شماره مقاله:1965
اَبوبَرْز? اَسْلَمي، نَضله بن عبداللـه بن حارث (د 64ق/684م)، صحابي. ابن سعد
(4/298، 7/366) به نقل از فرزند ابوبرزه، نام وي را عبداللـه بن نضله، و خليفه بن
خياط (1/241، 2/829)، نضله بن عبداللـه ثبت کرده است، اما بيشتر منابع بر نضله نضله
بن عُبَيد اتفاق دارند (بخاري، 1/157، 166؛ ابوزرعه، 1/477)، گرچه صورتهاي ديگري
نيز از نام وي در دست است (نک : ابن اثير، اسدالغابه، 5/146-147؛ ذهبي، تاريخ،
2/328؛ عبدالغني، 1/167).
به گفت? نووي (2/180) وي پيش از اسلام، نضله بن نيار (نيار = شيطان) نام داشت:
پيامبر(ص) او را نضله بن عبداللـه خواند (نيز نک : ابن حجر، 6/237). در کني? او
اختلافي نيست، تنها طوسي وي را ذيل اصحاب پيامبر(ص)، ابوبرده (ص 30) و ذيل ياران
علي(ع)، ابوبَرزه خوانده است (ص 60) که به نظر ميرسد، سهوي رخ نموده باشد. نووي
معتقد است که در ميان صحاب? پيامبر(ص) تنها وي مکني به ابوبرزه بوده است (2/179).
وي از شمار صحابهاي است که در فتح مکه (ابن سعد، 4/298؛ ابن حجر، همانجا)،
غزوههاي حنين و خيبر (همانجا؛ ابن اثير، اسدالغابه، 5/19) و چند غزو? ديگر در کنار
پيامبر(ص) بود. شمار غزوههاي او را 6 يا 7 (احمدبن حنبل، مسند، 4/423؛ بخاري،
1/158) يا 9 غزوه (مزي، 9/9) ذکر کردهاند. بنابر نقل خود وي، وقتي پيامبر در غزو?
احد آسيب ديد، به مراقبت از آن حضرت برخاست و پيامبر پس از بهبود در حق او دعا
فرمود (ابونعيم، 2/39). در روز فتح مکه که پيامبر هم? ساکنان مکه را امان داد،
فرمود ابن خَطَل را حتي اگر به پرد? کعبه جنگزده باشد، بکشند، زيرا او مرتد شده و
مسلماني را کشته بود و افزون بر اين، دو کنيزش پيامبر را هجو کرده بودند (بلاذري،
1/360). پس ابوبرزه او را که به پرد? کعبه آويخته بود، گرفت و بين رکن و مقام گردن
زد (واقدي، 2/859؛ ابن سعد، 4/299؛ احمدبن حنبل، العلل، 1/359)، اما بنابر بيشتر
منابع، سعيدبن حُرَيث مخزومي در قتل ابن خطل با او همکاري داشته است (ابن هشام،
4/868؛ طبري، 3/60؛ ابن اثير، الکامل، 2/249).
به گفت? طبري (4/111) در 20ق در نبرد عين شمس (شهري در مصر) که عمروبن العاص در
آنجا با مقوقس روبهرو شد، گروهي از مسلمانان ترسيدند و سستي ورزيدند، پس عمرو از
صحاب? حاضر در لشکر ياري جست و آنان از جمله ابوبرزه قدم پيش نهادند و سبب نيرو
گرفتن و پيروزي مسلمانان شدند (نيز نک : ابن اثير، همان، 2/565). او در 29ق در
لشکرکشي عبداللـه بن عامر به اصطخر، دارابجرد، جور (اردشير خره) فرماندهي جناح راست
را برعهده داشت که منتهي به فتح اين مناطق شد. همچنين وي در ساه 000‘50 نفري
مسلمانان به فرماندهي ربيع بن زياد که موفق به فتح بلخ و قهستان شدند (51ق)، حضور
داشت (همان، 3/101، 489؛ ابن خلدون، 3 (1)/30).
ابوبرزه از ياران علي(ع) بود (برقي، 3؛ طوسي، همانجا). برقي (همانجا) وي را در رديف
سلمان، مقداد، ابوذر و عمار ذکر کرده است. او در جنگهاي جمل، صفين و نهروان در کنار
علي(ع) بود (ابونعيم، همانجا؛ ابن اثير، اسدالغابه، 5/19). از ديگر نکات برجست?
