دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 5

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


اِبْنِ نُباته، عبدالرحيم بن محمدبن اسماعيل‌بن نبات? فارقي (335-374ق/946-984م)،
خطيب نام‌آور روزگار حمدانيان. برخي نام او را عبدالرحمن نيز آورده‌اند (ابن اثير،
نصراللّه، 3/204). وي از ميّافارقين در ديار بکر برخاسته بود (ابن اثير، علي،
3/294؛ ابن خلکان، 3/156) و فرزندان او تا اوايل سد? 7ق در همانجا مي‌زيسته‌اند
(ابن اثير، علي، همانجا) و در ميان آنان خطيباني صاحب نام ظهور کرده‌اند (همانجا؛
نيز نک‍ : ابن فوطي، 4 (1)/390-391، 593-594؛ ابن تغري بردي، 4/146). از باب انتساب
به همين شهر است که گاه به او نسبت فارقي داده‌اند، اما نمي‌دانيم چرا يافعي
(2/403)، عامري (ص 321) و ابن عماد (3/83) زادگاه او را عسقلان و محل اقامت وي را
مصر دانسته‌اند.
از زندگي اين خطيب اطلاعي جز چند روايت ترديدآميز در دست نيست. ابن خلکان از قول
ابن ازرق فارقي (ه م) گويد: ابن نباته در 335ق زاده شد و در 374ق در ميافارقين
درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد (3/157؛ قس: يافعي، 2/404، که سال ولادت او را
350ق نقل کرده؛ ابن قنفذ، 231، وفات او را در 409ق؛ دانسته؛ زرکلي، 3/348، که محل
وفات او را حلب نوشته است).
بنابر سخن ابن خلکان و منابع ديگر ابن نباته 39 سال زيسته است، امّا ذهبي گويد که
وي از 351ق به بعد به ايراد خطبه پرداخت و در آن زمان خود خطيبي شناخته شده بود(نک‍
: ابن نباته، 191-195) و با متنبي مجالست داشته است. از اين‌رو ولادتش بايد پيش از
335ق بوده باشد (ذهبي، سير، 16/322، تاريخ، 559، قس، العبر، 2/143). سخن ابن‌شداد
(3 (1)/305-306) و ابن تغري بردي (3/322) نيز همين معني را مي‌رساند. به روايت آن
دو، سپاهيان روم در 348ق پس از پيشروي در سرزمينهاي اسلامي و کشتار و تخريب، به سوي
دياربکر روي اوردند و به ميافارقين رسيدند و آنجا را مدتي در محاصره گرفتند. در اين
روزگار بود که ابن نباته به ايراد خطابه‌هاي شورانگيز خويش موسوم به «خطب جهاديه»
پرداخت (نک‍ : ابن نباته، 187-190، جم‍ ؛ کانار، 129-132).
ابن نباته، چنانکه گفته شد، در حلب با متنبي ديدار و مجالست داشته است و به روايتي،
بخشي از ديوان شاعر را نزد وي استماع کرده (ابن خلکان، 3/156) و همراه او در دربار
سيف‌الدول? حمداني (حک‍ 333-356ق) خدمت مي‌کرده است (همانجا؛ ابن شداد، 3 (1)/302).
وي در حلب، منصب خطابت را از طرف سيف‌الدوله عهده‌دار شد (ابن خلکان، همانجا؛ ذهبي،
سير، 16/321) و از آنجا در سيف‌الدوله همواره در جهاد و کارزار بود، ابن نباته
خطبه‌هاي بسياري دربار? جهاد پرداخت تا مردم را بدان تکليف شرعي ترغيب کند و به
ياري سيف‌الدوله برانگيزد (ابن خلکان، همانجا). در برخي از اين خطبه‌ها از
سيف‌الدوله (نک‍ : ابن نباته، 279، 283-286) و فرزندش ابوالمکارم (همو، 279-280) به
تمجيد ياد شده است. با اين حال، برخي وظيف? خطيبي او را در حلب پس از مرگ
سيف‌الدوله مي‌دانند (ذهبي، همان، 16/322) و صفدي اساساً دربار? خطابت او در حلب
ترديد کرده است (الوافي، 18/388).
