ابن عروس - دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 4

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابن عروس

جلد: 4

نويسنده: فرامرز حاج منوچهري

شماره مقاله:1509

اِبْن ِ عَروس ، ابوالعباس احمد بن عبدالله بن محمد بن ابى بكر بن على بن يشكر بن يحيى بن وتران بن عروس (د 868ق /1464م )، از صوفيان مشهور تونس در عصر حفصيان . وي در حدود 781ق در قرية مزاتين در وادي الرمل به دنيا آمد (وزير سراج ، 3/74، 75، 79). اگرچه وي ظاهراً خود را از عرب مى دانسته (همو، 3/77)، اما برنسويك 1 (2/358) اين انتساب را مورد شك قرار داده ، زيرا برخى از مورخان او را از بربرهاي هَوّاره و يا از قبيلة بنى عروس مغرب دانسته اند (نك: وزير سراج ، 3/75، 77). ابن عروس در كودكى پدر را از دست داد و مادرش تربيت وي را برعهده گرفت . او پس از آنكه چندي در تونس به كارهاي پست اشتغال داشت ، به مسافرت پرداخت و يك چند در شهرهاي باجه و ميله اقامت گزيد. وي در ميله به تعليم قرائت قرآن مشغول شد و پس از آن به تلمسان ، فاس ، مراكش و سبته سفر كرد و مدتى دراز در مغرب اقصى روزگار گذراند و سپس به موطن خود بازگشت (همو، 3/80 -81؛ برنسويك ، 2/358-359). وي از آغاز جوانى به راه و روش صوفيانه سخت گرايش داشت و در سفرهاي خود به تربيت و تزكية نفس و كسب معارف الهى اهتمام داشت . كسانى چون احمد زرّوق ، مؤسس سلسلة زروقيه ، ابوراوي عبدالله بن على و منصور سدّي از مربيان و شاگردان وي بوده اند (وزير سراج ، 3/81؛ مخلوف ، 65؛ تريمينگام ، .(87 ابن عروس پس از بازگشت به تونس به عنوان عارفى صاحب كرامت معروف شد، تا جايى كه بعدها وي را از ابدال هفتگانه به شمار آوردند (وزير سراج ، 3/86؛ برنسويك ، 2/359). او در آغاز رفتاري متعارف داشت و جبّه اي پشمين به تن مى كرد و هرگز نمازش در جامع زيتونه ترك نمى شد، اما پس از چندي تغيير حالتى در او پديد آمد، در كوچه و بازار اعمالى غريب و خلاف عرف از خود نشان مى داد (وزير سراج ، 3/81؛ برنسويك ، همانجا). اگر چه چنين اعمالى از سوي افرادي چون ابن حاج ، فقيه مالكى (د 737ق )، مردود و خلاف شريعت دانسته مى شد (3/211)، اما شاگردان ابن عروس تأكيد بر اين داشتند كه وي فرايض شرعى را در خفا انجام مى داده و در واقع روشى شبيه به ملامتيه داشته است .

شك نيست كه فقها و متشرعان رفتار ابن عروس را منافى با موازين شرع مى شمردند و طبعاً در اين زمينه مجادلاتى روي مى داده است (برنسويك ، 2/361-362)، اما عامة مردم نسبت به او اعتقادي كامل داشتند (وزير سراج ، 3/79) و سران دولت نيز او را تكريم و اعزاز مى كردند، چنانكه محمد منتصر، سلطان حفصى ، زاويه اي به نام او در تونس تأسيس كرد و بزرگان و امرا در مشكلات خود از او ياري و حمايت مى طلبيدند و در تشييع جنازة او رجال دولت و سلطنت حاضر شدند (ابن ابى ضياف ، 1/235، 238؛ وزير، 3/86؛ برنسويك ، 362- 363). ابن عروس در تونس درگذشت و او را در زاويه اي كه به نام خود او بود، دفن كردند (ابن ابى ضياف ، همانجاها) و امام جامع زيتونه ، ابوالعباس احمد مُسراتى بر او نماز خواند (وزير سراج ، همانجا؛ قس : ابن خوجه ، 190، كه سهواً وفات ابن عروس را در زمان محمد منتصر دانسته است ).

