شماره مقاله:2261
اَبو صُخَيْر، شهر و شهرستاني در استان ديوانيه، در جنوب عراق. اين شهر در 18
كيلومتري نجف و در فاصلة 53 كيلومتري مركز ديوانيه به طرف غرب و در حاشية يكي از
شاخه هاي فرعي رود فرات به نام بكريّه (يا چحات) قرار گرفته و جمعيت آن در 1947 م
بالغ بر 070’77 نفر بوده است (حسني، العراق، 92، 161؛ بستاني، 4/391).
وجه تسميه: دربارة نام ابوصخير نوشته اند كه در هنگام حفر شهر نهر بكريه، در قعر آن
صخره اي بزرگ پيدا شد كه حفاران را به زحمت افكند و از بيرون كشيدن آن عاجز ماندند
و چون قريه را بر ساحل راست آن نهر بنا نمودند، كلمة صخره را تصغير كرده، آن محل ار
ابوصخير ناميدند. اين صخره در هنگام كم شدن آب نهر به خوبي ديده مي شود (حسني،
بستاني، همانجاها).
سيماي طبيعي: رود فرات پس از عبور از سد هنديه در 2 كيلومتري قرية كفل به 2 شاخة
بزرگ تقسيم مي شود كه شاخة چپ آن را شط ابوكفوف و شاخة راست آن را شط كوفه مي
نامند. شط كوفه نيز پس از عبور از كوفه در اول قرية مشخاب به 2 فرع تقسيم مي گردد
كه يكي از فرع مشخاب و ديگري را نهر بكريه يا چحات مي نامند و شهر ابوصخير بر كنارة
سمت راست نهر بكريه قرار دارد. طول شط كوفه از ابتدا تا ابوصخير 43 كم است و در
ابوصخير به 2 شاخه منشعب مي گردد: شاخة مشخاب كه در جهت شرقي ادامه مي يابد و شاخة
چحات كه در جهت غربي جريان دارد (همانجا؛ سوسه، 122؛ حسني، همان، 69) و سرانجام به
نهرهاي چهارگانة بحر نجف مي ريزد (دليل، 78). به گفتة احمد سوسه، شط ديوانيه كه خود
فرعي از شط حله است و در مجراي قديم رود فرات جريان دارد، در نهايت به 2 شاخه تقسيم
مي شود: يكي فرع كطعه و ديگري فرع ابوصخير (ص 104).
ساختمانهاي شهر ابوصخير به صورت زيبايي در كنارة نهر بكريه بنا شده اند و منظره اي
دلپذير به وجود آورده اند. در دو طرف شهر باغهاي نخل قرار دارند و پلي كه بر روي
قايقهاي آهني بنا شده است، شهر را به ساحل چپ رودخانه مربوط مي سازد. آب شهر شيرين
و گوارا و هواي آن خوب و مناسب است (حسني، همان، 161، الثورة، 143).
نواحي تابعة آن را حيره، قادسيه و مشخاب (فيصلية سابق) تشكيل مي دهد و 105 قريه
تابع آن است. به گفته اي شاميه هم تابع آن است و از اين رو ابوصخير را مركز شاميه
گفته اند (عزاوي، تاريخ،8/219؛ دليل، 97).
سابقة تاريخي: تاريخچة بناي شهر ابوصخير به دهة هشتم سدة 13ق باز مي گردد و نخستين
ساختماني كه در آن بنا گرديد، به سيد محمد بن سيد حسن زوين تعلق داشت كه خاندان وي
در اين شهر و اطراف آن معروف هستند. در زمان سلطنت سلطان عبدالحميد عثماني به دستور
وي در اين شهر مخزني براي قرار دادن اجازة املاك و محصولات ساخته شد و از آن پس اين
شهر رو به توسعه گذاشت. سپس سراي حكومتي در آن ساخته شد كه در مجاورت آن در
1300ق/1883 م مسجدي بنا گرديد كه از آن به عنوان مدرسه اي براي تعليم دانش آموزان
استفاده مي شد. نزديك مسجد ساختمانهاي ادارة برق و پست ساخته شد و در سالهاي اخير
خياباني بزرگ در آن كشيده شده است. با اينهمه به گفتة حسني تا 1367ق/1947 م در
ابوصخير عمران و آبادي و بناهاي قابل ذكري وجود نداشته و اهميت آن به واسطة اقامت
برخي قبايل معروف عراق در آن است كه عبارتند از آل فتله، غزالات، آل شبل، آل
ابراهيم و شاخه اي از قبيلة عبوده (العراق، 153، 161، الثورة، همانجا). به گفتة
عزاوي عده اي از كردها نيز در آن سكني داشته اند (عشائر، 2/187). برخي از
ساختمانهاي]مهم و دولتي[ آن را با آجرهايي كه از خرابه هاي حيرة قديم (واقع در 2
كيلومتري آن) جمع آوري شده بود، ساخته اند (امين، 3/90).