ابن نباته در موصل نيز به ايراد خطبه‌هايي دربار? جهاد پرداخته است (نک‍ : ابن
نباته، 232-235) و در يکي از آنها (همو، 235-237) نام ناصرالدول? حمداني را به
توريه آورده و از او ستايش کرده است. در هر حال اين خطبه‌ها ماي? شهرت او گشت و وي
در ادب سرآمد شد (نک‍ : ابن خلکان، همانجا). خطبه‌هاي او را اغلب مؤلفان (ابن اثير،
علي، همانجا؛ ابن خلکان، همانجا؛ ابوالفداء، 1 (4)/14؛ ابن شاکر، عيون، 83؛ صفدي،
همانجا) ستوده و بر بلاغت، فصاحت، معاني نو و سلاست عبارات وي گواه گرفته‌اند
(ذهبي، همان، 16/321-322). مردم شيفت? خطبه‌هاي او بودند و آنها را برترين خطبه‌ها
مي‌شمردند (ياقوت، 13/53؛ ابن اثير، نصراللّه، 1/278؛ ابن ابي‌الحديد، 7/211). برخي
اين خطبه‌ها را حفظ مي‌کرده‌اند و گاهي تدريس مي‌شده (ابن فوطي، 4 (19/311،
390-391؛ ذهبي، همان، 23/355) و نيز عبارات آن مورد بحث قرار مي‌گرفته است (نک‍ :
سبکي، 8/136). چنانکه صفدي (نصره‌الثائر، 64-65) حفظ بخشي از خطبه‌هاي ابن نباته را
در پرورش قريح? نويسندگي لازم مي‌شمرد.
گفتني است که خطبه‌ها و نوشته‌هاي حضرت علي(ع) بر خطبه‌هاي ابن نباته، تأثير و
نفوذي انکارناپذير گذارده است. به روايت صفدي (الوافي، همانجا) و ابن شاکر (عيون،
همانجا) از سبط ابن جوزي، ابن نباته سخنان علي(ع) (نهج‌البلاغه) را از حفظ داشته و
بيشتر کلمات و خطبه‌هاي خويش را از معاني آن بر مي‌گرفته است. او خود مي‌گويد:
«گنجي پايان‌ناپذير از خطبه‌ها را حفظ کردم و از مواعظ علي‌بن ابي‌طالب(ع) 100 فصل
را به خاطر سپردم» (ابن‌ابي‌الحديد، 1/24، به نقل از ابن نباته). بدين‌سان وي در
رعايت فنون بديع و زيورهاي لفظي و معنوي، دقت و وسواسي تمام داشت. برخلاف مقامات
حريري که به لحاظ وقوف بر ساکن، به اعراب کلمات وقعي نمي نهد، سجع ابن نباته تماماً
معرب است (صفدي، ابن شاکر، همانجاها) و سجع را با موازنه جمع کرده است (مبارک،
196). وي در ترصيع نيز دستي توانا داشته و شواهدي از آن در المثل‌السائر (ابن اثير،
نصراللّه، 1/363-364) آمده است. از ديگر فنون ادبي، تضمين و درج ايات قرآن در کلام
است که در سخن ابن نباته جاي ويژه‌اي دارد و به فراواني به کار گرفته شده است. ابن
اثير مواردي از اين نوع را در خطبه‌هاي او نشان داده و از بهترين نمونه‌هاي اين فن
شمرده است (همو، 3/204-205). جز اينها، خيال‌انگيزي نيز در نثر ابن نباته بيش و کم
نمودار است و صحنه‌هايي چون صحراي عرفات، ميدان رزم، تهاجم دشمن، دنياطلبي و مانند
آن را مصوّر ساخته است (نک‍ : ابن نباته، 172، 179-180، 184، 233، 236-237،
380-381؛ مبارک، 197-198).
خطبه‌هاي ابن نباته از سه قسمت تشکيل شده است: ستايش خدا و نعت پيامبر(ص)، ترغيب به
ترس از خدا و روز رستاخيز و رعايت دستورهاي اخلاقي و ديني به‌ويژه وظيف? جهاد و
درخواست ياري و رحمت الهي که با آيه‌اي از قرآن پايان مي‌يابد (EI2) . ابن نباته در
ضمن خطبه‌هايي که به مناسبتهاي گوناگون پرداخته، به برخي از رخدادهاي مهم روز نيز
اشاره کرده است که از آن ميان مي‌توان اين موارد را برشمرد: پيروزي نجا، غلام
سيف‌الدوله، بر روميان در شعبان 351ق/962م (ابن نباته، 275-278)، تسخير حلب به دست
روميان در ذيقعد? همان سال (همو، 191-198)، تدابيري که در صفر 352 براي دفاع از
ميافارقين اتخاذ شد (همو. 199-202)، ورود مجاهدان داوطلب از خراسان به اين شهر در
ذيقعد? همان سال (همو، 202-207) و کشته شدن نيکفوروس فوکاس امپراتور بيزانس در 969م
(همو، 238-240؛ EI2).
