پیوند مذهب با سیاست نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیوند مذهب با سیاست - نسخه متنی

غلامرضا گلی زواره

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید











سودان

مردم سودان خواهان آن هستند كه اهداف اسلامي به عنوان يك اعتقاد والا، چنان در جامعه به اجرا درآيد كه بتواند تمامي ابعاد زندگيشان را دربر گيرد و رهبران اسلامي براي زيستن انسان در جامعه، برنامه داشته باشند.

پيوند مذهب با سياست

تاريخ سياسي سودان با مسايل مذهبي، پيوندي عميق دارد و فرقه‏هاي انصار و ختميه از ديرباز در سودان از جايگاه خاصي برخوردارند، گروه «تمست» پيرو محمداحمدمهدي هستند، اين فرد به علت پايبندي به اصول اسلامي و تبحّرش در قرآن و مبادي مذهبي به شكل يك رهبر مذهبي مورد قبول مردم درآمد وهدايت يك حركت اسلامي مسلّحانه ضد استعمار را عهده دار گرديد.

محمداحمد سوداني، مُجدّدي بود كه گاهي در ميان ملت‏هاي اسلامي براي احياي سنت‏هاي الهي قيام مي‏كند، خود وي در منشوراتش مي‏گويد: مراعات تقوا و پيروي از سنت رسول‏اللّه‏ الزامي است. وي مدّعي بود كه سلاطين عثماني از مسير حق منحرف شدند و چون به قدرت رسيدند با راه انبياء به مخالفت برخاستند و بر خلاف دستورات آخرين فرستاده الهي عمل كردند. بنابراين من قيام كردم تا اين كژي‏ها را اصلاح كنم، وي در نشر تعاليم خود همواره از قرآن مجيد، «احياءالعلوم» غزالي، تفسير «روح المعاني» آلوسي استفاده مي‏كرد و همواره مي‏گفت من براي از بين بردن بدعت‏ها و احياي احكام قرآن و سنت الهي قيام كرده‏ام و نخستين گام در اين راه بيرون راندن قواي متجاوز است. او در دوره قدرت خود، احكام اسلامي را درباره افراد بدكار، دزد و بي نماز اجرا مي‏كرد و به وجوب جهاد اعتقاد داشت و وجوهات شرعيه را براي بيت المال جمع مي‏كرد و دستور داده بود كه نمازهاي واجب به صورت جماعت برگزار شود. سيّد جمال‏الدين اسدآبادي در اغلب شماره‏هاي مجله «العروة‏الوثقي» كه در آن ايام به همكاري شيخ محمد عبده در پاريس منتشر مي‏شد، از محمداحمد سوداني و حركت وي بارها نام برده و از او تجليل كرده است. البته ديدگاههاي وي صرف‏نظر از مسئله مهدويت؛ در تمامي موارد با اصول شناخته شده اسلامي هماهنگ نبود. اما حركت او موافق عقايد شيعه و سني بود و توانست با تكيه بر تعليمات مذهبي، سودان را از سلطه اجانب برهاند و در قاره افريقا تأثير عميقي از خود به يادگار نهد1.

اِخوان المسلمين نيز توسط يكي از رهبران خود كه عبدالحكيم عابدين نام داشت، به سال 1946 ميلادي شعبه‏اي از اين حركت اسلامي را در سودان به رهبري علي طالب‏اللّه‏ تأسيس كرد. بعد از آغاز اين حركت و گسترش آن در سودان، جوانان مسلمان و افراد تحصيل كرده به آن روي آورده‏اند، در سال 1948 ميلادي اين تشكّل اسلامي با شعار معروف «خدا هدف اصلي ماست، پيامبر رهبر ماست و قرآن دستورمان مي‏باشد»، وارد مبارزه عليه انگلستان شد .

پس از روي كار آمدن گروه افسران آزاد در مصر، جمال‏الدين السنهوري مصري سوداني‏الأصل مجله «السودان الحديث» را انتشار داد كه افكار اخوان المسلمين را بازگو مي‏كرد. در سالهاي 1952-1954م نهضت اخوان المسلمين در سودان قدرت يافت و يك نيروي رسمي و علني محسوب گرديد. با وقوع كودتاي نظامي در سودان، تمامي احزاب منحل شدند. نظاميان در نظر اول اين تشكيلات را اسلامي و نه سياسي؛ تلقي كردند. حتي يك شماره از روزنامه «الاخوان المسلمون» در اول دسامبر 1958 ميلادي (دو هفته پس از كودتا) انتشار يافت اما به فاصله كمي اين نشريه توقيف شد. جمعيت مذكور حركت سياسي خود را به تلاش تربيتي تبديل كرد.