بيشترين شهرت ابوصخير مديون مبارزات ضد استعماري و استقلال طلبانة عشاير ساكن آن
است كه بر ضد دولتهاي عثماني و انگليس انجام داده اند. نخستين بار عشاير ابوصخير و
شاميه در 1292ق/1875م با واليان و حاكمان عثماني از جمله شبلي پاشا براي استقلال
عراق به مبارزه برخاستند. آل فتله با عشاير مجاور خويش متحد شدند و جنگ شديدي بين
آنان و نيروهاي عثماني روي داد كه 14 ماه به درازا كشيد. پس از اينكه عشاير آل فتله
تنها ماندند، مدتها به جنگ خود به نيروهاي عثماني ادامه دادند و از اين تاريخ فكر
استقلال در ذهن عشاير فرات و ابوصخير نقش بست. يكي از جنبشهاي استقلال طلبانه در
1328ق/1910 م روي داد كه عشاير ابوصخير در آن نقش داشتند. در 1331ق/1913م بار ديگر
عشاير آل فتله با نيروهاي عثماني وارد جنگ شدند كه 4 ماه طول كشيد، اما به گفتة آل
فرعون برخي از قبايل ساكن ابوصخير به آل فتله خيانت كردند و به ابوصخير بازگشتند و
با حامد سامرائي قائم مقام دولت عثماني متحد شدند (1/27 ـ 35).اما مهم ترين جنگ
عشاير ابوصخير در هنگام اشغال عراق با دولت انگليس صورت گرفت. نيروي انگليس در
1914م وارد عراق شد و در طول سالهاي 1917 ـ 1918 م به اشغال عراق و سركوب مجاهدان
عراقي پرداخت و بغداد را تصرف كرد (دليل، 247؛ آل فرعون، 1/36). از اين تاريخ به
بعد مبارزات سرسختانة مردم عراق بر ضد انگليسيها آغاز شد، تا اينكه در 24 شوال
1338ق/11 ژوئية 1920 م، قبايل آل فتلة ساكن ابوصخير وارد جنگ شدند و جبهة اول
مبارزه را در ابوصخير و شاميه همراه با مبارزان نجف و كربلا و طويريج بر ضد
انگليسيها باز كردند و شهر ابوصخير را به محاصرة خود درآوردند. در اين شهر يك افسر
انگليسي و حدود 300سرباز اقامت داشتند. انگليسيها براي كمك به نيروهاي خود در
ابوصخير يك كشتي جنگي به ابوصخير فرستادند، ولي اين تمهيدات جنگي انگليسيها سودي
نبخشيد و كشتي جنگي آنان به وسيلة نيروهاي انقلابي به آتش كشيده شد. سپس با توافقي
كه بين النقلابيون و حاكم انگليسي نجف در كوفه پيش آمد، قرار شد كه حاكم انگليسي
خواسته هاي انقلابيون را به فرماندار انگليسي در بغداد اطلاع دهد و در مقابل،
انقلابيون نيز افسر انگليسي و 300 سرباز را آزاد و تا كوفه بدرقه كنند (همو، 1/185،
203، 214، 216).
مبارزه اي كه قبايل آل فتله و ديگر عشاير بر ضد استعمار انگليس انجام دادند، متأثر
از فتواي ميرزا محمد تقي شيرازي بود كه به عراقيها دستور مي داد كه بايد با
انگليسيها وارد مبارزه شوند و حقوق و استقلال خود را مطالبه كنند و اگر انگليسيها
قبول نكردند، وارد جنگ شوند (كاظم، 283، 286 ـ 287). گويا در همين دوره است كه
شوراي جنگي انقلابيون تصميم گرفت ابوصخير را به شهر نجف ملحق كند (آل فرعون،
1/378). در اين شهر يك كتابخانة عمومي (دليل، 537)، 3 مدرسة ابتدايي پسرانه و يك
دخترانه، يك مدرسة راهنمايي پسرانه و يك دخترانه و يك دبيرستان پسرانه وجود دارد
(بستاني، همانجا).
مآخذ: آل فرعون، فريق المزهر، الحقائق الناصعـة، بغداد، 1371 ق/ 1952 م؛ امين،
حسن، الموسوعـة الاسلاميـة، بيروت، 1396ق/1976 م؛ بستاني؛ حسني، عبدالرزاق،
الثورة العراقيـة الكبري، صبدا، 1385 ق/1976 م؛ همو، العراق قديماً و حديثاً،
صيدا، 1377 ق/1958 م؛ دليل الجمهوريـة العراقيـة، به كوشش محمود فهمي درويش ود
ديگران، بغداد، 1960 م؛ سوسه، احمد، تطوّر؟ الريّ في العراق، بغداد، 1946 م؛ عزاوي،
عباس، تاريخ العراق بين احتلالين، بغداد، 1376 ق/1956 م؛ همو، عشائر العراق، بغداد،
1366 ق/ 1947 م؛ كاظم، عباس محمد، ثورة الخامس عشر من شعبان، بغداد؟ 1404 ق/ 1984
م.
علي رفيعي