با اينهمه، سخن سنجان، خطبه‌هاي ابن نباته را در معرض نقد نهاده و از ديد آرايش
ظاهر و نيز محتوا بر او خرده‌ها گرفته‌اند. ابن ابي‌الحديد که در پيشاپيش اين گروه
است، پس از ذکر بخشهايي از سخنان و خطب او دربار? معاد و جهاد (2/93، 5/151-152،
7/212، 214-215، 11/162، 13/114) و اعتراف به فضل و تقدم وي بر ديگر خطيبان و حيسن
بيشتر خطبه‌هاي او (7/211، 216)، گفتار وي را در مقايسه با کلام حضرت علي(ع)،
نارسا، تصنّعي، تکلف‌آميز و و متأثر از واژگان نوخاستگان مي‌شمرد (2/80-85،
7/211-216) و جاهاي چند را که برگرفته و مسروق از کلام اميرالمؤمنين(ع) است، نشان
مي‌دهد (2/80-85). ابن اثير نيز از برخي موارد که وي با استعمال پاره‌اي الفاظ، از
فصاحت دور افتاده است، ياد مي‌کند (ابن اثير، نصراللّه، 1/238؛ نک‍ : ابن نباته، 4)
و بيشتر سجعهاي او را فاقد شرايط کامل مي‌داند (ابن اثير، نصراللّه، 1/278-279).
تاج‌الدين کندي که بر خطب او شرح و حاشيه نوشته (صفدي، همان، 18/390؛ حاجي خليفه،
1/714)، مواردي از فساد معني، اعراب، تصريف و لغت را در خطب او نشان داده است
(صفدي، همانجا) و موفق‌الدين عبداللطيف‌بن يوسف بغدادي در شرح خويش بر خطب او (نک‍
: ابن شاکر، فوات، 2/386؛ GAL, S, I/881) به اين ايرادها پاسخ گفته است (صفدي،
همانجا). مبارک نيز خطبه‌هاي او را از نظر انديشه و محتوا، سطحي و کم‌مايه مي‌داند.
به گفت? وي، ابن نباته همواره از مرگ و معاد سخن مي‌گويد و در خطبه‌هاي جهادي? او
نيز چيزي که نشان از ژرفاي انديشه و بلندي خيال داشته و شايست? جاودانگي باشد، به
دشواري يافت مي‌شود (1/198-199).
از مذهب ابن نباته اطلاع دقيقي در دست نيست. صفدي (همان، س18/388) با استشهاد به
برخي کلمات وي گفته است که از آنها بوي گرايش به اعتزال مي‌آيد و شوشتري (1/545) او
را از دوستداران اهل بيت برشمرده است. گويند ابن نباته پس از آنکه خطب? منام (نک‍ :
ابن نباته، 94-97) را در روز جمعه ايراد کرد، به هنگام شب پيامبر(ص) را در خواب ديد
که او را خطيب‌الخطباء خواند و گرامي داشت. وي از تأثير آن رؤيا چنان مسرور و منقلب
شد که تا 18 روز لب به طعام و نوشيدني نگشود و در پي آن درگذشت (ابن خلکان،
3/156-157).
ديوان خطب ابن نباته که تنها اثر برجاي ماند? اوست، در حدود سال 620ق/1223م به
همراه خطبه‌هاي پسر او ابوطاهر محمدبن عبدالرحيم و خطبه‌هاي نواده‌اش ابوالفرج
طاهر، گرداوري شده است (آلوارت، III/437-438). اين کتاب تاکنون چندين‌بار در قاهره
و بمبئي و نيز در بيروت با شرح کاملي از طاهر افندي الجزائري به چاپ رسيده است.