با بازگشت برخي از رهبران اخوان المسلمين به سودان، مخالفت علني با حكومت نظامي سودان آغاز شد و آنان به افشاگري بر عليه رژيم حاكم بر سودان و اتحاد حزب كمونيست پرداختند و با فراخواني برخي از شخصيت‏هاي علمي فرهنگي و نيروهاي تحصيل كرده و دعوت از مردم، اعتصاب عمومي تشكيل دادند كه هدف آن انحلال شوراي نظامي حاكم بود كه پس از آن كودتاي ديگري در سودان رخ داد. اما حركت چپ، فرصت‏طلبانه حكومت را در دست گرفت، هشت وزير حكومت، كمونيست بودند و تنها يك وزارتخانه در اختيار مسلمانان قرار داشت.

در فوريه سال 1964 ميلادي شيخ‏حسن الترابي بيانيه‏اي انتشار داد كه در آن آمده بود: اكنون اخوان المسلمين حركت سياسي خود را در جبهه ميثاق اسلامي متمركز مي‏نمايد. با اين اقدام و هماهنگي جمعيت‏هاي اسلامي در نهم نوامبر 1964م حكومت سودان سقوط كرد و در 31 دسامبر همين سال جريده «الميثاق الاسلامي» ارگان اخوان المسلمين سودان منتشر شد. هدف اين نشريه مبارزه با حزب كمونيست و توطئه‏هاي استكباري و روشنگري مردم براي ايجاد حكومت اسلامي؛ و نيز اعلام هماهنگي و همراهي با اخوان‏المسلمين مصر و ياري جنبش‏هاي آزادي‏بخش مخصوصاً فلسطين، اريتره و چاد بود. اخوان المسلمين در ماجراي ملي شدن صنعت نفت در ايران، آية‏اللّه‏ كاشاني را تائيد كرد و در حوادث بعدي خصوصاً شهادت سيدمجتبي نواب صفوي و يارانش توسط رژيم شاه ايران، از فدائيان اسلام حمايت كردند.

در انتخابات سال 1965 ميلادي جبهه «ميثاق اسلامي» پيروز گشت و در انتخابات دانشجونان دانشگاه سودان 40% از مجموع آراء در اختيار اخوان‏المسلمين قرار گرفت.

كودتاي نظامي ارتش در سال 1969م فصل تازه‏اي را در حركت تشكيلات مزبور گشود و آن را دچار نوسانات و نوعي انشعاب در كادر رهبري ساخت. با روي كار آمدن جعفر نُميري، اخوان المسلمين و حزب «الأمّة» سركوب شدند و تمامي سران آنان زنداني گشتند. رفته رفته اخوان المسلمين نه به عنوان جمعيت و حزب؛ كه تشكيل آن غير قانوني بود، بلكه به عنوان يك كوشش تبليغاتي كار خود را از نو شروع كرد.

موضع‏گيري‏هاي اخوان سودان، در قبال انقلاب اسلامي ايران بسيار صادقانه و اصولي بوده است و شيخ حسن الترابي تنها رهبر بلند پايه اخوان المسلمين كه پس از پيروزي اين نهضت اسلامي به ايران آمد، خدمت امام خميني(ره) رسيد و پيروزي مزبور را به آن رهبر بزرگوار تبريك گفت. در ماجراي جنگ تحميلي عراق عليه ايران وي با اعزام نيروهاي سوداني به جنگ، مخالفت ورزيد و آخرين مخالفت حسن الترابي با جعفر نميري در انتقال يهوديان فلاشا از طريق سودان به فلسطين اشغالي بود. سرانجام خيانت ژنرال نميري بروز كرد و او به دستور استكبار امريكايي حسن الترابي و يارانش را به زندان افكند و رهبران اخوان در كنار صادق‏المهدي در انتظار دادگاه نظامي ژنرال عمر الطيب بودند كه قيام مسلمانان سودان اين ديكتاتور؛ يعني نُميري را به مصر متواري ساخت2.

