دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 5

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابن نورجلد: 5نويسنده: تقي بينش 
 
 
شماره مقاله:1873















اِبْنِ نور، نظام‌الدين يحيي بن حکيمنورالدين عبدالرحمن جعفري طياري معروف به ابن
نور يا ابن حکيم (685-760ق/1286-1359م)، موسيقي‌دان، خطاط، محدث و شاعر سد? 8ق/14م.
وي در بغداد متولد شد. پدر او نورالدين چشم پزشکي ماهر و ثروتمند بود و ابن نور با
استفاده از امکاناتي که پدرش فراهم آورده بود (ابن حجر، 6/185)، به تحصيل پرداخت.
ابن نور خوشنويسي توانا بود و به‌ويژه کوفي و مَعقلي را در کمال استادي مي‌نوشت
(صفدي، 12/140؛ زرکلي، 8/153).
در آغازِ کار در بغداد به خطاطي و نوشتن احکام ديواني اشتغال ورزيد (زرکلي،
همانجا). سپس براي انجام فريض? حج به مکه رفت و مقارن دوران زمامداري ملک ناصرالدين
محمدبن قلاوون دهمين فرد از مماليک بحري مصر (زامباور، 1/162) از آنجا رهسپار مصر
شد و يک چند در قاهره و آنگاه مدتي در دمشق در خدمت نجم‌الدين وزير به سر برد و با
کسب فيض از مشايخ آن ديار (بستاني، 4/112) به زادگاه خود، بغداد بازگشت و اندکي بعد
در آنجا درگذشت (زرکلي، همانجا). سال درگذشت او را به اختلاف 760/1359م (بستاني،
همانجا) يا 761ق/1360م (صفدي، 12/139) و حتي بعد از 770ق/ 1369م (ابن حجر، 6/186)
نوشته‌اند که شايد دو قول نخستين به حقيقت نزديک‌تر باشد. وي به گردآوري حديث علاق?
بسيار داشت و بدين منظور به دمشق و قاهره سفر کرد (صفدي، همانجا؛ ابن حجر، 6/185).
اگر چه اثري در اين رشته از او به جاي نمانده است، با اينهمه مي‌توان او را محدث
شناخت. ابياتي که صفدي و ابن حجر از او نقل کرده‌اند نيز، مي‌تواند بيانگر ذوق ادبي
او باشد (صفدي، 12/140-142؛ قس: ابن حجر، 6/185-186).
با آنکه ابن نور در موسيقي هم دستي داشته، متأسفانه در اين رشته اثري از او به جاي
نمانده است. تنها از عبارت صفدي که مي‌گويد: «در دانش موسيقي استاد بود و اقوال و
اعمال ساخت? او در شام و مصر بين اهل اين فن رواج داشت» (12/140)، معلوم مي‌شود که
وي در ساختن تصنيف و آهنگهاي ضربي مهارتي داشته است، زيرا قول و عمل نوعي تصنيف
همراه با شعر عربي و داراي طريق? جدول و ميانخانه (صوت) و تشييعه (بازگشت) بوده است
(مراغي، 241).
مآخذ: ابن حجر عسقلاني، احمد علي، الدرر الکامنه، به کوشش سالم کرنکو و شرف‌الدين
احمد، حيدرآباد دکن، 1396ق/1976م؛ بستاني؛ زامباور، معجم الانساب، قاهره، 1951م؛
زرکلي، اعلام؛ صفدي، خليل بن ايبک، اعيان العصر و اعوان النصر، نسخ? خطي احمد ثالث
استانبول، شم‍ 310، آ؛ مراغي، عبدالقادر بن غيبي، جامع الالحان، به کوشش تقي بينش،
تهران، 1366ش؛ کرنکو، سالم، مقدمه بر الدرر (نک‍ : هم‍ ، ابن حجر).
تقي بينش

 






/ 494