دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 5

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابوتراب غفاريجلد: 5نويسنده: يحيي ذکاء 
 
 
شماره مقاله:2020














َبوتُرابِ غَفّاري،، ميرزا ابوتراب خان غفاري کاشاني (د رجب 1307ق/1890م)،
نگارگر و «گرافيست» ايراني. وي فرزند ميرزا بزرگ و برادر مهتر ميرزا محمدخان غفاري
کمال‌الملک است و مانند آن دو از جواني به نگارگري رو آورد.
ابوتراب تا 1293ق در کاشان مي‌زيست و در همين سال براي تحصيل در دارالفنون به تهران
آمد. در اين مدرسه به فرا گرفتن نقاشي و زبان فرانسه پرداخت و با سابق? ذوق
خانوادگي و استعدادي که در نقاشي داشت، به زودي در اين رشته پيشرفت فراوان کرد و به
دريافت مدالهاي مس و نقره و طلا نايل آمد و از اين مدرسه فارغ‌النحصيل شد (شرف، شم‍
75). در 1294ق، 9 قطعه و در سال بعد 8 قطعه از نگاشته‌هاي او در کتاب مرآت البلدان
اعتمادالسلطنه به چاپ رسيد (2/230، 231، 238، ج 3، پشت صفحات 192، 194، 239 و بين
صفحات 196-197).
در محرم 1300 که روزنام? شرف براي درج شرح حال و تصوير رجال و مشاهير عهد ناصري زير
نظر اعتمادالسلطنه بنياد نهاده شد، اعتمادالسلطنه با سابق? آشنايي که از
چهره‌پردازي و نسخه‌برداري ابوتراب داشت، او را به همکاري دعوت کرد و نگارش صورتها
و امور ليتوگرافي روزنام? مزبور را به عهد? او گذاشت (شرف، همانجا). ميرزا ابوتراب
از نخستين از نخستين شمار? اين روزنامه هر ماه دو پرتر? سياه قلم‌پرداز يا دورنما و
منظره براي چاپ آماده مي‌کرد (همان، شم‍ 1-3). تابلو رنگ روغني زن ماندولين نواز
موجود در موز? کاخ گلستان را وي در همين سال (1300ق) ساخته و تابلوهاي رنگ روغن
نيم‌تنه‌ايِ حاج علي خان مقدم مراغه‌اي با جبّه و کج کلاه بلند و تابلو سياه قلم
نيم تنه‌ايِ محمدحسن خان صنيع‌الدوله (اعتمادالسلطنه) که هر دو در يک مجموع? خصوصي
در تهران نگاهداري مي‌شود، نيز بايد از پرداخته‌هاي او در اين سال باشد (يادداشتهاي
مؤلف). در همين سال وي تصوير سياه قلم محمدابراهيم متخلص به مشتري طوسي را پرداخته
که در آغاز کتاب شمس المناقب چاپ سنگي شده است (سروش، لوح? آغاز کتاب). در 1301ق
علاوه بر نقاشي ميل رادکان و بقع? هاروني? شهر طوس که در مطلع الشمس اعتمادالسلطنه
چاپ شده (ج 1، بين صفحات 173-174 و 181-182)، تصوير سياه قلم‌پرداز ابونصر
فتح‌اللّه شيباني را نقاشي کرده که در کتاب دُرج الدرر وي چاپ سنگي شده است
(شيباني، لوح? آغاز کتاب). ابوتراب در همين سال به سمت فراش خلوت همايوني منصوب شد
و به دريافت نشان درج? چهارم شير و خورشيد نايل آمد و نقاش‌باشي وزارت انطباعات شد
(اعتمادالسلطنه، همان، 1/46، 59).
باز در همين سال 1301ق، 22 قطعه و در 1302ق، 27 تصوير سياه قلم‌پرداز از رجال و
شخصيتهاي ايراني و بيگانه و مناظر تهران آن روزگار را در روزنام? شرف به چاپ
رساندند (شرف، شم‍ 13-34). تصوير مدادي هنرمندانه‌اي از يک باغ و ساختمان از ناحي?
شمال ايران نيز از آثار همين سال اوست (کريم‌زاده، 1/20).
ابوتراب در تذکر? مجديه تأليف ميرزا ابراهيم منشي مدايح‌نگار که به نام ميرزا
تقي‌خان مجدالملک پرداخته شده، تصوير 10 تن از کساني که اشعارشان در اين تذکره
آمده، از جمله ناصرالدين شاه و خود مؤلف را کشيده که در صفر 1303 به چاپ رسيده است
(مدايح‌نگار، تذکر? مجديه، 495، نيز 591، جم‍(. در همين سال (1303ق)، 26 اثر و در
سالهاي 1304، 1305 و 1306ق به ترتيب 15، 16 و 18 تصوير سياه قلم‌پرداز ديگر از او
