شماره مقاله:1871
ِبْنِ نَما،، عنوان افراد خانداني امامي از عالمان و فقيهان حله که در سدههاي
6-8ق/12-14م ميزيستهاند. نياي بزرگ آنان نما پسر علي بن حمدون رَبَعي بود که با
ابوعلي طوسي معاصر بوده است (خوانساري، 2/180؛ امين، 4/156). از پيشينيان اين
خاندان علي بن علي بن نما را ميتوان نام برد که از حسن بن علي بن حمز? اقساسي (د
593ق) روايت کرده و چنانکه از تنبيه ورّام (ص 303-304) بر ميآيد، ابوالحسن علي بن
ابراهيم عريضي از وي بهره برده است (نيز نک : افندي، 4/166). ديگر عضو قديم اين
خاندان ابوالبقاء هبه اللـه ابن نماست که در نخستين سند کتاب سُليم بن قيس هلالي (ص
63) از او ياد شده است؛ طبق اين سند ابوالبقاء کتاب مذکور را نزد ابوعبداللـه حسين
بن احمد بن طحال مقدادي در 520ق در نجف قرائت کرده است. همچنين از المزار مشهدي (ص
646، 774) بر ميآيد که مؤلف آن در 569 و 573ق از ابوالبقاء استفاده برده است. نيز
ميدانيم که پسر وي جعفربن هبه اللـه از راويان او به شمار ميرود (حرّ عاملي،
2/344). نامآورترين افراد اينخاندان اينانند:
1. ابو ابراهيم (يا ابوجعفر) محمدبن جعفربن محمد (هبه اللـه) ابن نما، ملقب به
نجيبالدين (د ذيحج? 6945/ آوريل 1248). از جزئيات زندگي و تحصيل او آگاهي دقيقي در
دست نيست. تنها از آنرو که سن وي را در هنگام مرگ 80 سال ذکر کردهاند (نک :
امين، 9/203)، احتمالاً حدود 565ق متولد شده است. از اسناد برخي روايات نيز بر
ميآيد که وي از افرادي چون ابوالفرج علي بن سعيدراوندي (ابن طاووس، علي، فتح
الابواب، 131، 134)، ابن ادريس حلي (ابن طاووس، عبدالکريم، 48، 72، 87)، محمدبن
جعفر مشهدي (همو، 112)، عبدالرؤساء هبه اللـه بن حامد، برهانالدين محمد قزويني و
نيز از پدر خود جعفربن نما (مجلسي، 107/47، 52؛ نوري، 3/477) روايت کرده است.
از شاگردان و راويان نجيبالدين ميتوان علي ابن طاووس که به گفت? خود (الدروع
الواقيه، 75) از نجيبالدين اجاز? روايت داشته و نزد او فقه آموخته است، همچنين
احمد ابن طاووس، ابن علقمي وزير، محقق حلي، سديدالدين يوسف بن علي حلي، يحيي بن
سعيد حلي و نيز فرزندش جعفر را نام برد (ابن طاووس، عبدالکريم، 48؛ ابن فوطي،
4(1)/332-333؛ حرعاملي، 2/310؛ مجلسي، 105/44، 106/21).
گرچه در منابع گفته شده که وي داراي تأليفاتي بوده است (نک : حرعاملي، همانجا)،
اما حتي نام اين تأليفات نيز در دست نيست. نجيبالدين بنا به قول امين (همانجا) در
حله درگذشت و در کربلا به خاک سپرده شد. همو اضافه کرده که ابن علقمي وزير به رثاي
او پرداخت.
2. جعفربن محمدبن جعفربن محمد (هبهاللـه) ابن نما، ملقب به نجمالدين (د ح
680ق/1281م)، از زندگي و استادان وي اطلاع چنداني در دست نيست، جز اينکه نوشتهاند،
از يحيي بن سعيد حلي و نيز از پدر خود نجيبالدين محمدبن جعفر روايت کرده است
(مجلسي، 106/21؛ افندي، 1/111).
در ميان شاگردان و روايتکنندگان از وي بايد علام? حلي و نيز برادر خودش نظامالدين
احمد را نام برد (خوانساري، 2/179-180؛ نوري، 3/443). محمدبن حسن بن محمدبن مهتدي
نيز در 670ق از او اجاز? روايت کرده است (آقابزرگ، 31).
وي شعر نيز ميسرود و اشعارش دربار? پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) در برخي منابع، از جمله
تأليفات خود او نقل شده است (نک : امين، 4/157).
آثار: مُثيرالاحزان و منيرسبل الاشجان، در شرح مقتل امام حسين(ع) و ياران آن حضرت.
اين کتاب در 1318ق به صورت سنگي همراه باقره العين في اخذ ثارالحسين(ع) در تهران؛
در 1326ق همراه با مقتل ابومخنف و اللهوف علي ابن طاووس در بمبئي؛ در 1369ق با
مقدمهاي از عبدالمولي طريحي در نجف و اخيراً در قم (1406ق) به کوشش مؤسس? امام
مهدي(ع) به چاپ رسيده است. افندي (همانجا) احتمال داده که التهاب نيران الاحزان
عنوان ديگر مثيرالاحزان باشد، ولي باتوجه به اطلاعاتي که فيض کاشاني در خصوص کتابي
با اين نام داده (نک : علم اليقين، 2/632، المحجه البيضاء، 1/236)، در گفت? افندي
بايد ترديد کرد. اثر ديگر وي رسالهاي است با عنوان شرح الثار في احوال المختار، که
علام? مجلسي آن را در بحارالانوار (45/346-387) آورده است. خوانساري (2/179) کتاب
ديگري با عنوان منهج الشيعه في فضائل وصيّ خاتم الشريعه نيز به وي نسبت داده است.
نجمالدين ابن نما، به گفت? ابن فوطي، در ذم برادرش علمالدين اسماعيل مقامهاي
مشتمل بر نثر و نظم انشا کرده و نسخهاي از آن را به خط خويش براي ابن فوطي ارسال
داشته است (4(1)ژ570).
مآخذ: آقابزرگ، طبقات اعلام الشيعه، قرن 7، به کوشش علي نقي منزوي، بيروت،
1392ق/1972م؛ ابن طاووس، عبدالکريم بن احمد، فرحه الغري، نجف، 1368ق؛ ابن طاووس،
علي بن موسي، الدروع الوافيه، نسخ? عکسي موجود در کتابخان? مرکز؛ همو، فتحالابواب،
به کوشش حامد خفّاف، بيروت، 1409ق/1989م؛ ابن فوطي، عبدالرزاق ابن احمد، تلخيص مجمع
الآداب، به کوشش احمد حسيني، قم، 1401ق؛ امين، محسن، اعيان الشيعه، بيروت،
1403ق/1983م؛ حر عاملي، محمدبن حسن، امل الآمل، به کوشش احمد حسيني، بغداد، 1385ق؛
خوانساري، محمدباقر، روضات الجنات، قم، 1351ش؛ سليم بن قيس هلالي، کتاب، بيروت،
دارالفنون؛ فيض کاشاني، مولي محسن، علم اليقين، قم، 1400ق؛ همو، المحجه البيضاء، به
کوشش علياکبر غفاري، قم، 1383ق؛ مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت،
1403ق/1983م؛ مشهدي، محمدبن جعفر، المزارالکبير، نسخ? عکسي موجود در کتابخان? مرکز؛
نوري، حسين، مستدرک الوسائل، تهران، 1321ق؛ ورام بن ابي فراس، تنبيه الخواطر، قم،
1375ق.
بخش فقه، علوم قرآني و حديث