ابن فتي - دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 4

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابن فتي

جلد: 4

نويسنده: عباس حجت جلالي

شماره مقاله:1583

اِبْن ِ فَتى ، ابوعبدالله سلمان (سليمان ) بن عبدالله (د صفر 493 يا 494/ دسامبر 1099 يا 1100)، نحوي ، لغوي ، اديب و مفسر قرآن . وي اهل نهروان بود (باخرزي ، 1/350؛ ابن ماكولا، 7/264) و از او با نسبت حلوانى (ابن انباري ، 252؛ ابن جوزي ، 9/115) و حلوانى نهروانى (قفطى ، 2/26) نيز ياد كرده اند. ابن فتى در ري پرورش يافت (ياقوت ، 11/252) و سپس در حدود 430ق به بغداد رفت و در مدرسة نظاميه به تحصيل علم پرداخت (ابن انباري ، ياقوت ، همانجاها). در آنجا نحو را از ابوالقاسم عبدالواحد بن برهان و عمر بن ثالث ثمانينى و لغت را از ابوالقاسم عبيدالله بن محمد رَقّى و حسن بن محمد دهّان فراگرفت و از ابوطالب بن غيلان و ابومحمد جوهري و ابوطيب طبري حديث شنيد (ابن انباري ، همانجا؛ صفدي ، 15/311؛ سيوطى ، 1/595). مدتى نيز نزد ابن ماكولا به فراگيري دانش پرداخت و ديرزمانى در خدمت او باقى ماند (ابن ماكولا، همانجا).

پس از آنكه در علوم نحو، لغت و تفسير مهارت لازم را به دست آورد، در شهرهاي مختلف عراق به تدريس پرداخت (صفدي ، همانجا). چندي در هم در ناحية جبل زيست . ابن ماكولا (همانجا) وي را بارها در ري و نيز در همدان ديده و شعر و ادب و قدرت حافظة او را ستوده است . در 463ق در نيشابور بوده و باخرزي كه در آنجا با وي معاشرت داشته ، او را هم طراز مبرّد و زجّاج دانست است (1/350). ابن انباري (همانجا) او را ثقه دانسته و مانند بسياري از قدما (نك: ابن جوزي ، قفطى ، همانجاها) دانش وي را ستوده است . برخى (ذهبى ، 19/612) او را معلم فرزندان نظام الملك دانسته اند.

وي در واپسين سالهاي عمر به اصفهان رفت و در آنجا ساكن شد و به تدريس پرداخت و سرانجام در همانجا درگذشت (ابن جوزي ، همانجا؛ قفطى ، 2/27).

ابن فتى شعر نيز مى سرود و مجموعاً 18 بيت از اشعار برجاي ماندة او كه بيشتر در مدح و غزل و حكمت است ، در منابع آمده است (باخرزي ، 1/350-351؛ صفدي ، 15/312؛ ياقوت ، 11/252-253). در ميان اين اشعار بخشى از قصيده اي است كه در مدح اسماعيل بن عباد سروده شده است . باخرزي (1/350) كه چند قطعه از اشعارش را از زبان خود او شنيده بوده ، سروده هاي او را برتر از اشعار همگنانش دانسته است .

وي فرزندي نيز به نام حسن داشته كه از فضلا و مدرسين مدرسة نظاميه بوده است (صفدي ، 15/312). از تأليفات او اينك چيزي برجاي نمانده و عناوين كتبى كه به او نسبت داده اند، عبارتند از:

1. الامالى ،

2. التفسير يا التفسير على القراءات ،

3. شرح ايضاح ابن جنى ،

4. شرح ديوان المتنبى ،

5. علل القراءات ،

6. القانون ، 10 جلد در لغت (صفدي ، سيوطى ، همانجاها).

مآخذ

ابن انباري ، عبدالرحمان ، نزهة الالباء، به كوشش ابراهيم سامرايى ، بغداد، 1959م ؛ ابن جوزي ، عبدالرحمان ، المنتظم ، حيدرآباد دكن ، 1359ق ؛ ابن ماكولا، على ، الاكمال ، حيدرآباد دكن ، 1406ق /1986م ؛ باخرزي ، على ، دمية القصر، به كوشش سامى مكى العانى ، بغداد، 1390ق /1970م ؛ ذهبى ، محمد، سيراعلام النبلاء، به كوشش شعيب ارنؤوط، بيروت ، 1405ق /1985م ؛ سيوطى ، بغية الوعاة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم ، قاهره ، 1384ق /1964م ؛ صفدي ، خليل ، الوافى بالوفيات ، به كوشش ب . راتكه ، بيروت ، 1399ق /1979م ؛ قفطى ، على ، انباه الرواة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم ، قاهره ، 1371ق /1952م ؛ ياقوت ، ادبا. عباس حجّت جلالى

/ 479