ميزبان پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله - میزبان پیامبر (صلی‏ الله‏ علیه ‏و ‏آله) (11) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میزبان پیامبر (صلی‏ الله‏ علیه ‏و ‏آله) (11) - نسخه متنی

مهدی پیشوائی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








ميزبان پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله

مهدي پيشوائي
در بخش گذشته اين نوشتار گفتيم كه ابو ايوب انصاري در زمان حكومت معاويه، همراه مسلمانان به جنگ روميان رفت و در آن جنگ حضوري چشمگير داشت. اينك دنباله و آخرين بخش بحث:

وصيّت تاريخي ابوايوب در اثناي اين جنگ مريض شد و كم‏كم بيماري وي شدت يافت. در يكي از روزهاي بيماري او، «يزيد بن معاويه» به عيادت وي رفت و گفت: اگر حاجتي داري وصيت كن تا آن را انجام دهم. او پاسخ داد:

«من نيازي به تو و پدرت ندارم!»1.

او هنگامي كه آثار مرگ را در خود احساس كرد، در مورد دفن جسد خويش وصيت كرد، اما وصيتي تاريخي و بي‏سابقه كه شور و حماسه در آن موج مي‏زند.

او گفت:

«پس از مرگ من، جسدم را حركت بدهيد و هر قدر مي‏توانيد در منطقه دشمن پيش ببريد و وقتي كه با دشمن روبه‏رو شديد، و ديگر پيشروي مقدور نشد، زير پاي خود دفن كنيد».

آنگاه افزود:

از رسول خدا شنيدم مي‏فرمود: «شخصي صالح از ياران من در كنار قلعه قسطنطنيه مدفون خواهد شد». اميدوارم آن شخص من باشم!2.

مزار پربركت قبر ابوايوب از همان زمان، معروف و محل زيارت مردم بوده است، و روميان در قحطسالي، براي نزول باران به او متوسل مي‏شدند، چنانكه گروهي از مورخان اسلامي به اين معني تصريح كرده‏اند كه ذيلاً نمونه‏هائي از سخنان آنان را در اين زمينه مي‏آوريم:

1. «محمد بن سعد»(متوفاي 230هـ.ق) كه يكي از قديمي‏ترين مورخان اسلامي است، از «محمد بن عمر» چنين نقل مي‏كند:

«قبر ابوايوب در ميان قلعه قسطنطنيه در سرزمين روم است و شنيده‏ام روميان به آنجا رفت و آمد مي‏كنند و در قحطسالي به او متوسّل شده به پاس او از پيشگاه خدا درخواست نزول باران مي‏كنند»3.

2. «خطيب بغدادي»(متوفاي 463هـ.ق) از قول پيرمردي از اهل فلسطين چنين نقل مي‏كند:

«بناي كوچك سفيدي را در كنار ديوار قلعه قسطنطنيه ديدم، گفتند: آنجا قبر ابوايوب انصاري يار پيامبر است، به داخل ساختمان رفتم و قبر او را در آنجا ديدم، بر فراز قبر، قنديلي به وسيله زنجير آويزان شده بود»4.

3. «ابن عبد ربّه اندلسي»(246 - 327هـ.ق) مي‏نويسد:

«شنيده‏ام قبّه‏اي بر فراز قبر او ساخته شده است كه تا امروز در آن چراغ روشن مي‏كنند»5.

4. «ابن عبدالبرّ»(متوفاي 462هـ.ق) نيز مي‏نويسد:

«قبر ابوايوب در نزديكي قلعه قسطنطنيه واقع شده و تاكنون مشهور و مورد تعظيم است، مردم جهت نزول باران به آن متوسل مي‏شوند و به مقصود خود مي‏رسند»6.

5. «حافظ علي بن حسن» معروف به «ابن عساكر» (متوفاي سال 571هـ.ق) پس از نقل موضوع ساختن قبّه‏اي بر فراز قبر او و روشن ساختن قنديلي در آنجا، چنين مي‏نويسد:

«ابو سعيد معيطي مي‏گويد: من در سال صد هجري وارد آن قبّه شدم و آن قنديل را ديدم و متوجه شدم كه آن قنديل از زمان دفن وي تا آن روز همچنان روشن نگهداشته شده است»7.

