شماره مقاله:146
آذَرْ بُرْزينْنامه، منظومهاي حماسي به زبان فارسي، در بحرِ مُتقارِب مُثَّمن
مقصور با محذوف، به تقليد شاهنام? فردوسي، دربار? آذر برزين پسر فرامرز و نواد?
رستم، از سلسل? روايات مربوط به خاندان گرشاسب (مانند گرشاسبنامه، بانو
گُشَسبنامه، شهريارنامه، بُرزونامه).
هنگامي که فرامرز، پدر آذر برزين، در سيستان به دست بهمن کشته شد، آذر برزين در
هندوستان ميزيست و چون از جنگ ميان بهمن و فرامرز باخبر شد، به ياري پدر شتافت «و
نزديک لشکرگاه بهمن از دربار برآمد و لشکر بهمن را از آنِ پدر خود پنداشت و
دوستوار به جانب آن رفت و گرفتار شد. بهمن او را با خود از سيستان سوي بلخ برد،
ليکن درميان راه رستم تورگيلي، يکي از پهلوانان آن روزگار، به ياري او آمد و وي را
از بند رهايي داد. آذر برزين پس از رهايي از بند بهمن با او به جنگ برخاست و ميان
او و بهمن کارزارها رفت، تا سرانجام پادشاه کيان به حصاري پناه برد و آخر کار به
صلح با آذر بزين تن در داد، آذر برزين جهان پهلوان او گشت» (صفا، تاريخ ادبيات در
ايران، 2/365).
نسخهاي از آذر برزيننامه در کتابخان? موز? بريتانيا نگهداري ميشود که سراسر آن
از چند برگ تجاوز نميکند و بخشي است از مجموعهاي که منظوم? بهمننامه و قسمتهايي
از اواخر شاهنامه بخشهاي اصلي آن است. عنوان اين منظومه در نسخ? موجود چنين است:
«آغاز داستان آذر برزين پورزال زر که از دختر شاه صور کشميري است و اين يک قسم آذر
برزيننامه است»، و با آنکه داستان آذر برزين را از زمان ولادت تا مرگ او شامل است،
از شمار? ابيات و عنوان آن چنين برميآيد که خلاصه گونهاي است از داستان
پهلوانيهاي آذر برزين، و نام سرايند? آن نيز در نسخه ديده نميشود (ريو، شمـ 197).
در منظوم? بهمننامه، که بخشي از همين مجموعه است و عنوان آن چنين است: «در ستايش
کردن باري تعالي، و آغاز داستان بهمننامه و آذر برزين، و ستايش کردن سلطانمحمود،
و چگونگي ايشان»، داستان آذر برزين و کارهاي او به تفصيل بيشتر آمده است. اين
منظومه در 495ق/1102م، 10 سال پس از مرگ ملکشاه سلجوقي و در زمان سلطنت بَرْکيارُق
(486-498ق/1093-1105م) سروده شد، و ظاهراً ذکر نام «سلطان محمود» که در عنوان و نيز
در پايان آن ديده ميشود، اشتباه کاتبان است (همانجا)؛ ولي احتمال ديگر آن است که
شاعر در اصل اين منظومه را به نام سلطان محمود، فرزند خردسال ملکشاه (و پسر ترکان
خاتون) که مدت کوتاهي بعد از مرگ پدرش بر تخت نشانده شد (485ق/1092م) سروده بوده، و
سپس در زمان سلطنت برکيارق آن را به نام اين پادشاه درآورده است، و کاتبان دورههاي
بعد عنوان نسخ? اوّل را بر نسخ? دوم نهادهاند. سرايند? بهمننامه چند سال بعد بار
ديگر در اين منظومه تجديدنظر کرده و آن را به محمدشاه سلجوقي (د 511ق/1117م) پسر
ديگر ملکشاه، تقديم داشته است. در اين تحرير جديد، که نسخهاي از آن نيز در
کتابخان? موز? بريتانيا نگهداري ميشود (همو، شمـ 201). مقدمه مفصلتر است و در
پايان نيز داستان تا سلطنت هماي ادامه مييابد.
چنانکه گفته شد، سرايند? آذر برزيننامه ناشناخته است، ليکن تصنيف بهمننامه، که در
اواخر آن داستان آذر برزين به تفصيل آمده است، به چند کس نسبت داده شده است:
1. در نسخه کتابخان? موز? بريتانيا (همانجا) که در ربيعالاول 800ق/نوامبر 1397م
استنساخ شده است، نام مصنّف «حکيم آذري» است. ريو حدس ميزند که اين بهمننامه را
با بهمننامهاي که شيخ آذري طوسي (784-866ق/1382-1462م) در تاريخ بهمنيان دکن
سروده است، اشتباه کردهاند (همانجا)، ليکن بهمننامه آذري طوسي بعد از 830ق/1427م
و در دوران سلطنت احمدشاه بهمني (820-838ق/1417-1435م) سروده شده (صفا، تاريخ
ادبيات در ايران، 4/325-328). و نسخ? بهمننام? موز? بريتانيا مورّخ ربيعالاول
800ق/نوامبر 1397م است، مگر اينکه عبارت «بهمننامه از منظومات حکيم آذري» را بعدها
به اين نسخه افزوده باشند، ولي بخش ديگري از همين نسخ? موز? بريتانيا منظومهاي است
به نام کوشنامه از همان سرايند? بهمننامه که آن نيز به محمدشاه سلجوقي تقديم شده
و نام سرايند? آن هم در نسخه «حکيم آذري» قيد شده است (ريو، شمـ 201).
2. در مجملالتواريخ والقصص، که در 520ق/1126م نگارش يافته، از بهمننامه ذکري به
ميان آمده (ص 92)، و سرايند? آن ايرانشهربن ابيالخير گفته شده است.
3. رضا قليخان هدايت در مجمعالفصحاء در دوجا (1/297-298’3/1154) ذکر بهمننامه را
آورده و آن را به جمالي مهريجردي، از شعراي دور? سلجوقي نسبت داده است. از اين ميان
اشار? مجملالتواريخ والقصص، به سبب همعصري نويسند? آن با سرايند? اين منظومه، به
صحّت نزديکتر است.
از بهمننامه دو نسخ? ديگر در کتابخان? ملّي پاريس محفوظ است (نکـ بلوشه، ج III،
شمـ 1192, 1193) نسخهاي از آن در 1325ق/1907م به کوشش رستمبن بهرام تفتي در مطبع?
فيض رسان بمبئي به چاپ رسيده است (آربري II(6)/66؛ مشار، 1/526).
مآخذ: صفا، ذبيحاللّه، تاريخ ادبيات در ايران، تهران، فردوسي، 1363ش، ج 2 و 4؛
همو، حماسهسرايي در ايران، ابنسينا، 1333ش، صص 315-316؛ مجملالتواريخ والقصص، به
کوشش محمدتقي بهار، تهران، کلال? خاور، 1318ش؛ مشار، خانبابا، فهرست چاپي فارسي؛
هدايت، رضاقليخان، مجمعالفصحاء، به کوشش مظاهر مصفا، تهران 1336-1340ش؛ نيز:
Arberry, A. J., Catalogue of the Library of the Indian Office, II, Part VI
(Persian Books), London, 1937; Blochet, E, Catalogue des Manuscripts Persans,
Supplement to the Catalogue of the Persian Manuscripts in the British Museum,
London, 1895.
فتحاللّه مجتبايي