مَثَلهاي زيباي قرآن
آيةاللّه جعفر سبحاني(17) & رباخواران بيتعادلهايي همچون ديوانگان «الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلاّ كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ المَسِّ ذلِكَ بَأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّماَ البَيْعُ مِثْلُ الرِّبا أَحَلَّ اللّهُ البَيْعَ و حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةً مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهي فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِليَ اللّهِ وَ مَنْ عادَ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ».«كساني كه ربا ميخورند برنميخيزند مگر مانند كسي كه بر اثر تماس شيطان ديوانه شده و نميتواند تعادل خود را حفظ كند اين به خاطر آن است كه گفتند: داد و ستد هم مانند ربا است درحالي كه خدا بيع را حلال كرده و ربا را حرام(زيرا فرق ميان اين دو بسيار است) و اگر كسي اندرز الهي به او رسد و از رباخواري خودداري كند، سودهايي كه در سابق به دست آورده، مال اوست و كار او به خدا واگذار ميشود و اما كساني كه باز گردند، اهل آتشند و هميشه در آن ميمانند».
تفسير واژهها
1. «ربا» به معني افزايش است و در اصطلاح عبارت است از اين كه فردي از كسي وام بگيرد به اين شرط كه در موقع پرداخت بيش از آنچه گرفته است، بپردازد.خاقاني ميگويد:
آن را ربا شِمُر كه شمردي عطاي خويش
تا يك دهي به خلق، دوخواهي ز حق جزا
تا يك دهي به خلق، دوخواهي ز حق جزا
تا يك دهي به خلق، دوخواهي ز حق جزا
ب. مشبّه.مشبّهبه: انسان ديوانه است كه به هنگام راه رفتن تعادل خود را از دست ميدهد و افتان و خيزان راه ميرود، به زمين ميخورد و برميخيزد، و اين يك مسأله مشهود و ملموس است و اگر همه مجنونها چنين نباشند بسياري از آنان چنين راه ميروند.و اما مشبّه حال رباخوار است كه او هم مانند انسان مجنون افتان و خيزان راه ميرود.اكنون سؤال ميشود كه چگونه آنان داراي چنين ويژگي هستند؟ در اينجا مفسران آراء و نظرات مختلفي دارند كه يادآور ميشويم:الف. مقصود اين است كه آنان در روز قيامت داراي چنين حالتي ميباشند و چنين حالت نشانه رباخواري در دنيا است.معني آيه اين است كه آنان ديوانهوار از قبرها برميخيزند همچنان كه انسان مجنون از زمين برميخيزد.ب. هدف آيه تبيين شخصيت اجتماعي رباخواران در دنيا است زيرا عمل آنان عمل ديوانگان است كه فاقد تفكّر صحيح اجتماعي ميباشند، زيرا ربا توازن و تعادل اجتماع را به هم ميزند و نظمي را كه بر راه راست انساني درون فطري حكومت ميكند، از بين ميبرد. و اين همان «خبطي» است كه رباخوار بدان مبتلا ميشود، زيرا رباخواري موجب اين ميگردد كه نظام داد و ستد و معاوضه در نظر او مختل شود و ديگر ميان خريد و فروش عادي و بين رباخواري فرق نگذارد، و اگر او را به ترك رباخواري دعوت كنند بگويد: بيع هم مثل ربا است و مزيّتي بر آن ندارد تا دست از ربا برداريم و به بيع بپردازيم. همين كلام در آيه شريفه دليل خبط رباخوار قرار داده شده ميفرمايد:«ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّماَ البَيْعُ مِثْلُ الرِّبا».