گزارشي از فعاليتهاي كتابخانه و مدرسه تخصصي حضرت ولي عصر، عليهالسلام (اصفهان) مقدمه روبروي يكي از وروديهاي بازار قديمي شهر اصفهان كه بيشتر مدارس علميه اين شهر با دهها و صدها سال سابقه درآن قرار دارد تابلوي بزرگي با عنوان «كتابخانه و مدرسه تخصصي حضرت ولي عصر، عليهالسلام» چشمنوازي ميكند. با قدم گذاشتن در كوچه و پرس و جو از افراد ميبينيم اينجا هم مثل ديگر جاهايي كه منسوب به حضرت است بوي غربت عجيبي ميدهد. محيط مدرسه و كتابخانه ظاهرش بيشتر به منزل مسكوني شباهت دارد و تابلوي كوچكي كه چندان وضوحي هم ندارد بر سر در آن نصب شده است.مجموعه شامل دو بخش است: اول مدرسه و دوم كتابخانه. برخلاف اكثر مدارس در حوزههاي علميه در اين مدرسه سعي شده عمده فعاليتها و مطالعات روي بحثهاي كلامي متمركز شود، نه فقهي.كتابخانه اين مجموعه شامل چند بخش است: بخشي را كتب تخصصي راجع به حضرت مهدي، عليهالسلام، تشكيل ميدهد كه حاوي بيش از 1000 عنوان كتاب چاپي و خطي، قديمي و جديد به زبانهاي فارسي، عربي، تركي، انگليسي و... است و بخش ديگر را كتابهاي مرجع كه دربر گيرنده موضوعات مختلفي مانند تاريخ، رجال، فقه، تفسير، حديث و... است.علاوه بر قسمت نوارخانه كه شامل بيش از هزار عنوان كاست درمورد مباحث امامشناسي و مهدويت است، ميتوان يكي از بخشهاي مهم كتابخانه را واحد انتشارات آن دانست كه اقدام به احياء و ترجمه و انتشار كتب و آثاري درمورد حضرت مهدي، عليهالسلام، نموده است.براي آشنايي بيشتر با اين مجموعه پاي صحبتهاي صميمانه حجةالاسلام والمسلمين سيد محمود بحرالعلوم ميردامادي بنيانگذار مجموعه نشستيم و از محضر ايشان استفاده كرديم كه مشروح اين گفت و گو تقديم حضورتان ميگردد.لطفا بفرمائيد مدرسه و كتابخانه تخصصي حضرت ولي عصر، عليهالسلام، از چه زماني و با چه انگيزهاي شروع بهفعاليت نمود؟ بسماللّه الرحمن الرحيم. الحمدللّه الذي جعلنا منالمتمسكين بولاية اميرالمؤمنين و الائمه، عليهمالسلام، ظاهرا سال 60 يا 61 با كتابي كه در دانشگاه پخش شده بود مواجه شدم، كه در آن نويسنده شطحيات حلاج را تفسيرهاي ماترياليستي كرده بود و مجموعا محتواي كتاب رد اسلام و مكتب توحيد و مباني تشيع بود و متأسفانه دشمنان اسلام و بعضا دوستان نادان آن وقت اين كتاب را نشر داده بودند. وقتي من با اين كتاب مواجه شدم احساس كردم كه بايد پاسخي بنويسيم و جوابي بدهيم. لذا خدمت امام، رضواناللّه عليه، رسيدم كتاب را به ايشان نشان دادم، ايشان هم فرمودند: رد كنيد! بعد با مرحوم آيتاللّه العظمي گلپايگاني، رضواناللّه عليه، مطرح كردم. ايشان هم همينطور دستور دادند! با اشراف آيتاللّه العظمي آقاي صافي گلپايگاني ما براي اين كتاب رديّهاي فراهم كرديم به نام «دروغپردازي پشتوانه ماترياليسم» كه در ده هزار جلد چاپ شد و در مراكز علمي و فرهنگي و حتي در خارج از كشور توسط آيتاللّه مرحوم آقاي سعيد طهراني، قدّس سرّه، پخش شد، خصوصا جاهايي