ابن شنبوذ - دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 4

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابن شنبوذ

جلد: 4

نويسنده: علي اکبر ضيايي

شماره مقاله:1386

اِبْن ِ شَنَبوذ، ابوالحسن محمد بن احمد بن ايوب بن الصَلْت (د 328ق /939م )، مقري بغدادي . نام وي به شكلهاي ابن شنَّبوذ و ابن شَنْبوذ نيز آمده است (نك: زبيدي ، 9/431).

از زندگى وي چيز مهمى دانسته نيست ، تنها مى دانيم كه به مصر و شام سفر كرده و از شيوخى چون قُنبُل مكّى و محمد بن شاذان قرائت آموخته و از ابومسلم كجّى ، بشربن موسى ، محمد بن حسين حبينى ، اسحاق بن ابراهيم دَبَري و عبدالرحمان بن جابر كلاعى حمصى روايت كرده است (نك: خطيب ، 1/280؛ ابن جزري ، غاية، 2/52 -53). او در علم قرائت از شهرت بسزايى برخوردار بود (ابن خلكان ، 4/299) تا آنجا كه از او با القابى چون شيخ اقراء در عراق (ذهبى ، معرفة، 1/221)، استاد بزرگ (ابن جزري ، غاية، 2/52، همو، النشر، 1/122)، شيخ المقرئين (ذهبى ، سير، 15/264) و شيخ القراء (همو، تذكرة، 3/844) ياد كرده اند، ولى اين شهرت بعد از مرگش در ميان مورخان و عالمان قرائت حاصل شد، در حالى كه وي در عصر خود به سبب اختيار قرائات شاذ و عدول از قرائات مشهور به كثرت خطا و كمى دانش وصف شده است (نك: ابن نديم ، 34؛ ياقوت ، 17/167).

او ظاهراً گرايش به سنت شكنى در نحوة قرائت قرآن داشت و هر قرائتى را كه داراي سندي معتبر ويا موافق مصحف اُبى بن كعب ، و ابن مسعود بود، در نماز و غير آن جايز مى شمرد (ابن جزري ، النشر، 1/123؛ خطيب ، همانجا؛ ذهبى ، معرفة، 1/222) و حتى گاهى خود او نيز در نماز آنها را با صداي بلند قرائت مى كرد (ياقوت ، 17/171). به همين سبب مورد اعتراض مقريان هم عصر خود واقع شد و از آن جمله ابوبكر محمد بن قاسم انباري در رد نظرات او كتاب نقض مسائل ابن شنبوذ را نوشت .

ابن شنبوذ از اينكه براي فراگيري علم قرائت به بلاد مختلف سفر كرده بود، بر ابن مجاهد فخر مى فروخت (ذهبى ، معرفة، 1/222-224). ذهبى نيز تأييد مى كند كه ابن شنبوذ بيش از ابن مجاهد استادان اين علم را درك كرده (همانجا) و برخى هم در مقام مقايسة علمى بين آن دو شنبوذ را داناتر از ابن مجاهد و ابن مجاهد را عاقل تر از وي دانسته اند (نك: ابن جزري ، غاية، 2/56). ابن جزري به نقل از ابوالفرج المعافى ، شاگرد ابن شنبوذ، قدرت حافظه و احاطة وي به علوم مختلف را ستوده است (همان ، 2/55).

او در اواخر عمر به خشم قاريان عصر خود گرفتار آمد و بنابر نوشتة صولى (ص 62 -63؛ قس : خطيب ، همانجا) وقتى خبر ترويج قرائات شاذ توسط ابن شنبوذ به خليفة عباسى ، الراضى بالله ، و بنابر نوشتة برخى (ياقوت ، ابن خلكان ، همانجاها) به ابن مقلة وزير رسيد، او ابن شنبوذ را به خانة خويش احضار كرد. در اين مجلس كه ابن مجاهد و گروهى از قاضيان و فقيهان بغداد نيز حضور داشتند (صولى ، همانجا)، وزير در برابر حاضران و شهود به مناظره با ابن شنبوذ برخاست . ابن شنبوذ اتهامات منتسب به خود را پذيرفت و به دفاع او آنها پرداخت و به ترك قرائات شاذ تن درنداد، اما پس از تحمل 10 ضربه شلاق از كردار خود تبري جست و توبه نامه اي به خط خود نوشت (خطيب ، 1/280- 281).

اكثر مورخان در وقايع سال 323ق /935م به اين حادثه با كمى اختلاف اشاره كرده اند (به عنوان نمونه ، نك: همدانى ، 1/87 - 88؛ ابن جوزي ، 6/307- 308؛ قس : ابن خلكان ، 4/299-300). ياقوت به نقل از ابويوسف عبدالسلام قزوينى صاحب كتاب افواج القراء اين واقعه را معلول سعايت ابن مجاهد دانسته است (17/170-171). پس از اين مجلس از بيم برپاشدن فتنه و كشته شدن ابن شنبوذ به دست مردم بغداد، وي را مخفيانه به مدائن فرستادند (ابن خلكان ، 4/301؛ صفدي ، 2/38). به گفتة ياقوت او پس از دو ماه تبعيد در مدائن پنهانى به منزل خود در بغداد بازگشت (همانجا). ابن كثير تبعيدگاه وي را بصره ذكر كرده است (11/181).

