ابن ماء السماء، أبوبكر - دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 4

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابن ماء السماء، أبوبكر

جلد: 4

نويسنده: عنايت الله فاتحي نژاد

شماره مقاله:1706

اِبْن ِ ماءُ السَّماء ابوبكر عُبادة بن عبدالله انصاري خزرجى (زنده در 421ق /1030م )، اديب و شاعر عصر ملوك الطوايف اندلس . وي از نوادگان سعد بن عباده ، صحايى معروف بوده (ابن بسام ، 1(2)/1) و نسبت انصاري و خزرجى وي از همين جاست . ماءالسماء لقب نياي بزرگ وي بوده است (همانجا). برخى او را از مردم قرطبه (ابن بشكوال ، 2/426) و برخى ديگر از مالقه دانسته اند (مقري ، ازهار، 2/254؛ لوي پرووانسال ، 291 ، به نقل از ابن عسكر)، اما نظر اخير درست تر مى نمايد، زيرا سخن ابن بسام (همانجا) و ابن سعيد ( رايات ، 78) دربارة او چنان است كه گويى قرطبى بودن او را نمى پذيرند. تشابه اندكى كه بين نام او و عبادة بن قزّاز وجود دارد، باعث شده كه برخى اين دو را با هم خلط كنند و اشعار يكى را به ديگري نسبت دهند (نك: صفدي ، چ ددرينگ ، 3/189-190؛ قس : ابن شاكر، فوات ، 2/151-152؛ مصطفى ، 145-146؛ 2 EI). گويا وي بخش عمده اي از زندگى خود را در مالقه گذراند (لوي پرووانسال ، و نزد علماي عصر خود به تحصيل نحو و لغت پرداخت و دو كتاب الواضح فى النحو و مختصر العين را نزد مؤلف آنها ابوبكر محمد بن حسن زبيدي فراگرفت (ابن بشكوال ، همانجا؛ ابن خير، 311-350؛ نيكل ، .(105 سپس چون در شعر چيره دست شد، به مدح حكام روزگار خود پرداخت و از اين راه شهرتى فراهم آورد. در زمان فرمانروايى عامريان آوازه اش بالا گرفت و سرآمد شاعران همروزگار خود گرديد (نك: ضبى ، 383؛ صفدي ، چ قاضى ، 16/624؛ ركابى ، تعليقات دارالطراز، 204).

عباده چندي در دربار منصور بن ابى عامر بن مديحه سرايى پرداخت (لوي پرووانسال ، 293 -292 )، اما ظاهراً به سبب گرايشى كه به آيين تشيع داشت ، پس از سقوط قرطبه به دست حموديان كه از نوادگان على بن ابى طالب (ع ) بودند، به آنان پيوست و پايگاهى والا يافت . مدايحى كه وي به 3 تن از آنان ، على و يحيى و قاسم ، تقديم كرده ، در منابع آمده است (حميدي ، 275؛ ابن خاقان ، 84؛ ابن بسام ، 1(1)/10؛ پرس ، .(96

عباده در سروده اي ، ابن حزم (احمد بن سعيد) وزير را نيز مدح گفته و از وي خواسته است تا او را نزد خود بپذيرد (حميدي ، همانجا؛ ضبى ، 384). شاگردانى نيز تربيت كرد كه ابومحمد غانم بن وليد مالقى ، از شمار آنان است (ابن بشكوال ، همانجا).

تقريباً همة منابع تصريح كرده اند كه وي در مالقه درگذشته است ، اما تاريخ وفاتش را به اختلاف سالهاي 419ق ، 421ق و 422ق نوشته اند (نك: حميدي ، همانجا؛ ابن بسام ، 1(2)/3؛ ابن بشكوال ، همانجا؛ ابن شاكر، فوات ، 2/149، عيون ، 10/111؛ لوي پرووانسال 290 ، به نقل از ابن عسكر). بر پاية گزارش ابن حزم و نيز تأييد حميدي (ص 274)، وي دست كم تا 421ق زنده بوده است .

گفته اند كه او در غم از دست دادن 100 دينار از داراييش درگذشته است (حميدي ، ابن بسام ، همانجاها).

شعر او: اگرچه عباده اشعاري به شيوة كهن سروده است ، اما عمدة شهرت او در موشّح سرايى است . اين قالب ِ جديد شعر كه به دست مقدم بن معافى قَبْري و يا محمد حمود قَبْري پديد آمده و در زمان يوسف ابن هارون رَمادي شكل منسجم تري به خود گرفته بود، به دست ابن ماءالسماء شكلى نهايى يافت و از آن پس چنان اعتبار و رسميتى كسب كرد كه ديگر شاعران و نويسندگان سنت گرا هم از آن روي نگرداندند و ابن ماءالسماء را به عنوان استاد مسلم اين فن پذيرفتند (ابن بسام ، 1(2)/1-2؛ ابن خلدون ، 583 -584؛ ركابى ، فى الا´دب الاندلسى ، 287-290؛ گنثالث ، 153-156). ابن خلدون كه عبادة بن قزاز را نخستين موشح سرا پس از مقدم بن معافى و ابن عبدربه مى انگارد (ص 584)، ظاهراً دچار اشتباه شده است (قس : ركابى ، همان ، 289). از موشحات بسياري كه وي سروده ، تنها 3 موشح به دست ما رسيده است (نك: ابن شاكر، عيون ، 10/113-114؛ صفدي ، چ قاضى ، 16/625 - 628). اما همين 3 موشح قديم ترين موشحاتى است كه در منابع آمده است ، زيرا از آثار موشح سرايان پيش از او اثري در دست نيست . در اين سروده ها كه جز تعابير و معانى تقليدي غزل شامل چيز تازه اي نيست ، صنايع لفظى بسيار به چشم مى خورد، اما از معانى عميق و تركيبات قوي بى بهره است . گويى شاعر، بيشتر در قيد آهنگ الفاظ، و قوام بخشيدن به ساختمان موشح بوده است تا در پى ابداع معانى تازه . اشعار كلاسيك او برخلاف موشحاتش گاه از معانى بديع و تركيبات متين برخوردار است . طبيعت و جلوه هاي آن در بيشتر سروده هاي او جايگاهى خاص دارد. وي با استمداد از تشبيهات زيبا، باغها و گلها، ابر و باران ، آذرخش و تندر و جز آن را وصف كرده است . مثلاً در يكى از اين قطعه ها ابر بهاري را به عاشقى تشبيه كرده كه «براي رسيدن به وصال باغها و سبزه زارهايى كه در انتظار او خود را به زبور گل و عطر شكوفه آراسته اند، راه درازي مى پيمايد و در لحظة جدايى ، گريه كنان با چهره اي افسرده و عبوس آنها را وداع مى گويد» (نك: ابن عامر، 7/17). در قصيدة ديگري سرما و يخ بندان شديدي را كه در 421ق صدمات بسياري به مردم اندلس وارد ساخته ، وصف كرده است (حميدي ، همانجا).