کساني ديگر نيز که بر اين ديوان شرح نوشته‌اند، اينانند: 1. ابوالبقاءِِ عُکري (ابن
خلکان، 3/100؛ نيز نک‍ : GAL, I/92; GAL, S, I/150)؛ 2. عثمان‌بن يوسف قليوبي (حاجي
خليفه، همانجا)؛ 3. عبدالرحيم‌بن ابراهيم بارزي (نک‍ : طاهر افندي، 13؛ GAL, S،
همانجا) که به ايرادهاي وارد بر خطب ابن نباته پاسخ گفته است؛ 4. سري‌الدين بن‌هاني
(طاهر، افندي، همانجا)؛ 5. نسفي (حاجي، خليفه، همانجا). افزون بر اين، گزيده‌هايي
از اين کتاب در برخي کتابخانه هاي جهان نگهداري مي‌شود (نک‍ : GAL، همانجا).

مآخذ: ابن ابي‌الحديد، عبدالحميدبن هبه‌اللّه، شرح نهج‌البلاغه، به کوشش محمد
ابوالفضل ابراهيم، قاهره. 1959-1961م؛ ابن اثير، علي‌بن محمد، اللباب، بيروت،
دارصادر؛ ابن اثير، نصراللّه‌بن محمد، المثل‌السائر، به کوشش احمد حوفي و بدوي
طبانه، قاهره، 1379-1381ق/1959-1962م؛ ابن تغري بردي، النجوم؛ ابن خلکان، وفيات؛
ابن شاکر کتبي، محمد، عيون‌التواريخ (حوادث 365-402ق)، نسخ? خطي کتابخان? احمد ثالث
استانبول، شم‍ 2922؛ همو، فوات‌الوفيات، به کوشش به کوشش احسان عباس، بيروت، 1974م؛
ابن شداد، محمدبن علي، الاعلاق‌الخطيره، به کوشش يحيي عباره، دمشق، 1978م؛ ابن
عماد، عبدالحي‌بن احمد، شذرات‌الذهب، قاهره، 1350ق؛ ابن فوطي، عبدالرزاق‌بن احمد،
تلخيص مجمع‌الآداب في معجم‌الالقاب، به کوشش مصطفي جواد، دمشق، 1962م؛ ابن قنفذ،
احمدبن حسن، الوفيات، به کوشش عادل نويهض، بيروت، 1403ق/1983م؛ ابن نباته،
عبدالرحيم‌بن محمد، ديوان خطب، با مقدمه و شرح طاهر افندي الجزائري، بيروت، 1311ق؛
ابوالفداء، المختصر في اخبارالبشر، بيروت، 1960م؛ حاجي خليفه، کشف؛ ذهبي، محمدبن
احمد، تاريخ‌الاسلام (حوادث 351-380ق)، به کوشش عمر عبدالسلام تدمري، بيروت،
1409ق/1989م؛ همو، سيراعلام النبلاء، به کوشش شعيب ارنؤوط و اکرم بوشي، بيروت،
1404ق/1984م؛ همو، العبر، به کوشش محمد سعدبن بسيوني زغلول، بيروت، 1405ق/1985م؛
زرکلي، اعلام؛ سبکي، عبدالوهاب‌بن علي، طبقات‌الشافعيه الکبري، به کوشش عبدالفتاح
محمد حلو و محمود محمد طناحي، قاهره، 1971م؛ شوشتري، نوراللّه، مجالس‌المؤمنين،
تهران، 1365ش؛ صفدي، خليل بن ايبک، نصره الثائر علي‌المثل السائر، به کوشش محمدعلي
سلطاني، دمشق، 1972م؛ همو، الوافي بالوفيات، به کوشش ايمن سيد، بيروت، 1408ق/1988م؛
طاهر افندي الجزائري، مقدمه و شرح بر ديوان خطب (نک‍ : هم‍ ، ابن نباته)؛ عامري،
يحيي‌بن ابي‌بکر، غربال‌الزمان، به کوشش محمد ناجي زعبي‌العمر، دمشق، 1405ق/1985م؛
کانار، ماريوس، نخب تاريخيه و ادبيه جامعه‌الأخبار الامير سيف‌الدوله‌الحمداني،
الجزائر، 1934م؛ مبارک، زکي، النثرالفني في‌القرن‌الرابع، بيروت، 1352ق/1934م؛
يافعي، عبداللّه‌بن اسعد، مرآه‌الجنان، بيروت، 1390ق/1970م؛ ياقوت، ادبا؛ نيز:

Ahlwardt; EI2; GAL; GAL, S.
محمدرضا ناجي

 






/ 494