گرچه معاصرانش بر او خشم گرفتند، اما مورخان پس از وي از او دفاع كرده اند. ابوعمرودانى به روايات وي در قرائت اعتماد كرده و بدين طريق عملاً بر او اعتماد كرده است (ص 15؛ قس : ابن جزري ، غاية، 2/56؛ ذهبى ، سير، 15/265). ابوشامه گفته است كه ابن شنبوذ اگرچه در آراء خود به راه صواب نرفته است ، اما خطاي او نبايد سبب گردد كه احترامش به عنوان يك مقري و عالم پايمال گردد. پس بهتر بود به جاي اينكه همچون مفسدان كيفر داده شود با او با رفق و مدارا رفتار مى شد. بنابراين زندانى كردن و تندي با وي برايش كافى بود (ص 191- 192). ذهبى ابن شنبوذ را توثيق كرده و گويد كه او فردي صالح ، متدين و در علم قرائت متبحر بوده است ( معرفة، 222). ابن جزري نيز او را توثيق كرده ( غاية، 2/52؛ همو، النشر، 1/122) و دربارة وي گفته است كه هيچ يك از رجال شناسان روايات شاذ وي را سبب جرح و ضعف در عدالت او ندانسته اند (همان ، 1/123). ابن عماد هم با استناد به اينكه ابن شنبوذ مجتهد بوده ، به گونه اي ديگر از او دفاع كرده است (2/313)، اما شهاب الدين قسطلانى ابن شنبوذ را مستحق آن عقوبت دانسته و در توجيه آن گفته است كه اجماع اصوليان و فقيهان بر آن است كه قرائت شاذ را جزو قرآن نمى توان به شمار آورد، زيرا فاقد شرط تواتر است و همة علما قرائت شاذ را تحريم كرده اند (1/72- 75).

در قرائت كسانى چون ابوبكر بن مقسم ، معافى بن زكريا و در حديث محدثانى چون ابوبكر بن شاذان و عمر بن شاهين از او روايت كرده اند (نك: خطيب ، 1/280؛ ابن جزري ، غاية، 2/53 -54).

سمعانى زير عنوان «شنبوذي » دو تن از شاگردان ملازم ابن شنبوذ به نامهاي ابوالفرج محمد بن احمد بن ابراهيم شنبوذي و ابوالطيب محمد ابن احمد بن يوسف بن جعفر شنبوذي ، معروف به غلام ابن شنبوذ، را آورده است (8/157، 159). بنابر روايت ابن نديم ابن شنبوذ در محبس خود در منزل خليفة عباسى (الراضى بالله ) درگذشت (ص 34).

از تأليفات او فعلاً اثري در دست نيست ، تنها آثاري با اين عناوين به وي نسبت داده اند: ما خالف فيه ابن كثير اباعمرو، قراءة على عليه السلام ، اختلاف القراء، شواذ القراءات و كتابى در قرائات شاذي كه اختيار كرده بوده است (نك: ابن نديم ، 35؛ ياقوت ، 17/170).

مآخذ

ابن جزري ، محمد، غايةالنهاية فى طبقات القراء، به كوشش گ . برگشترسر، مصر، 1351ق /1932م ؛ همو، النشر فى القراءات العشر، به كوشش على محمد ضباع ، مصر، مطبعة مصطفى محمد؛ ابن جوزي ، عبدالرحمان ، المنتظم ، حيدرآباد دكن ، 1357ق ؛ ابن خلكان ، وفيات ؛ ابن عماد، عبدالحى ، شذرات الذهب ، قاهره ، 1350ق ؛ ابن كثير، البداية؛ ابن نديم ، الفهرست ؛ ابوشامة مقدسى ، عبدالرحمان ، المرشد الوجيز الى علوم تتعلق بالكتاب العزيز، به كوشش د. طيار آلتى قولاج ، آنكارا، 1406ق /1986م ؛ ابوعمرودانى ، عثمان ، التيسير فى القراءات السبع ، به كوشش اتوپرتسل ، استانبول ، 1930م ؛ خطيب بغدادي ، احمد، تاريخ بغداد، مصر، 1349ق ؛ ذهبى ، محمد، تذكرة الحفاظ، حيدرآباد دكن ، 1388ق / 1968م ؛ همو، سير اعلام النبلاء، به كوشش شعيب ارنؤوط و ابراهيم زيبق ، بيروت ، 1404ق /1984م ؛ همو، معرفة القراء الكبار، به كوشش محمد سيد جاد الحق ، قاهره ، 1387ق /1967م ؛ زبيدي ، محمد مرتضى ، تاج العروس ، به كوشش عبدالستار احمد فراج ، كويت ، 1391ق /1971م ؛ سمعانى ، عبدالكريم ، الانساب ، حيدرآباد دكن ، 1397ق /1977م ؛ صفدي ، خليل ، الوافى بالوفيات ، به كوشش س . ددرينگ ، استانبول ، 1949م ؛ صولى ، محمد، اخبار الراضى بالله و المتقى لله ، به كوشش ج . هيورث دن ، مصر، 1935م ؛ قسطلانى ، احمد، لطائف الاشارات لفنون القراءات ، به كوشش عامر السيد عثمان و عبدالصبور شاهين ، قاهره ، 1392ق /1972م ؛ همدانى ، محمد، تكملة تاريخ الطبري ، به كوشش آلبرت يوسف كنعان ، بيروت ، 1961م ؛ ياقوت ، ادباء. على اكبر ضيائى

/ 479