ابن عابدين
جلد: 4نويسنده: عبدالامير سليم شماره مقاله:1452اِبْن ِ عابِدين ، عنوان چند فقيه حنفى ، كه در اواخر دوران حكومت عثمانى در شامات مى زيستند. محمدامين بن عمربن عبدالعزيزبن احمد بن عبدالرحيم بن محمد صلاح الدين (1198-1252ق /1784-1836م )، فقيه و پيشواي حنفيان شام . او به جهت انتساب به جد اعلايش محمد صلاح الدين معروف به عابدين ، به ابن عابدين شهرت يافت . نسب وي را به اسماعيل فرزند امام جعفر صادق (ع ) مى رسانند (نك: تيمور پاشا، 256؛ بستانى ف ). ابن عابدين پس از حفظ قرآن ، تجويد و قرائت ، برخى علوم ديگر را از شيخ سعيد حموي شيخ القرّاء دمشق فراگرفت و در اين هنگام بر مذهب شافعى بود. آنگاه به ملازمت شاكر عَقّاد پرداخت و از وي دانش آموخت . او به تشويق استادش از مذهب شافعى به حنفى عدول كرد و در اين مذهب شهرتى يافت و به مرجعيت در فتوي رسيد (مردم بك ، 36-37). پدرش بازرگان بود و براي تجارت به هند سفر مى كرد و از آنجا براي مطالعة او كتاب مى آورد (بيطار، 30(1)/127). از استادان و مشايخ او علاوه بر دو استاد مذكور مى توان از عبدالقادر و ابراهيم بن اسماعيل نابلسى و هبةالله بعلى شارح الاشباه و النظائر ياد كرد (ابن عابدين ،3-4؛ كتانى ،2/216). پسرش علاءالدين محمود و برادرزاده اش احمد عابدين ، عبدالغنى ميدانى ، آلوسى ، عارف حكمت بك ، عمربن احمد عقّاد و ديگران از او دانش آموخته يا اجازه دريافت داشته اند (كتانى ، 2/217). وي در دمشق درگذشت و در مقبرة باب الصغير در خاك سپرده شد (مردم بك ، 39).آثار چاپى
1. ردّالمحتار على الدر المختار فى شرح تنوير الابصار، كه حاشيه اي است بر الدر المختار حصكفى كه خود شرحى است بر تنوير الابصار غزي . اين كتاب در 5 جلد، نخستين بار در 1243ق در كلكته چاپ شده است و حاشية ابن عابدين نيز ناميده مى شود. پسرش تكمله اي بر آن افزوده و آن را به پايان رسانده است ؛2. العقود الدرية فى تنقيح الفتاوي الحامدية، كه از مشهورترين آثار ابن عابدين به شمار مى رود و در بولاق در 1270 و 1300ق به چاپ رسيده است ؛
3. عقود اللا¸لى فى الاسانيد العوالى (دمشق ، 1302ق )؛
4. مجموعة رسائل ابن عابدين ، مشتمل بر بيش از 30 رساله (دمشق ، 1301ق )؛
5. منحة الخالق ، حاشيه بر كتاب البحر الرائق فى شرح الدقائق ، در 8 جزء (قاهره ، 1916م )؛
6. نسمات الاسحار على شرح المنار المسمى بافاضة الانوار، در اصول و حاشيه اي است بر شرح حصكفى بر كتاب المنار تأليف نسفى (استانبول ، 1300ق ، قاهره ، 1328ق /1910 و 1979م ).
آثار خطى
1. القاب الزحاف و العلل ، در عروض (سيد، 1/74؛ آلوارت ، شم (3 )7157 )؛2. التعليقات فى تحقيق مافى النقاية (خالدوف ، شم 4161 )؛
3. فتح رب الارباب بحواشى لب الالباب بشرح نبذة الاعراب . دو نسخه از اين كتاب موجود است (ظاهريه ، نحو، 375-376)؛
4. نزهة النواظر على الاشباه و النظائر (ظاهريه ، فقه ، 2/246). همچنين ذيل تاريخ مرادي ، حاشيه اي بر تفسير بيضاوي و مطول و آثاري ديگر به او نسبت داده شده است (بغدادي ، 2/367- 368). 2. محمدبن محمدامين بن عمر، ملقب به علاءالدين (1244- 1306ق /1828-1889م )، فقيه حنفى ، از پيروان طريقت خلوتى كه عمر خود را در مناصب قضايى و علمى و اجتماعى گذراند و در دمشق وفات يافت و در گورستان باب الصغير دفن شد (حافظ، 1/63 -64). او پس از كسب مقدمات در كودكى از مجلس درس پدر استفاده كرد و پس از مرگ پدر، از علماي دمشق و مصر و حجاز چون شيخ سعيد حلبى ، عبدالرحمان كزبري ، عبدالرحمان طيبى ، حسن شطّى ، حسن بيطار، حامد عطار، هاشم تاجى بعلى ، ابراهيم باجوري شيخ جامع ازهر، احمد دحلان مفتى شافعيان در مكه ، يوسف غزّي رئيس مدرسان در مدينه و ديگران فقه و حديث را فراگرفت . اصول طريقة خلوتيه را از قطب زمان شيخ محمد مهدي زواوي مغربى فراگرفت (حافظ، همانجا) و جانشين او گرديد و به دستور او به قبول مناصب دولتى در دولت عثمانى از جمله مقام قضا در طرابلس شام تن در داد (تيمور پاشا، 253) و در جمعيت علمى براي گردآوري المجلة الشرعية به رياست وزير و مورخ مشهور احمد جودت پاشا، در استانبول شركت جست (سركيس ، 1/155). در زمانى كه رياست جمعيت خيريه را در دمشق عهده دار بود، كتابهاي موقوفه در شام - كه در دسترس مردم نبود و تنها متوليان در اختيار داشتند - در يكجا گردآوري و نام المكتبة العمومية بر آن نهاده شد (كرمى ، 11). از آثار او قرة عيون الاخبار بتكملة رد المحتار على الدر المختار، از 1290ق تاكنون چند بار در مصر چاپ شده و الهدية العلائية لتلامذة المكاتب الابتدائية، كه بار اول در 1299ق در سوريه و بار دوم در 1963م به چاپ رسيده است . از ديگر آثار باقى ماندة او نسخه اي از كتاب معراج النجاح فى شرح نور الايضاح ، به خط مؤلف در كتابخانة ظاهريه موجود است (ظاهريه ، فقه ، 2/183-184؛ در مورد ديگر آثار او نك: حافظ، 1/65). از ديگر افراد اين خاندان احمد بن عبدالغنى بن عمربن عبدالعزيز (1238-1307ق /1823-1890م )، محدث و فقيه حنفى صوفى مسلك نيز قابل ذكر است (نك: تيمور پاشا، 251؛ حافظ، 1/83 -84). از وي چند اثر خطى با عنوانهاي رفع الالتباس عن بغية الناس فى احكام الطهارة والانجاس (ظاهريه ، فقه حنفى ، 10/396)؛ نثر الدرر على مولد ابن حجر (همان ، تاريخ ، 2/531 -532)، العقيدة القلبية و چند اثر ديگر در دست است (نك: حافظ، 1/84؛ تيمور پاشا، 252). همچنين مى توان از ابوالخير محمد بن احمد بن عبداغنى بن عمر (1269-1343ق /1853- 1925م )، فقيه حنفى و مفتى شام ياد كرد (نك: تيموريه ، 3/187) كه اثري با عنوان التقرير فى التكوير از او در استانبول در 1900م به چاپ رسيده است (در مورد ديگر آثار وي ، نك: حافظ، 1/404).