كه آن كتاب انحرافي و ماترياليستي پخش شده بود از آن تاريخ به بعد فكر نوشتن بخصوص در موضوع عقايد، موضوع دفاع از ولايت و امام زمان، عليهالسلام، در بنده تقويت شد، بعد از آن كتابي نوشتيم بهنام انتخاب برترين سيستم رد ماركسيسم بهصورت مناظره كه اين كتاب با تأييد آيتاللّه مصباح يزدي تجديد چاپ شده است. بعد هم كتابهاي ديگري كه در زمينه امامت، ولايت، امام زمان، عليهالسلام، برخي از كتب جدّمان مرحوم ميرداماد، قدّس سرّه، مثل شرعة التسمية راجع به حرمت تسمية امام زمان، عليهالسلام، شرح تقدمه، تقويم الايمان در ولايت امير مؤمنان، عليهالسلام، تعليقه بر صحيفه سجاديه منتشر كرديم. تا سال 64 كه بنده از قم به اصفهان آمدم و عنوان كارمان مهديه ميرداماد بود. كارهايي كه انجام ميداديم بيشتر تحت اين عنوان بود. بيشتر به كتب مرحوم ميرداماد نظر داشتيم و احياء اين كتب سال 72 بنده در قائميه اصفهان دعاي ندبه ميخواندم و صبحهاي جمعه در مجالس ندبه شركت ميكرديم. تا اينكه احساس كردم كار درباره حضرت كم شده است. تشنه زياد و آب كم است. در آن سال به فكرم رسيد در رابطه با حضرت بهطور تخصصي كارهايي نظير جمعآوري كتبي كه راجع به حضرت است اعم از خطي و چاپي، فارسي و عربي و زبانهاي ديگر و حتي كتابهايي كه عليه نوشته ميشود داشته باشيم يا آنهايي كه عليه است بر آنها ردّيه بنويسيم، آنهايي كه در راستاي تشريح مباني مهدويت است سازندگي دارند اگر خطي است چاپ بكنيم، اگر چاپ شده و مثلاً عربي است، ترجمه كنيم و يا بهعكس و در اين زمينه بناي كار را گذاشتيم. در آن وقت هنوز اين مطلب به ذهنم نميآيد كه در جايي حتي در حوزه علميه قم گفته يا پيشنهاد شده بود. وقتي من به آيتاللّه العظمي آقاي صافي گلپايگاني پيشنهاد كردم ايشان خيلي استقبال كردند.همينطور از اساتيد ديگر بعضي از علما و مراجع ديگر، بحمداللّه با تأييد خداوند متعال و عنايات حضرت صاحب، عليهالسلام، و الطاف آقايان مراجع و علما شروع بهكار كرديم. چند نمايشگاه كتاب در اينجا قرار داديم با اينكه جاي ما وسيع نيست. امّا نمايشگاههاي خيلي خوبي ازنظر كمي و كيفي برگزار شد و علماي اصفهان و اساتيد حوزه و دانشگاه و نسل جوان ازجمله آيتاللّه مظاهري به مدرسه آمده سخنراني كردند. بحمداللّه تا الان موفق بودهايم به نشر بعضي از آثار، جمعآوري بيش از 1000 عنوان راجع به حضرت نوارخانهاي كه آقايان تشكيل دادند از سخنراني علما درباره امام زمان، عليهالسلام.تا بهحال چه فعاليتهايي داشتهايد و حوزه عملكردتان چقدر بوده است؟ هدف، هدف بلندي است، بنده در فكرم بوده و هست كه يك كار جهاني بكنيم، يعني پاسخگوي سؤالات و شبهات در كل عالم باشيم. عنوان مدرسه و كتابخانه تخصصي حضرت وليعصر، عليهالسلام، مدرسهاش جنبه عقايد دارد نه فقه و اصول چون اعزام مبلغ داريم از طرف آقايان مراجع مأذون هستيم وجوه سهم امام، عليهالسلام، را دريافت كنيم و مبلغ اعزام كنيم به شهرهايي كه محدودند و شيعه در اقليت است. خوب اين آقايان بايد يك دوره ببينند، كلاس عقايد ببينند، بخصوص در بخش ولايت در بخش امام زمان، عليهالسلام، اينجا مدرسهاش به اين عنوان است. براي طبقه دانشجو همچنين كلاسهاي سخنراني داريم. از اساتيد دعوت كردهايم تا بحال از بسياري از آقايان بهره بردهايم. خود بنده هم شبهاي جمعه در اينجا جلسه دارم و بحثمان بحث امامت است و امامشناسي از ديدگاه قرآن و روايات و بحمداللّه در استان يك مركزي است شناخته شده و فراتر بهطوري كه از شهرهاي مختلف و استانهاي مختلف براي ما سؤال ميفرستند، ما جواب ميدهيم و مقالاتي كه در برخي مجلات دادهايم از جمله مجله موعود چاپ شده است. از نظر بُعد خارجي با اينكه امكانات ما خيلي محدود است خود شما شاهد هستيد كه بعضي از محققان خارجي كه به اصفهان براي تحقيق يا ديدن آثار باستاني آمدند، به اين مركز مراجعه كردهاند و بعد از بحث و صحبت بعضي از آنها اسلام آوردند از جمله آقاي So-Miake كه از ژاپن آمد، چند شب اينجا ماند. بعد از بحث و صحبت ايشان مسلمان شد. شيعه شد. از سوئد داشتيم و كشورهاي ديگر. اخيرا آقايي آمدند اينجا از ايتاليا كه در 1995 ميلادي يعني حدود 5 سال پيش مسلمان شده بودند در لندن شيعه شده بودند. خانم ايشان هم سني بودند، شيعه شده بود و ايشان آمدند اينجا براي تحقيق درباب حضرت مهدي، عليهالسلام، دو، سه شب هم ميهمان ما بودند. سؤالهايي داشتند، ما جواب داديم بحمداللّه با امكانات كم هم داخل استان و هم در سطح كشور و هم ازنظر بعد خارجي فعاليتهايي داشتهايم و داريم.نتيجه و اثر فعاليتهاي خود را چگونه ميبينيد؟ مهمترين نتيجهاي كه ما در اين چند سال از اين مجموعه گرفتهايم اين است كه مبلغاني در اينجا آمدهاند و بهره بردهاند از كتب و دروس اينجا و اينها در منعكس كردن مباني تشيع و مهدويت در بيرون خدماتي داشتهاند كه اين را ما مهمترين محصول اينجا ميدانيم. يعني اينجا مبلغ ساز بوده است. چه آقايان طلاب و چه آقايان دانشجو، چه داخلي و چه خارجي. اينها مبلغ ولايت شدهاند. مثلاً آقاي عبدالرحمن العلي كه جريانش سابقا در مقاله «حيات بخشي حضرت مهدي» در مجله مسجد آيتاللّه انگجي تبريز با عكس چاپ شده است. ايشان با اينكه خيلي در تسنن تعصب داشت و فكرش وهابي زده هم شده بود و خيلي با تشيع مخالف بود، خودش ميگفت من كتابهاي دكتر تيجاني را آتش زدهام با چنين وضع و تعصبي ايشان سه ماه آمد اينجا و در جلسات ما شركت كرد. در دروسي كه ما داشتيم شركت كرد، بعد از بحث و صحبت ايشان شيعه شد و يك جزوه و رسالهاي نوشت بهنام «موعظمتي لكل مسلم» كه در آن جزوه از تشيع دفاع كرده است و در آن آيات قرآن و روايات را آورده، در رابطه با بحث مهدويت هم ما سه چهار روزي با ايشان كار كرديم، ايشان زير بار نميرفت، البته اصل موضوع را قبول داشت ولي تولد حضرت را منكر بود ولي بحث كرديم از كتب خودشان و بالاخره ايشان قانع شد.مجموعا چه محصولات و انتشاراتي تاكنون راجع به حضرت داشته است؟ اولين اثري كه راجع به حضرت صاحب، عليهالسلام، ما موفق شديم نشر بدهيم كتابي است از مرحوم ميرداماد، رضواناللّه عليه، به نام شرعة التسمية. رواياتي ما داريم در باب اينكه اسم حضرت را نبريد «م ـ ح ـ م ـ د» ناهيه است. نهي ميكنند ما را از اسم بردن حضرت يك عدهاي از مرحوم ميرداماد استفتاء كردند كه بهنظر شما نام بردن حضرت چطور است؟ مرحوم ميرداماد قائل به حرمت بودند. ايشان جواب ميدهند كه من حرام ميدانم و مشكل است نام بردن حضرت. اين فتوايشان مستند به رواياتي است كه ناهيه است و بهطور مطلق هم زمان غيبت صغري را شامل ميشود و هم غيبت كبري را. ايشان مستدل صحبت ميكنند يك بحث فقهي و ولايي بهنام شرعة التسمية. آيتاللّه العظمي آقاي صافي گلپايگاني نظر داشتند كه اين كتاب چاپ بشود. ما هم اين كتاب را در مشهد مقدس از كتابخانه آستانه گرفتيم. نسخه خطي اين كتاب را با نظر جناب آقاي استادي كه از محققان و علماي بزرگوار هستند با اشراف و تحقيق ايشان چاپ كرديم. البته چون عربي بود و خواستيم براي فارسي زبانها هم مفيد باشد. يك مقدمهاي مشتركا با جناب آقاي استادي به فارسي نوشتيم و تقريبا يك مقداري از اصل مطالب كتاب را در اين مقدمه فارسي آوردهايم. اين اولين اثر راجع به امام زمان، عليهالسلام، است و بعد سه رساله درباره امام زمان، عليهالسلام، از مرحوم علامه مجلسي، رضواناللّه عليه، است كه جناب آقاي رجايي كه از محققان و علماي بزرگوار قم هستند آقاي حاج آقا مهدي رجايي كه بسياري از كتابهاي قدما را ايشان تحقيق كردهاند و محقق خوبي هستند. تحقيق كردهاند و مقدمهاي كه بنده نوشتم چاپ شده است. اين دومين اثر راجع به امام زمان، عليهالسلام، بعد دو جلد كتاب به نام در محضر دوست است كه جلد اولش از آقاي رجايي است كه مجموعهاي است شامل 40 تشرّف و دومي از بعضي دوستانمان در همين مركز كه هر دو را بنده بر آنها مقدمه نوشتهام و بعضي مقالاتي كه فرستادهايم براي بعضي مجلات مانند: حيات بخشي حضرت مهدي، عليهالسلام، و برخي مقالاتي كه مجله موعود چاپ كرده است و همچنين مقالهاي كه كانون انديشه به زبان فرانسه راجع به حضرت صاحب از بنده چاپ كردهاند.براي آينده چه برنامههايي درپيش داريد؟ انشاءاللّه در نظر داريم جاي وسيعتري پيدا كنيم و اين مركز وسعت پيدا كند هم از نظر جا و هم ازنظر كار و تلاش. كلاسهاي بيشتري بگذاريم بخصوص براي آقايان طلاب. يعني آقاياني كه طلبهاند و در حوزه درس ميخوانند بايد قبل از پرداختن به فروع به اصول بپردازند. اصول اعتقادات يعني كلام و طوري بشود كه در برخورد با مكاتب مختلف بتوانند پاسخگو باشند. شبهات امروز و تهاجم فرهنگي و مسائلي كه دارد. براي آقايان طلاب كلاسهايي بهتر و بيشتر بگذاريم. براي دانشجويان كتابخانهمان وسعت بيشتري پيدا كند. وقت بيشتري براي خواننده قرار بدهيم. الان با توجه به جاي كم و نامساعد، ما هنوز به آن هدف نرسيدهايم. نشر آثاري كه