جلد: 4نويسنده: عباس حجت جلالي شماره مقاله:1591اِبْن ِ فَرَج ، ابوعمر احمد بن محمد بن فرج جَيّانى (د صفر 366/ اكتبر 976)، شاعر و اديب اواخر عصر امويان اندلس . وي اهل جَيّان بود (نك: ابن بشكوال ، 1/11)، اما در قرطبه مى زيست (قس : فروخ ، 4/282). از جزئيات زندگى و تحصيلات او اطلاعى در دست نيست ، تنها نمى دانيم كه در ميان شاعران و اديبان حَكَم المُسْتَنْصِر خليفة اموي ، مقامى خاص يافته بود (ابن خاقان ، 79) و اثر مشهور خود كتاب الحدائق را به وي تقديم كرده (حميدي ، 1/169؛ ياقوت ، 3/237؛ ابن دحيه ، 4) و در آن او را به فضل و ادب ستوده بود (ابن ابار، 1/205). او كه به جمع آوري شعر شاعران اندلسى سخت علاقه مند بود (ابن سعيد، 2/56) و ظاهراً قصد داشت برتري شاعران اندلسى را بر همتايان شرقيشان نشان دهد، دست به تأليف كتاب الحدائق زد (نك: فروخ ، همانجا). كتاب مذكور كه جُنگى از اشعار شاعران اندلسى و در معارضه با كتاب الزَهرة ابن داوود اصفهانى نگاشته شده بود، شامل 200 باب (بدون تكرار نام باب ) و هر باب نيز شامل 200 بيت بود و بدين سان ، ابواب و ابيات كتاب او، دقيقاً دو برابر منقولات ابن داوود مى گرديد (حميدي ، همانجا؛ ضبى ، 151-152؛ قس : فروخ ، همانجا). اين كتاب كه به گفتة ابن حزم در نيكويى و حسن انتخاب اشعار بى مانند بوده (نك: حميدي ، همانجا) و از منابع مهم ادبيات اندلس شمرده مى شده (نك: عباس ، 283)، امروزه از ميان رفته و جز پاره هايى پراكنده از آن در دست نيست . مقام عالى شاعر در بارگاه حَكَم البته مانع از زندانى شدن وي در پايان عمر نشد، چه او كه ظاهراً مردي مغرور و معارضه جو بود (نك: ابن خاقان ، 79؛ قس : عباس ، همانجا)، به دليلى نامعلوم حَكَم المستنصر را هجو گفت . حكم نيز در خشم شد و او را به زندان افكند (نك: حميدي ، 1/170؛ ابن خاقان ، 80؛ ابن بشكوال ، 1/11). در ايام حبس اشعاري بسيار سرود و رسايلى فراوان خطاب به حَكَم نوشت كه گويند به دست او نمى رسيده است (نك: ابن بشكوال ، همانجا). فعاليت علمى او نيز در اين مدت ظاهراً ادامه داشته ، چه به روايت ابن بشكوال (همانجا) طالبان علم در زندان به ديدار او مى شتافتند و از محضرش بهره مى بردند. اين وضع تا پايان عمر وي ادامه داشت . تاريخ دقيق مرگ وي روشن نيست ، اما از آنجا كه مرگ او اندكى پس از مرگ حَكَم روي داده (نك: ابن بشكوال ، همانجا؛ ابن ابار، 1/250)، مى توان حدس زد كه در 366ق درگذشته است . از ابن فرج ديوان شعري در دست نيست ، اما قطعات متعددي از روضيات و اشعار تغزلى و حكمت آميز او را كه لطافت و نجابت از خصوصيات آنهاست ، نقل كرده اند. گذشته از كتاب الحدائق اثر ديگري نيز به ابن فرج نسبت داده شده كه از آن با عنوان كتاب فى الْمُنْتَزين و القائمين بَالاندلس و أَخْبارِهِم ، ياد كرده اند (نك: حميدي ، 1/169؛ ياقوت ، همانجا؛ ضبى ، 152). وي دو برادر شاعر به نامهاي سعيد و عبدالله داشته و حميدي (1/354، 395) اشعاري از آنان را نقل كرده است .
مآخذ
ابن ابار، محمد، الحلة السيراء، به كوشش حسين مؤنس ، قاهره ، 1963م ؛ ابن بشكوال ، خلف ، كتاب الصلة، به كوشش عزت عطار حسينى ، قاهره ، 1374ق / 1955م ؛ ابن خاقان ، فتح ، مطمح الانفس ، قسطنطنيه ، 1302ق ؛ ابن دحيه ، عمر، المطرب من اشعار اهل المغرب ، به كوشش ابراهيم ابياري و ديگران ، قاهره ، 1954م ؛ ابن سعيد، على ، المغرب ، به كوشش شوقى ضيف ، قاهره ، 1955م ؛ حميدي ، محمد، جذوة المقتبس ، به كوشش ابراهيم ابياري ، بيروت ، 1403ق /10983م ؛ ضبى ، احمد، بغية الملتمس ، بيروت ، 1967م ؛ عباس ، احسان ، تعليقات بر التشبيهات من اشعار اهل اندلس ابن كتانى ، بيروت ، 1406ق /10986م ؛ فروخ ، عمر، تاريخ الادب العربى ، بيروت ، 1984م ؛ ياقوت ، ادبا. عباس حجت جلالى