ابن ملقن - دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 4

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابن ملقن

جلد: 4

نويسنده: ابوالحسن ديانت

شماره مقاله:1811

اِبْن ِ مُلَقَّن ، ابوحفص سراج الدين عمربن على بن احمد بن محمد ابن عبدالله انصاري (22 ربيع الاول 723-6 ربيع الاول 804ق /31 مارس 1323-14 اكتبر 1401م )، فقيه ، محدث و رجالى شافعى مصري . وي به نسبت تبحر پدرش در نحو، خود را ابن نحوي مى خواند و در يمن نيز به همين كنيه شهرت يافت . در كودكى پدر خود را از دست داد. پدرش كه اندلسى الاصل بود، قبل از فوت ، او را به يكى از دوستان خود به نام شرف الدين عيسى مغربى كه يكى از صلحاي مغرب بود و در مسجد ابن طولون به كار تلقين قرآن (تدريس قرآن به نوآموزان ) اشتغال داشت ، سپرد. عيسى بعد از مرگ پدر عمر، با مادر او ازدواج كرد و به همين سبب عمر به ابن ملقن معروف شد، اما او خود از اشتهار به اين كنيه خشنود نبود (ابن حجر، 5/42؛ سخاوي ، 6/100). او ابتدا قرآن و سپس عمدة الاحكام مقدسى را از عيسى آموخت و آنها را حفظ كرد. آنگاه با راهنمايى همو كه خود مالكى بود، بر مذهب مالك بار آمد؛ ولى با اشارة ابن جماعه ، يكى از ياران پدرش ، عيسى كتاب منهاج الطالبين محيى الدين نووي ، در فقه شافعى را نيز به او آموخت (سخاوي ، همانجا).

ابن ملقن علاوه بر عيسى مغربى ، فقه را از مشاهير شافعى ، مانند تقى الدين سبكى ، جمال الدين اسنوي و عزالدين ابن جماعه ؛ ادب عربى را از ابوحيان غرناطى ، جمال الدين ابن هشام ، شمس الدين ابن صائغ ؛ قرائت را از برهان الدين رشيدي و حديث را از ابوالفتح ابن سيد الناس ، قطب الدين حلبى و ديگران فرا گرفت . آنگاه ملازمت زين الدين رحبى و علاءالدين مغلطاي را اختيار كرد، تا اينكه در 770ق /1369م به منظور اخذحديث به دمشق سفركرد و درآنجا ازشاگردان فخرالدين ابن بخاري ، مانند ابن اميله و جز او تحصيل علم كرد (ابن قاضى شهبه ، 4/53 -54؛ سخاوي ، 6/100-101؛ ابن فهد، 197- 198). در قاهره و دمشق از مزّي و شمس الدين عسقلانى و عده اي ديگر از علماي زمان خود اجازة روايت كسب نمود (ابن فهد، 197؛ سخاوي ، 6/101).

منصب مهم و قابل ذكري كه به وي محول شده باشد در زندگيش ديده نمى شود، جز آنكه در برهه اي سمت نيابت حاكم شرع را داشته و چندي بعد خواهان استقلال شده است . سيف الدين برقوق در نظر داشت او را به جاي بدرالدين ابن ابى البقاء در منصب قضاي قاهره بگمارد (ابن قاضى شهبه ، 4/54؛ سخاوي ، 6/104)، ولى ابن ابى البقاء از اين موضوع آگاه شد و توطئه اي ترتيب داد كه سبب شد ابن ملقن مورد خشم برقوق واقع شود. البته به وساطت عده اي از علما وي مورد بخشش سلطان قرار گرفت و در سمت نيابت باقى ماند، ولى بعد از مدتى از اين شغل كناره گرفت و به تدريس اكتفا كرد (ابن فهد، 198-199؛ سخاوي ، همانجا). ابن ملقن كتابخانه اي تشكيل داد و در آنجا كتابهاي مهم و با ارزش متعلق به خود و اوقاف مدارس به خصوص مدرسة فاضليه را گرد آورد. متأسفانه اين كتابخانه با بسياري از يادداشتهاي خود او، در اواخر عمرش دچار آتش سوزي شد و اكثر آنها از بين رفت .

ابن ملقن بعد از اين واقعه دچار اندوه بزرگى شد و فراموشى بر او مستولى گرديد (سخاوي ، 6/105). وي سرانجام در قاهره وفات يافت (ابن فهد، 202).