مربوط به حضرت است و خطي است. اخيرا اثري از مرحوم آيتاللّه فقيه ايماني پدر جناب حجةالاسلام والمسلمين آقاي مهدي فقيه ايماني كه هم خودشان، هم پدرشان آثار خوبي راجع به امام زمان، عليهالسلام، دارند يافتهايم كه راجع به زيارت ناحيه است و خطي است. در نظر داريم اين كتاب با اشراف خود آقاي فقيه ايماني چاپ شود. اينكه تنها در ايّام نيمه شعبان جشن گرفته شود و چراغاني شود درست نيست، حق حضرت درست ادا نميشود. بايد يك تبليغي بشود، ترويجي بشود مثلاً با عنوان دهه مهدويت كه از دهم تا بيستم شعبان دهه مهدويت باشد، همانطور كه دهه حسيني داريم (عاشورا) دهه آخر صفر مربوط به نبياكرم و امام مجتبي، عليهماالسلام، دهه فاطميه مربوط به حضرت زهرا، سلاماللّهعليها، دهه مهدويت داشته باشيم.بهعنوان آخرين سؤال بفرمائيد با چه مشكلاتي از يكسو و چه بركات و عناياتي خاصه از ناحيه حضرت مواجه بودهايد؟ مشكلات كه فراوان است ما از صفر شروع كرديم، از نظر مادي و حتي جا نداشتيم و مكاني كه الآن هستيم منزل مسكوني خود ما بوده است كه دراختيار اينكار قرار داديم و افتخار هم ميكنم و حضرت هم عنايت فرمودند كه ما حتي يك لحظه بيجا نشديم و بحمداللّه با واگذاري اينجا جاي بهتر و مناسبتري پيدا شد. امّا متأسفانه با كمي امكانات و بعضا عدم امكانات مادي روبرو هستيم. امروز روزي است كه بايد دست افرادي كه ميخواهند كار كنند از نظر امكانات مادي باز باشد، تجهيزاتي كه بايد داشته باشند، لوازم و امور ديگري كه بتواند پاسخگوي تهاجم فرهنگي باشد. بتواند نشر آثار و عقايد بكند دراختيار آنها باشد. البته دوستاني بودهاند كه كمك كردهاند و ميكنند در اصفهان ما عشاقي را سراغ داريم كه اينها خدمتگزار حضرت مهدي، عليهالسلام، هستند و بودهاند و بهما كمك كردهاند ولي متأسفانه با كمبود مواجه بودهايم و هستيم، بخصوص در رابطه با اعزام مبلغ به اطراف، مثل زاهدان، بندرعباس، سيستان و بلوچستان، ايرانشهر بخصوص، مجموعا كارها انجام شده بحمداللّه كمبودها هم جبران شده و انشاءاللّه جبران ميشود.امّا بركات، بركاتي كه فرموديد، من قبل از شروع كار تا تصميم گرفتم، شبي خواب ديدم كه از يك كوه بسيار بزرگي بالا ميروم كه خيلي بالا رفتن از اين كوه سخت است، خيلي مشكل بالا رفتم تا رسيدم، نهايتا به بالاي كوه به آن هدف بعد از رسيدن يادم هست در عالم رؤيا سوره فجر خواندم از همان خواب فهميدم كه اين كار، كار مشكلي است، كار سختي است، ولي نهايتا به پيروزي ميرسد. بعد هم اين هدف ما كه در سه رساله مطرح كرده بوديم و با بعضي دوستان شفاها مطرح كرده بوديم اين را جاهاي ديگر هم دنبال كردند، مسجد جمكران دنبال كردند و بحمداللّه انشاءاللّه داريم به پيروزي ميرسيم. جمعا چون كار، كار شخصي و فردي نيست. موفقيتهايي كه مسجد جمكران كسب كردند بعد از كار ما شروع كردند امّا بحمداللّه موفق بودهاند. مجله موعود، مجلههاي ديگر راجع به حضرت جمعا رسيدهايم به موفقيت.