ابن عروس را مؤسس طريقه اي در تصوف دانسته اند كه به نام وي ، عروسيه خوانده مى شود. مخلوف سلسلة مشايخ او را از طريق استادش شيخ فتح الله بن يوسف عجمى از يكسو به ابوالحسن شاذلى و طريقة شاذليه و از جهت ديگر به معين الدين چشتى و طريقة چشتيه مى رساند (ص 65، 66، 68). در سدة 12ق عبدالسلام اسمر طرابلسى به اصلاح و احياء طريقة عروسيه پرداخت و پس از عبدالسلام عنوان «سلاميه » (بر گرفته از نام وي ) همواره در كنار «عروسيه » به كار رفته است ؛ اگرچه تريمينگام ترجيح مى دهد كه سلاميه را شاخه اي از عروسيه بداند (ص 87 )، اما به گفتة دَيونگ 2 93) S, , 2 EI) سلاميه در حوالى سدة 19 م در شمال افريقا بجز مصر، بيش و كم مرادف عروسيه استعمال شده است ، در صورتى كه در مصر اين دو طريقه جدا از هم شناخته مى شوند (همانجا). تريمينگام ، عروسية مصر را طريقه اي مى خواند كه از دو سلسلة قادريه و شاذليه منشعب مى باشد (ص 278 ، قس : .(87 امروزه عروسيه به عنوان شاخه اي از شاذليه در مصر، با همين نام داراي پيروانى است (منوفى ، 2/275؛ دربارة سلاميه در مصر امروز، نك: غنيمى ، 60، حاشيه ).

عمر بن على راشدي يكى از مريدان ابن عروس در احوال او كتابى تأليف كرد به نام ابتسام العروس فى مناقب الشيخ احمد بن عروس ، كه در تونس (1303ق ) به چاپ رسيده است . نوة برادرِ ابن عروس اين اثر را با عنوان اجلاء البؤوس و احياء النفوس فى مناقب الشيخ سيدي احمد بن عروس مختصر كرده است (وزير سراج ، 3/75، نيز نك: 3/79). ابن عروس اشعاري نيز داشته است . ديوان شعري به نام وي در مصر (1880م ) به چاپ رسيده است (نيز دربارة شرح بر قصيده اي كه انتسابش به ابن عروس مورد ترديد است ، نك: آلوارت ، .(III/251

مآخذ

ابن ابى ضياف ، ابوالعباس احمد، اتحاف اهل الزمان ، تونس ، 1396ق / 1976م ؛ ابن حاج ، محمد، المدخل ، قاهره ، 1981م ؛ ابن خوجه ، محمد، صفحات من تاريخ تونس ، بيروت ، 1986م ؛ برنسويك ، روبر، تاريخ افريقية فى العهد الحفصى ، ترجمة حمادي ساحلى ، بيروت ، 1988م ؛ عروسى ، محمد، السلطنة الحفصية، بيروت ، 1986م ؛ غنيمى تفتازانى ، ابوالوفا، ابن عطاءالله الكندري و تصوفه ، قاهره ، 1389ق / 1969م ؛ مخلوف ، محمد، تنقيح روضة الازهار، بيروت ، المكتبة الثقافية؛ منوفى ، محمد، جمهرة الاولياء، قاهره ، 1397ق /1967م ؛ وزير سراج ، محمد، الحلل السندسية فى الاخبار التونسية، بيروت ، 1985م ؛ نيز:

Ahlwardt; EI 2 ; S; Trimigham, J. Spencer, The Sufi Orders in Islam, Oxford,

1971.

فرامزر حاج منوچهري

/ 479