چاپ شده است (شرف، شم‍ 35-70).
ابوتراب در طي خدمت خود در وزارت انطباعات بارها مورد عنايت و توجه خاص ناصرالدين
شاه قرار گرفت و به دريافت حمايل و نشان درج? سرهنگي و نشان درج? سوم شير و خورشيد
و دوبار خلعت به صورت شال ترم? درج? اول ايراني و عنوان نقاش‌باشي دارالطباع? دولتي
و مديريت چرخ حروف نايل گرديد (اعتمادالسلطنه، همان، 3/45؛ شرف، شم‍ 30، 54، 75).
25 تصوير سياه قلم‌پرداز نيز از روي عکسهاي مناظر و شهرهاي بين راه و بناهاي آستان
قدس رضوي به دست او کپي شده که در سفرنام? خراسان ناصرالدين شاه در 1306ق چاپ شده
است (ناصرالدين شاه، سفرنامه). در 1307ق، واپسين سال زندگاني هنرمند، 7 قطعه از
آثار او در روزنام? شرف به چاپ رسيد (شرف، شم‍ 71-73).
چنين مي‌نمايد که مدايح‌نگار براي مصور ساختن اثر ديگر خود به نام تذکر? انجمن
ناصري از ابوتراب خواسته بوده که صورت کساني را که او در تأليف خود معرفي کرده و
اشعارشان را آورده است، نقاشي کند و براي چاپ در کتاب آماده سازد. هنرمند تنها 18
قطعه از 33 قطعه از اين تصاوير را در 1307ق مهيا کرده بود که در 1310ق، سه سال پس
از مرگش، در کتاب مذکور چاپ شده است. 15 قطع? ديگر نه تنها رقم نگارگر را ندارد،
بلکه تفاوت دست و قلم و کيفيت‌پرداز و آرايش دور تصويرها نيز نشان مي‌دهد که از
هنرمند ديگري است (مدايح نگار، تذکر? انجمن ناصري).
گذشته از تصاوير و نقاشيهايي که از ميرزا ابوتراب بر شمرديم، چندين اثر بي‌تاريخ
ديگر از او در مجموعه‌هاي خصوصي و يا در کتابهاي چاپ سنگي موجود است که از جمل?
آنهاست: پرتر? آبرنگ نيم‌تن? بيضي شکل نظر آقا، سفير ارمني ايران در فرانسه، به
انداز? تقريبي 20×20 سانتي‌متر، تصوير سياه قلم ناصرالدين شاه که در کادر بيضي، چاپ
دارالطباع? دولتي و چند تصوير آبرنگ و سياه قلم از ناصرالدين شاه قاجار و جز آن
(يادداشتهاي مؤلف؛ کريم‌زاده، همانجا). کمال‌الملک برادر نقاش در تقريرات خود
يادآوري کرده که: «از ميرزا ابوتراب جز ]نگارهاي[ روزنامه چندان کار ديگر نمانده
است» (غني، 8/33).
اعتمادالسلطنه دربار? مرگ زودرس نقاش جوان در خاطر? روز سه‌شنبه 19 رجب 1307
مي‌نويسد: «... صبح که از اندرون بيرون رفتم، هنوز دست و رو نشسته، کاغذي از
ميرزاعلي محمدخان رسيد که نوشته بود ميرزا ابوتراب خان، نقاش دارالطباعه، خود را به
ترياک مسموم نموده و مرده است...» (براي تفصيل، نک‍ : روزنام? خاطرات، 686).
در شرح حالي که پس از مرگ ابوتراب، محمدعلي خان دايي وي نوشته، او را به هنگام مرگ
28 ساله دانسته است، در حالي که تصويري که به قلم موسي به همراه اين شرح حال در
روزنام? شرف (شم‍ 75) به چاپ رسيده، او را مسن‌تر نشان مي‌دهد و بنابراين مرگ او در
28 سالگي نبايد صحيح باشد (غني، 6/674).
مآخذ: اعتمادالسلطنه، محمد، حسن، روزنام? خاطرات، به کوشش ايرج افشار، تهران،
1350ش؛ همو، مرآت البلدان ناصري، تهران، 1294-1295ق؛ همو، مطلع الشمس، تهران،
1355ش؛ سروش اصفهاني، محمدعلي، شمس المناقب، تهران، 1300ق؛ شرف (روزنامه)، تهران،
1300-1307ق؛ شيباني فتح‌اللّه، درج الدرر، تهران، 1310ق؛ غني، قاسم، يادداشتهاي
دکتر قاسم غني، به کوشش سيروس غني، تهران، 1361-1367ش؛ کريم‌زاد? تبريزي، محمدعلي،
احوال و آثار نقاشان قديم ايران، لندن، 1363ش؛ مدايح نگار تفرشي، ميرزا ابراهيم
خان، تذکر? انجمن ناصري، تهران، 1310ق؛ همو، تذکر? مجديه، تهران، 1303ق؛ ناصرالدين
شاه، سفرنام? خراسان، به کوشش ايرج افشار، تهران، 1354ش؛ يادداشتهاي مؤلف.
يحيي ذکاء

 





/ 494