6. مرحوم «سيد عليخان مدني» (متوفاي 1120هـ.ق) نيز مي‏نويسد:

«پيكر ابوايوب را در كنار ديوار قسطنطنيه به خاك سپردند و بر فراز قبر او قبّه‏اي ساختند كه تا امروز در آن چراغ روشن مي‏كنند»8.

باري اكنون قبر او در شهر استانبول در بيرون قلعه قرار گرفته و در ميان مردم به نام «سلطان ايوب» معروف و مورد تعظيم و احترام مسلمانان است.

پاسخ به يك سؤال در اين‏جا به پايان دفتر زندگاني پرافتخار ميزبان پيامبر نزديك مي‏شويم، تنها مطلبي كه در زندگينامه او باقي مانده است، شركت او در جنگ با روميان در حكومت معاويه است، توضيح اين كه ممكن است اين سؤال براي خوانندگان اين نوشتار پيش آيد كه چرا ابوايوب در سپاه معاويه كه غاصب خلافت و حاكم ظالم بود، شركت كرد؟ و آيا اين كار او به معناي تأييد حكومت وي نبود؟ گويا اين سؤال در گذشته هم مطرح بوده و به آن پاسخ داده شده است از آن جمله طبق نقل برخي از رجال‏نويسان، در اين مورد از «فضل بن شاذان» (كه از شاگردان و ياران امام دهم عليه‏السلام و فقيه و متكلم گرانقدري بود9)، سؤال شد، وي چنين پاسخ داد:

«اين كار ابوايوب، از محدود بودن دانش فقهي، و غفلت او سرچشمه گرفته است، زيرا او گمان مي‏كرد شركت او در جنگ، يك عمل شخصي است كه موجب تقويت اسلام و مايه تضعيف شرك است، و او خواه با معاويه باشد و خواه نباشد، چيزي از اعمال معاويه دامنگير او نمي‏شود»10.

به تعبير ديگر مي‏توان گفت: همچنانكه زندگي درخشان و پر از مبارزه ابوايوب نشان مي‏دهد، او يكي از سرسخت‏ترين دشمنان معاويه بود و كسي نبود كه به هيچ قيمتي حكومت معاويه را تأييد كند، اما وقتي كه پاي دشمن خارجي در ميان بوده و كلّيت اسلام مطرح باشد، طبعا مسأله صورت ديگري به خود مي‏گيرد، و شركت در جنگ در اين صورت، جنبه دفاع از اسلام و مسلمانان پيدا خواهد كرد و اگر ابوايوب در جنگ قسطنطنيه شركت كرده بود، به خاطر جنگ با دشمنان اسلام و كفّار بود، نه به معناي به رسميّت شناختن حكومت فاسد معاويه!

اما مؤلّف محقق و عاليقدر كتاب «قاموس الرجال» به اين سؤال به گونه‏اي ديگر پاسخ مي‏دهد كه بحث خود را با آن به پايان مي‏بريم، او با اشاره به پاسخ «فضل بن شاذان» مي‏گويد:

«اين كار ابوايوب در صورتي مي‏تواند ناشي از محدوديت دانش فقهي او باشد كه با اجازه امام عصر وي يعني امام حسين عليه‏السلام صورت نگرفته باشد، ولي از كجا ثابت شده است كه او چنين اجازه‏اي نگرفته بود؟»11.


1. «ما زددت عنك و عن أبيك بعد الاّ غنيً»(تهذيب تاريخ ابن عساكر، ج5، ص 45).

2. العِقد الفريد، ج2، ص 368 - بحارالأنوار، ج18، ص 142 - الدرجات الرفيعة، ص 320.

3. الطبقات الكبري، ج3، ص 485.

4. تاريخ بغداد، ج1، ص 154.

5. العِقد الفريد، ج2، ص 368.

6. الإستيعاب، ج1، در حاشيه الإصابة، ص 405.

7. تهذيب تاريخ ابن عساكر، ج5، ص 47.

8. الدرجات الرفيعة، ص 320.

9. فهرست شيخ طوسي، ص 254.

10. «كان ذلك منه قلّة فقه و غفلة ظنّ انه انما يعمل عملاً لنفسه يقوي به الإسلام و يوهي(يوهن - خ ل) به‏الشرك و ليس عليه من معاوية متي كان معه أو لم يكن واللّه أعلم»(الدرجات الرفيعة، ص 320 - رجال كشّي، ص 38 - تنقيح‏المقال، ج1، ص 391).

11. قاموس الرجال، ج3، ص 474.

/ 1