بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید در همان نامه، ايشان به مسالؤ فلسطين اشاره نموده و اظهار داشتند كه فلسطينيان به علت خصومت و عدم توافق مسلمين با يكديگر و به ويژه رهبران كشورهاي اسلامي، قادر به شكست اسرائيل نبودهاند. اختلاف بين مسلمين، به ويژه اختلاف بين شيعه و سني توطئههاي قدرتهاي استعماري است كه بين طبقات مسلمانان تفرقه ايجاد نموده تا راه را براي حكومت خودشان هموار نمايند.امّا نقطؤ مركزي بيانات امام خميني غيرقانوني بودن حكومت ايران بود كه با توجه دادن به روابط دوستانه و مشترك بين ايران و اسرائيل مطرح ميشد. بيگانگان در اين كشور مصونيت كامل دارند در صورتي كه علمأ و دانشمندان، معلمان دبيرستانها و ساير گروهها از ظلم و ستم در امان نيستند. تجّار محترم يكي پس از ديگر به سوي ورشكستگي ميروند. ظلم و محدوديت رژيم حاكم پهلوي، گلوي اين ملت را به سختي ميفشرد. سركوب و زنداني كردن و شكنجههاي قرون وسطايي، آزادانه حاكمند. به نام سپاه دانش و بهداشت و اينطور نامهاي غير واقعي در جهت اهداف شرورانؤ استعماري همانند انحرافات و فساد اخلاقي در دل روستاها و شهرها در حدّاكثر ممكن ميباشند.آخرين حملؤ امام خميني به رژيم پهلوي به اين علت بود كه عليرغم فقر و بدبختي مردم و عقب ماندگي كشور به برپايي جشنهاي ملي متعدّد و ولخرجيهاي شگفت انگيز ميپرداختند: اين حركت شرم آور و خوني كه خودشان آن را "انقلاب سفيد" ناميدهاند، يك روز باعث نابودي 15 هزار نفر از مسلمانان ميشود. تا آنجا كه به دست آمده است اين كشتار به وسيلؤ تانكها و تفنگها صورت گرفته كه موجب بدبختي بيشتري براي ملت گرديده است. زندگي روستاييان گرفتار و كشاورزان به مراتب بدتر شده است.در حال حاضر در بسياري از شهرها و اغلب روستاها دكتر و بيمارستان و دارو وجود ندارد. اثري از حمامهاي عمومي، آب آشاميدني و مدارس نيست. براساس گزارش بعضي از روزنامهها در بعضي روستاها مردم اطفال گرسنه بيگناه خويش را با خوردن علف تغذيه مينمايند و در چنين وضعيتي رژيم ستمگر صدها ميليون تومان از سرمايهها و گنجهاي ملي را صرف جشنهاي شرمآور ميكند. جشن تولد اين يا آن، جشنهاي 25 سالؤ ديكتاتوري و سلطنت، جشن تاجگذاري شاه و بدتر از همؤ اينها جشنهاي شيطاني 2500 سالؤ شاهنشاهي كه فقط خدا ميداند كه چه مصيبتي براي مردم و چه منبعي از رشوه خواري و اخّاذي براي عوامل استعمار در بر دارد. جا داشت كه اين بودجؤ شگفت انگيز بجاي اينكه صرف اينگونه رويدادهاي نفرت آور شود، براي تغذيؤ شكمهاي خالي خرج ميشد و براي تهيه زندگي براي مردم بدبخت هزينه ميشد كه قدري از بدبختيهاي ما كاهش مييافت.در پايان اين پيام، امام خميني از همؤ مسلمين طلب كمك نمودند تا ريشه استعمار و استعمارگران را در جهان اسلامي قطع نمايند.اولين نشانههاي چرخش عراق در ايجاد جوّي نامساعد براي امام خميني و فعاليتهايش در سال 1971 مشهود بود. در طول اين سال، امام خميني گاهي نامهاي براي رئيس جمهور عراق نوشته و دربارؤ نحوؤ زندگي ايرانيان در آن كشور اعتراض نمودند.فعاليت امام خميني و ارتباط برنامهريزي شدؤ ايشان با طرفدارانش از پاسخهاي تحريك آميزي كه او در جواب مكاتبات مرتّب آنان مينوشت، مشهود است. به عنوان مثال در روز دوشنبه 26 آوريل 1971 مطابق با 30 صفر 1391 براساس تقويم شيعه در يك روز تعطيل مذهبي نامهاي از دانشجويان مسلمان مقيم اروپا دريافت نمود. يك فرصت ذخيره شده براي شيعؤ مجاهد فيسبيلاللّه مانند او كه به مسائل دنيايي مكاتبات مشغول شود. امّا روزي كه آن نامه را دريافت نمود، نامهاي نسبتاً طولاني نوشته و در آن خط مشي نهضت را براي آنها مشخص كرد. امام خميني در اين نامه مجدّداً اميدواري و خوش بيني خويش را ابراز داشته و اتّحاد بين دانشجويان دانشگاهها و طلاب علوم ديني را نويد داده و با اصرار از آنها خواستند كه فساد را در فرهنگ كنوني درك نمايند و با خواست خدا فرهنگ استعماري را دور انداخته و فرهنگ اسلامي ـ انساني را جايگزين آن نمايند.