حركت اسلامي به معناي اعم خود، همواره در طول هفت قرني كه اسلام وارد سودان شده، هرگاه به شكلي نمود يافته است. گروه ختميه به رهبري «محمد عثمان المير غني» كه با عنوان «حزب اتحاد دموكراتيك» ظهور سياسي دارد، از جمله تشكيلات پرنفوذ سودان به شمار مي‏رود. به گواه تاريخ‏نگاران سودان، استقلال اين كشور در سال 1956 ميلادي مرهون تلاش و مبارزات علي المير غني بوده است كه در سال 1968م (1347هـ ش) در گذشت. گروه ختميه به همراه فرقه انصار، دو طيف عمده در بخش اسلامي جامعه سودان به شمار مي‏روند. اين دو در انتخابات پارلماني سال 1986 ميلادي به ترتيب بيشترين كرسي‏هاي پارلمان را از آنِ خود ساختند و پس از آنها جبهه قومي اسلامي سودان به رهبري دكتر حسن عبداللّه‏ الترابي كه نفوذ فراواني در ميان جوانان و دانشگاهيان داشت، رتبه سوم را در مجلس بدست آورد. حركت اسلامي به مفهوم امروزين آن، تبلور يافته همين جبهه است كه در سال 1989 ميلادي (1368هـ ش) به كمك هم‏پيمانان خود در ارتش، طي يك كودتا كه نام انقلاب نجات ملي (ثورة الانقاذ الوطني) به آن داده شد، قدرت را در پهناورترين كشور افريقايي و وسيع‏ترين كشور اسلامي در دست گرفت.

كودتايي كه تا ماهها گمان مي‏رفت ماهيتي امريكايي و غير اسلامي دارد، به‏گونه‏اي كه بسياري از رهبران اسلامي سودان دستگير و روانه زندان شدند. و پس از مدتي روشن گرديد كه جبهه قومي اسلامي، خود طرّاح اين نقشه بوده و براي خنثي كردن عكس‏العمل‏هاي دول غربي و يا برخي همسايگان و به منظور تسلط كامل بر اوضاع، نخست ماهيت و اهداف حقيقي خود را ظاهر نكرده بودند. رهبران احزاب عمده سودان از جمله حزب امت و حزب اتحاد دموكراتيك كه پس از كودتا منحل شده بودند، به تدريج به خارج از كشور رفته و به همراه گروه شورش جنوبي به رهبري سرهنگ جان گارانگ جبهه‏اي ضد حكومت فعلي در خارج به مركزيت قاهره با عنوان تجمع ملي دموكراتيك تشكيل دادند تا بتوانند با كمك يكديگر و همراه دولت‏هاي غربي و نيز دولت مصر موجبات تضعيف حكومت انقاذ را فراهم آورند3. صادق المهدي كه نوه مهدي مؤسس فرقه انصاري بود، توانست حزب «امت» را سازماندهي كند كه تا قبل از كودتاي اخير در صحنه سودان از موقعيت برجسته‏اي برخوردار بود.

تلاش براي اجراي شريعت اسلامي

از جمله مسايل جالب در عرصه‏هاي سياسي و اجتماعي و تأثير شريعت اسلامي در امور جاري آن در طول تاريخ، اين است كه سودان سه مرحله را در اجراي موازين اسلامي پشت سر نهاده است: نخست دكتر حسن الترابي رهبر اخوان المسلمين كه كوشيد تا با همكاري نميري به اجراي قوانين شريعت اقدام كند. يادآوري مي‏شود: ترابي توسط رژيم مزبور طي سال‏هاي 1969 ميلادي تا 1975 ميلادي در زندان بود كه در پي عفو؛ او از زندان آزاد شد و از اين تاريخ نميري از ترابي دعوت كرد تا وي را براي عملي ساختن مقررات اسلام از طريق تصدي وزارت دادگستري و دادستاني سودان ياري دهد. ترابي هم سعي كرد در سِمت مزبور، قوانين و مقررات جزايي و قضايي اسلام را در حوزه مسؤوليت خود پياده و اجرا كند و تا سال 1985 ميلادي مشوّق نميري در اجراي احكام اسلام بود.

البته خاطر نشان مي‏گردد از سال استقلال سودان (1956م) از آنجا كه اسلام جايگاه ويژه‏اي در ميان رهبران نهضت استقلال داشت، قوانين اين كشور تركيبي از شريعت اسلام و قوانين وضع شده توسط استعمارگران بود كه اين امر زمينه مساعدي را براي اقدامات ترابي فراهم مي‏ساخت اما او همواره در معرض اين انتقاد بود كه روند اسلامي كردن را به كندي پيش مي‏برد و نيز مشكل عمده‏اش اين بود كه مي‏خواست در قالب يك ساختار سياسي غير اسلامي يعني رژيم ديكتاتوري نُميري قوانين اسلامي را پياده كند و مي‏پنداشت كه به صورت يك بعدي و در جنبه‏اي خاص مي‏توان مقررات ديني را در جامعه سودان تحقق بخشيد. درحالي كه قوانين اسلام به عنوان يك مجموعه منسجم، نمي‏تواند به‏طور مجّزا از يكديگر پياده شود و همين امر موجب گرديد كه نه تنها اجراي قوانين مدني و تجاري برايش موقعيتي به دنبال نياورد، بلكه اِعمال برخي از مجازات‏هاي اسلامي در جامعه‏اي كه حاكمان آن در فساد و ستم غوطه مي‏خوردند، باعث نفرت و بدگماني مردم سودان نسبت به اسلام شد و خود ترابي در مصاحبه‏اي با مجله «اليوم‏السابع» به اين حقيقت تلخ اشاره كرده و گفته است:

