ابن عمار، احمد - دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 4

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابن عمار، احمد

جلد: 4

نويسنده: فرامرز حاج منوچهري

شماره مقاله:1546

اِبْن ِ عَمّار، احمد بن سيدي عمار بن عبدالرحمان بن عمار، فقيه و اديب الجزايري سدة 12ق /18م . زندگى وي چنان ناشناخته است كه حتى تاريخ دقيقى از زمان تولد و وفات وي در دست نيست ، اما با توجه به اينكه ابن حمادوش ، دوست وي ، در رحلة خود در 1159ق /1746م تقريظ بر كتاب خويش الدرر على المختصر را به او نسبت داده و وي را از علما شمرده است و نيز با عنايت به اينكه مى دانيم وي در 1205ق / 1791م به محمد خليل تلمسانى اجازه داده است ، مى توان نتيجه گرفت كه در 1159ق وي حدود 40 سال داشته و تولدش در حدود 1119ق / 1707م بوده است (نك: سعدالله ، 2/234).

ابن عمار در خانواده اي اهل علم و ادب پرورش يافت و در علم و دين پدر را مقتدا قرار داد. وي صحيح بخاري را با واسطة دايى خود محمد بن سيد معروف به سيدي هدي المالكى و نيز ابوعبدالله محمد بن هادي از پدر روايت كرده است (كتانى ، 1/121؛ سعد الله ، 2/233-234، 284).

ابن عمار پس از سفرهاي متعدد و بهره گيري از محضر علماي شرق و غرب سرزمينهاي اسلامى ، به عنوان فقيه و اديبى عاليقدر در الجزاير نامور شد. وي از ابوحفص عمر بن عقيل باعلوي ، حسن بن محمد سعيد كورانى ، خليل بن محمد تونى ، شمس الدين حفنى ، ابوالحسن سندي و ديگران علم آموخت و به وسيلة ابوعبدالله منور تلمسانى به سلك شاذليان درآمد، همچنين مبانى عرفان را در مصر از عبدالوهاب عفيفى فراگرفت (كتانى ، همانجا).

وي در 1166ق /1753م به حج رفت و در اين سفر حسين ورتلانى همراه او بود. ابن عمار در 1172ق از حجاز به مصر رفت (حاج صادق ، 289 ، به نقل از كتانى ؛ سعدالله ، 2/235). محل اقامت وي و آنچه در فاصلة دو تاريخ مذكور بر او گذشته است ، روشن نيست .

مرتبة ابن عمار در فقه مالكى ، حديث و تفسير بدانجا رسيد كه در فاصلة سالهاي 1180-1184ق /1766-1770م مفتى الجزاير شد و به عنوان مدرس و مفسر كتب فقهى به تدريس پرداخت و كتبى چون مختصر خليل و مختصر ابن حاجب را تدريس مى كرد (همو، 2/69 -70، 234)، چنانكه احمد غزال مغربى در 1182ق /1768م ، در مجلس درس وي در جامع كبير الجزاير حاضر شد و از او كسب فيض كرد و قصيده اي نيز در مدح وي سرود. ابن عمار شاگردان بسياري داشت و جمعى همچون عبدالستار بن عبدالوهاب مكى هندي و محمد خليل تلمسانى از او اجازه دريافت كردند. وي در اجازه اي كه به محمد خليل مرادي داده ، نام بسياري از شيوخ خود در مصر و حرمين را ذكر كرده است (همو، 2/51، 193، 235، 283).

ابن عمار در مقام اديب و شاعري توانا، بارزترين شخصيت ادبى قرن 12ق الجزاير است . او در ادب خود را پيرو بوصيري ، ابن فارض و فتح ابن خاقان مى دانست (حفناوي ، 1/89، 91). دو تن از ادباي بزرگ آن ديار ابوالعباس احمد منجلاتى و محمد بن محمد معروف به ابن على از استادان وي بوده اند و ابن عمار با ابن على مجالس انس و مبادلات شعري داشته است . تعلق خاطر وي به استادش ابن على تا حدي است كه يكى از آثار خود لواء النصر را با ياد و نام او آغاز كرده است (حاج صادق ، 272 ؛ سعدالله ، 2/316-317). به هر تقدير ابن عمار كه در نثر و نظم ، به ويژه در موشحات ، بسيار توانا بود، اشعاري در اين قالب در باب مولد نبى (ص ) و مدح آن حضرت سروده است . وي در وصف طبيعت نيز دستى داشت و در گونه هاي ديگر شعر نيز سخن به كمال مى گفت (حفناوي ، 1/91؛ سعدالله ، 2/305-306).