آثار

شمار تأليفاتش را در حدود 300 نوشته اند (ابن حجر، 5/44)، اما اكثر آثارش مستخرج از كتب ساير نويسندگان و شرح و تلخيص آثار آنان است . برخى از اين آثار به شكل جزوه هايى است كه از حدود 6 -7 صفحه تجاوز نمى كند و به طوري كه خود مى گويد، اين تلخيص به منظور حفظ كردن به عمل آمده است . برخى گفته اند او در آثارش چندان تحقيق و تدقيق نداشته است (نك: ابن قاضى شهبه ، 4/56 - 57؛ ابن حجر، همانجا؛ سخاوي ، 6/103).

چاپى

1. طبقات الاولياء، كتابى است دربارة طبقات صوفيه كه به كوشش نورالدين شريبه در قاهره (1393ق /1973م ) و بيروت (1986م ) چاپ شده است ؛

2. الكلام على سنّة الجمعة قبلها و بعدها. اين اثر در 1314ق در هند به چاپ رسيده است ؛

3. مختصر البدر المنير فى تخريج احاديث الشرح الكبير يا احاديث تتعّلق باحكام مختلفة المراتب ، كه به كوشش كمال يوسف الحوت ، در بيروت (1987م ) منتشر شده است .

خطى

1. الاعلام بفوائد عمدة الاحكام ، شرحى است بر عمدة الاحكام جمّاعيلى ، در 3 جلد (سخاوي ، 6/101؛ حاجى خليفه ، 2/1164- 1165) كه نسخى از آن در كتابخانه هاي ازهريه (ازهريه ، 1/409)، دارالكتب مصر (خديويه ، 1/269) و چستربيتى ( آربري ، شم نگهداري مى شود؛

2. اكمال التهذيب فى اسماء الرجال ، اختصار و ذيلى بر تهذيب الكمال مزي ، در اين اثر به شخصيتهاي مذكور در 6 كتاب : مسند احمد، صحيح ابن خزيمه ، صحيح ابن حبان ، مستدرك حاكم ، سنن دارقطنى و سنن بيهقى نيز پرداخته شده است (ابن فهد، 199-200؛ سخاوي ، 6/102). قسمتهايى از اين كتاب در كتابخانة قليچ على موجود است ( فهرس ، 2(1)/29)؛

3. خصائص النبى (ص )، نسخى از آن در دارالكتب مصر (همان ، 2(1)/124- 125)، چستربيتى ( آربري ، شم و پاريس ( دوسلان ، شم نگهداري مى شود كه در پايان آن معجزات پيامبر اسلام را ذكر كرده و قيد مى كند كه اين اثر را در 758ق /1357م به پايان رسانيده است (نيز نك: )؛ GAL,S,II/109

4. العقد المذّهب فى طبقات حَمَلة المذهب . اين كتاب دربارة طبقات شافعيان است و ابن ملقن در آن از طبقات اسنوي ، سبكى و ديگر منابع پيشين بهره برده و مطالبى بر آنها افزوده است كه از لحاظ ترتيب نواقصى دارد. در اين اثر از 700 ،1شخصيت نام برده شده است و نسخه هايى از آن در كتابخانه هاي عارف حكمت در مدينه (كحاله ، 82)، دارالكتب مصر (خديويه ، 5/89)، بانكيپور ( بانكيپور، شم 774 )، برلين ( آلوارت ، شم و جز آن موجود است (براي نسخ ديگر آثار خطى او، نك: ازهريه ، 1/426، جم؛ سيد، 1/149، جم؛ آربري ، شم 3335 ، جم؛ ، TS شم 2187 ، جم؛ ، GAL,II/113-114 جم؛ ، GAL,S,II/109-110 جم).

براي آثار يافت نشدة وي ، به ابن قاضى شهبه (4/55 - 58)، ابن حجر (5/43-44) و بغدادي (1/791-792) مراجعه شود.

مآخذ

ابن حجر عسقلانى ، احمد، انباء الغمر، حيدرآباد دكن ، 1392ق /1972م ؛ ابن فهد، تقى الدين محمد، لحظ الالحاظ بذيل طبقات الحفاظ، بيروت ، 1347ق ؛ ابن قاضى شهبه ، احمد، طبقات الشافعية، حيدرآباد دكن ، 1400ق /1980م ؛ ازهريه ، فهرست ؛ بغدادي ، هديه ؛ حاجى خليفه ، كشف ؛ خديويه ، فهرست ؛ سخاوي ، محمد، الضوء اللامع ، قاهره ، 1355ق ؛ سيد، خطى ؛ فهرس المخطوطات المصورة، به كوشش لطفى عبدالبديع ، قاهره ، 1956م ؛ كحاله ، عمررضا، المنتخب من مخطوطات المدينة المنورة، دمشق ، 1393ق /1973م ؛ نيز:

Ahlwardt; Arberry; Bankipore; De Slane; GAL; GAL,S; TS.

ابوالحسن ديانت

/ 479