جلد: 4نويسنده: عباس حجت جلالي شماره مقاله:1478اِبْن ِ عَبْدُالصَّمَد، ابوبَحر يوسف بن خلف بن احمد، شاعر عصر ملوك الطوايف اندلس در سدة 5ق /11م . برخى كنية وي را ابوبكر نوشته اند (ابن خاقان ، 30؛ عمادالدين ، 3/537). وي اهل جَيّان 1 بود و از خاندانى ممتاز و اهل ادب برخاسته بود (نك: ابن بسام ، 3(2)/809). او را از نوادگان سَمح بن مالك بن خولان (د 102ق ) والى اندلس دانسته اند (همانجا؛ ابن سعيد، 2/203). پدر وي در خزانة خيران و رهير و ديگر اميران المريه خدمت مى كرد و در دورة ابن صُمادح در 448ق درگذشت (ابن بسام ، 3(21)/809 -810). بسياري از فرزندان و نزديكان وي نيز در آن شهر مناصب دولتى داشتند (همو، 3(2)/810). از جزئيات زندگى ابن عبدالصمد اطلاعى در دست نيست . تنها از اشارات ابن بسام (همانجا) چنين برمى آيد كه وي از تربيتى نيكو برخوردار بوده و در نظم و نثر دستى قوي داشته است . احتمالاً به همين سبب نيز توانست به بارگاه معتمد بن عباد در اشبيليه راه يابد (نك: ابن خاقان ، همانجا) و از شاعران خاص وي گردد (نك: ابن خلكان ، 5/37؛ مقري ، 4/259؛ قس : فروخ ، 4/752). پس از خلع معتمد و زندانى شدنش در اَغمات ِ مغرب به دست مرابطون ، ابن عبدالصمد نيز به مغرب رفت و ظاهراً تا مرگ معتمد (488ق ) در آنجا ماند (نك: ابن خاقان ، ابن خلكان ، همانجاها؛ عمادالدين ، 3/537 - 538؛ صفدي ، 3/188؛ قس : فروخ ، 4/725-726). وي احتمالاً دراين مدت كوششهاي بى سرانجامى نيز براي جلب توجه حاكمان مرابطى مغرب كرده بود، چه خود در يكى از اشعارش ، كه البته تاريخ سرودن آن معلوم نيست ، از سفرهاي خود سخن به ميان آورده و از بخل برخى از ممدوحان خويش شكايت كرده است (نك: مقري ، 3/534؛ قس : فروخ ، 4/725؛ پرس ، .(71 تاريخ مرگ وي دانسته نيست ، اما منابع متأخر مرگ او را در اواخر سدة 5ق /11م دانسته اند (نك: فروخ ، 4/726). عمدة شهرت ابن عبدالصمد به سبب قصيدة داليّه اي است كه وي در رثاي معتمد و چند روز پس از مرگ او در اغمات سروده است . شاعر در روز عيدي همراه با جماعتى بر مزار معتمد حاضر شده ، خود را بر گور او افكند و آن را بوسه داد و پس از شيون فراوان مرثية خود را انشا كرد (نك: ابن خاقان ، 30-31؛ عمادالدين ، ابن خلكان ، همانجاها؛ ابن خطيب ، 165؛ قس : دوزي ، ؛ III/175 گارثيا گومث ، .(403-404 اين مرثيه را كه مشتمل بر 104 بيت است و بيانى ساده ، شيوا و نافذ دارد، ابن خطيب به تمامى نقل كرده است (ص 165-170). قطعات متعدد ديگري از اشعار او را نيز منابع مختلف به ويژه ابن بسام (3(2)/811 - 818) نقل كرده اند.
مآخذ
ابن بسام ، على ، الذخيرة، به كوشش احسان عباس ، ليبى /تونس ، 1981م ؛ ابن خاقان ، فتح ، قلائد العقيان ، بولاق ، 1284ق ؛ ابن خطيب ، محمد، اعمال الاعلام ، به كوشش لوي پرووانسال ، بيروت ، 1956م ؛ ابن خلكان ، وفيات ؛ ابن سعيد، على ، المغرب ، به كوشش شوقى ضيف ، قاهره ، 1955م ؛ صفدي ، خليل ، الوافى بالوفيات ، به كوشش هلموت ريتر، بيروت ، 1381ق ؛ عمادالدين كاتب ، محمد، خريدة القصر، به كوشش آذرتاش آذرنوش و ديگران ، تونس ، 1972م ؛ فروخ ، عمر، تاريخ الادب العربى ، بيروت ، 1984م ؛ مقري ، احمد، نفح الطيب ، به كوشش احسان عباس ، بيروت ، 1968م ؛ نيز: Dozy, R., Histoire des Musulmans d'Espagne, Leiden, 1932; Garc U a G F mez, E. X El supuesto sepulcro de Mu q tamid de Sevilla en a gm ? t n , Al-Andalus, Madrid, 1953 , vol. XVIII; P E r I s, Henri, La po E sie anda louse en arabe classique, Paris, 1953. عباس حجت جلالى