ابن عمار در 1195ق /1781م به قصد توطن و اقامت در تونس بدانجا رفت ، اما حضور وي در آنجا ديري نپاييد و در سالهاي آغازين قرن 13ق /19م ، به دلايلى كه روشن نيست ، از تونس عزيمت كرد و گويا به مشرق رفت . وي در دورة اقامتش در تونس كتاب تاريخ خود را در سيرة على باي پاشا بن حسن تأليف كرد (همو، 1/297، 2/377- 378).

آثار

1. نحلة اللبيب باخبار الرحلة الى الحبيب . اين اثر به نام رحلة نيز معروف است . مقدمة آن در 1320ق /1902م ؛ در الجزيره به چاپ رسيده كه در آن ابن عمار به وصف علاقه و اشتياق خود به حرمين شريفين و رسول اكرم (ص ) پرداخته است . اشعار موشح مولدي و مدايح رسول اكرم (ص ) نيز در آن فراوان است . قسمتهاي ديگر اين اثر از بين رفته است .

2. اجازة لمحمد خليل المرادي ، كه سعدالله متن اين اجازه را در مجلة الثقافة (1978م ، شم 45) به چاپ رسانيده است .

3. رسالة فى مسألة وقف ، كه همراه رسالة الرد على الوهابية از اسماعيل تميمى در تونس چاپ شده است .

آثار منسوب

علاوه بر آثار مذكور، اين آثار نيز به او نسبت داده شده است :

1. لواء النصر فى فضلاء العصر. وي آن را در شرح زندگى رجال علم و ادب و قضا و شعر نوشته كه شرح حال رجال زمان وي و يك قرن قبل از آن است (سعدالله ، 2/1/371؛ II/689 )؛ GAL,S,

2. منتخب الاسانيد يا مقاليد الاسانيد. اين اثر ثبت ابن عمار است كه شاگردش ابراهيم بن عبدالله سياله آن را گردآوري كرده و كتانى نسخه اي از آن را در اختيار داشته است (كتانى ، 2/590)؛

3. رسالة فى الطريقة الخلوتية، كه كتانى به او نسبت داده است (نك: حاج صادق ، 290 )؛

4. ديوان ، كه ابن عمار خود در ضمن ديباچة رحله اش به آن اشاره دارد و در آن موشحات و قصايدي در مدح حضرت رسول (ص ) و اشعاري ديگر آورده است (حفناوي ، 1/91)؛

5. حاشية على الخفاجى (در ادبيات )، كه شاگردش ابوراس الناصر در كتاب خود فتح الاله از آن ياد كرده است (سعدالله ، 2/240)؛

6. حاشية على صحيح الخاري ، كه ابن ابى شنب از آن ياد كرده است (نك: همو، 2/31)؛

7. وي همچنين بر كتاب الدرر على المختصر ابن حمادوش در منطق تقريظى داشته است (همو، 2/190).

مآخذ

حفناوي ، ابوالقاسم محمد، تعريف الخلف برجال السلف ، تونس ، 1405ق / 1985م ؛ سعدالله ، ابوالقاسم ، تاريخ الجزائر الثقافى ، الجزاير، 1985م ؛ كتانى ، عبدالحى ، فهرس الفهارس و الاثبات به كوشش احسان عباس ، بيروت ، 1402ق / 1982م ؛ نيز:

,S; V adj - Sadok, M., X Le Mawlid d'apr I s le mufti - po I te d' Alger Ibn, q Amm ? r n , M E langes Louis Massignon, Damascus,

1957.

فرامرز حاج منوچهري

/ 479