دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 5

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 5

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابوسعيد کوچکونجيجلد: 5نويسنده: علي اکبر ديانت 
 
 
شماره مقاله:2220

















اَبوسَعيدِ كوچكونجي، مظفرالدين ابوسعيد بن كوچكونجي (كوچونجي، كوچم) خان ابن
ابي الخيرخان بن دولت شيخ اوغلان (د 939ق/ 1532 م)، فرمانرواي ازبك از خاندان
شيباني (زامباور، 403؛ اوزن چارشيلي، III/(2)/260). پدرش از جانب مادر به خاندان
تيموري مي پيوست و نوة دختري ميرزا الغ بيگ گوركاني بود (غفاري، 208؛ نوائي، 194).
ابوسعيد چهارمين حكمران از اين خاندان با طهماسب اول صفوي (حك‍ 930 ـ 984 ق) معاصر
بوده است.
ابوسعيد پس از درگذشت پدرش در سمرقند (936ق/ 1530 م) عنوان خاني يافت و قائم مقام
او شد (روملو، چ نوائي، 307؛ اسكندر بيك، 1/58). پس در ماوارءالنهر خطبه و سكه به
نام او كردند (قمي، 1/196). وي پيش از رسيدن به فرمانروايي،‌ در بيشتر يورشهاي
ازبكان به ماوراء النهر و خراسان همچون پدر و برادرانش شركت داشت، چنانكه جنگ وي با
نيروهاي قزلباش به فرماندهي امير نجم ثاني، در حمايت از عبيدالله خان (قمي، 1/122 ـ
123؛ خواندمير، 4/528 ـ 529) و شركت در محاصرة هرات همراه پدرش (روملو، چ سيدن،
186) از آن جمله اند. اما ابوسعيد چون به فرمانروايي نشست، درگيري با نيروهاي
قزلباش را بي فايده دانست (اسكند بيك، همانجا) و از شركت مستقيم در جنگ با قزلباش
خودداري ورزيد؛ چنانكه در خواست كمك عبيدالله خان ازبك را در جنگ با طهماسب صفوي رد
كرد و گفت: «…ما در جنگ قزلباش رفيق تو نيستيم، اولي وانسب آن است كه تو نيز به
مملكت خود قناعت نموده، دست از اين تلاش بي فايده بازكشي» (همانجا) و خانان قپچاق
را با گفتن اينكه «محاربه و مقاتله با پادشاه قزلباش صورتي ندارد» (قمي، 1/209)، از
جنگ با ايران منع كرد. همچنين وقتي عبيدالله خان ازبك. به محاصرة بهرام ميرزا صفوي
در هرات پرداخت، ابوسعيد نه تنها در اين جنگ شركت نكرد، بلكه «اتاليق» خود را براي
درخواست صلح به ميانجيگري فرستاد (اسكندربيك، 1/60؛ روملو، همان، 243).
ابوسعيد سرانجام در سمرقند درگذشت (همان، 247) و عبيدالله خان به جاي او به حكومت
رسيد (رضانور، 3/235؛ زامباور، همانجا).
مآخذ: اسكندر بيك منشي، تاريخ عالم آراي عباسي، تهران، 1350 ش؛ خواندمير، غياث
الدين، حبيب السير، تهران، 1362 ش؛ رضانور، تورك تاريخي، استانبول، 1342ق/ 1924 م؛
روملو، حسن بيك، احسن التواريخ، به كوشش عبدالحسين نوائي، تهران، 1357 ش؛ همو، همان،
به كوشش چ . ن. سيدن، تهران. 1347 ش؛ زامباور، معجم الانساب و الاسرات الحاكم‍ـة في
التاريخ الاسلامي، به كوشش زكي محمد و حسن احمد محمود، بيروت، 1400ق/ 1980 م؛ غفاري
قزويني، قاضي احمد، تاريخ جهان آرا، تهران، 1343 ش؛ قمي، قاضي احمد، خلاص‍ـة
التواريخ، به كوشش احسان اشراقي، تهران. 1359 ش؛ نوائي، عبدالحسين، شاه طهماسب صفوي،
تهران، 1350 اشراقي، تهران، 1359 ش؛ نوائي، عبدالحسين، شاه طهماسب صفوي، تهران.
1350 ش؛ نيز: Uzuncarsili, I. H., Osmanli? tarihi, Ankara, 1982.
علي اكبر ديانت

 





/ 494