جلد: 4نويسنده: عليرضا علاالديني شماره مقاله:1463اِبْن ِ عايِشه ، ابراهيم بن محمد بن عبدالوهاب بن ابراهيم امام (د 210ق /825م )، از طرفداران ابراهيم بن مهدي - برادر هارون الرشيد - كه در شورش بر ضد مأمون خليفة عباسى (د 218ق /833م ) شركت داشت . وي به واسطة نام جده اش عايشه دختر سليمان بن على ، به ابن عايشه معروف شد (ابن حبيب ، المحبر، 489). او را از شجاعان قريش دانسته اند (همو، المنمق ، 530). از زندگى و تاريخ تولد وي اطلاعى در دست نيست . ابن ابى طاهر طيفور در بيان احوال ابن عايشه مى گويد كه او و يارانش كسانى را كه در آخرين شنبة جمادي الاول يا جمعه چهارم رجب 210 در به آتش كشيدن بازار عطاران ، صرافان ، رويگران ، پوستين دوزان ، و ... دست داشتند، پنهان كرده بودند (ص 98-99). يعقوبى ياران ابن عايشه را مالك بن شاهى نفّري اهل سواد عراق و محمد بن ابراهيم افريقى معرفى مى كند و مى افزايد كه اينان ديوانهايى تشكيل دادند و در آن نام ياران خود را نوشتند و نيز عاملان و كارگزاران خود را تعيين كردند (2/459). مأمون در 6 صفر 210 ابن عايشه و همفكرانش را دستگير كرد و پس از 3 روز شكنجه او را در سياه چال به بند افكند. مالك بن شاهى و همراهانش بر اثر شكنجه نام همدستان خود و قصدشان را مبنى بر گرفتن پل در هنگام خروج لشكر و استقبال از نصر بن شبث فاش كردند (طبري ، 8/602؛ ابن ابى طاهر، 97- 98؛ ابن اثير، 6/391). بر اساس روايت يعقوبى در دورانى كه ابن عايشه و يارانش در زندان بودند، به مأمون خبر رسيد كه آنان مانند نصرانيان به خود زنار بسته و صليبهايى بر گردن آويخته اند (2/459) و به قصد شورش و براي رهايى از زندان سرگرم ايجاد نقب هستند (ابن ابى طاهر، 98). ابن عايشه و همراهانش يك روز قبل از اين واقعه درِ زندان را بستند و اجازة ورود به كسى ندادند. اين امر چنان بر مأمون گران آمد كه شخصاً در زندان حاضر شد و شورشيان را خواست ؛ نخست ابن عايشه را گردن زد و سپس افريقى و فرج بغواري را هم به قتل رساند و آنگاه دستور داد كه جسد آنان را از پل پايين شهر بياويزند (ابن ابى طاهر، يعقوبى ، همانجاها). جسد ابن عايشه يك روز (3 روز: يعقوبى ، همانجا) بر دار بود و پس از آن به زير آوردند و در قبرستان قريش بغداد و ابراهيم افريقى را در خيزران به خاك سپردند (ابن ابى طاهر، همانجا؛ طبري ، 8/604). مسعودي (3/448) او را در زمرة نخستين عباسيانى مى داند كه به دار آويخته شده اند.
مآخذ
ابن ابى طاهر طيفور، احمد، كتاب بغداد، به كوشش عزت عطار حسينى ، بغداد، 1368ق /1949م ؛ ابن اثير، الكامل ؛ ابن حبيب بغدادي ، محمد، المُحبر، حيدرآباد دكن ، 1361ق /1942م ؛ همو، المثمّق فى اخبار...، به كوشش احمد فاروق ، حيدرآباد دكن ، 1384ق /1964م ؛ طبري ، تاريخ ، به كوشش محمدابوالفضل ابراهيم ، قاهره ، 1960- 1968م ؛ مسعودي ، على ، مروج الذهب ، بيروت ، 1385ق /1965م ؛ يعقوبى ، احمد، تاريخ ، بيروت ، دارصادر. عليرضا علاءالدينى