابد و در قطره مي ماند، و باقيماندة آن خارج مي شود. بنابراين پرتو هاي نور مي توانند بعد از يك، دو، سه بازتاب داخلي يا بيشتر از قطره خارج شوند . وقتي شما دو رنگين كمان مي بينيد، اولين يا اصلي ترين كمان در زاوية 42 درجه، با نور قرمز در بيرون و نور بنفش در داخل به طور واضح ديده مي شود. كماان دوم هميشه كم رنگ تر بوده و بواسطة بازتاب دوم با رنگهاي معكوس (بنفش در بيرون و قرمز در درون) در زاوية 51 تشكيل مي شود. اسحاق نيوتن يك معادله رياضي بر حسب اندازه زاوية رنگين كمانها بعد از بازتاب N اُمِ داخل قطره بدست آورد. او معتقد بود كه در بازتاب سوم نور كافي وجود ندارد كه در واقع شخص آنرا ببيند، از اينرو هرگز مسئله را براي 3 =N حل نكرد. ادموند هالي، بعد از نامگذاري ستارة دنباله دار هالي، محاسبات را بر دوش گرفت و كشف كرد كه سومين رنگين كمان در زاوية 40 درجه و 20 ثانيه تشكيل مي شود، و شگفت زده شد. اين رنگين كمان نبايستي در مقابل خورشيد تشكيل شود بلكه دور تا دور خورشيد تشكيل مي شود! دو هزار سال بود كه بشر به اشتباه در طرف ديگر آسمان در جستجوي اين كمان بود .
دياليز
علاپم فردي كه كليه خود را از دست داده است:عرق فرد بوي ادرار ميدهد - رنگ پوست تيره ميشود و... . مدت زمان دياليز در دنيا 16 ساعت است. دستگاههاي دياليز:فرزينوس 8 بي و فرزينوس 8 سي. موارد استفاده از عمل دياليز :خوردن سم -كسي كه در كما به سر ميبردو كسي كه كليه خود را از دست داده است. عوارض استفاده از عمل دياليز :انباشتن اوره باعث خارش ميشود-عمل جنسي را مختل ميكند-در مايعات محدوديت ايجاد ميكند -باعث افزايش فشار وارد بر قلب ميشود-مشكلات ريوي ايجاد ميكند-درد استخوان بوجود مي آيد-محدوديت لبنيات و ميوه به خصوص موز بوجود ميايد زيرا كه فسفر جاي كلسيم را مي گيرد.
انواع دياليز:
1- دياليز صفاقي: در زير شكم پرده صفاق وجود دارد با متصل كردن يك لوله به پرده صفاق روزانه يك ليتر مايع وارد بدن ميشود كه پس از چند ساعت مواد دفعي و زاپد توسط همان لوله از بدن خارج ميشود. اين نوع دياليز بايد در محيط استريل انجام گيرد و فرد نيز بايد انسان منظم و تميزي باشد تا از عوارض بعدي جلوگيري شود. 2-ديابيز به كمك دستگاه فرزينوس :ابتدا بايد با استفاده از يك جراحي كوچك سياهرگ بدن را به سرخرگ متصل كرد زيرا كه فشار درون سرخرگ براي انجام اين كار مناسب نيست و بعد سرخرگ را توسط سياهرگ به دستگاه متصل ميكنند و بعد از 45 روز عمل دياليز انجام ميگيرد .
آلومينيوم
خواص و كاربردهاي آلومينيوم
آلومينيوم فلزي بسيار سبك، چكش خوار است و به رنگ سفيد نقره اي است و چگالي آن تنها يك سوم مس يا فولادي است. آلومينيوم رساناي خوب گرما و الكتريسيته است، نور و گرماي تابشي را منعكس مي كند، غير مغناطيسي است . آن را مي توان با فلزات ديگر آبكاري كرد يا با رنگ، لاك و الكل، يا ورقه ي پلاستيك پوشانيد گرچه آلومينيوم را براي اندام هاي زنده غير سمي و بي اثر مي دانند اما تحقيقات نشان داده است كه در كساني كه مبتلا به آلزايمر هستند ميزان آلومينيوم مغز آن ها نسبت به افراد ديگر بالاتر است.
آهن زودتر زنگ مي زند يا آلومينيم؟
مي دانيم كه از اثرات نا مطلوب اكسيژن بر روي بسياري از مواد و عناصر پوسيدگي، فساد و زنگ زدن است. در پاسخ به سوال فوق بايد گفت كه آلومينيم زودتر از آهن زنگ مي زند اما اين زنگ زدگي به رنگ بدنه ي خود آلومينيم است و پس از زنگ زدن لايه اي به عنوان عايق روي هسته ي آلومينيم را پوشانده و مانع از رسيدن اكسيژن به آن مي شود، در حالي كه آهن ديرتر از آلومينيم زنگ مي زند اما زنگ زدگي آن به صورت پوسته شدن است و رنگ نامطلوبي در برابر آهن دارد. پس بنابر اين زنگ زدگي آلومينيم داراي اثرات مثبت و زنگ زدگي آهن اثري منفي و مخرب دارد و بايد در اين گونه موانع از انواع ضد زنگ ها استفاده كرد.