ابن معطي - دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 4

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابن معطي

جلد: 4

نويسنده: عنايت الله فاتحي نژاد

شماره مقاله:1782

اِبْن ِ مُعْطى ، ابوالحسين يحيى بن معطى (يا عبدالمعطى ) بن عبدالنور زواوي (564 -628ق /1169-1231م )، نحوي و ناظم مغربى ، معاصر موحدون مغرب و ايوبيان مصر. وي منتسب به زواوه از قبايل معروف بجايه بود. مقدمات علوم را در زادگاه خود فراگرفت و از استادانى همچون ابوموسى جزولى نحو و فقه آموخت (ياقوت ، 19/35؛ ابوالفدا، 3/151؛ ذهبى ، العبر، 3/202؛ گنون ، 1/162). در زمانى كه تاريخ آن به درستى روشن نيست ، به شام رفت و نزد مشايخ آنجا، از جمله قاسم ابن عساكر، به تحصيل پرداخت (منذري ، 3/293؛ ذهبى ، سير، 22/324). علت مهاجرت او به شرق نيز به درستى روشن نيست ، اما افزون بر انگيزه هاي علمى ، احتمالاً آشفتگيهاي سياسى دولت موحدون نيز در اين امر تأثير داشته است (نك: سالم ، 2/797-817). برخى از محققان معاصر (گنون ، همانجا؛ فروخ ، 5/663) بر آنند كه وي ابتدا به مصر رفت و پس از بهره گيري از مجالس درس علماي آن سامان راه دمشق را درپيش گرفت ، ما اين گفته مورد تأييد منابع كهن نيست (نك: ياقوت ، همانجا؛ ابن خلكان ، 6/197).

ظاهراً وي بيشتر عمر خود را در دمشق گذراند (همانجاها) و مدتى در مدرسة عادليه به تدريس و تأليف پرداخت و گويا الفية مشهور خود را در همانجا نوشت (ابوالفدا، منذري ، همانجاها؛ تميمى ، 2/1005). وي كه در آغاز مذهب مالكى داشت ، در دمشق به اقتضاي اوضاع به مذهب شافعى گراييد و بعدها در مصر به جمع حنفيان پيوست (نك: بستانى ). از شاگردان او ابن سويدي و رضى الدين قسنطينى (ابن شاكر، 1/48؛ نعيمى ، 2/130؛ سيوطى ، 1/470) را مى توان نام برد.

وي با دربار ايوبيان ارتباط داشت و مدتى از طرف الملك المعظم ناظر بر امور مساجد بود (گنون ، همانجا). در واپسين سال زندگى او الملك الكامل وي را به مصر فراخواند و چون مقام علمى او را برتر از همگنانش يافت ، برايش مقرري تعيين كرد و او را به امامت جامع عتيق برگزيد (ذهبى ، سير، همانجا؛ ياقوت ، ابن خلكان ، همانجاها)، اما ديري نپاييد كه وي در قاهره درگذشت (يافعى ، 4/66؛ دلجى ، 123). در تشييع پيكر او الملك الكامل و جمعى از بزرگان از جمله ابوشامه شركت داشتند (ابوشامه ، 160).

ابن معطى در بين نحويان چندان مشهور نيست و اگر ابن مالك در مقدمة الفية خود (ص 9) نامى از وي نمى برد، چه بسا به همين اندك شهرت هم نمى رسيد. آثار او نيز همچون آثار معاصرانش از چندان ارزشى برخوردار نيست . مى دانيم كه از ميانه هاي سدة 5ق /11م به بعد كه علم نحو دچار ركود شد (نك: ه د، ابن مالك )، تقريباً همة آثاري كه در اين زمينه نگارش يافت ، شرح و تفصيل و حاشيه و اختصار بود؛ به گونه اي كه تقريباً هيچ يك از اين تأليفات را نمى توان ابداعى به شمار آورد. آثار ابن معطى نيز از اين امر مستثنى نيست . او علاوه بر شرح و اختصار برخى از آثار گذشتگان ، برخى از آنها را در قالب ارجوزه به نظم در آورد و اگرچه قبل از او ارجوزه هايى در علوم مختلف نوشته شده بود، ظاهراً وي نخستين كسى است كه قواعد نحوي را به شكل الفيه به نظم در آورده است (قس : 2 EI) و از اين روي وي ، در عين حال ، پيشرو ابن مالك به شمار مى رود. بيش از نيمى از 17 اثر وي كه از برخى از آنها جز نامى به جاي نمانده ، روايتهايى است منظوم از كتابهايى همچون جمهرة ابن دريد، صحاح جوهري ، شرح ابيات سيبويه و بقيه شرح و حواشى و ذيل است ، از اين رو ستايشهاي مبالغه آميز برخى از تذكره نويسان را دربارة او نبايد چندان جدي تلقى كرد (نك: دلجى ، همانجا؛ سيوطى ، 2/344).