در زمان رژيم نميري تطبيق شريعت فقط شامل قوانين جزايي، مدني و تجاري بود و در بر دارنده قوانين اساسي مانند شورا و اصلاح نظام و پاكسازي زمامداران نبود و نميري مي‏خواست شريعت را تنها به مردم و نه بر خود؛ به عنوان يك زمامدار، حاكم سازد.

به دنبال اوجگيري حركت مردم، ترابي و 20 تن ديگر از اعضاي تشكيلات وي بازداشت شدند و در انتخابات بعدي نيز شكست خوردند.

به دنبال كودتاي ژنرال سواري الذهب و انتخابات عمومي، حزب «الامه» با به‏دست آوردن اكثريت آراء به تشكيل كابينه ائتلافي به رهبري صادق المهدي مبادرت ورزيد كه خواهان اجراي تغييرات سريع بود و همكاري ترابي با نميري را اشتباهي دانست كه به اسلام ضربه زده است و خواهان الغاي احكام ناقص ياد شده بود اما مسايلي چون بحران اقتصادي سودان و بحران جنوب، مانع عمده‏اي در راه اقدامات صادق المهدي به حساب آمده‏اند. ولي نامبرده تأكيد زيادي بر عدالت اسلامي داشت و سعي مي‏كرد كه اسلام را با توجه به مقتضيات زمان براي حل مشكلات مردم به كار گيرد. وي با تشكيل شورايي، سعي كرد تا قوانين اسلامي را به‏صورت همه جانبه‏اي مدون و رعايت حقوق اقليت‏ها اجرا كند. اما برخي نارسايي‏هاي سياسي و اقتصادي دوران كوتاه زمامداري، او را به خود مشغول داشت و مانع از اقدام قاطع او براي اجراي تفكراتش شد كه سرانجام با كودتاي عمر حسن البشير از قدرت ساقط و به زندان افكنده شد. او در زندان كتابي در خصوص تجربيات خويش بويژه در ارتباط با شيوه و اجراي قوانين اسلامي به نگارش درآورد. تأكيد فراوان وي در اين كتاب به اجراي اجتماعي و اقتصادي و تطبيق قوانين اسلام با شرايط جديد جهاني او را به عنوان انديشمندي عدالت‏جوي و مسلمان مطرح مي‏سازد.

وقتي عمر البشير در تيرماه 1368 طي كودتايي قدرت را در دست گرفت، از همان ابتدا در مورد اجراي احكام شريعت اسلام در سودان سياست تساهل و احتياط را در پيش گرفت و اعلام داشت كه مسيحيان اجازه اجراي قوانين ديني و آداب مذهبي خود را دارند و در مصاحبه‏اي خاطر نشان ساخت:

اجراي قوانين مذهبي با احتياط و دقت و بر اساس بردباري اسلامي و عدالت و رعايت حقوق فردي و اجتماعي صورت خواهد گرفت. او در گفتگو با كيهان عربي تأكيد كرد: ما بايد به اسلام برگرديم چون اين آئين؛ طرفدار ملّيت و نژاد خاصي نمي‏باشد و همه را به يك چشم نگاه مي‏كند و ما بر اين باوريم كه اسلام از خواسته‏ها و تمايلات مسلمانان در رژيم هايي كه مدعي اسلامند، فراتر است. او ضمن بيان اين كه پياده شدن شريعت در سودان به شكل ناقص انجام گرفته است، به پيامدهاي آن اشاره مي‏كند و مي‏افزايد:

«شما تبليغات عليه اجراي احكام اسلامي را نگاه مي‏كنيد و مشاهده مي‏نمائيد حتي مسلمانان عادي را قانع كرده‏اند كه اسلام و مقررات آن صلاحيت مطرح شدن در سطح حكومت را ندارند و هنوز زمان براي اجراي مقررات اسلامي مهيا نمي‏باشد و بايد پس از حل مشكلات اقتصادي به فكر عملي ساختن دستورات ديني بود».