زندگي وي اعتراض او به يزيد پس از شهادت حسين بن علي(ع) است (طبري، 5/390؛ ابن
اثير، همن، 5/20، الکامل، 4/85).
ابوبرزه رواياتي از پيامبر(ص) نقل کرده است. احمدبن حنبل در مسند (4/419-426)، به
روايت از وي 49 حديث نقل کرده است. از ميان راويان او، ميتوان فرزندش مغيره،
ابوالمنهال سياربن سلامه، ابوالوازع، عبداللـه بن مطرف و ازرق بن قيس را نام برد
(همانجا). همچنين روايت ابوبرزه از امام حسن(ع) مورد توجه محدثان امامي، چون کليني
(6/17) قرار گرفته است (نيز نک : خوئي، 21/43).
ابوبرزه پس از رحلت پيامر با خانواد? خود از مدينه به بصره آمد و در آن شهر ساکن شد
و سرانجام در سفر جهاد به خراسان در مرو درگذشت (ابن سعد، 366؛ ابن قتيبه، 336).
ابن حيان (ص 38) محل وفاتش را در بياباني بين سجستان و هرات، و حاکم (نک : خليف?
نيشابوري، 10) در نيشابور ذکر کرده است (نيز نک : ابن قيسراني، 2/534؛ ذهبي، سير،
3/43).
مآخذ: ابن اثير، علي بن محمد، اسدالغابه، بيروت، داراحياء التراث العربي؛ همو،
الکامل؛ ابن حبان، محمد، مشاهير علماء الامصار، به کوشش م. فلايشهامر، قاهره،
1379ق/1959م؛ ابن حجر، احمدبن علي، الاصابه، کلکته، 1853م؛ ابن خلدون، عبدالرحمن،
تاريخ، بيروت، 1957م؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الکبري، بيروت، دارصادر؛ ابن قتيبه،
عبداللـه بن مسلم، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، 1388ق/1969م؛ ابن قيسراني،
محمدبن طاهر، الجمع بين کتابي الکلاباذي و الاصيهاني، حيدرآباد، 1323ق؛ ابن هشام،
عبدالملک، سيره النبي، به کوشش محمد محييالدين عبدالحميد، قاهره، 1972م؛ ابوزرع?
دمشقي، عبدالرحمن بن عمرو، تاريخ، دمشق، 1400ق/1980م؛ ابونعيم، احمدبن عبداللـه،
ذکر اخبار اصبهان، ليدن، 1934م؛ احمدبن حنبل، العلل، آنکارا، 1963م؛ همو، مسند،
بيروت، دارصادر؛ بخاري، محمدبن اسماعيل، التاريخ الصغير، بيروت، 1406ق/1986م؛ برقي،
احمدبن ابي عبداللـه، رجال، تهران، 1342ش؛ بلاذري، احمدبن يحيي، انساب الاشراف،
قاهره، 1959م؛ خليفه بن خياط، الطبقات، به کوشش سهيل زکار، دمشق، 1966م؛ خليف?
نيشابوري، احمدبن محمد، ترجمه و تلخيص تاريخ نيشابور حاکم نيشابوري، به کوشش بهمن
کريمي، تهران، 1339ش؛ خوئي، ابوالقاسم، معجم رجال حديث، بيروت، 1403ق/1983م؛ ذهبي،
محمدبن احمد، تاريخ الاسلام، قاهره، 1368ق؛ همو، سير اعلام النبلاء، به کوشش شعيب
ارنؤوط، بيروت، 1405ق/1985م؛ طبري، تاريخ؛ طوسي، محمدبن حسن، رجال، نجف،
1380ق/1961م؛ عبدالغني مقدسي، الکمال في معرفه الرجال، نسخ? عکسي موجود در کتابخان?
مرکز؛ کليني، محمدبن يعقوب، الکافي، به کوشش علياکبر غفاري، تهران، 1362ش؛ مزي،
يوسف بن عبدالرحمن، تحفه الاشراف، بمبئي، 1397ق؛ نووي، يحيي بن شرف، تهذيب الاسماء،
قاهره، اداره الطباعه المنيريه؛ واقدي، محمدبن عمرو، المغازي، به کوشش مارسدن جونز،
بيروت، 1404ق/1984م.
محسن سيّدي