آثار چاپى

1. الدرة الالفية، معروف به الفية ابن معطى ، منظومه اي است در صرف و نحو، بالغ بر 021 ،1بيت كه تأليف آن در 595ق /1198م به پايان رسيده و ابن مالك حدود نيم قرن بعد الفية خود را به تقليد از آن نوشته است . شرح و تعليقاتى نيز بر اين كتاب نوشته شده كه از آن حمله شرح ابن وردي با نام ضوء الدرة (ابن وردي ، 2/232)، شرح ابن خباز موصلى ، شرح احمد بن يوسف غرناطى و شرح محمد بن احمد شريشى (حاجى خليفه ، 1/155-156؛ را مى توان نام برد. سترستن 1 نخست گزيده اي از اين اثر را با ترجمه و شرح آن به زبان سوئدي در 1895م در لايپزيگ منتشر كرده و سپس متن كامل آنها را در 1900م با مقدمه اي به زبان آلمانى به چاپ رسانيده است ؛

2. الفصول الخمسون ، اثري است در نحو مشتمل بر 5 باب كه هر باب آن شامل 10 فصل است . نخستين بار شوگرن 2 دو باب اول و دوم آن را در 1899م در لايپزيگ به چاپ رسانيد. متن كامل آن نيز در قاهره (1977م ) به كوشش محمود محمد طناحى منتشر شده است .

اثر خطى : البديع فى صناعة الشعر. نسخه هايى از آن در توپكاپى با نام بديع فى علم البديع ، TS) شم 8734 )، ظاهريه (ظاهريه ، 208)، چستربيتى با نام القاب البديع ( آربري ، شم و لايپزيگ (فولرس ، شم موجود است .

آثار يافت نشده

1. حواشى على اصول ابن السراج ؛

2. ديوان خطب ؛

3. ديوان شعر (ياقوت ، 19/35)؛

4. شرح ابيات سيبويه (سيوطى ، همانجا)؛

5. شرح بعض الجزولية (ابوحيان ، 356)؛

6. شرح الجمل فى النحو؛

7. العقود و القوانين فى النحو (سيوطى ، همانجا)؛

8. قصيدة فى القراءات السبع ؛

9. قصيدة فى العروض ؛

10. المثلث فى اللغة؛

11. نظم الجمهرة؛

12. نظم صحاح جوهري (ناتمام ) (ياقوت ، همانجا). قطعاتى كوتاه از اشعار او نيز در آثار ياقوت (20/36) و ابن وردي (همانجا) آمده است .

مآخذ

ابن خلكان ، وفيات ؛ ابن شاكر كتبى ، محمد، فوات الوفيات ، به كوشش احسان عباس ، بيروت ، 1973م ؛ ابن مالك ، محمد، الفية، بيروت ، 1405ق /1985م ؛ ابن وردي ، عمر، تتمة المختصر فى اخبار البشر، به كوشش احمد رفعت بدراوي ، بيروت ، 1389ق /1970م ؛ ابوحيان ، غرناطى ، محمد، تذكرة النحاة، به كوشش عفيف عبدالرحمان ، بيروت ، 1406ق /1986م ؛ ابوشامه ، عبدالرحمان ، الذيل على الروضتين ، به كوشش محمد زاهد كوثري ، قاهره ، 1366ق /1947م ؛ ابوالفدا، المختصر فى اخبار البشر، بيروت ، دارالمعرفة؛ بستانى ؛ تميمى ، تقى الدين ، التراجم السنية فى تراجم الحنفية، نسخة عكسى موجود در كتابخانة مركز؛ حاجى خليفه ، كشف ؛ دلجى ، احمد، الفلاكة و المفلوكون ، نجف ، 1385ق ؛ ذهبى ، محمد، سيراعلام النبلاء، به كوشش بشار عواد و محيى هلال سرحان ، بيروت ، 1405ق /1985م ؛ همو، العبر، به كوشش ابوهاجر محمد سعيد بن زغلول ، بيروت ، 1405ق /1985م ؛ سالم ، عبدالعزيز، المغرب الكبير، بيروت ، 1981م ؛ سيوطى ، بغيةالوعاة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم ، قاهره ، 1384ق / 1964م ؛ ظاهريه ، خطى (علوم اللغة)؛ فروخ ، عمر، تاريخ الادب العربى ، بيروت ، 1982م ؛ گنون ، عبدالله ، النبوغ المغربى فى الادب العربى ، بيروت ، 1395ق /1975م ؛ منذري ، عبدالعظيم ، التكملة لوفيات النقلة، به كوشش بشار عواد معروف ، بيروت ، 1405ق /1984م ؛ نعيمى ، عبدالقادر، الدارس فى تاريخ المدارس ، به كوشش جعفر حسينى ، دمشق ، 1367ق /1948م ؛ يافعى ، عبدالله ، مرآةالجنان ، حيدرآباد دكن ، 1338ق ؛ ياقوت ، ادبا؛ نيز:

Arberry; EI 2 ; GAL; TS; Vollers, K., Katalog der islamischen, christlich - orientalischen, j O dischen und samaritanischen Handschriften, Osnabr O ck,

1975.

عنايت الله فاتحى نژاد

/ 479