او از ايران به عنوان سرمشقي براي اجراي اسلام ياد مي‏كند و مي‏گويد:

«پياده شدن احكام مذهبي در ايران مدام عامل محرّك و انگيزه‏اي براي ما بود و پايداري ايران در برابر دشواري‏ها، ما را براي عملي ساختن اين مهم تشويق كرده است. ما نيز سعي در ايجاد اقتصاد اسلامي و حذف ربا داريم و تجربه ايران در خصوص قوانين كيفري و اقتصادي را پياده مي‏كنيم».

در بررسي روند تاريخي انديشه ايجاد تشكيلاتي بر اساس دستورات اسلامي در سودان، مسايلي روشن مي‏شود:

نخست اين كه مذهب تسنن در عمق فرهنگ مردمان اين سامان ريشه دارد. دوم آن كه تاكنون دستورات ديني در سودان ناقص اجرا شده و يا در صورتي هم كه تلاش زمامداران آن بر اجراي كامل آن بوده؛ نابساماني‏هاي داخلي، منازعات مرزي و برخي دشواري‏هاي اقتصادي اجازه تحقق اين مهم را به آنان نداده است.

سوّم اين كه توانايي استقرار عدالت اجتماعي و اقتصادي نقش عمده‏اي در پيروزي هر نوع تفكر در سودان را دارد و اصولاً حكومت طرفدار اسلام در صورتي مي‏تواند موفق شود، كه براي فقرزدايي و رفع مشكلات محرومين كه اكثر سكنه آن را تشكيل مي‏دهند، برنامه مشخص و مدوّني را اجرا كند. كشوري مانند سودان كه سه برابر درآمد ملّي سالانه خود مقروض است؛ و خشكسالي و قحطي همواره آن را تهديد مي‏كند، نمي‏تواند به چيزي جز فقرزدايي بينديشد. بنابراين رفع محروميت، مهم‏ترين عامل جذابيت هر اعتقاد و انديشه‏اي در سودان خواهد بود و اصولاً آنچه رژيم نميري را منفور ساخت، عدم تأكيدش بر زندگي انساني و نداشتن صبغه عدالت‏خواهي و محصور كردن اسلام در چهارچوب قواعد حقوقي خشك و خشن بود. صادق المهدي هم چون نتوانست محروميت زدايي كند، در تطبيق شريعت اسلامي با جامعه سودان موفق نشد.

چهارمين و آخرين نكته اين كه مردم سودان خواهان آن هستند كه اهداف اسلامي به عنوان يك اعتقاد والا چنان در جامعه به اجرا در آيد كه بتواند تمامي ابعاد زندگيشان را در بر گيرد و براي زيستن انسان در جامعه برنامه داشته باشد و يكسونگري و نگاه تك‏بعدي و غافل شدن از برخي جنبه‏ها و عدم ملاحظه واقعيت‏هاي مسلّم، رسيدن به اين راه را با موانعي جدي روبه‏رو مي‏سازد4.

بر مجريان طرح قانون شريعت اسلامي در سودان است كه به عوامل مهمي كه آنها را در اجراي آن ياري مي‏كند، دقت نمايند. تركيب قبيله‏اي و فرهنگي جامعه سودان و ضعف انسجام قبايل و فرهنگ‏ها در نواحي مختلف كشور به يك برخورد منطقي و سياست منظم و قانون مقتدر نياز دارد تا هم نزاع‏ها و برخوردهاي قبيله‏اي را بر طرف كند و هم توان اقدام‏هاي گوناگون را به سوي هدف مهم‏تر كه تقويت امنيت ملي است، بكار گيرد.


1. تاريخ السودان القديم و الحديث، ج دوم، صفحه 139 و 274 و جلد سوم، صفحه 122-124؛اسلام و استعمار، رادولف پيترز، ترجمه محمد خرقاني، صفحه 88-89؛ نبرد اسلام در آفريقا، سيد هادي خسروشاهي، صفحه 58.

2. حركت اسلامي در سودان، متن سخنراني سيد هادي خسروشاهي در سيزدهمين سمينار دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت امور خارجه ايران، گزارش سمينار، جلد هفتم، صفحه 571-599.

3. حركت اسلامي در سودان، رضا شهريور، روزنامه كيهان، شماره 16767، صفحه 12.

4. آينده جنبش اسلامي در سودان، فوزي تويسركاني، كيهان، شماره 14756، صفحه 12.

/ 1