ابن ماء السماء كتابى با عنوان اخبار شعراء الاندلس نيز داشته كه اثري از آن برجاي نمانده است . بسياري از اديبان و شاعران پس از وي اين اثر را ستوده اند و برخى از جمله ابن حيان (ص 94، 97، 279) و ابن سعيد ( المغرب ، 125) در آثار خود از آن بهرة فراوان برده اند (ضبى ، 383؛ مقري ، نفح الطيب ، 3/173). بغدادي (1/436) از ديوان ِ شعر او نيز ياد كرده است كه اينك اطلاعى از آن در دست نيست . قطعاتى از اشعار او به طور پراكنده در آثار ابن بسام (1(2)/2-12)، ابن عامر (17/111، 134)، ابن كتانى (ص 27-29)، ابن فضل الله (17/279- 280) و ديگران آمده است .

مآخذ

ابن بسام ، على ، الذخيرة فى محاسن اهل الجزيرة، قاهره ، 1361ق /1942م ؛ ابن بشكوال ، خلف ، الصلة، به كوشش عزت عطار حسينى ، قاهره ، 1374ق /1955م ؛ ابن حيان ، حيان ، المقتبس ، به كوشش محمود على مكى ، بيروت 1393ق /1973م ؛ ابن خاقان ، فتح ، مطمح الانفس ، قسطنطنيه ، 1302ق ؛ ابن خلدون ، مقدمة، بيروت ، دارالحياء التراث العربى ؛ ابن خير، محمد، فهرسة، به كوشش فرانسيسكو كودرا، بغداد، 1963م ؛ ابن سعيد اندلسى ، على ، رايات المبرزين ، به كوشش نعمان عبدالمتعال قاضى ، قاهره ، 1393ق /1973م ؛ همو، المغرب فى حلى المغرب ، به كوشش شوقى ضيف ، قاهره ، 1953م ؛ ابن شاكر كتبى ، محمد، عيون التواريخ ، نسخة عكسى موجود در كتابخانة مركز؛ همو، فوات الوفيات ، به كوشش احسان عباس ، بيروت ، 1974م ؛ ابن عامر، اسماعيل ، البديع فى وصف الربيع ، به كوشش هانري پرس ، رباط، 1359ق / 1940م ؛ ابن فضل الله العمري ، احمد، مسالك الابصار، به كوشش فؤاد سزگين ، فرانكفورت ، 1408ق /1988م ؛ ابن كتانى ، محمد، التشبيهات من اشعار اهل الاندلس ، به كوشش احسان عباس ، بيروت ، 1406ق ؛ بغدادي ، هديه ؛ حميدي ، محمد، جذوة المقتبس فى ذكر ولاة الاندلس ، به كوشش محمد بن تاويت الطنجى ، قاهره ، 1372ق / 1952م ؛ ركابى ، جودت ، تعليقات دارالطراز فى عمل الموشحات ابن سناء الملك ، دمشق ، 1400ق /1980م ؛ همو، فى الادب الاندلسى ، قاهره ، 1970م ؛ صفدي ، خليل ، الوافى بالوفيات ، به كوشش وداد قاضى ، بيروت ، 1402ق /1982م ؛ همو، همان ، به كوشش س . ددرينگ ، دمشق ، 1953م ؛ ضبى ، احمد، بغية الملتمس مادريد، 1884م ؛ گنثالث پالنثيا، آنخل ، تاريخ الفكر الاندلسى ، ترجمة حسين مؤنس ، قاهره ، 1955م ؛ مصطفى ، محمود، اعجام الاعلام ، بيروت ، 1403ق /1983م ؛ مقري ، احمد، ازهار الرياض ، به كوشش مصطفى سقا و ديگران قاهره ، 1359ق /1940م ؛ همو، نفح الطيب ، به كوشش محمد بقاعى ، بيروت ، 1406ق ؛ نيز:

2 ; L E vi - Proven 5 al, E., X Sur deux po I tes de Malaga du X q Si I cle n , Arabica, Leiden, 1954, vol. I; Nykl, A. R., Hispano - Arabic Poetry, Baltimore, 1946; P E r I s, Henri, La Po E sie andalouse en arabe classipue, Paris,

1953.

عنايت الله فاتحى نژاد

/ 479